نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اکثر افراد در آرزوی موفقیت و خوشبختی و در تلاش برای این مسیر هستند.
البته عده ای هم بی هدف و ناامید از موفقیت، زندگی خود را میگذرانند.

اما باید پرسید موفقیت چیست؟

بعضی ها تصور می کنند که موفقیت همان ثروتمند بودن است و ثروتمند بودن همان موفق بودن است.
اگه موفقیت و ثروت را یکی بدانیم این سوال پیش می آید که :

فردی که در یک قمار بازی ناگهان پول کلانی برنده شده آیا فرد موفقی بوده؟

یا کسی که ثروت بزرگی از پدرش به او به ارث رسیده بدون آنکه برای بدست آوردنش کاری انجام دهد موفق است؟

همچنین موفقیت با شهرت نیز یکسان نیست. اگرچه ممکن است وقتی از شما بخواهند یک فرد موفق را نام ببرید نام یک فرد مشهور به ذهنتان بیاید.

اگر فرض کنیم که هدف شما این باشد که بخشنده ترین فرد ناشناس کشور خود باشید و به این هدف برسید شما فردی موفق هستید اما چون هدف تان ناشناس ماندن است مشهور نمی شوید.

بسیاری از متفکران و هنرمندان بزرگ و موفق که بعد از مرگشان برای مردم شناخته و مشهور می شوند نمونه دیگری از تمایز بین موفقیت و شهرت می باشد.

بنابراین می توان گفت موفقیت یعنی رسیدن به هدف. هدفی که آگاهانه و در راستای ارزش های فرد در زندگی انتخاب شده و با تلاش و کوشش به آن دست پیدا کرده.


خوشبختی و موفقیت در گرو یک هدف است
شرط اول رسیدن به موفقیت انتخاب آگاهانه اهداف است.

بسیاری از مردم در زندگی سرگردان هستند، تمام طول روز، ماه و سال مشغول کارهای روزمره می شوند و نمی دانند واقعا برای کدام هدف باید تلاش و رویاپردازی کنند.

همچنین اهداف باید واضح و مشخص باشد. شاید از خیلی ها شنیده باشیم که می گویند هدفشان در زندگی این است که برای خودشان کسی باشند.

اما این کسی شدن را باید دقیق تر برای خود معلوم کنند. می خواهند چه کسی باشند با چه امکاناتی و چه ویژگی ها و مشخصاتی؟

خیلی ها هم هستند که دقیقا اهداف خاص و مشخصی تعیین کرده اند اما واقعا نمی دانند برای چه این هدف را درنظر دارند.

ما همیشه برای انتخاب هدف به یک تمرین خودشناسی نیاز داریم . اگر هدفی را انتخاب کنیم و در راه رسیدن به آن هدف سختی های بسیاری را متحمل شویم

اما خودشناسی نداشته باشیم ممکن است میانه را یا حتی پس از پایان راه و رسیدن به مقصود متوجه شویم که هیچ گونه احساس رضایت و لذت از این مسیر و مقصود در ما برانگیخته نشده.

قبل از انتخاب اهداف به ارزش های خود و چرایی انتخاب آن اهداف پی ببرید.

مثلا تصور کنید فردی را که هدفش انجام منظم و با برنامه ورزش است. این هدف ممکن است به دلیل یک ارزش درونی باشد یعنی سلامت جسمانی در دوران کهولت.

یا بر اساس یک ارزش بیرونی مثلا داشتن ملاک های تناسب اندام برای جلب توجه و رضایت دیگران باشد.

بنابراین اهداف اگرچه یکسان هستند اما می توانند چرایی و ارزش های متفاوتی داشته باشند.

منبع:مشاوره ازدواج-روان شناسی موفقیت



:: برچسب‌ها: راه های رسیدن به موفقیت , خوشبختی , موفقیت ,
:: بازدید از این مطلب : 125
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 19 آبان 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پول اجازه ی برآورده کردن نیازهای اساسی را به ما می دهد برای خرید غذا، سرپناه، و پرداخت هزینه برای مراقبت های بهداشتی. برآوردن این نیازها ضروری است، و اگر ما پول کافی برای انجام این کارها نداشته باشیم، بهزیستی ما آسیب می بیند.

فراتراز این، “تام راث” در کتاب خود پیرامون تندرستی چنین می گوید: پول می تواند با دادن قدرت کنترل به ما درباره ی اینکه چگونه وقتمان را بگذرانیم، شادی های کوتاه مدت مان را افزایش دهد”. برای مثال، می تواند برای ما گزینه هایی همچون زندگی نزدیک تر به محل کار، کار کمتر، و صرف زمان بیشتر برای فعالیت های اوقات فراغت با دوستانمان فراهم کند. پول می تواند زندگی ما را آسان تر کند.

اما در حقیقت ما از پول برای خرید وقت آزاد بیشتر استفاده نمی کنیم، در عوض ما آن را صرف خرید اموال گران قیمت تر می کنیم.

یک سرگذشت
زنی در مرکز شهر به عنوان خریدار برای یک خرده فروش بزرگ کار می کرد، هنگامی که او پیشرفت کرد و ترفیع یافت، او و همسرش یک خانه ی بزرگ در حومه ی شهر خریداری کردند. وی خیلی زود متوجه شد که زمان رفت و آمدش از حومه به شهر و بلعکس بیشتر شده است، با افزایش مطالباتی که وضعیت جدیدش از او طلب می کرد، همان زمان اندکی را هم که برای ورزش یا دیدار با دوستان اختصاص داده بود،از دست داد، بنابراین این فعالیت ها را کاهش داد. وقتی همسرش هم یک ترفیع خوب گرفت، آنها به این مساله فکر کردند که برای کاهش این رفت و آمدهای استرس آور از حومه به شهر، به جایی نزدیکی شهر نقل مکان کنند. اما به جای ان، تصمیم گرفتند اشپزخانه خود را مانند آشپزخانه زیبایی که درجای دیگر محله دیده بودند تغییر مدل بدهند. با وام مسکنی که آنها بدین منظور گرفتند، هزینه های ماهانه شان اضافه شد، که تمام افزایش حقوق همسرش را دربر میگرفت. همچنین آنها دیگر نمی توانستند برای استخدام کسی که دوبار درماه بیاید و خانه شان رانظافت کند هزینه ای بپردازند.

همانند این داستان، بسیاری از ما ممکن است از پولمان برای کسب حداکثر تندرستیمان استفاده نکنیم.

پول بیشتر لزوما به معنی به دست آورن خوش بختی نیست:
برخلاف آنچه که بیشتر ما باور داریم، زمانی که ما پول کافی برای خرید ضروریات زندگیمان داریم، درآمد بالاتر از آن ممکن است تاثیر قابل توجهی بر افزایش تندرستی ما نداشته باشد، حتی ممکن است دربرخی مواقع تاثیرات منفی هم داشته باشد.

داده های جالبی در حمایت از این مساله وجود دارد. برای مثال:

.درآمد سرانه در ایالت متحده آمریکا از سال 1946 تا 1990، افزایش 150 درصدی داشت. (که این امر تفاوت بسیار زیادی در قدرت خرید ایجاد کرد) اما درصد اینکه افراد خود را شاد ببینند بسیار کاهش یافته بود.

.علاوه بر این، رتبه ی افسردگی در ایالات متحده امریکا در مدت 50 سال، 10 مرتبه افزایش یافت.

.در ژاپن، بین سالهای 1958 و 1991، درآمد سرانه 6 برابر افزایش یافت، اما میزان بهزیستی ذهنی ثابت ماند.

.مردمی که مقدار زیادی پول در قرعه کشی ایالت متحده آمریکا یا استخر فوتبال در انگلستان برنده شده بودند، یک سال بعد به صورت قابل توجهی شادتر نشده بودند و نسبت به وقایع روزمره ناراضی تر بودند.

.دریافت کنندگان تسهیلاتی که در یک مطالعه کنترل شده، پول بیشتری دریافت کرده بودند، نسبت به آنهایی که مقدار معولی را دریافت کرده بودند، استرس بیشتری را تحمل می کردند.

مطالعات دیگر، بیان کردند که درآمدهای بالاتر، با سطوح بالاتر استرس، افزایش احتمال طلاق و لذت بردن کمتر از فعالیت های کوچک ارتباط دارد. رینر، محققی که بیش از 30 سال از زندگی اش را صرف مطالعه تندرستی کرده است، ادعا کرد که درآمد بیشتر ممکن است منجر به کاربیشتر، اوقات فراغت کمتر و ارتباطات قوی اجتماعی کمتری باشد. به عبارت دیگر، مزایای داشتن پول بیشتر، ممکن است به وسیله ی قربانی کردن افراد در دیگر جنبه های سلامتیشان جبران شود، همانطور که در داستن نمونه ذکر شد.

علاوه بر این، ما همیشه خودمان را با آنهایی که بهتر از ما عمل می‌کنند، مقایسه می کنیم. اگر درآمد ما بالا رود، اما درآمد شخص دیگری هم بالا رود، ما احساس شادی نمی کنیم. یک شخصی که در سال صد میلیون تومان بدست اورده است اگر دوستش در سال 150 میلیون تومان کسب کرده باشد، ناراضی خواهد بود. شما حتما به این فکر می کنید که یک افزایش 120 ملیون تومانی او را خوشحال می کند. درست است؟ خیر، اگر دوستش هم پول بیشتری کسب کند، خوشحال نمی شود. او کاملا از به دست آوردن 150 میلیون تومان ناراضی خواهد بود اگر دوستش اکنون 200 میلیون کسب کرده باشد!

بسیاری از اوقات، نارضایتی ما از شرایط مالی مان ، از فهمیدن اینکه ما به اندازه ی مردم اطرافمان پول انباشته نکرده ایم ناشی می شود.


آیا پول بر خوشبختی و بهزیستی تاثیر می گذارد؟

مادی گرایی شادی را از مردم می گیرد:
ما انسانها همیشه نمی دانیم چه چیزی ما را راضی میکند! و این بر میگ‌ردد به ارزش های جامعه ما، ما معتقدیم که پول برای ما شادی به همرا می آورد اما به عواقبی که به دنبال دارد توجهی نمی کنیم.

این حقایق را در نظر بگیرید:

.خشنودی ناشی از به دست آوردن کالاها همیشه زودگذر است، و به تدریج فراموش می شود. برای مثال، ما ممکن است واقعا برای خرید یک ماشین بزرگ تر هیجان زده باشیم، اما با گذشت زمان، آن ماشین را واگذار می کنیم. علاوه بر این، ما هنوز در حال پرداخت اقساط ماهانه خودرو هستیم، که این می تواند ما را از انجام برخی فعالیت های سرگرم کننده مثل تفریحات یا بیرون رفتن برای شام محروم کند.

.انتظارات ما بالا می رود. همانطور که درآمد ما بالا می رود، ما احساس می کنیم که به وسایل گران قیمت تری نیاز داریم و همه ی درآمد ما صرف این امیال و آرزوهای بزرگ تر می شود.به عبارت دیگر، همه ی افزایش حقوق ما صرف خرید نسخه گران تر از چیزهایی می شود که در حال حاضر داریم.

.خواسته های ما می تواند سیری ناپذیر شود- پول ما بیشتر می شود-خواسته هایمان هم بیشتر می شود. این می تواند منجر به بدهی های بزرگ و تمام استرس هایی که در پی دارد، شود.

.مادی گرایی بیشتر با افزایش تاثیرات منفی ارتباط دارد: کاهش عزت نفس، افزایش خودشیفتگی، کاهش همدلی، و افزایش روابط متناقض.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا پول بر خوشبختی و بهزیستی تاثیر می گذارد؟



:: برچسب‌ها: خوشبختی , بهزیستی , پول ,
:: بازدید از این مطلب : 152
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 شهريور 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خوشبختی چیست؟ راه رسیدن به خوشبختی چیست؟

خوشبختی واژه ای زیباست که غایت و هدف بسیاری اعمال مان بر محور آن می چرخد. خوشبختی برای هر کس معنا و مفهوم خاصی دارد.

عده ای ممکن است خوشبختی را معادل پول و رفاه اقتصادی بدانند و عده ای دیگر رسیدن به معشوق را بزرگ ترین خوشبختی خود عنوان کنند.

البته تعریف ما از خوشبختی تا حد زیادی به شرایط و نیازهای ویژه همان زمان بستگی دارد و می تواند به مرور زمان نیز تغییر کند.

به عنوان مثال وقتی در بستر بیماری هستیم خوشبختی را عافیت و تندرسی تعریف می کنیم و یا وقتی در ناامنی و ترس به سر می بریم خوشبختی برایمان معادل احساس آرامش و خاطرجمعی است.

خوشبختی چیست؟
علاوه بر این، سن و مرحله رشدی که در آن به سر می بریم نیز در نگاه مان به خوشبختی دخیل است.

برای یک نوجوان که به دنبال هویت و استقلال است، در مقایسه با یک فرد سالخورده که با تنهایی دست و پنجه نرم می کند، خوشبختی معنا و تعابیر متفاوتی خواهد داشت.

به طور کلی روانشناسان خوشبختی را یک حالت روحی روانی خاص می دانند که با احساس رضایت از زندگی، شادمانی و لذت بردن از لحظات همراه است.

و خوشبخت نیز کسی است از وضعیت موجود و آنچه که دارد، رضایت کامل دارد. بنابراین طبق این تعریف ملاک، رضایتمندی انسان است و نه موقعیت یا شرایط محیطی خاص.

روان شناسی راه مقابله با کم رویی، مونای خجالتی
روان شناسی راه مقابله با کم رویی : مونای خجالتی
0 دیدگاه/ژانویه 27, 2020
ادامه مطلب
سرنوشت و تقدیر یا انتخاب و تدبیر؟
راه خوشبختی چیست؟

از نظر شما خوشبختی یا بدبختی افراد از قبل و بر اساس تقدیر و سرنوشت شان رقم می خورد؟

یا در گروه افرادی هستید که خوشبختی را نتیجه انتخاب ها و تصمیم خود می دانند؟

مسلما اینکه شما چه دیدگاهی در خصوص خوشبختی داشته باشید در میزان تلاش و احساس کنترلی که بر زندگی دارید تاثیرگذار است.

اما اعتقاد به سرنوشت برای مان چه نفعی دارد؟
شاید برای تان جالب باشد که بدانید انتخاب، آزادی و قدرت تصمیم گیری اگرچه یک مزیت در زندگی بشر بوده اما همواره یکی از ترس های وجودی انسان نیز ترس از تصمیم گیری و انتخاب است.

بنابراین با نگاهی به ریشه ی باورمان مبنی بر سرنوشت و تقدیر، شاید بتوان گفت اعتقاد به سرنوشت تا حدودی از انسان سلب مسئولیت می کند.

البته لازم است بین خوشبختی و موفقیت تمایز قائل شویم.

اگرچه موفقیت در اهدافی که با آگاهی و علاقه اتخاذ نموده ایم باعث رضایت، شادمانی وخوشبختی می شود اما موفقیت به معنای دست یابی به اهداف و مقاصد گوناگون است و لزوما به خوشبختی منتهی نمی شود.

خوشبختی چیست؟ راه رسیدن به خوشبختی
مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج
چه عواملی در احساس خوشبختی تاثیرگذار است؟
سرمایه اجتماعی
شاید برای شما هم پیش آمده باشد با فردی برخورده باشید که از رفاه و سرمایه مالی کافی برخوردار بوده اما به دلیل انزوا و عدم مهارت های اجتماعی از زندگی ناراضی و نالان باشند.

اگرچه نقش سرمایه اقتصادی در افزایش میزان رضایت مندی و خوشبختی انکار ناپذیر است، اما تحقیقات مختلف از مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان عامل مهم در احساس خوشبختی یاد می کنند.

سرمایه اجتماعی یا همان شبکه روابط اجتماعی مان شامل دوستی ها، گروه های مختلف اجتماعی، و اعتماد اجتماعی است.

سرمایه اقتصادی
تحقیقات مختلف نشان داده است که درآمد تا اندازه ای که نیازهای مادی افراد را برطرف سازد، بر میزان خوشبختی افراد تاثیرگذار است، ولی درآمد بیش از حد نیاز، خوشبختی را افزایش نمی دهد.

اعتقادات مذهبی
افرادی که از اعتقادات مذهبی بالایی برخوردارند کمتر دچار پوچی و رهاشدگی می شوند و با داشتن احساس اتصال با خالق هستی و معنا برای زندگی از احساس خوشبختی بالاتری برخوردارند.

همچنین افرادی که در مراسم و فعالیت های مذهبی شرکت می کنند از احساس آرامش، صمیمت، عشق، برابری و خوشبختی برخوردارند.

فعالیت های اوقات فراغت
فعالیت ها و سرگرمی های اوقات فراغت که از تنوع بالایی نیز برخوردارند، یکی از منابع اصلی احساس رضایت و خوشبختی ما به شمار می آیند.

این فعالیت ها که بر حسب علاقه و با آزادی و انتخاب خودمان دنبال می شوند، می تواند شامل حیطه های ورزشی، هنری، گردشی و…باشد که فرد از انجام آن لذت می برد.

سلامت جسمانی و روانی، رضایت شغلی و تحصیلی، و همچنین وضعیت تاهل و رضایت خانوادگی از دیگر عوامل تاثیر گذار در احساس خوشبختی است.

منبع :مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-خوشبختی چیست؟ آیا من خوشبخت هستم؟



:: برچسب‌ها: خوشبختی , خوشبختی چیست , راه های رسیدن به خوشبختی ,
:: بازدید از این مطلب : 832
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 ارديبهشت 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد