نوشته شده توسط : Dr. Dalake

بازی درمانی اضطراب کودکان به او نمی گوید چه کاری انجام دهد، او کاملاً تمام تصمیمات خود را می گیرد و برای تمام احساسات، خواسته ها، تصمیمات و نیازهای ابراز شده اش احترام و اعتبار قائل هست.

به عبارت دیگر، مهم نیست که کودک چه کاری انجام می دهد، هیچ کس او را قضاوت یا ارزیابی نمی کند. در حقیقت بازی درمانی اضطراب کودکان یک راه عالی برای تشویق فرزندتان به صحبت و خندیدن با شما است و مهارت‌های مهمی مانند برخورد با موقعیت های ناشناخته‌ و همچنین شکست را به او آموزش می‌دهد.

بازی درمانی در منزل
۱.بازی هیولا
با کودک به اتاق او رفته و از او بخواهید عروسک یا شی را به عنوان هیولا انتخاب کند، اگر کودک در انتخاب مشکل داشت می تواند خودش برای کودک انتخاب کند اما بهترین کار این است که به کودک اجازه انتخاب بدهید. سپس هیولا را دست خود بگیرید و به سمت کودک بروید و همزمان از عبارتی مانند « گمشو هیولا»، « سمت ما نیا» و عباراتی همانند این استفاده کنید.

در این بازی هیولا به کودک نمی رسد و واکنش های مختلفی نشان می دهند تا زمانی که هیولا به کم ترین فاصله از کودک برسد و سپس بازی متوقف می شود و یوه دیگری به خود می گیرد. این دفعه هیولا دور می شود و کودک آرام به دنبال هیولا می رود و او را تعقیب می کند. بهتر است کودک را تشویق کنید تا احساسات خود را با کلمات بیان کرده و حتی در این راه بزرگنمایی کند.

حتی می توانیم از کودک بخواهیم تا با پا و دست خود به هیولا ضربه بزند. در دو حالت رفتارهای کودک بسیار شدید و حالت افراز و تفریط می شود. کودکانی که اضطراب شدید یا اضطراب پس از صانحه را تجربه می کنند ممکن است خشک شوند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند یا با پرخاشگری زیادی به هیولا حمله کنند و ممکن است پرخاشگری آن ها در حدی باشد که حتی والدین آن ها نتوانند کنترلش کنند.

پیشنهاد مشاور: ۹ بازی احساسات برای کودکان (کودکان ۹ تا ۱۵ سال)

به مرور کودک می تواند نقاشی از هیولا خود کشیده و آن را پاره یا دور بیندازد.

می توانید داستان هایی بسازید و با استفاده از آن داستان ها روحیه کودک خود را بهبود ببخشید مثلا پتویی که وقتی زیر آن می روی دیگر هیولا تو را نمی بیند.


بازی درمانی اضطراب کودکان
۲. بازی خنده
این بازی درمانی اضطراب کودکان برای مشکلات اجتماعی و گوشه گیری بسیار مناسب می باشد. آیا کودک شما به سختی لبخند زده یا در برابر لبخند زدن مقاومت می کند؟ این کار نشانه افسردگی، اضطراب، اختلال نافرمانی و کمال گرایی می باشد.

هدف از این بازی این است که کودک بتواند آزادانه احساسات خود را نشان دهد. این بازی برای زمانی مناسب است که بچه ها دور هم جمع شده و در حال بازی هستند در این شرایط از آن ها بخواهید که سعی کنند بازیکن دیگری را بخندانند، در حالی که طرف مقابل تلاش می کند تا نخندد، اما نمی توانند او را لمس کنند. حتی می توانید شما هم وارد بازی شوید فقط دقت کنید که کودک ناراحت و گریان نشود و جو شاد را برقرار سازید.

این بازی درمانی اضطراب کودکان باید به سرعت انجام شود و جای خود را عوض می کنند.

این تکنیک برای کودکانی مناسب است که دوستان زیادی ندارند و می ترسند که با دیگران ارتباط برقرار کنند و از این امر احساس اضطراب پیدا می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-بازی درمانی اضطراب کودکان



:: برچسب‌ها: بازی درمانی اضطراب , اضطراب , اضطراب کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 206
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 31 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

همواره یکی از شکایات رایج والدین پرخاشگری فرزندان می باشد. شما ممکن است به عنوان والدین کودک پرخاشگر بارها این جمله را به زبان بیاورید: “من احساس می کنم مانند پدر و مادری شکست خورده هستم”. این امر خیلی اهمیتی ندارد که چرا شما به عنوان پدر و مادر در آن زمان که باید، موثر نبوده اید- آنچه که مهم تر است این است که شما در مورد این مساله چه کاری انجام داده اید. ابتدایی ترین مرحله این است که که از الگوهایی که در طول سال ها در کودکتان ایجاد شده است آگاه باشید. از خودتان بپرسید: “من چه رفتاری می بینم و درمقابل آن چه واکنشی انجام می دهم؟”

در نظر داشته باشید، هر فرد، شرایط و هر کودک، خاص هستند. برای مثال برخی از والدین در کنترل و مواجهه با خشم خودشان دچار مشکل هستند. آن‌ها به محض این‌که مشکلی را می بینند یا می شنوند به این ور و آن ور می پرند، و به کودک سیلی می زنند. این تنها منجر به بدتر شدن وضعیت می شود زیرا اگر شما واکنش پرخاشگرانه نشان دهید، کودک شما می آموزد که پرخاشگری همان چیزی است که با آن می توان مشکلات را حل کرد. درنتیجه ممکن است کودک یاد نگیرد به شیوه های مختلف دیگری رفتار کند: او همچنین اعتدال خود را از دست می دهد و پرخاشگر می شود.

درمقابل، برخی از والدین بسیار منفعل هستند- اما کودکشان ممکن است به دلیل عقب نشینی والدینش و برخورد نکردن درست با موضوع، پرخاشگر شود. بگذارید واضح تر بگوییم: شما می توانید معتدل باشید. شخصی ارام و پدر مادری موثر_این دو متقابلا منحصر به فرد نیستند_اما شما هنوز لازم است که محدودیت هایی را به صورت واضح، مشخص کنید و در این امر مشارکت کنید.

اگر شما پدر و مادری هستید که در یک الگوی ناموثر در پاسخ به فرزندتان گرفتار شده اید، توجه داشته باشید که تغییر یک شبه اتفاق نمی افتد. چگونگی پاسخ شما نشان نمی دهند که شما والدین بد یا خوبی هستید، این ممکن است بدان معنا باشد که شما بخشی از مشکل هستید و بنابراین می توانید بخشی از راه حل نیز باشید. اگرکودک شما پرخاشگر است این تقصیر شما نیست اما لازم است که شما به او آموزش دهید که چطور کارها را به روش های متفاوتی انجام دهد.

کودک شما ممکن است یک برچسب مانند ADHA (اختلال بیش فعالی/کمبود توجه)، ODD (اختلال نافرمانی مقابله ای)، و یا اختلال دوقطبی داشته باشد. اما صرف نظر از نوع برچسبی که فرزند شما دارد، شما هنوز هم می توانید یاد بگیرید که موثر باشید. رفتارهای پرخاشگرانه نیاز به تغییر دارند، و با وجود برچسب ها والدین هم لازم است که تغییر کنند. ممکن است به دلیل خواسته هایی که هر روز از شما انتظار می رود، احساس دلهره کنید، اما اگر به رفتار پرخاشگرانه فرزندتان پاسخ ندهید فقط وضع بدتر می شود. روش شما برای رسیدگی به پرخاشگری کودکتان ممکن است از سنی به سن دیگر و مرحله به مرحله تغییر کند. در اینجا چند راهنمایی برای کمک به شما در مراحل مختلف زندگی فرزندتان وجود دارد:

کودکان درسن پیش دبستانی و پرخاشگری

۱- ثبات داشته باشید: برای کودکان جوان تر ثبات داشتن، اهمیت زیادی دارد. شما نمی توانید رفتارهای یک روز را نادیده بگیرید و در روز بعد با فریاد زدن بر سر کودک خود واکنش نشان دهید. صرف نظر از جایی که هستید و کاری که انجام می دهید تلاش کنید ثبات داشته باشید. اگر فرزند شما در حال کتک کاری با خواهر و برادر خود است، چیزی شبیه به این پاسخ بدهید: ” کتک کاری کار درستی نیست. لازم است شما زمانی را با خود خلوت کنید و آرام شوید.” تلاش کنید که در هر زمان به همان شیوه پاسخ می دهید.

۲-فرزندتان را از موقعیت دور کنید: گاهی اوقات لازم است که فرزندتان را از موقعیت دور کنید تا به او کمک کنید کنترل احساساتش را بازیابد. اگر در فروشگاه مواد غذایی هستید و فرزند شما اوقات تلخی می کند و به دلیل اینکه شما آنچه را که او دوست دارد برایش نمی خرید به سبد خرید لگد می زند، شما می توانید بگویید: “داری بیش از حد سروصدا ایجاد می کنی، ما برای خرید این خوراکی ها به اینجا نیامده ایم و اگر سرو صدا را تمام نکنی اینجا را ترک می کنیم”.اگر فرزند شما سروصدایش را متوقف نکرد، به راه خود ادامه دهید و او را از فروشگاه بیرون ببرید.

۳_با دیگر مراقبان هماهنگ باشید: به یاد داشته باشید که رفتارهای بدی مانند کتک کاری و حملات فیزیکی در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی نیز رخ می دهد. این بخشی از مسیری است که کودکان یاد می‌گیرند که در ادامه برای مدتی طولانی درکنار هم باشند، اما اگر کودک شما پرخاشگری می‌کند شما باید فورا با این مساله برخورد کنید. همچنین لازم است که شما مداخلاتتان را با دیگر مراقبان هماهنگ کنید به طوری که هر دونوع مداخلات شبیه به هم باشند. به طور منظم با مربی مسائل را بررسی کنید تا مطمئن شوید که رفتار درحال بهبود یافتن است.

کودکان در سن مدرسه ابتدایی

اگر شما یک کودک دبستانی دارید که مرتب رفتار پرخاشگرانه انجام می دهد، لازم است که به طور منظم، و احتمالا روزانه، با مدرسه به منظور نظارت بر رفتارش در ارتباط باشید. به دنبال این باشید که رفتار آن ها چه عواقبی در مدرسه دارد، و مطمئن شوید که برای این سورفتارها در مدرسه عواقبی وجود دارد. شما ممکن است که بخواهید معلم کودکتان را تشویق کنید که در مقابل انتظارات رفتاری و عواقب رفتارپرخاشگرانه، ثبات داشته باشد.

سوءرفتارهایی مانند ادامس جویدن یا دویدن در سالن باید توسط مدرسه مورد نظارت قرارگیرد_کار آن ها این است که رفتارهای معمول را مدیریت کنند و شما به عنوان پدر و مادر دیگر لازم نیست برای آن ها مجازات دیگری را در نظر بگیرید_.اما رفتارهایی هم هستند مانند پرخاشگری فیزیکی یا بدزبانی کردن، و مدرسه نمی تواند به طور کامل این مشکل را حل کند. این رفتارها باید درخانه دنبال شوند و مورد بحث قرار بگیرند و عواقب احتمالی در پی داشته باشند. دلیل اینکه شما رفتارهای مخرب تری را باید به چالش بکشید این است که خانه مکانی هست که شما فرصت دارید تا به کودکتان راه حل های دیگر را آموزش دهید. اگر برای اولین بار چیزی اتفاق افتاده است، به وسیله ی یک مکالمه پیرامون حل مساله، به او کمک کنید تا تجسم کند که کجا مهارت های مقابله کردنش شکست خورده است، وسپس در برخی از آن هایی که برای آینده او موثرتر است با او کارکنید. از او بپرسید:”دفعه ی بعد چه کار متفاوتی انجام میدهی؟”.

از سوی دیگر اگر سوءرفتار قبلا اتفاق افتاده است، نه تنها شما باید در مورد اینکه مهارتهای مقابله ایش کجا شکست خورده با او صحبت کنید بلکه باید برای رفتارش عواقبی هم در نظر بگیرید که او را مسئول و پاسخ گو نگه دارد. این عواقب می تواند شامل هر کاری باشد که شما فکر میکنید برای یادگیری کودکتان در این وضعیت مفید است، تا زمانی که بتواند آن را کامل انجام دهد. بنابراین اینکه او را به انجام مجازات سختی برای ۶ ساعت وادارید مفید نیست، اما واداشتن به اینکه او ۱۰ چیز را بنویسد که می‌تواند دفعه بعد آن ها را متفاوت انجام دهد مفید است.

به هرحال اگر این رفتارهای پرخاشگرانه، تنها در مدرسه اتفاق بیافتند و نه درمکان های دیگر زندگی کودکتان، مهم است که بدانید چه اتفاقی افتاده است و دلیلش چیست. این یک رفتار نادرست است که شما بخواهید درمقابل مدرسه طرفداری فرزندتان را بکنید و_ به نظر نمی رسد که مفید هم باشد_.اما اگر فرزند شما که در موقعیت های دیگر تهاجمی نیست در مدرسه تهاجم و پرخاشگری می کند لازم است که شما دلیلش را بفهمید. به صحبت هایی که ممکن است کودک شما در مورد همکلاسی هایش و دیگر بچه ها بکند گوش دهید. درحالی که هنوز کودکتان را مسئول هر نوعی از رفتار پرخاشگرانه اش می دانید با معلم صحبت کنید. بدیهی است که اگر شما همان رفتار را در خانه ببینید، نتیجه ثابتی دارد و به مدرسه اجازه بدهید که بداند شما چه پیامدی را برای کودک در نظر می گیرید.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونگی مدیریت رفتار کودک پرخاشگر



:: برچسب‌ها: مدیریت رفتار کودک پرخاشگر , پرخاشگری , کودک پرخاشگر ,
:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 31 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی

یکی از دلایلی که ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد ترس از ازدواج یا همان گاموفوبیا می باشد. ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد که بر روی جنبه های مختلف زندگی تاثیرات بسیاری می گذارد و به همین دلیل باید در زمان درست و با انتخاب فرد مناسب صورت گیرد.

گاهی افراد به خاطر مسائلی مانند افزایش مسئولیت پذیری، مشکلات شخصیتی و یا داشتن تصورات غلط درباره ازدواج از آن هراس دارند، در این شرایط باید راهکارهای مناسبی را در پیش گیرید و از روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید شرایط برای ازدواج را در خود فراهم کنند.

در ادامه این مقاله در مورد علل و روش های درمانی ترس از ازدواج مطالبی را بیان می کنیم هم چنین در این شرایط می توانید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید تا در کنار کاهش ترس از ازدواج، بهترین انتخاب را برای زندگی مشترک خود داشته باشید.

ترس از ازدواج، علل مختلف
ترسیدن از ازدواج از ترس های رایج در میان مردم به خصوص مردان می باشد، احتمال دارد فرد دچار شرطی سازی ترس شده باشد. در این شرایط فرد باید در جلسات مشاوره شرکت کند افراد به دلایل مختلفی مانند دلایل شخصی، مالی و اجتماعی از ازدواج می ترسند و در تصمیم گیری در امر ازدواج دچار شک و تردید شده و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید، در ادامه این مقاله به صورت دقیق تری علل گاموفوبیا را مورد بررسی قرار می دهیم.

احساس ناامنی
یکی از بزرگ ترین دلایلی که باعث ترس فرد از ازدواج می شود احساس ناامنی می باشد. ازدواج کردن همیشه آسان نمی باشد در واقع زوجین باید با مهارت های لازم برای ازدواج موفق آشنا باشند زیرا ازدواج، مسئولیت های زیادی را به دوش فرد اضافه می کند.

ازدواج کردن تنها به اشتراک گذاشتن احساسات و مسائل عاطفی نمی باشد بلکه فرد باید تمام تعلقات مادی و حقوقی، خانوادگی و شخصیتی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، گاموفوبیا یا ترس از ازدواج می تواند نشات گرفته از احساس ناامنی و آسیب پذیری در مورد هر یک از موارد گفته شده باشد.

رویدادهای ناگوار مرتبط با ازدواج
گاموفوبیا ممکن است به خاطر رویدادهای ناگوار و ناخواسته ای که مربوط به ازدواج می شود به وجود آید و تصویر افراد را از ازدواج شمل می دهد این رویدادها می تواند شامل موارد زیر باشد:

طلاق والدین در کودکی
مشاهده چالش ها و مشکلات بسیار والدین در زندگی مشترک
شکست های عاطفی قبلی
شنیدن اعترافات والدین در مورد اشتباهاتشان در زمینه ازدواج
افسردگی از دلایل ترس از ازدواج
احتمال دارد دلیل ترس از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت سنگین آن به خاطر افسردگی باشد به همین دلیل باید علائم افسردگی در فرد مورد بررسی قرار گیرد، در این شرایط فرد ممکن است علاقه ی بسیاری به ازدواج داشته باشد اما به خاطر ترس و اضطرابی که دارد تصمیم گیری در امر ازدواج برای او دشوار باشد.

در شرایطی که فرد دچار افسردگی است عوامل دیگری مانند کمبود اعتماد به نفس، تصویر تحریف شده فرد از خود و عدم اطمینان از عملکرد جنسی حضور دارند که باعث ترس در فرد می شوند.

داشتن شخصیت اجتنابی و درونگرا
افرادی که شخصیتی اجتنابی و یا درونگرا دارند قرار گرفتن در خانواده و روابط جدید برای آن سخت است و بهداشت جسمی و روانی آنان را تهدید خواهد کرد، در این شرایط فرد می ترسد که دیگران به او بی توجهی کنند و از جانب دیگران محبتی دریافت نکنند از این رو ازدواج کردن استرس و اضطراب آن ها را افزایش می دهد و ترس از ازدواج در آن ها به وجود می آید.

علائم مربوط به ترسیدن از ازدواج
ترسیدن زنان از ازدواج با ترسیدن مردان از ازدواج متفاوت می باشد، به طور کلی علائم اصلی که در زنان و مردان به وجود می آید شامل موارد زیر می باشد بنابراین باید توجه داشته باشید که فردی ممکن است تمام این علائم را داشته باشد و فردی دیگر تنها تعدادی از این ها را تجربه کند.


ترس از ازدواج
ترس بسیار شدید و غیر منطقی از ازدواج، به طوری که حتی فکر کردن در مورد ازدواج و یا مشاهده ازدواج دیگران می تواند ترس را در فرد ایجاد کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-ترس از ازدواج، علل اصلی + چند روش درمانی



:: برچسب‌ها: ترس از ازدواج , مشاوره ازدواج , ازدواج ,
:: بازدید از این مطلب : 268
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:

تبدیل شدن به پدر و مادر یک اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه یک زن و شوهر که تمرکزشان روی یکدیگر است به پدر و مادری که مجبور هستند یک بچه را اولویت زندگی خود قرار بدهند، بسیار سخت است حتی برای زوج های بسیار شاد و سلامت. ممکن است برخی از روابط شما بخاطر نیازهای مبرمی که مسئولیت پدر ومادری ایجاد می کند ، کمرنگ شده حتی ازبین برود. و در نتیجه، زمانیکه وظیفه پدر و مادری را به عهده می گیرید، بعد از گذشت ماه ها متوجه می شوید شما وشریک زندگیتان، زمان کمتری برای با هم بودن دارید، همدیگر را بیشتر آزار می دهید، و یا نسبت به قبل بیشتر قطع ارتباط می کنید.

اگر شما اینطور هستید، بدانید تنها نیستید.

مطالعات روانشناسی بیشماری ، آنچه را که روانشناسان” کاهش رضایت زناشویی طی تبدیل شدن به پدر ومادر” می نامند، بررسی می کند. در مورد این نکته که این کاهش رضایت چقدر بد است واین اتفاق برای زن بدتر است یا برای مرد، و اینکه چه عواملی به جلوگیری از آن کمک می کند، اختلاف نظرهایی وجود دارد. از آنجا که محققان نمی توانند برای افراد به صورت تصادفی تعیین کنند بچه داشته باشند یا نه، نمی‌توانیم مدارک تجربی لازم را داشته باشیم تا با قطعیت بگوییم پدر و مادر شدن برای ازدواج بد است. ولی نتایج مطالعاتی که روی زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال های بعداز تولد اولین فرزندشان انجام شده ( معمولا در مقایسه با زوج هایی که بچه ندارند) همواره اینطور نشان داده که برای بیشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشکلاتی در روابطشان بوجود می آورد.

موضوع دیگری که این مطالعات به آن اشاره می کند این است که این نوع آسیب حتمی نیست.- روابط برخی از زوج ها بعد از تولد اولین بچه دچار افول نشد. ولی چطور می توانید یکی از این پدر ومادر ها باشید؟ تغییر دادن بعضی از این اتفاقات آسان نیست—داشتن امکانات مالی بیشتر، بارداری برنامه ریزی شده و والدینی که با هم زندگی می کنند، همگی عوامل حمایتی بالقوه ای هستند. اولویت بندی روابط بین زوج ها و تعیین زمانی برای باهم بودن عاملی است که کنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل کردن راحت تر است، زیرا که این کارها را برای نوزادی نیازمند و دوست داستنی انجام می دهید که زندگی اش برای شما ارزشمند است. بی شک می توانید با انجام اقداماتی به حفظ سلامت روانی و روابطتان طی سال های اولیه پدر و مادرشدن کمک کنید. وشرایط به گونه ای پیش می رود که حتی نیاز به استخدام پرستار بچه برای ملاقات های شبانه ندارید.

۱-اولویت بندی زمان خواب

محققان فکر می کنند یکی از دلایلی که تبدیل شدن به پدر ومادر برای روابط زوجین، مشکل ایجاد می کند

این است که بخاطرلذت های دوست داشتنی بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختی می شود. وقتی کم خواب می شوید، ممکن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصبانی و بد خلق و متخاصم ببینید. نویسنده مطالعه وهمکارش به این نکته رسیدند که هر کدام از زوج هایی که شب قبل کمتر خوابیده باشند، بیشتر دعوا می کنند و در حل تعارضات بدتر عمل می کنند. اگر تا به حال شب بیداری را تجربه نکرده باشید، احتمالا از کم خوابی های زیاد رنج خواهید برد. بعد ازتحمل چند شب کم خوابی، افراد می گویند احساس خستگی نمی کنند ولی در انجام کارهای ذهنی ضعیف عمل می کنند.

برای بسیاری ، اولویت بندی خواب مشکل است- رها کردن ظروف نشسته، و اتاق پذیرایی مرتب نشده سخت است و اینکه گاهی تنها زمان باقی مانده شما را هم در انتهای یک روز سخت بخواهند بگیرند—ولی این سختی ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بیدار می شوید تا از کودک خود مراقبت کنید راه هایی وجود دارد تا بتوانید خوابتان را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، برای خودتان زمانی برای خواب در نظر بگیرید، در این زمان گوشی تلفن یا تبلت به رخت خواب نبرید، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطیدن وچرخیدن در رختخواب نیستید و حتی خوب است اگر در تختی جدا بخوابید تا شریک خود را بیدار نکنید. در باره راه های دیگر تقسیم کردن ساعات خواب شبانه فکرکنید در این‌صورت هر دونفر می توانند کمی خواب خوب و عمیق داشته باشند.

اگربه خوبی استراحت کرده باشید، روبه رو شدن با هر مساله ای راحت تر و بهتر است. اگر کارتان را سریع تر انجام دهید، کمتر اشتباه کنید، و کنترل بیشتری روی احساساتتان دارید و موثر تر خواهید بود. پس به جای بیدار ماندن و سروکله زدن با کارهای خانه، شغل، و مسائل شخصی، کمی بخوابید و ببینید که آیا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نیست ؟! این ضرب المثل را فراموش نکنید، ” هیچ وقت با عصبانیت به رخت خواب نروید” در عوض تلاش کنید” اگر عصبانی هستید، بگویید دوستت دارم و شب بخیر” و ببینید صبح که بیدار می شوید هنوزآن مشکل وجود دارد یا نه؟

۲-به یکدیگر اعتماد کنید!

شب های بی خوابی، نوزاد نق نق کنان، و تمام الزامات پدرو مادری به هرمشکل دیگری که قبل از بچه دارشدن داشتید اضافه شده است. تبدیل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادی هایی که دارد می تواند به صورت غیر قابل وصفی استرس آور باشد. استرس باعث می شود به سختی بتوانید همسری آماده و عاشق باشید. بنابراین بدانید وقتی همسرتان به شما تلنگر می زند، یعنی فراموش کرده کاری که به او محول کرده اید را انجام بدهد و این معنی را ندارد که دیگر آنطور که دلتان می خواهد مهربان و عاشق نیست. به جای اینکه عصبانی وخشمگین شوید، سعی کنید این حقیقت را جایگزین احساس بدتان کنید که او دوستتان دارد و احتمالا کم خوابیده و استرس زیادی دارد. سرزنش مشکلات جزئی رابطه به خاطر دلایل خارجی مثل کمبود خواب، یا کم حافظه بودن به علت نگهداری از بچه، می تواند کمک کند شرایط را تحت نظر داشته باشید و در صورت امکان از تبدیل شدن چیزهای کوچک به مسائل بزرگ جلوگیری کنید.

البته اعتماد کردن به یکدیگر بسیار سخت است. مخصوصا اگر دچار کم خوابی باشید، پس سعی کنید برای خودتان قاونی وضع کنید. به عنوان مثال هر زمان احساس کردید ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذیت شده اید با خودتان این جمله را تکرار کنید” این شخصیت واقعی او نیست، این کمبود خواب است” و یا چیزهای دیگری مثل این. همچنین باید تلاش کنید به خاطر آورید دفعه قبل شما کاری مشابه انجام داده و به خودتان یادآوری هر دوی شما می توانید اشتباهات زیادی داشته باشید.

البته، درست نیست که در برخورد با مسائل جدی بی اعتنا باشید. همچنان مهم است شرایط را تحت نظر بگیرید.

۳-قدرشناس باشید

زمان کم و داشتن کارهای زیاد، می تواند باعث شود هر کدام از شما ، دیگری را مسئول کارها بدانید. چه کسی وقت دارد بگوید برای درست کردن شام متشکرم وقتی که شما مشغول آماده کردن بچه برای خوابیدن بودید؟ ولی کمی حق شناسی می تواند نتیجه بخش باشد (مشکلات را قابل تحمل تر کند). تحقیقات نشان می دهد که هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و این موضوع به ویژه در دوره های گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل کوچک مثل:۱- آگاهی از تلاش های همسرتان، ۲-صرف زمان برای داشتن احساس خوشبختی در این مورد که در این سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستید، یا۳- بازگشت به زمان های قبل که وقتی همدیگر را برای اولین بار ملاقلت کردید چه احساسی داشتید و ابراز همان احساسات به همسرتان، این عوامل می تواند کمک کند روابطتان صمیمانه و برقرار بماند. وقتی شروع به بیان حق شناسی و قدردانی می کنید ، احتمالا متوجه می شوید همسرتان نیز مشتاق است قدر شناسی اش را ابراز کند. و این احساس چقدر بهتر می بود که برای تمام شام هایی که تهیه کرده بودید و پوشک هایی که عوض می کردید و فکرمی کردید به کارهایتان توجه نمی شود، تشکری ازصمیم قلب دریافت می کردید؟

۴-باهمدیگر یک سرگرمی تازه (که زمان بر نباشد) را شروع کنید.

تحقیقات نشان می دهد مشغول شدن ( باهمدیگر) به سرگرمی های جدید برای زوج ها خوب است و این موضوع به ویژه طی تبدیل شدن زوج ها به پدر ومادر، زمانی که بیشتر وقت شما صرف تمرکز بر روی چیزهایی غیراز روابطتتان می شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخیص دهید سرگرمی های قدیمی که داشتید در این سبک جدید زندگی شما به خوبی قبل عمل نمی کند. مطمئنا وقتی دارید کالسکه بچه را هل می دهید، می‌توانید به پیاده روی (عادتی که قبلا هم داشتید) ادامه دهید ولی دیگر منطقی نیست که بخواهید هرهفته تمام طول روز را صرف بالارفتن از کوه کرده یا غذا درست کنید و در صبح جمعه یک مسابقه دوی ماراتون در تلویزیون ببینید. پیداکردن یک سرگرمی جدید که بتوانید به عنوان یک زوج انجام دهید ارزشمند است—یک سرگرمی جدید شما دونفر را کنار هم می آورد و موضوعات جدیدی دراختیارتان می‌گذارد تا باهم گفتگو کنید، مخصوصا زمانی که اکثر اراتباطات شما مانند یک جلسه کاری بوده است.

منبع:کانون مشاوران ایران-نکات ارتباطی برای والدین جوان



:: برچسب‌ها: والدین جوان , کودک , ارتباط با کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 191
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.

حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.

عزت نفس در کودکان دبستانی
هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.

عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.

۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس
۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.

۲. تصمیمات خوب
بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.

۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.

۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.
افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.

۵. از خودش دفاع می کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.


نکاتی برای افزایش عزت نفس کودکان
۶. هویت سالم
۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.
نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.

۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.
تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.

۹. شکست ها را تحمل می کند
کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.

۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.
یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

منبع:کانون مشاوران ایران-افزایش عزت نفس کودکان



:: برچسب‌ها: عزت نفس کودکان , عزت نفس , افزایش عزت نفس کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 208
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

علائمی که نشان می دهند همسرتان شما را دوست ندارد، عبارتند از:

علامت ۱٫ متوقف کردن اشتراک گذاری
یکی از شاخص هایی که نشان می دهد رابطه شما از بین رفته است، تصمیم گیری همسرتان برای متوقف کردن اشتراک گذاری موارد مختلف با شما می باشد.

در صورتی که وی نخواهد یک چیزی را برای خانه یا یک حیوان خانگی جدید نخرد، شما باید نگران شوید.

در این شرایط، شما یک سری از موارد مربوط به تعهد دو گانه را مشاهده خواهید کرد که باعث می شوند آنها با شما ارتباط برقرار کنند و هر دو شما مسولیت هایی در قبال یکدیگر داشته باشید.

با این وجود در صورتیکه وی از بردن اسم شما امتناع کند، این مورد نشان خواهد داد که عاشق شما نیست.

علامت ۲٫ با شما صحبت نمی کند
در برخی روزها شما احساس خواهید کرد که دوست ندارید صحبت کنید. با این وجود، در صورتی که وی در زمانیکه کاملا عادی و پر حرف می باشد، از صحبت کردن با شما امتناع کند، باید این واقعیت را بپذیرید که احتمالا وی جدا شدن را مد نظر دارد.

در حالت کلی، دختران پرحرف تر از پسران هستند. به نظر می رسد که دختران همواره یک حرفی برای گفتن داشته باشند و گوش دادن برای شما مناسب می باشد.

در صورتی که همسر شما به صورت ناگهانی لحن خودش را تغییر دهد و صحبت کردن و پرحرفی خودش را متوقف کند، دلیل مناسبی برای این نگرانی خواهید داشت که شاید وی عاشق یک فرد دیگری باشد.

علامت ۳٫ او (همسرتان) همواره بدخلق و ترشرو می باشد، ولی فقط با شما چنین برخوردی دارد
این علامت نشانگر این است که وی شما را دوست ندارد. در حالت عادی، زمانی که شما شخصی را دوست داشته باشید، برخورد منفی با وی نخواهید داشت.

در مقابل، سعی خواهید کرد که آنها را با روحیه کنید و منجر به خندیدنشان بشوید. حتی زمانی که شما کاری را انجام بدهید که منجر به دیوانه شدن وی شود، وی یک راهی برای برگشت از آن شرایط و ادامه دادن خندیدنش پیدا خواهد کرد.

زمانی که صدای جویدن یا تنفس شما منجر به ناراحتی او شود، کاملا منطقی خواهد بود که بگوییم وی دوست ندارد در کنار شما باشد.

آیا همسرتان نسبت به نحوه خندیدن شما یا نحوه شام خوردن شما به صورت خاص، تنفر دارد؟
در صورتیکه این موارد در حال حاضر منجر به عصبانی شدن همسرتان شوند، بهتر است که مراقب باشید، چرا که به نظر می رسد وی شما را همانند گذشته دوست ندارد.

علامت ۴٫ او به حرف های شما گوش نمی دهد
در یک رابطه ازدواجی سالم، شما سخت تلاش خواهید کرد که به گفته های طرف مقابلتان گوش دهید.

بنابراین، در صورتی که یک فرد متوجه شود که طرف مقابلش به وی گوش نمی دهد، این علامت نشان خواهد داد که احساسات رابطه ای به یک مورد بدی تبدیل شده اند.

هیچ تردیدی نسبت به این مورد وجود ندارد که یک همسر همواره باید به گفته های مرد خودش گوش دهد و در مسال مطرح شده به وی کمک کند. زمانیکه وی به صورت ناگهانی تصمیم بگیرد که به شما گوش ندهد، این یک علامت قوی خواهد بود که نشان می دهد وی شما را دوست ندارد.

در یک رابطه سالم، ارتباط مهمترین عامل می باشد و هر دو طرف باید در رابطه با آن فعال باشند. در صورتی که همسرتان تصمیم بگیرد که به گفته های شما گوش نکند، ارتباط شما از بین خواهد رفت.

علامت ۵٫ هیچ دستی برای آغوش گرفتن وجود ندارد، هیچ سکسی وجود ندارد
مطالعات صورت گرفته نشان می دهند که رابطه جنسی، عامل چسبندگی رابطه ازدواجی می باشد و زوجین را در کنار یکدیگر نگه می دارد.

در این شرایط است که ارتباط درونی قوی می شود و رشد پیدا می کند. انسان ها به یک ارتباط فیزیکی نیازمند هستند، چه در صورتی که این ارتباط گرفتن دست ها باشد یا سکس باشد، یک عامل مهمی در هر رابطه سالمی خواهد بود.

در صورتی که شما چنین ارتباط فیزیکی صمیمی نداشته باشید، صرفا دوستان هم خواهید بود

زمانی که شما بچه داشته باشید، کاهش یافتن رابطه جنسی برای یک مدتی یک مورد طبیعی خواهد بود، ولی در حالت نرمال، این رابطه با گذشت زمان به حال اولیه برخواهد گشت.

در صورتی که همسرتان به رابطه صمیمی و جنسی برنگردد یا شما را طرد کند، این شرایط به صورت بدیهی نشان خواهد داشت که عشق شما از بین رفته است.

علامت ۶٫ وی فقط به خودش توجه می کند
هیچ شکی وجود ندارد که شما از همسرتان می خواهید که به خودش و کارش متمرکز شود.

بله، شما در یک مشارکت ازدواجی هستید، ولی همچنان دو فردی هستید که نیاز دارید هویت های خودتان را به صورت مجزا نگه دارید.

با این وجود، در صورتی که متوجه شوید همسرتان هر کاری را صرفا برای خودش انجام می دهد، احتمالا شرایط موجود یک شرایط خوبی نخواهد بود.

در یک رابطه ازدواجی سالم، تمرکز باید به صورت متوازن و بر روی هر دو شما صورت بگیرد. این مورد شامل حضور داشتن در کنار همسرتان در حین نیازمند بودن وی و تشویق کردن وی در صورت نیاز داشتنش می باشد.

در صورتی که همسرتان عشقش را به شما از دست بدهد، ارتباط خودش را قطع خواهد کرد و هیچ توجهی به شما نخواهد داشت.

دلیل اینکه وی فقط به خودش متمرکز می شود و هیچ توجهی به شما نمی کند، عبارت از این است که وی مطلع می باشد که به زودی، تمامی تمرکزش بر روی خودش خواهد بود.

منبع:کانون مشاوران ایران-به چه نحوی متوجه شوید که همسرتان شما را دوست ندارد؟



:: برچسب‌ها: دوست داشتن همسر , ازدواج , همسر ,
:: بازدید از این مطلب : 207
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 27 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.

انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.

برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.

بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست
از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.

مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.

بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.

پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع

اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.

دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.

به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.

اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.


بی اختیاری مدفوع در کودکان
تشخیص
ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:

دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.
وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .
سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.
ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.
معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.


اشعه ایکس
شکم درد
از دست دادن اشتها
ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.
تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار
سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.

نظریه طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:

اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.
آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.
بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-بی اختیاری مدفوع در کودکان



:: برچسب‌ها: بی اختیاری مدفوع در کودکان , مدفوع کودک , بی اختیاری مدفوع ,
:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

مشاوره اضطراب چیست؟
متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.

روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.

۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند
یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:

شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.

یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.

در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.

۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟
“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.

در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.

البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”

۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟
به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.

این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.

آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟

آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟

مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟

کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟

۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟
هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.

هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.

شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟
کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟
شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟
شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟
سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟
چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟
از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟
۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟
همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.

آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟

هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.

بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟

منبع:کانون مشاوران ایران-مشاوره اضطراب و استرس



:: برچسب‌ها: مشاوره اضطراب , اضطراب , استرس ,
:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی
بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم
از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید
اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.


حسادت کودکان به فرزند دوم
۵ نشانه حسادت در کودکان
نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حسادت کودکان به فرزند دوم



:: برچسب‌ها: حسادت کودکان , حسادت , حسادت در کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

فوبیای خاص : ترس هایی ماندگار و دردسر ساز

ترس به عنوان بخش جدایی ناپذیر زندگی بشر، گاه برای او دردسر ساز و غیر عادی می شود. فوبیای خاص یکی از انواع ترس های دردسر ساز است که تقریبا اکثر ما با آن دست و پنجه نرم کرده ایم.

فوبیای خاص چیست؟

فوبیای خاص به ترس شدید، غیر منطقی و مزمن نسبت به یک موضوع خاص اشاره دارد.

معمولا علت ترس فرد از موضوع فوبیک نیز نگرانی و انتظار آسیب و صدمه از موضوع یا شیء فوبیک است.

به عنوان مثال فرد ممکن است از گربه بترسد؛ چرا که نگران است گربه به او حمله کند. به همین دلیل نیز همواره از رویارویی با موقعیت های فوبیک اجتناب می کند.

همچنین در صورت مواجهه با موضوع فوبیک نیز به شدت دچار ترس و اضطراب می شود.

افزایش ضربان قلب
تعرق
احساس درد در قفسه سینه یا شکم
لرزش
از علائم اضطرابی فوبیای خاص است.

از جمله ویژگی های فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:
ترس غیرمنطقی و بیش از حد نسبت به یک شی ء یا موقعیت.
فرد می داند که ترس او غیر منطقی یا شدید تر از حد لازم است.
این ترس پایدار و به مدت حداقل ۶ ماه ادامه دارد.
ترس و اضراب ناشی از فوبیا منجر به اختلال در عملکرد مختلف زندگی فرد می شود.
عدم تناسب فرهنگی و اجتماعی نسبت به موضوع فوبیک.
انواع فوبیای خاص
فوبیای خاص از شیوع و تنوع بالایی برخوردار است. از جمله موقعیت های شایع فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:

فوبیای حیوانات: فوبیای حیوانات یکی از شایع ترین انواع فوبیا است. متداول ترین نوع فوبیای حیوانات شامل:
فوبیای عنکبوت
فوبیای سگ
فوبیای گربه
فوبیای سوسک
فوبیای مار
فوبیای موش
فوبیای ارتفاع: فوبیای ارتفاع یا بلندی هراسی به ترس شدید فرد از قرار گرفتن و حتی تصور کردن بودن در ارتفاعات، ساختمان های بلند و کوه و…اشاره دارد.
فوبیای دندان پزشکی: این نوع فوبیا که بیشتر در کودکان و خانم ها دیده می شود، به ترس شدید فرد از دندان پزشکی ( تزریق بی حسی، صوای تراشیدن دندان و ابزار آلات جراحی ) اطلاق می شود.
فوبیای خون، زخم و آمپول: این نوع از فوبیا که تقریبا بین دو جنس زن و مرد از شیوع برابری برخوردار است؛ به ترس شدید و دائمی از محیط بیمارستانی، خون، تزریقات و جراحات اشاره دارد.
فرد مبتلا به فوبیای خون، تزریقات در صورت نیاز نیز از حضور در کلینک و محیط های درمانی خود داری می کند.

فوبیای محیط های بسته: تنگنا هراسی یا کلاستروفوبیا به ترس شدید، مداوم و غیرمنطق از قرار گرفتن در محیط های بسته مانند آسانسور، اتاق مخصوص ام آر آی، انباری کوچک و محیط های شلوغ اشاره دارد.
نگرانی از به پایان رسیدن اکسیژن و خفگی، ترس از احتمال رخ دادن سکته یا حمله وحشت زدگی و نبود کمک یا گیر افتادن از جمله علت های فرضی پشت پرده این نوع از فوبیا است.

علت فوبیای خاص چیست؟
از جمله نظریات و دلایل مطرح در سبب شناسی اختلال فوبیای خاص می توان به موارد زیر اشاره نمود:

دیدگاه روان کاوی: بر اساس دیدگاه روان کاوی فوبیا نتیجه ی سرکوب و انتقال ترس و اضطراب از یک موضوع اصلی و واقعی ( مثلا ترس یک کودک از تنش و خودکامگی پدر ) به یک موضوع نمادین ( به عنوان مثال ترس از اسب ) است.
دیدگاه شرطی سازی: بر اساس این دیدگاه، افراد مبتلا به فوبیای خاص به دلیل وجود یک تجربه ناخوشایند نسبت به موضوع خاص دچار ترس و فوبیا شده اند.
به عنوان مثال فوبیای دندان پزشکی بعد از تجربه ی درد آور تزریق بی حسی و یا فوبیای ماشین بعد از تجربه تصادف با اتوموبیل رخ می دهد.

دیدگاه تکاملی: بر اساس دیدگاه تکاملی، انسان ها از یک آمادگی بیولوژیک برای کسب ترس و فوبیا نسبت به موقعیت های خاص برخوردارند.
این نظریه در تحلیل فوبیا هایی از قبیل : فوبیای مار، فوبیای عنکبوت، فوبیای ارتفاع، فوبیای خون، به ترس تکاملی که در اجدادمان نیز وجود داشته ، اشاره می کند و معتقد است همه ی ما از یک آمادگی درونی برای ترس از این موقعیت ها برخورداریم.

دیدگاه محیطی: این دیدگاه بر نقش عوامل محیطی، یادگیری و تربیت تاکید دارد و در حوزه درمان نیز روش هایی چون یادگیری مشاهده ای و سرمش گیری را پیشنهاد می کند.

فوبیای خاص
انواع فوبیاد

روش های درمان فوبیای خاص: ( سیر تا پیاز درمان فوبیای خاص )!
از جمله روش های درمانی فوبیای خاص شامل:

غرقه سازی: فلسفه ی زیربنایی این روش، مواجهه و قرار گرفتن در معرض موقعیت های ترس آور است. این مواجهه به مرور باعث می شود فرض های بنیادی بیمار مبنی بر خطرناک بودن موقعیت فوبیک زیر سوال برود.

منبع:کانون مشاوران ایران-فوبیای خاص : ترس هایی ماندگار و دردسر ساز



:: برچسب‌ها: فوبیای خاص , ترس , ترس های ماندگار ,
:: بازدید از این مطلب : 190
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

استرس مدرسه در کودکان امری طبیعی می باشد که دلایل متعددی دارد و قابل درمان می باشد. روان شناسان و همچنین مشاوران آگاه به روانشناسی کودک و نوجوان می توانند به درمان استرس مدرسه در کودکان کمک کنند. در ابتدا باید موارد زیر بررسی شود:

در صورت امکان باید متوجه شد که عامل یا عواملی که سبب ایجاد اضطراب در نوجوان و یا کودک شده است، چیست. گاهی اوقات با بحث و گفت و گو در این زمینه، می توان از تشدید و گسترش اضطراب به خوبی جلوگیری کرد و مانع از افزایش آن گردد.
باید به نوجوان کمک کرد تا جنبه ی تهدید آمیز و عاملی که ایجاد کننده ی اضطراب در او بوده است را کم کرد.
باید به صورتی سبب افزایش توانایی عملکرد کودک و یا نوجوان، حتی در زمان اضطراب شد.
استرس در کودکان چیست؟
استرس را می توان به عنوان پاسخ های فیزیکی و ذهنی ما به برخی رویدادهای خارجی تعریف کرد.

از طرف دیگر، نوعی استرس وجود دارد که بیشتر از یک گفتگوی درونی ناشی می شود تا یک رویداد بیرونی. ما این را “اضطراب” می نامیم. که شامل احساس مداوم ترس یا دلهره است و در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد می کند.

بدن شما با ترشح هورمونی به نام کورتیزول که فشار خون و عملکرد سیستم ایمنی را تنظیم می کند، به استرس واکنش نشان می دهد. اگر همیشه استرس دارید و بدنتان بیش از حد کورتیزول تولید می کند، ایمنی شما را کاهش می یابد، فشار خون شما بالا می رود و عملکرد شناختی شما مختل می شود.

بنابراین از آنجایی که استرس بیش از حد چیز خوبی برای ذهن یا بدن شما نیست، باید به فکر استفاده از چند تکنیک مدیریت استرس در زندگی روزمره خود باشید.

۱۰ نشانه استرس مدرسه در کودکان
۱. اجتناب از دیگران
تنها بودن و اجتناب از فعالیت های گروهی و دوستانه راهی است که برخی از دانش آموزان سعی می کنند با استرس کنار بیایند. کودکانی که استرس دارند اغلب از مدرسه و فعالیت های اجتماعی کناره گیری می شوند، بنابراین برای کشف استرس در دانش آموزان ابتدایی خود به نحوه تعامل فرزندتان با دیگران توجه کنید.

۲. تغییرات کوتاه مدت رفتار
تغییرات رفتاری ناگهانی یک علامت هشدار دهنده اصلی استرس می باشد که باید به آن دقت کنید. این تغییرات ممکن است شامل کج خلقی، یا پرخاشگری (ضربه زدن، گاز گرفتن یا لگد زدن) باشد.

۳. واکنش بیش از حد به مشکلات کوچک
واکنش بیش از حد نشانه رایج استرس مدرسه در کودکان است. ممکن است متوجه شوید که فرزندتان به راحتی ناامید می شود و به خاطر مشکلات کوچک (مانند گیر افتادن در یک تکلیف) پرخاشگری می کند.

۴. تغییر در الگوها
یکی از نشانه های اصلی استرس، تغییر در رفتار معمول است. کودک شما ممکن است به سختی به خواب برود یا وعده های غذایی را حذف کند.

۵. مشکل در تمرکز
کودک ممکن است در تمرکز روی کارها مشکل داشته باشد. عدم تمرکز نیز نشان دهنده استرس می باشد

۶. لذت نبردن از مدرسه
یکی از نشانه های بارز استرس در کودکان و نوجوانان، از دست دادن علاقه یا لذت بردن از مدرسه است. حجم کاری سنگین و تلاش برای همگام شدن با سایر فعالیت ها می تواند مدرسه را به یک استرس بزرگ تبدیل کند و باعث شود فرزند شما از شرکت در کلاس کناره گیری کند یا انگیزه خود را از دست بدهد.


کاهش استرس مدرسه در کودکان
۷. اثرات فیزیکی
اثرات فیزیکی استرس شامل سردرد، معده درد مکرر، کابوس و حتی شب ادراری باشد. همچنین ممکن است متوجه شوید که فرزندتان بیشتر از حد معمول بیمار می شود

۸. نیاز به توجه
ممکن است متوجه شوید که کودک شما بیش از حد معمول به شما می چسبد.

۹. قادر به حفظ تماس چشمی نیست
هنگامی که مستقیماً با کودک خود صحبت می کنید، ممکن است متوجه شوید که او قادر به برقراری تماس چشمی با شما نیست. این نشانه اصلی استرس است.

۱۰. نمی تواند بشیند
یکی از نشانه های استرس ناتوانی در نشستن و آرام گرفتن است. کودک شما ممکن است شروع به بی قراری کند، از این رفتار می توان به تکان دادن پا هنگام نشستن، ضربه زدن به پا یا عادتی مانند جویدن ناخن اشاره کرد.. این کارها اغلب راهی برای تسکین بخشی از استرس می باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه استرس مدرسه در کودکان را از بین ببریم؟



:: برچسب‌ها: استرس مدرسه در کودکان , استرس , استرس مدرسه ,
:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ترک متادون، بهترین روش ترک اعتیاد به متادون

ترک متادون برای بسیاری از مصرف کنندگان به یک آرزو تبدیل شده است، به طور معمول متادون برای ترک مواد مخدری مانند هروئین، مورفین، تریاک، شیره، ترامادول و غیره تجویز می شود اما بعد از مدتی به دلیل خستگی از خوردن دارو فرد تصمیم می گیرد تا آن را ترک کند و همین مسئله نقطه آغاز مشکلات می باشد.

در صورتی که بیمار میزان دوز دارو را تغییر دهد، بدون نظر متخصص تعادل بدن خود را به هم می زند و احتمال بازگشت اعتیاد بسیار زیاد می شود و توجه داشته باشید که ترک های خودسرانه و غیراصولی عوارض متعددی بر جای می گذارند و روند درمان را سخت تر می کنند اما در صورتی که با درمانگر مشورت کنید و از او بخواهید که راهی برای ترک دارو در اختیار شما قرار دهد در این صورت وارد چرخه معیوب برای ترک اعتیاد نخواهید شد.

متادون چیست و موارد مصرف متادون ؟
متادون خاصیت ضد درد دارد و به دلیل تاثیرات مشابهی که با مواد مخدر دارد برای ترک اعتیاد موادی مانند هروئین و مورفین استفاده می شود مدت زمان تاثیر پذیری متادون به صورت میانگین بین ۲۴ تا ۷۴ ساعت می باشد که با توجه به سوخت و ساز بدن افراد می تواند متفاوت باشد، به همین دلیل از متادون برای درمان هروئین که مدت تاثیر آن ۲ تا ۳ ساعت است مورد استفاده قرار می گیرد.

متادون به عنوان دارویی برای درمان دردهای شدید توسط متخصصان تجویز می شود و این دارو به صورت قرص و شربت وجود دارد و هم چنین به شکل خوراکی داخل آبمیوه استفاده می شود و کمتر دیده می شود این ماده به شکل تزریقی عضلانی و یا وریدی استفاده شود.

متادون بر روی گیرنده های اوپیوئیدی اثر می گذارد تا درد را کاهش دهد و پزشکان آن را بین ۴ تا ۸ ساعت تجویز می کنند بسیاری از افراد برای درمان اعتیاد از متادون استفاده می کنن اما در حقیقت متادون اعتیاد آور بوده و عوارض جسمانی و روانی بسیاری دارد.

توجه: متادون تاثیرات مشابهی با مواد مخدر دارد و به همین دلیل باید با احتیاط مورد مصرف قرار گیرد و در صورتی که غیراصولی و بدون تجویز پزشک مورد استفاده قرار گیرد کمکی به ترک اعتیاد نخواهد کرد بلکه تبدیل به ماده ای می شود که مورد سوء مصرف قرار گرفته و علائم اعتیادی جدیدی در شخص به وجود می آورد.

متادون برای چه کسانی تجویز می شود
قرص و شربت متادون برای درمان وابستگی به مواد مخدر مانند هروئین، تریاک، مورفین، شیره و غیره توسط متخصص تجویز می شود این افراد باید تحت نظر متخصص باشند و به صورت منظم آن را مورد استفاده قرار دهند تا بتوانند به خوبی از علائم ترک جلوگیری کنند.

علائم ترک اعتیاد به متادون
زمانی که متادون را ترک می کنید علائم آن با تاخیر و ۳ -۴ روز پس از قطع شروع شده و در روز ششم به اوج می رسد و بعد از ۲-۳ هفته برطرف می شود افرادی که متادون مصرف می کنند نسبت به بعضی از اثرات آن تحمل زیادی پیدا می کنند و در صورتی که این دارو را به صورت دقیق و منظم دریافت نکند و یا به صورت ناگهانی آن را قطع کنند با علائم جسمانی و روانی ناخوشایندی رو به رو خواهند شد. فرد بعد از ترک هر گونه مواد مخدری دچار حالات ناخوشایند خماری می شود و همین مسئله باعث می شود تا فرد ترک سخت تری داشته باشد.

عوارض جسمی ترک ( غیر اصولی) متادون
متادون بعد از ترک غیر اصولی عوارض جسمی خواهد داشت که عبارت اند از:

اختلالات خواب و بی خوابی
بدن درد بخصوص پا درد
سرگیجه
تهوع
استفراغ
اختلالات جنسی و کاهش میل جنسی
کاهش فشار خون
بی اشتهایی
ضعف
خارش
اختلال در دید
عوارض روحی و روانی ترک ( غیر اصولی) متادون
در صورتی که فرد ترک غیر اصولی داشته باشد از نظر روحی و روانی با عوارضی مانند بی قراری و علائم افسردگی، در بعضی از موارد اقدام به خودکشی، اضطراب، هیجان و احساس نارضایتی رو به رو خواهد شد باید قبل از ترک خودسرانه نسبت به عوارض آن آگاهی کاملی به دست آورد.

مدت زمان ترک اعتیاد به متادون
بر اساس مطالب بیان شده ترک ناگهانی متادون خطرناک می باشد و با توجه به تحقیقات انجام شده در صورتی که ترک اعتیاد در بازه زمانی طولانی مدتی انجام شود نتیجه بهتری به همراه خواهد داشت البته توجه داشته باشید که طول درمان بسته به دوز مصرفی و شرایط فیزیکی فرد متفاوت خواهد بود و با توجه به نظر پزشک تعیین می شود.

افرادی که سابقه مصرف متادون آن ها طولانی مدت و دوز بالایی استفاده می کنند معمولا دوره درمان آن ها ۱ تا ۲ سال و برخی دیگر حتی در بازه زمانی ۱ تا ۲ ماه به نتیجه دلخواه خود می رسند و ترک متادون با موفقیت انجام می شود.


متادون
بر اساس تحقیقات انجام شده بیش از ۷۵ درصد افرادی که از ترک اصولی استفاده نکرده اند بعد از یک سال دوباره به سمت مصرف متادون باز می گردند اما راهکارهایی برای از بین بردن علائم و نشانه های ترک اعتیاد متادون وجود دارد که برای همیشه می توانید از اعتیاد آن رهایی یابید.

منبع:کانون مشاوران ایران-ترک متادون | بهترین روش ترک اعتیاد به متادون



:: برچسب‌ها: اعتیاد به متادون , متادون , ترک متادون ,
:: بازدید از این مطلب : 194
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

علائم بلوغ در دختران، علائم پایان بلوغ در دختر، بلوغ دختر از چه سنی شروع میشود؟ برای پاسخ به این سوالات این مقاله را از دست ندهید. بلوغ یک مرحله گذران بین دوران کودکی و دوران بزرگسالی است، و از ۳ بخش تشکیل شده است:

بلوغ عاطفی
بلوغ اجتماعی
بلوغ جسمی (که بلوغ جنسی هم گفته می شود)
بلوغ دختر از چه سنی شروع میشود
بلوغ طبیعی زمانی است که بدن کودکان شروع به رشد کرده و به بدن بزرگسالان جوان تبدیل می شود. دختران معمولاً بین ۸ تا ۱۳ سالگی دوره بلوغ را طی می کنند. هنگامی که دختر شما شروع به بلوغ می کند، غدد جنسی (تخمدان ها) و غدد فوق کلیوی (غده هایی که در بالای کلیه ها قرار دارند) هورمون ترشح می کنند.

این هورمون ها اولین نشانه های بلوغ را ایجاد می کنند که عبارتند از رشد سینه، بوی بد بدن، موهای زیر بغل، موهای ناحیه تناسلی و آکنه (جوش).

علائم بلوغ جنسی نوجوانان
بلوغ جنسی در واقع دورانی است که صفات ثانویه جنسی تکامل پیدا می کنند و توانایی تولید مثل در فرد بوجود می آید.

در این دوران نوجوان وارد حیات عاطفی خود می شود و با رشد جنسی، احساس بی ثباتی و عدم امنیت در نوجوان ایجاد می شود و اتفاقاتی که در این دوران می افتد هم خود نوجوان و هم والدین را نیز درگیر می کند.

در دوران بلوغ جنسی تغییرات ظاهری در نوجوان ایجاد می شود.

از آن جایی که این تغییرات ممکن است در جهت نا زیبایی نوجوان باشد، باعث می شود حساسیت نوجوان روی بلوغ جسمی بیشتر از بلوغ عاطفی و بلوغ اجتماعی باشد.

علائم بلوغ در دختران
شروع بلوغ در کشورها و مناطق مختلف، متفاوت است و علائم بلوغ در دختران در هر شرایطی متفاوت می باشد.

این تفاوت به عواملی مانند: نوع تغذیه فرد، موقعیت جغرافیایی، عوامل وراثتی و قومی، عوامل اجتماعی و شرایط جسمی نوجوان بستگی دارد.

مثلا در کشور ما در جنوب کشور به دلیل گرم تر بودن آب و هوا بلوغ دختران نسبت به غرب کشور که مناطق سرد و کوهستانی هستند زودتر اتفاق می افتد و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت تجربه می کنند.

دختران نوجوانی با اضافه وزن یا بی اشتهایی عصبی نسبت به هم سن های خود بلوغ جنسی را زودتر تجربه می کنند و علائم بلوغ در دختران را به صورت متفاوت و کمی شدید تر تجربه می کنند.

بین متخصصان درباره سن بلوغ همچنان اختلاف نظرهایی وجود دارد ولی می توان گفت که به طور معمول بلوغ دختران بین سنین ۱۶-۹ سالگی اتفاق می افتد.

علائم

علائم بلوغ در دختران شدت متفاوتی دارد و در زمان های مختلفی بروز پیدا می کند بنابراین آگاهی از علائم زیر می تواند به شما کمک کند، بهتراست از قبل این علائم را به فرزند خود بگویید تا خود را برای آن آماده کند:

رشد و حساس شدن سینه ها. در مرحله اول، رشد سینه با ظاهر شدن سینه کوچک شروع می شود. ممکن است ۲ سال دیگر طول بکشد تا سینه های او به طور کامل رشد کنند.
در طول فعالیت بدنی بیشتر عرق می کنند.
ممکن است جوش هایی ظاهر شوند.
دختران همچنین افزایش قد و وزن را تجربه خواهند کرد.
دخترها ممکن است متوجه شود که بازوها، ران ها، باسن و قسمت بالای کمرش پرتر و پهن تر شده اند. در نهایت اولین قاعدگی او شروع می شود.
گرفتگی عضلات، سردرد، سرگیجه یا اسهال هنگام قاعدگی.
رشد مو های ثانویه. رشد مو در بازو، پا، زیر بغل و ناحیه شرمگاهی شروع خواهد شد.
شروع سیکل های ماهانه
تغییرات خلقی ناشی از تغییرات هورمونی است.
تخمدان ها بزرگتر می شوند و تولید هورمون ها آغاز می شود.
رشد سریع قدی تا قبل از عادت ماهانه
بعد از شروع عادت‌ ماهانه روند رشد قد، کند می شود.
دختران نوجوان احتمالاً در مورد تغییراتی که تجربه می کنند سؤالات زیادی خواهند داشت. آن ها ممکن است درک نکنند که دوره قاعدگی آن ها چیست و چرا اتفاق می افتد.

همچنین برای دختران نوجوان مهم است که از تغییراتی که در بدن خود انتظار دارند آگاه باشند. دختران باید بتوانند سوال بپرسند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند تا گذار سالمی به زنانگی داشته باشند.

علائم پایان بلوغ در دختر
هنگامی که دختران به بلوغ جسمی می رسند. موهای ناحیه تناسلی ممکن است تا ران‌هایشان امتداد پیدا کند و برخی از دختران ممکن است یک خط مو تا ناف داشته باشند. بیشتر دختران در سن ۱۶ سالگی به اوج قد خود می رسند، اما برخی ممکن است تا ۲۰ سالگی به رشد قد خود ادامه دهند.

بدن دختران تا پایان بلوغ انحنای بیشتری پیدا می کند. دختران همچنین دارای ترشحات واژن هستند و شروع به مرحله قاعدگی می کنند. قاعدگی همچنین به این معنی است که دختران باید یاد بگیرند که چگونه از نوارهای بهداشتی استفاده کنند.

بلوغ دیر رس
اگر دختر خانمی به سن ۱۳ سالگی برسد و صفات ثانویه جنسی به صورت رشد سینه ها و رشد موهای ثانویه اتفاق نیفتد غیر طبیعی است و یا اگر دختر خانمی به سن ۱۶ سالگی برسد و سیکل قاعدگی در او ایجاد نشده باشد نیاز به بررسی دارد.

همه این موادر نشان دهنده تاخیر بلوغ هستند که به آن بلوغ دیر رس گویند.

بلوغ زود رس
بلوغ زود رس زمانی اتفاق می افتد که علائم بلوغ قبل از ۷ سالگی شروع شود. این می تواند طبیعی باشد، اما ممکن است نیاز به ارزیابی توسط متخصص غدد اطفال (پزشک هورمونی) داشته باشد تا درمان های لازم به موقع شروع شود.

بلوغ زودرس در دختران اثرات منفی طولانی مدتی را روی ذهن آن ها می گذارد و در بیشتر موارد دچار افسردگی، اضطراب و آشفتگی می شوند.

همچنین احتمال سوء مصرف مواد و یا خطر برقراری روابط جنسی زود هنگام در دخترانی که دچار بلوغ زودرس می شوند وجود دارد.

به طور کلی مادران در این دوران خیلی باید مراقب فرزندان خود باشند و نیاز است که از نظر نوع کیفیت تغذیه، چاقی و لاغری و …فرزندان بیشتر مراقب باشند تا بلوغ در سنین نرمال خود اتفاق بیوفتد.

منبع:کانون مشاوران ایران-علائم بلوغ در دختران



:: برچسب‌ها: بلوغ در دختران , علائم بلوغ در دختران , علائم بلوغ ,
:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

حس مالکیت در کودکان یکی از موضوعات دشوار برای والدین و کودکان می باشد که چالش های زیادی را به همراه دارد.

این حس از سن ۲۰ماهگی شروع می شود و در سن دو و نیم سالگی به اوج می رسد، در این سن حساس کودکان به وسایل و اسباب بازی های خود احساس مالکیت بسیاری دارند و به هیچ عنوان حاضر نیستند آن را با دیگران تقسیم کنند.

والدین در این هنگام نمی دانند با فرزندشان چطور برخورد کنند و شیوه تربیتی صحیح را نمی دانند به همین دلیل این موضوع منجر می شود تا جروبحثی میان والدین و کودک به وجود آید.

والدین اگر آگاهی درست و کافی را از احساس مالکیت کودک در این سن خاص داشته باشند به راحتی می توانند سازگاری و رشد اجتماعی کودک کمک کنند و به او کمک کند تا حس مالکیت کودک را رشد دهد.


حس مالکیت در کودکان چیست؟
کودک در هر دوره از رشد خود ویژگی ها و حالت های منحصر به فرد خودش را دارد و او در هر دوره از رشد کودک از نظر اجتماعی، شناختی، هیجانی و جسمانی ویژگی های خاصی از خود نشان می دهد.

یکی از ویژگی های مهمی که در رشد اجتماعی کودک به وجود می آید احساس مالکیت کودک می باشد.

کودک در دوره از رشد از سن ۲۰ماهگی تا ۵ سالگی احساس مالکیت خاصی کودک به وسایلش دارد و در سن ۲.۵ احساس مالکیت او به اوج می رسد.

کودکان نسبت به وسایل و اشیا بیرونی و اسباب بازی های خود بسیار حساس هستند و احساس تملک و مالکیت خاصی به آن ها دارند و اگر کسی وسایل آن ها را بردارد و یا احساس کنند که وسایل آن ها در خطر هستند واکنش هایی از خود نشان می دهند.

واکنش های آن ها می تواند به صورت گریه و زاری و لجبازی کردن باشد و هم چنین می تواند مقاومت خاصی برای به دست آوردن وسایل خود نشان دهند.

احترام به حس مالکیت کودک
والدین معمولا اطلاعاتی در مورد احساس مالکلیت در کودکان و روش های صحیح برخورد با کودک در این زمینه را نمی دانند.

به همین دلیل رفتار نادرستی با کودک دارند و این رفتار نامناسب باعث می شود تا بر سازگاری و رشد اجتماعی کودک تاثیر منفی بگذارد.

والدین باید در مورد این موضوع اطلاعات و آگاهی خود را بالا ببرند تا بتوانند در رشد اجتماعی کودک به او کمک کنند چون رشد اجتماعی یکی از عوامل اصلی رشد کودک می باشد.

باید درک کنید که این موضوع طبیعی است و برای رشد اجتماعی کودک لازم می باشد و کودکی که این احساس را دارد رفتارهای ناهنجاری از خود نشان نمی دهد.

برخورد صحیح با حس مالکیت کودکان
طرز برخورد با احساس مالکیت در کودک بسیار مهم است زیرا اگر به حس کودک توجه نشود و به آن احترام گذاشته نشود کودک آزرده خاطر و ناراحت می شود و ممکن است نسبت به والدینش دلگیر شده و حس خوبی نداشته باشد و فکر و نگرش او نسبت به خانواده و اطرافیانش تغییر می کند.

والدین باید بهترین و مناسب ترین برخورد را با کودک خود داشته باشند تا به روحیات او لطمه ای وارد نشود، والدین باید به این نیاز کودک توجه خاصی داشته باشند و به آن احترام بگذارند.

علاوه بر احترام گذاشتن به کودک باید حس همدلی، دوستی و بخشندگی را به کودک آموزش دهند تا کودک به خوبی رشد کند.

۱. استفاده از وسایل و اسباب بازی به صورت مشترک
در این سن باید کودک را با بازی های گروهی آشنا کرد تا دوستانی برای خود پیدا کند و با چند کودک با هم بازی کنند و هدف آن ها در بازی یکی باشد.

همچنین می توان کودک را برای همکاری در کارها دعوت کرد و کارها را با او تقسیم کرد، و به کودک آموزش داد تا به یک هدف مشترک به خوبی برسد.

اگر با کودک برخورد درست و صحیحی داشته باشید می توانید او را با همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی به خوبی آشنا کنید و این ویژگی ها را در او تقویت کنید.

۲. حس مالکیت در کودکان، گفتگو با کودک
والدین می توانند با کودک خود به گفتگو بپردازند و مسائل را برای او توضیح دهند این برخورد می تواند مفید باشد.

اگر نسبت به وسایلش بسیار حساس باشد و تملک خاصی به آن ها داشته باشد می توانید دلیل این رفتارش را از او بپرسید که چرا این حس را نسبت به وسایلش دارد.

این رفتار صحیح باعث خواهد شد تا کودک احساس خود را به خوبی بیان کند و شما متوجه شوید که کودک به چه دلایلی این رفتار را از خود نشان می دهد.


حس مالکیت در کودکان
۳. آموزش به کودک هنگام ندادن اسباب بازی به دیگران
اگر کودک به یکی از اسباب بازی هایش بسیار احساس مالکیت می کند و تملک خاصی به آن دارد و تحت هیچ شرایطی آن را به دوستان و همبازی ها خود نمی دهد باید با کودک خود حرف بزنید و به او فرصت دهید تا در مورد حرف های شما فکر کند.

با این روش شما می توانید او را با مفاهیمی مانند تقسیم کردن وسایل، بازی مشترک و گروهی را برای او بیان کنید تا دفعه بعد راحتر با همبازی هایش بازی کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حس مالکیت در کودکان| ۱۱ درمان قطعی روانشناسی



:: برچسب‌ها: حس مالکیت در کودکان , احساس مالکیت کودک , حس مالکیت ,
:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 19 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ازدواج با خود ( سولوگامی)، تعریف + علل

سولوگومی عجیب ترین ازدواجی است که بشر در طول تاریخ خود اختراع کرده باشد، تا به امروز یکی از باورهای عمومی این است که اولین اصل ازدواج وجود دو نفر از جنس مخالف می باشد.

اما در دهه های اخیر ازدواج از شکل سنتی اش خارج شده است و صورت های مختلفی مثل ازدواج همجنس گرایانه و یا ازدواج با حیوانات را مشاهده شده است.

اما امروزه با پدیده ای به نام ازدواج آشنا هستیم که فلسفه اصلی ازدواج را زیر سوال می برد و اصلی ترین دلیلی که باعث ازدواج با خود می شود می توان به دو مفهوم انزوا طلبی و خودشیفتگی اشاره کرد که باید این دو مورد بررسی قرار گیرد.

در این مقاله به بررسی ابعاد اصلی ازدواج با خود می پردازیم هم چنین مشاوره قبل از ازدواج به شما کمک می کند تا ابعاد مختلفی که باعث ازدواج با خود می شود را مورد بررسی قرار داده و بهترین تصمیم را بگیرید.

تعریف ازدواج با خود یا سولوگامی
سولوگامی رسم جدید می باشد که در آن خبری از عروس و داماد نمی باشد و فرد با خودش ازدواج می کند بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند که این کار توهمی بیش نبوده و امکان پذیر نمی باشد اما از سال ۱۹۹۳ این روند شروع شده است و خانم لیندا بیکر اولین کسی بوده که با خودش ازدواج کرده است.

ازدواج با خود در طی مراسمی با حضور عاقد و جمعی از شاهدان به صورت رسمی برگزار می شود و فرد در مقابل آیینه می ایستد و بعد از خواندن خطبه عقد به خودش بله می گوید.

در این ازدواج فرد به تنهایی خود ادامه می دهد و با خود روابط عاطفی برقرار می کند تاکنون نمونه هایی از این ازدواج در کشورهایی مانند آمریکا، ژاپن، تایوان، انگلستان و برخی از موارد در استرالیا مشاهده شده است.

ازدواج با خود دلایل اصلی
سولوگامی از نظر عرفی رسمی عجیب و غیر عادی به نظر می رسد و به دلایلی فرد تن به این ازدواج می دهد که در زیر اصلی ترین آن ها را بیان می کنیم.

انزوا طلبی
یکی از دلایلی که باعث می شود فرد با خود ازدواج کند انزوا طلبی می باشد در این زمان فرد تمایل ندارد تنهایی اش را بهم بزند و به خاطر این که انزوا و تنهایی اش را حفظ کند با خود ازدواج می کند.

خو شیفتگی
بر اساس تحقیقات انجام شده یکی از اصلی ترین دلایل ازدواج با خود سولوگامی، خود شیفتگی می باشد، اختلال شخصیت خودشیفته از موضوعات شناخته شده در روانشناسی است، واژه خود شیفتگی یا نارسیسیسم از اسطوره یونانی گرفته شده است.


ازدواج با خود
نارسیس مردی جوان و خوش چهره و جذاب بود که تمامی دختران عاشق او بودند اما او به هیچ کس توجه نمی کرد و به آن ها علاقه ای نشان نمی داد و تنها حودش را جذاب می دانست روزی او برای نوشیدن آب به کنار برکه می رود و به گونه ای محو عکس چهره خود در آب برکه می شود طوری که در آب افتاده و در آن غرق می شود.

افرادی که مبتلا به خودشیفتگی می باشند هیچ کس را لایق خودشان نمی دانند و آن ها عشق بیش از حدی به خودشان دارند در واقع افرادی که به سمت ازدواج با خود سولوگامی می روند یکی از پیامدهای منطقی خود شیفتگی مفرط می باشد.

ازدواج با خود ( سولوگامی)، پیامدها
تا چند سال پیش یکی از مهم ترین دغدغه های و نگرانی های انسان تنهایی بود و ازدواج بهترین راه برای حل این موضوع است به طوری که با ازدواج خانواده ای حاصل می شود و منبع آرامش و پناهگاه انسان است.

منبع:کانون مشاوران ایران-ازدواج با خود ( سولوگامی)، تعریف + علل



:: برچسب‌ها: سولوگامی , ازدواج , ازدواج با خود ,
:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 18 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم”

این جملات را به کرات از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند.

کنار امدن با تکلیف

به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید.

به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف کمک می‌کند .

 

ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف

بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید.

اگر شما فضایی در خانه ندارید یا به مکانی برای دسترسی به اینترنت احتیاج دارید، کتابخانه را امتحان کنید. هیچ چیزی ارزش انرا ندارد که در حالیکه منابع انلاین عالی بسیاری برای کمک به تکالیف فرزندانتان وجود دارد، کودک شما تکالیفش به تنهایی انجام دهد و به تنهایی یاد بگیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چالش نوشتن تکالیف مدرسه



:: برچسب‌ها: نوشتن تکالیف مدرسه , تکالیف فرزندان , تکالیف مدرسه ,
:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ممکن است کودکانی را دیده باشید که در مواقع احساس تنهایی، ناکامی و خشم، دست به خودزنی می زنند.

رفتارهای خودآزارگرانه ی این دسته از کودکان دامنه ی وسیعی از جمله کشیدن موهایشان، به زمین انداختن خود، مشت کوبیدن به دیوار، به سر و صورت زدن و رفتارهای خطرناک تری مانند آسیب زدن به خود با اشیای مختلف را در بر می گیرد.

خودزنی کودک
والدین و مراقبان با مشاهده این علائم احساس سردرگمی، عصبانیت و درماندگی می کنند، اما بسیاری نمی دانند از کجا شروع کنند. در صورت مشاهده خودزنی کودکان و نوجوانان این مقاله را از دست ندهید.

هدف کودک از خود زنی چیست؟
در حقیقت هدف کودک از انجام این رفتارها تنها یک چیز است ” محقق کردن خواسته ی خود با توسل به زور و اجبار”.

کودکانی که در سنین پایین با انجام رفتارهای خودآزارگرانه موفق به تحقق خواسته هایشان می شوند، در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نیز شیوه ی جدیدی را اتخاذ نخواهند کرد.

این افراد برای رسیدن به اهداف ریز و درشت خود، آسیب زدن به سلامتی شان را نشانه می گیرند و آمارها حاکی از تعداد زیاد اقدام به خودکشی در آن هاست.

 

چرا همه ی کودکان خودزنی نمی کنند؟
براساس تحقیقات، احساسات تجربه شده توسط کودکی که دست به خود زنی می زند تا حد زیادی با بزرگسالان یکی است.

نوع انسانی با قرار گرفتن در معرض ناکامی، احساس درد و رنج روانی زیادی را تجربه کرده و برای کاهش آن دست به رفتارهای خودآسیب رسان می زند.

بنابراین ممکن است در همه ی کودکان نمونه هایی از آسیب زدن به خود را درسنین پایین مشاهده کنید.

نکته ی قابل توجه آن است که چرا این رفتارها در گروهی از کودکان ادامه دار می شود در حالیکه در گروهی دیگر به سرعت خاموش می شود؟

در پاسخ باید گفت دسته ای از دلایل در کنار هم منجربه تداوم خودزنی کودکان می شود:

۱) عدم آگاهی کودکان از شیوه های صحیح تحقق خواسته ها منجر به استفاده از روش های ناپخته ی ابرازگری هیجانی مانند خود زنی می شود.

در این موارد، لازم است شما به عنوان والدین، شیوه ی صحیح بیان خواسته ها را به فرزندتان آموزش دهید.

به عنوان مثال در وضعیتی خودتان را هم قد کودک قرار دهید و با آرامش و منطق به او بگویید که ” وقتی بچه ای داد می زند یا به خودش آسیب می زنه، من اصلا نمی فهمم اون چی میخواد. تنها راهش اینه که اون اشکاشو پاک کنه و چیزی که میخواد رو بهم بگه تا بتونیم با هم حرف بزنیم”.

۲) عدم اقتدار والدین نیز در تداوم این نوع رفتارها بسیار موثر است.

اگر کودک بتواند با نشانه گرفتن سلامتی اش، شما را تحت تاثیر قرار دهد و از موضع اقتدار خارج کند، می توانید مطمین باشید که همیشه با استفاده از این قبل رفتارها دست به کنترل شما خواهد زد. بنابراین لازم است، مقتدرانه عمل کنید.

به این منظور، در مقابل رفتاهای خودآزارگرانه ی کودک، “واکنشی حاکی از بی توجهی” بسیار موثر است.

منبع:کانون مشاوران ایران-با خودزنی کودکان چگونه برخورد کنیم؟



:: برچسب‌ها: خودزنی کودک , خودکشی , خودزنی ,
:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

آیا عشق اول زنان به راحتی فراموش می شود؟ عشق اول به طور کلی یک تجربه خاص می باشد اما عشق اول فراتر از آن و چیز دیگری می باشد، همیشه اولویت تجربه ها لذت بخش ترین آن ها می باشد و هیچ گاه فراموش نمی شوند.

اگر چه بین عشق زنان و مردان تفاوت هایی وجود دارد، اما عشق اول به ویژه برای زنان فراموش نشدنی است و برای همیشه در ذهن و دلشان به یادگار باقی می ماند، زمانی که عشق اول یادآوری می شود انبوهی از احساسات مختلف را به دنبال دارد.

اما هر کس در زندگی اش به بینش عمیقی نسبت به این موضوع رسیده است که بهتر است برای رشد و پیشرفت خود، عشق اول را فراموش کرده و از این مرحله عبور کند، اما زنان نمی دانند که چطور عشق اولشان را فراموش کنند؟ در این مقاله سعی داریم به این سوال پاسخ دهیم.

چرا فراموش کردن عشق اول زنان راحت نیست؟
فراموش کردن عشق اول دشوار می باشد و نباید خودتان را به خاطر آن سرزنش کنید و احتمال دارد بعد از اولین تجربه عشقی که موفقیت آمیز نبوده است بارها به فکر تجربه های جدید و تشکیل رابطه پایدار بوده باشید اما زمانی که خاطرات عشقی قدیمی یادآور شده و حسرت آن باقی مانده است در به وجود آمدن رابطه جدی ناتوان باشید.

در این صورت سرزنش کردن خود فایده ای ندارد و در بسیاری از اوقات شرایط را بدتر می کند اگرچه فراموش کردن عشق اول دشوار می باشد اما غیرممکن نیست.

برای فراموشی می توانید در جلسات روان درمانی شرکت کنید به طور معمول روانشناس در این جلسات دلایلی مبتنی بر این که نمی توانید عشق اول خودتان را فراموش کنید ارائه می دهد و شما را در جهت کنار آمدن با آن و یافتن عشق جدید راهنمایی می کند، در ادامه مقاله به برخی از این دلایل می پردازیم:

قدرتمند بودن عشق اول
زمانی که زنان برای بار اول عاشق می شوند نشانه های عاشق شدن در آن ها دیده می شود و اولین شادی های دو نفره را تجربه می کنند و با این وجود در می یابیم که گذر از عشق اول چندان راحت نمی باشد، زیرا عواملی بیان می شود که نشان می دهند فراموشی عشق اول برای زنان دشوار است و این امر منطقی به نظر می رسد.

عشق برای اولین بار باعث می شود تا بهترین حس های دنیا به سراغ بیاید، زیرا هیچ گاه این چنین تجربه ای نداشته اید و برای شما جدید و تازه است.
از اعماق وجودتان به طرف مقابل اهمیت می دهید به طوری که فکرش را نمی کنید بتوانید این حس را با کس دیگری داشته باشید و با تمام وجود دوستش دارید.
زمانی که برای اولین بار از ته دل عاشق می شوید هیجانات بسیاری به سوی شما می آید که ترس از دست دادن جز آن ها می باشد.

عشق اول زنان
قدرتمند بودن اولین شکست عشقی
تجربه شکست عشقی به خصوص در عشق اول می تواند بسیار دردناک باشد و برخی از زنان را از پا در آورد، زمانی که فرد دچار شکست عشقی می شود دلتنگی، اندوه، حسرت همراه با خاطرات خوب و بد گذشته به سراغش می آید به همین دلیل التیام دادن زخم هایی که به روح و روان وارد شده نیاز به درمان دارد و درمان آن طول می کشد.

این که دوستانه از یکدیگر جدا شوید یا با جر و بحث در اصل قضیه تفاوتی ندارد زیرا احتمال دارد هر زمانی در آینده به یاد عشق تان بیفتد و خاطرات و حسرت و دلتنگی به سراغتان آید.

خاصیت پاک بودن عشق اول
تجربه عشق اول بسیار پاک و خالص می باشد زیرا فرد بدون آن که متوجه باشد عشق در وجود او رشد کرده و گسترده می شود، آن چیزی که عشق اول را برای فرد خاص می کند این است که به صورت ناگهانی و بدون برنامه قبلی به وجود می آید، هم چنین تجربه عشق اول مشخص می کند که از روابطتان در آینده چه انتظاراتی دارید و چه چیزی می خواهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-عشق اول زنان | آیا براحتی فراموش می شود؟



:: برچسب‌ها: عشق اول زنان , عشق , عشق اول ,
:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ممکن است عجیب به نظر برسد که کودکانی که به دیگران صدمه می‌زنند در واقع کودکانی ترسو هستند!

ترس‌هایی که منجر به ایجاد مشکل در کودک آسیب رسان می شود، معمولا ریشه در تجارب ترس اولیه در زندگی اش دارد، با وجود اینکه کودک به هیچ وجه ترسو به نظر نمی رسد!

کودک وحشت زده برای مدیریت ترسش، رفتارهای پرخاشگرانه ای را تولید می کند که این رفتارها هر زمانی که او احساس تنش کند، شعله ور می شوند. به جای گریه یا صحبت کردن، وقتی که از چیزی می‌ترسد، وحشت زده و هول می شود، و این امر ترسش را تشدید می کند طوری که نمی تواند درخواست کمک کند.

به منظور کمک به یک کودک ترسو، لازم نیست که حتما دلیل ترسو بودنش را بدانید. آنچه که لازم است انجام اقداماتی برای افزایش حس ایمنی اش و برقرار کردن ارتباط با شماست، چه پدر مادر او باشید چه یک مراقب و یا یک دوست محبوب او. همچنین شما باید اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه اسیب رساندن تکانشی او به دیگران انجام دهید.

همانگونه که شما با او ارتباط برقرار می کنید و از او محافظت می کنید، کودک احساسات اتشینی که وی را به کتک زدن سوق می دهد با شما در میان می گذارد. گوش دادن به احساسات یک کودک در حالی که مانع از آسیب رسانی او به شخص دیگری می شوید، به او اجازه می دهد تا ترس های پنهانش را آزاد کند. بنابراین او آرام می شود و به دیگران به عنوان دوستانش نگاه می کند نه به عنوان یک تهدید. در زیر روش هایی برای مقابله با این رفتارهای ذکر شده اند:

اول، یک ارتباط قوی تر بسازید:

فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و کامل تر ایجاد کنید. صرف کردن زمان های خاص برای او ابزاری است که برای ایجاد ارتباط،ایده آل است. اگر او بچه خودتان است، تلاش کنید که یک زمان خاص کوتاهی را در همان اوایل روز به او اختصاص دهید، شاید به محض بیدار شدن، به طوری که کودک شما روز را با پیشنهاد شما درباره ی آنچه که او می خواهد برای ۵ یا ۱۰ دقیقه اول روز انجام دهد، آغاز کند. این کار را با صمیمیت انجام دهید، با مهربانی به او توجه کنید.

این کمک می کند که یک کودک بفهمد که برای شما مهم است، حتی با وجود خواهر و برادرهای دیگر، یک برنامه ی صبحگاهی و یا تماس های تلفنی در ابتدای روز که شما باید به آنها هم بپردازید.

اگر کودک فرد آشناییست که جزء خانواده شما نیست، تلاش کنید که در اولین فرصتی که او را دیدید برایش زمان ویژه ای در نظر بگیرید و به او اهمیت دهید.

برای مثال،در زمان بازی ،شما ممکن است تعدادی بازی پرسرو صدا یا بازی هایی مثل قایم باشک را برای ارتباط برقرار کردن بین بچه هایی که با هم بازی می کنند راه بیاندازید. خودتان را به جمع آنها اضافه کنید، روی زمین بنشینید و با آنها به شکلی محبت آمیز بازی کنید. اگر می‌توانید با برعهده گرفتن نقش فردی که قدرت کمتری دارد باعث خنده و شادی آنها شوید، شرایطی فراهم کنید که بچه ها با هم به منظور”دستگیرکردن”شما با بالش ها یا بادکنک ها، یا با بیرون پریدن از جایی که در بازی قایم باشک برای “ترساندن” شما قایم شده اند، با هم همکاری کنند.

وقتی آنها می خندند (بدون اینکه غلغلک شوند) و حس”برنده” شدن دارند، این نشان می دهد که شما امر اهمیت دادن به آن ها را به خوبی انجام داده اید. خندیدن و احساس ایمنی و قدرت بچه ها که نتیجه ی اهمیت دادن به آنهاست،کمک می‌کند که با هم پیوند داشته باشند و تنش هارا کاهش می دهد و این امر به آنها کمک می کند که در حضور شما احساس امنیت و ارزشمندی و اطمینان خاطر داشته باشند.

در یک گردهمایی خانوادگی، شما ممکن است یک بازی گرگم به هوا و یا “من می خواهم شما را بگیرم” که بچه ها می توانند در آن برنده شوند، راه بیاندازید. برای مثال، شما ممکن است دست هایتان را باز کنید و سعی کنید به آنها نشان دهید که یک خرس بزرگ هستید. اما تلوتلو بخورید و مغلوب شوید ونشان دهید که از آنها شکست خوردید. ان ها عاشق این هستند که بهتر از شما باشند.سپس آنها را نوازش کنید و مطمئنشان کنید که آنها از شما بهترند. درحین بازی با انها تماس چشمی برقرار کنید. توسط آنها گول بخورید اما دوباره بلند شوید و تلاش کنید. این نوع بازی منجر به ایجاد احساس قدرت خالص در این نوع کودکان می شود.

یک کودک ممکن است در طول زمان بازی فرصتی پیدا کند تا ناراحتیش را به شیوه ای عملی تر نشان دهد، او ممکن است با آرنج محکم به شما ضربه بزند، یا در کلوچه ای که به او تعارف می کنید نقصی پیدا کند، یا به چشم های شما خیره شود و شروع کند با مداد رنگی دیوار خانه تان را خط خطی کند. وقتی شما به ارامی به او نزدیک می شوید تا محدودیت هایی را برای او ایجاد کنید، دلیلی برای گریه کردن، اوقات تلخی پیدا می کند. این ابراز احساسات در واقع شروعی برای درمان احساساتیست که او به همراه دارد، و به احتمال زیاد همان احساساتی هستند که گاهی اوقات او را تحریک به صدمه زدن می کنند.

دوم، وقتی که او گریه و زاری میکند شنونده باشید:

به این معنی که نزدیکش بمانید و متقابلا طوفان عاطفی به راه نیندازید و به کودک اجازه دهید که بداند شما کنار او هستید. اگر شما از او حمایت کنید، او ترس ها و ناراحتی هایش را بیرون می ریزد. اغلب یک کودک به سرعت ،گفتن:”کلوچه من شکسته شده،من یک کلوچه جدید می خواهم” را با”من مادرم را می خواهم” عوض می کند. به مرور شکایت او تبدیل به وحشت می شود. شنونده باشید. شما لازم نیست که تلاش کنید چیزی را رفع و رجوع کنید. شما فقط فرد مناسبی برای گوش کردن به او هستید. اجازه دهید در مورد ضریه خوردن دست یا آرنجش، در مورد نیاز داشتن به یک کلوچه کامل، یا در مورد هر نیاز فوری دیگری در ان لحظه احساس وحشت کند. بعدا وقت برای باندپیچی کردن دستش یا تهیه کلوچه کامل برای او وجود دارد. در حال حاضر، اجازه دهید او به شما نشان دهد که چقدر و چطور ناراحت است.

منبع:کانون مشاوران ایران-توقف کتک زدن بچه های دیگر



:: برچسب‌ها: کتک زدن بچه های دیگر , کودک ترسو , کتک زدن ,
:: بازدید از این مطلب : 219
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

نگرش های شما به عنوان والد در تشدید مشکل لجبازی و نافرمانی در کودکتان تاثیر زیادی دارد. همه والدین در مورد فرزندان خود عقاید و نگرش هایی دارند. برخی از این عقاید منطقی و سودمند و برخی دیگر غیر منطقی و بیهوده هستند.عقاید منطقی، عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود دارد. انعطاف پذیر هستند و منجر به بروز رفتارها و هیجانات متعادل و مناسب می شوند.

عقاید غیر منطقی عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود ندارد. انعطاف پذیر و مطلق هستند،با جهان پیرامون خود هماهنگی ندارند، مانع دستیابی انسانی به اهدافش می گردند و در نهایت به بروز رفتارها وهیجانات نامناسب وناراحت کننده می انجامند.

رفتار والدین احتمالآ مبتنی بر ترکیبی از عقاید منطقی و غیر منطقی در مورد فرزندشان و رفتارهای مقابله جویانه وی است. نگرش های منطقی و غیر منطقی والدین،در حد وسط چهار طیف فکری که در هر فردی وجود دارد، قرار می گیرد. این طیف ها عبارتند از :

۱- پرتوقعی- تفکر ترجیحی- بی توجهی
پرتوقعی نگرشی است که به موجب آن یک پدر یا مادر به شکلی خدا گونه می پندارد فرزند من و دیگران باید به شکلی که من می خواهم رفتار کنند.این طرز فکر بسیار خشک،بزرگ منشانه و غیر منطقی است، زیرا هیچ قانونی در طبیعت وجود ندارد که فرزند شما یا هر فرد دیگری را مجبور به رفتار مطابق دستور شما بکند. این خود خواهی هیچ نقطه ای ندارد جز عصبانیت شما، زیرا کودک نافرمان در بسیاری از مواقع قوانین اعلام شده توسط والدین را نقض خواهد کرد.

۲- احساس شکست خوردگی- احساس نگرانی- بی احساسی.
احساس شکست خوردگی حالتی ذهنی است که به موجب آن پدر و مادر فکر می کند. کارهای فرزند من بسیار نا خوشایند، خیلی بد و بسیار نارا حت کننده است. رفتار های زشت او کاملآ مرا خرد کرده است . این طرز فکر کاملآ غیر منطقی است، زیرا کلمات بسیار نا خوشایند،خیلی بد وبسیار ناراحت کننده به این معنا هستند که چیزی ۱۰۰ درصد بد است، یعنی بدتر از هر چیز بدی که ممکن است برای یک فرد پیش بیاید.


اختلال نافرمانی و لجبازی کودک
۳- عدم تحمل ناکامی- تحمل ناکامی- انکار ناکامی.
عدم تحمل ناکامی زمانی رخ می دهد که والدین هنگام بروز مشکلات دست از تلاش ومبارزه بردارند وبخود بگویند، من باید بی هیچ تلاش وکوششی از همکاری فرزندم برخوردار باشم چون اصلآ نمی توانم عدم همکاری او را تحمل کنم. فرزند من باید خودش بداند که رفتار صحیح چیست وهمان گونه عمل نماید. این طرز فکر باعث نا هماهنگی در رفتار والدین می شود زیرا بعضی از آن ها معتقدند که مجبورنیستند خود را به درد سر بیاندازند و به سختی تلاش کنند تا به نتیجه برسند. این طرز فکر والدین را از پیگیری هر برنامه ای جهت کمک به فرزند نافرمان باز می دارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-لجبازی کودک و نگرش های تربیتی نادرست



:: برچسب‌ها: لجبازی کودک , کودک لجباز , نگرش تربیتی ,
:: بازدید از این مطلب : 246
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

آشنایی با انواع پرخاشگری در روانشناسی و پرخاشگری چیست ؟

آن چه که از پرخاشگری در نگاه اول به ذهن مان خطور می کند رفتاری نامعقول، خود خواهانه و حاکی از یک تصمیم هیجانی و اشتباه است.

چرا پرخاشگری می کنم و چطور آن را رفع کنم؟
اما پرخاشگری صرفا نشان دهنده ی رفتار غیر منطقی و همراه با پشیمانی و دردسر نیست.

از نظر تکاملی آن چه که باعث بقای نسل و پیروزی اجداد مان می شده برخوردی همراه با پرخاشگری و مبارزه با عامل تهدید کننده جانی و محدوده زندگی یا قلمروشان بود.

در روانشناسی پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که هدف آن ایجاد آزار و اذییت به دیگری است که معمولا این کار با هدف انتقام و تنبیه صورت می گیرد.

پرخاشگری اصولا دیگران را هدف می گیرد اما ممکن است متوجه خود فرد نیز شود.

پرخاشگری چیست ؟
در واقع می توان گفت در خودآزاری یا مازوخیسم فرد پرخاشگر از ایجاد درد و آسیب به خود لذت می برد.

پرخاشگری معطوف به خود ممکن است به صورت خود کشی نیز جلوه کند که این حالت با خودآزاری فرق دارد که فرد با مرگ خود قصد انتقام گرفتن، عذاب وجدان و درد دادن به دیگران را دارد.

عده ای از روانشناسان (مثلا فروید) معتقدند پرخاشگری ذاتی بوده و در درون همه انسان ها به صورت یک نیروی نهفته وجود دارد که در صورت عدم تخلیه انباشته می شود.

طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری، ورزش کردن و تخلیه انرژی از راه جامعه پسندانه را نقطه مقابل تخلیه نامطلوب (یعنی تخریب اموال و قتل) عنوان می کنند.

عده دیگری از نظریه پردازان نیز به نقش یادگیری در پرخاشگری معتقد بوده و مخالف ذاتی بودن آن هستند.

علت پرخاشگری چیست؟
اصولا پرخاشگری در پاسخ به ناکامی رخ می دهد، یعنی زمانی که فرد در راه رسیدن به اهداف اش با موانع مواجه می شود، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد.

در واقع فرد با رفتار پرخاشگرانه در مقابل ناکامی تا حدودی تسکین پیدا می کند که معمولا بعد از این تسکین موقتی ( به جای چاره اندیشی و حل مسئله)، احساس پشیمانی را تجربه خواهد نمود.

اما این که فرد بعد از ناکامی چه واکنشی نشان دهد تا حد زیادی به نوع تربیتی که در خانواده داشته بستگی دارد.

تحقیقات نشان داده است که کودکان پرخاشگر معمولا والدین پرخاشگری دارند که از آن ها الگوبرداری کرده اند.

رفتار پرخاشگرانه ممکن است توسط دیگران و به خصوص در کودکی تقویت شده باشد.

این که بچه ای بعد از دعوا یا رفتار خشونت بار توسط والدین یا خواهر برادر های بزرگ تر تشویق شود و از رفتار پرخاشگرانه ی او به عنوان یک رفتار شجاعانه یاد شود،

مسلما باعث تقویت و ایجاد یک ذهنیت مثبت نسبت به این رفتار خواهد شد.
همچنین رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون در تقویت رفتار پرخاشگرانه نقش بسزایی دارند.

تحقیقات نشان داده که بازی های رایانه ای بخصوص در دانش آموزان منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگری در روابط شان با دوستان و محیط خانوادگی( خواهر و برادرها) می شود.

نقش وراثت نیز در خصوصیات شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه موضوعی است که مورد قبول بسیاری از نظریه پردازان می باشد.

انواع پرخاشگری در روانشناسی
پرخاشگری به صورت های مختلف بروز می یابد، از جمله:

aggressive تهاجمی
assertive بیان کننده و آشکار
passive منفعل
passive-aggressive منفعل تهاجمی
مطالعه بیشتر انگلیسی:

Goldstein, A.P.. (2004). The Psychology of Group Aggression. 10.1002/0470013451.

دسته بندی دیگر نیز به صورت زیر است:

پرخاشگری جسمانی چیست
این حالت که با کتک زدن و آسیب فیزیکی همراه است در پسران بیشتر از دختران دیده می شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf



:: برچسب‌ها: پرخاشگری , انواع پرخاشگری در روانشناسی , انواع پرخاشگری ,
:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 12 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودکان ویژگی های فیزیکی والدینشان را به ارث می برند، ولی دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ویژگی های شخصیتی والدین توسط کودکان کمتر مطمئن هستند. برخی از ویژگی های شخصیتی که در کودکان ظاهر می شوند پایه ی ژنتیکی دارند، ولی در شکل گیری شخصیت چندین ژن نقش دارند. محیط نیز در شکل گیری رشد ویژگی های شخصیتی نقش دارند. با وجود اینکه ممکن است کودک شما در برخی ویژگی های شخصیتی گرایش ژنتیکی نشان دهند با این حال این ویژگی ها زمانی خود را نشان می دهند که محیط شرایط لازم برای بروز صفات مرتبط با این ژن ها را فراهم سازد.

ژنتیک و شخصیت
محققین در شکل گیری ویژگی های شخصیتی ویژگی های ژنتیکی را دخیل می دانند. ژن‌های مختلفی در کودک وجود دارند که باعث شکل گیری ویژگی شخصیتی کودک می شوند. در برخی موارد به دلیل تاثیر شرایط محیطی و یا تاثیر ژن های دیگر برخی از ژن‌ها فعال و یا غیر فعال می شوند. بر طبق گزارش شبکه ی خبری ژنوم، ژنها از طریق پیام های شیمیایی مانند ترشح هورمون سرتونین و دوپامین که می توانند تاثیرات عمیقی بر روی مغز داشته باشند ویژگی های شخصیتی فرد مانند اضطراب و خجالتی بودن را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

تاثیر وراثت در مقابل تاثیر محیط
حدود ۴۰ درصد از ویژگی های شخصیتی از طریق وراثت به ارث می رسند، بر طبق نظریه دکتر دیوید فاندر، پرفسور روانشناسی دانشگاه ریورساید کالیفرنیا، و نویسنده ی «معمای شخصیت». این نظریه به طور قابل توجهی تاثیر محیط را مورد بررسی قرار داده است. فاکتورهای محیطی به چیزی بیشتر از محل زندگی فردر اشاره دارند؛ تاثیرات فرهنگی و تجربیات اولیه زندگی و شرایطی که در آن شخص بزرگ شده بر شخصیت فرد اثر گذارند. برای مثال بر طبق نظریه ی دکتر فاندر افرادی که حامل ژن تاثیر گذار بر سروتونین هستند در معرض خطر افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری هستند، اما تنها زمانی که کودکی انها سرشار از استرس و بدرفتاری از سوی محیط باشد.

 

صفات خانوادگی
حتی دوقلوهای همسان، کسانی که آرایش ژنتیکی یکسان دارند، ویژگی های شخصیتی یکسانی ندارند. در حالی که آنها رفتارهای شخصیتی نزدیک تری در مقابل دوقلوهای ناهمسان و خواهر و برادهای غیر دوقلو دارند، آنها تنها ۵۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی برخوردارند بر اساس گفته روانشناس کودک دکتر دیوید شافر در کتابش «جامعه و رشد شخصیت». دوقلوهای ناهمسان حدود ۳۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی برخوردارند، در حالی که خواهر و بردارهای غیر دوقلو ۲۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی را دارا می باشند. از لحاظ بیولوژیکی کودکانی که در یک خانواده بزرگ شده اند از نظر ویژگی های شخصیتی تنها ۷ درصد به یکدیگر شباهت دارند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا کودکان شخصیت والدینشان را به ارث می برند؟



:: برچسب‌ها: صفات خانوادگی , ویژگی های شخصیتی والدین , ژنتیک و شخصیت ,
:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 12 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در این مقاله نکاتی مطرح می شود که این کار را برای کودکان و والدین آسان تر می کند

آماده سازی فرزندتان برای سال تحصیلی جدید

اخرین هفته ی تابستان در حال سپری شدن است و سال تحصیلی جدید در پیش است. شما نمی توانید منتظر بمانید که فرزندتان خود به خود خودش را برای سال تحصیلی جدید آماده کند و نظم و ترتیب قبل را در پیش بگیرد. در اینجا نکاتی مطرح می شود که شما به وسیله ی آن می توانید این کار را راحت تر انجام دهید: بازگشت به مدرسه همیشه یک جابه جایی و انتقال مهم تلقی می شود.

کودکانی که برای اولین بار می خواهند وارد مدرسه شوند و یا کودکانی که می خواهند به مدرسه ی جدیدی وارد شوند باید خود را با شرایط جدیدی سازگار کنند، حتی رفتن به کلاس بالاتر نیز برای کودک مسائلی را پیش رو دارد مانند روبرو شدن با سطح تحصیلی بالاتر و درس های علمی تر، معلم جدید، و یک دایره ی اجتماعی متغیر. خبر خوب این است که با مقداری آماده سازی و سازماندهی شما می توانید اخرین هفته ی تابستان را برای کودکتان لذت بخش کنید و اولین هفته ی تحصیلی را برای خودتان و فرزندتان آسان تر سازید.

در اینجا چگونگی این کار بیان می شود:

۱- از اینکه کودکتان با مدرسه اش آشناست اطمینان حاصل کنید

اگر کودکتان سال قبل نیز در همین مدرسه بوده است این خیلی خوب است ! شما تنها لازم است تغییراتی را که امسال اتفاق می افتد را برای کودکتان توضیح دهید.

«حالا تو اولین سطح تحصیلی ات را شروع می کنی، تو باید در زمین بازی بچه ها بازی کنی، و با بچه های دیگر در سالن ناهار خوری غذا بخوری.» «حالا تو سال سومی هستی، تو هر روز باید تکالیفت را انجام بدهی.» «حالا تو وارد دوره ی راهنمایی شده ای، تو خودت باید به مدرسه بروی. نیاز است که با هم رد شدن از خیابان را تمرین کنیم.»

ولی اگر این اولین سال تحصیلی کودکتان باشد، پس لازم است که شما با کودکتان به انجا سر بزنید. حتی اگر این آشناسازی ابتدایی یک روز قبل از شروع مدرسه باشد، به مدرسه بروید و با محیط آن آشنا شوید. اگر می توانید وارد زمین بازی شوید، این یک مزیت است که کودکتان را با آنجا آشنا کنید. و اگر نمی توانید وارد زمین بازی شوید از پشت حصار زمین را به او نشان دهید و او را نسبت به آن هیجان زده کنید.

اگر ساختمان مدرسه باز است، با همدیگر وارد مدرسه شده و مکان های به خصوص مدرسه را با یکدیگر بررسی کنید. به کتابخانه سر بزنید، وارد یکی دو تا از کلاس ها شوید، از سرویس بهداشتی آنجا استفاده کنید (نیاز است که احساس امنیت نسبت به این مکان را در فرزندتان به وجود بیاورید) با انجام این کار به موفقیتی بزرگی دست پیدا می کنید. ممکن است شما فقط بتوانید وارد دفتر مدرسه شوید، شما می توانید در دفتر توضیح دهید که کودکتان تازه وارد این مدرسه شده است و می خواهد با محیط مدرسه آشنا شود و مکان های آن را بشناسد، و کارکنان مدرسه را به کودکتان معرفی کنید، هر چه کودکتان بیشتر با محیط مدرسه آشنا شود ترس از ناشناخته ها در او کمتر می شود و در اولین روز مدرسه احساس راحتی بیشتری را خواهد داشت.

 

۲- از هر فرصتی برای آشنایی بیشتر کودک استفاده کنید

بسیاری از مدارس برای کودکانی که اولین بار وارد آن مدرسه می شود موقعیت هایی را تدارک می بینند که کودک بتواند با آنجا آشنا شود. اگر مدرسه برنامه ی خاصی برای این منظور ندارد، از آنها بخواهید که یک روز شما و کودکتان قبل از شروع مدرسه به آنجا بروید و با معلم جدید ملاقات داشته باشید. معلم ها قبل از شروع مدرسه مشغول آماده کردن اتاقشان هستند، ولی هر معلم باتجربه ای از ملاقات با یک دانش اموز جدید و به وجود آوردن احساس خوب در دانش آموز خوشحال می شود، معلم ها می دانند که باید به دانش آموزانشان برای شروع سال تحصیلی جدید کمک کنند.

۳- کاری کنید که کودک راحت تر با معلمش ارتباط برقرار کند

همه ی کودکان نیاز دارند که از ارتباط با معلمشان در کلاس درس احساس راحتی کنند. تا زمانی که این مشکل حل نشود کودک برای یادگیری آماده گی ندارد. معلمهای با تجربه این مسئله را می دانند و شرایطی را مهیا می کنند که دانش آموز از نظر احساسی برای شروع سال تحصیلی جدید آماده گی لازم را به دست بیاورد. قطعا، اگر شما شرایطی را فراهم کنید که کودک با معلم بیشتر آشنا شود، هر کاری که می توانید در این زمینه انجام دهید: راه های زیادی برای اینکه کودکتان بتواند معلمی را که قبلا ندیده را بشناسد و این احساس در او به وجود آید که او را می شناسد.

زمانی که مشخص شد که کودکتان در کدام کلاس باید به ادامه ی تحصیل بپردازد شروع به صحبت کردن در مورد معلمش کنید تا کودک بتواند تصوری از معلمش داشته باشد.

« زمانی که تو در کلاس خانم اصغری هستی من شرط می بندم که او شما را تحت تاثیر قرار می دهد» «من مطمئنم که خانم اصغریبرای بچه ها کتاب داستان می خواند، او حتی ممکن است کتاب مورد علاقه ات را بخواند، و ما بهتر است که کتاب مورد علاقه ات را به آنجا ببریم.»

اگر شما می توانید تصویری از خانم اصغری تهیه کنید و عکس او را بالای یخچال بگذارید و برای آشنا شدن کودک با او با آن تصویر حرف بزنید.

«خانم اصغری شما مهربانترین معلم هستید و من می دانم که قرار است شما و سارا همدیگر را دوست داشته باشید!»

اگر شما کودکان دیگری که در کلاس خانماصغری هستند را می شناسید، از انها بخواهید که به چه چیزی در مورد خانم اصغری علاقه مند هستند.

کودکتان را تشویق کنید که برای خانم اصغری نقاشی بکشد و در اولین روز مدرسه آن را به او بدهد، و برای او یک سیب قرمز براق ببر. نکته این است که اصلا مهم نیست که خانم اصغری چه جور معلمی است. کودک شما احساس خوبی نسبت به او خواهد داشت و معلمش نیز به این احساس پاسخ مثبت خواهد داد.

اگر شما متوجه شدید که کودکتان در اولین روز مدرسه نمی تواند با معلمش ارتباط برقرار کند، سعی کنید بلافاصله بین کودکتان و معلمش ارتباط برقرار کنید. فقط به معلم توضیح دهید که کودکتان قبل از شروع مدرسه هیجان زده بود ولی حالا به نظر می رسد که هنوز نتوانسته با این مسئله کنار بیاید. شما امیدوار هستید که معلم بتواند شرایط ویژه ای را برای برقراری ارتباط با کودکتان به وجود بیاورد و احساسی در کودک به وجود بیاید که انگار در خانه است. تقریبا همه ی معلم ها این شرایط را می شناسند و اگر شما به درستی از معلم درخواست کنید او توجه ویژه ای را در اولین هفته ی مدرسه نسبت به کودکتان خواهد داشت. دخترم نسبت به شروع کلاس چهارم هر روز احساس بدی داشت تا زمانی که من با معلمش صحبت کردم؛ یک هفته بعد او عاشق معلمش شد و نمی توانست و بی صبرانه صبح می خواست که به مدرسه برود.

۴- اسان کردن برقراری ارتباط فرزندتان با بچه های دیگر در مدرسه

کودکان همیشه در مورد معلم جدیدشان مضطرب هستند، ولی در صورتی که آنها دیگر همکلاسی هایشان را بشناسند، آنها احساس راحتی بیشتری می کنند. اگر شما تازه وارد شهری شده اید، سعی کنید با دیگر کودکان که در همسایگی شما هستند آشنا شوید.اغلب مدارس مایلند که آشنایی بیشتری به وجود بیاورند، سعی کنید که قبل از شروع مدرسه کودکتان با دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار کند و با آنها آشنا شود. حتی اگر کودکتان در مدرسه تازه وارد نیست، سعی کنید کاری کنید شرایطی به وجود آورید که کودکتان با بچه های دیگر بازی کند و در این صورت کودکتان در اولین روز مدرسه حتی اگر در تمام تابستان این بچه ها را ندیده باشد راحت تر می تواند با آنها ارتباط برقرار کند. اگر شما می توانید شرایطی را فراهم کنید که کودکتان در اولین روز مدرسه با کودک دیگر به مدرسه برود، حتی اگر آنها در یک کلاس نیستند، این کار باعث می شود که ترس کودک نسبت به مدرسه کمتر شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-بازگشت به مدرسه یک جابجایی مهم برای کودک



:: برچسب‌ها: مدرسه , مدرسه رفتن کودک , کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 12 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پنج نشانه اصلی که نشان می دهد کودک شما دارای اضطراب جدایی است و برخی از مواردی که باید برای کمک به آن در در نظر بگیرید در این مقاله ذکر شده است:

۱. کودک شما وقتی از اتاق بیرون می آید گریه می کند
به عنوان مثال، نوزاد بین سنین چهار تا هشت ماهگی ممکن است زمانی که قادر به دیدن مراقب خود در اتاق نباشد، علائم بیماری و اضطراب شدید را نشان دهد که شامل گریه یا علائم ناراحتی می باشد.

این به این دلیل است که آن ها تازه یاد می گیرند که اشیاء و افراد آشنا را بشناسند و در اطراف آن ها احساس داشته باشند اما هنوز متوجه نمی شوند که فقط به این دلیل که نمی توانند دیگران را ببینند، به این معنی نیست که آنجا حضور ندارند.

بنابراین زمان مناسبی است تا به کودک خود نشان دهید که دوباره ظاهر خواهید شد. بازی «دالی» را با کودک خود تمرین کنید و از این دوران در زندگی او لذت ببرید.

وقتی کودکان بزرگتر می شوند، به مرور یاد می گیرند که والدین آن ها همیشه باز خواهند گشت و به مرور به افرادی که از آن ها مراقبت کرده و نیازهای آن ها را برطرف می کنند، اعتماد لازم را پیدا می کنند.

۲. با دیدن مکان ها و چهره های جدید دچار استرس می شوند
گاهی اوقات هنگام بازدید از مکان های جدید کودک مضطرب می شود. آن ها ممکن است تمایلی به خروج از خانه برای رویداد جدید نداشته باشند، هنگام ورود در گوشه ای بمانند یا رفتارهای عصبی نشان دهند.

ترس از مکان های ناشناخته یکی از رایج ترین عوامل اضطراب آور است. راه مبارزه با این امر این است که کودک خود را تا جایی که می توانید برای مکان های جدید آماده کنید.

به آن ها بگویید کجا می روید. آماده کردن آن ها برای مکان های جدید می‌تواند شامل نشان دادن عکس‌هایی از مکان، افراد آنجا و در صورت امکان، توصیف فعالیت‌ها در آن مکان کنید.

آماده سازی کلیدی است، دانستن اینکه آن ها از افراد جدید چه انتظاراتی می توانند داشته باشند نیز مهم است. گفتگوهای قبلی در مورد رفتار مورد انتظار آن ها و ارتباط با سایر افراد اطرافشان می تواند آن ها را توانمند کند.

۳. اضطراب هنگام خواب
زمان خواب برای بچه هایی که درگیر اضطراب هستند برای خواب دچار مشکل زیادی می شوند.

کودک ممکن است از تاریکی بترسد زیرا نمی تواند در تاریکی بسیاری از چیزها را ببیند بنابراین به آن ها اطمینان دهید که چیزی برای ترس وجود ندارد.

بنابراین دورنمای تنها خوابیدن برای کودک می تواند اضطراب آور باشد. نشانه هایی که کودک شما این را تجربه می کند ممکن است شامل بی میلی به خوابیدن، امتناع از رفتن به رختخواب یا گریه و رفتار عصبانی باشد.

کارهایی وجود دارد که می توانید برای کمک به آنها انجام دهید:

یک روال آرامش بخش، قابل پیش بینی قبل از خواب ایجاد کنید.
فضای اتاق خواب آرام باشد.
کودکان قبل از خواب حیوانات عروسکی یا پتوهای مخصوصی می توانند داشته باشند که خواب را برای آن ها راحت می کند.
مطمئن شوید که فرزندتان آماده است تا با آرامش و بدون اضطراب به رختخواب برود.
۴. تجربیات منفی تاثیر زیادی دارد
طبق تحقیقات، اختلال اضطراب جدایی با «اضطراب رشدی نامناسب و بیش از حد در مورد جدایی از خانه یا از کسانی که فرد به آن ها وابسته است» مشخص می شود.

کودکان مبتلا به اضطراب جدایی ممکن است به دلیل تجربیات منفی دچار این مشکل شده باشند.

اگر جدا شدن از شما برای فرزندتان سخت است، تمایلی به ترک خانه ندارند، یا زمانی که زمان رفتن به جایی است احساس بیماری می کنند، احتمالا یک تجربه منفی را تجربه کرده است.

مانند بسیاری از جنبه های دیگر فرزندپروری، ما باید خطوط ارتباطی را باز نگه داریم. این همچنین می‌تواند به معنای دسترسی به یک مشاور کودک باشد که بچه‌های ما نیز بتوانند به او اعتماد کنند.

تقویت رفتارهای منفی پیرامون اضطراب جدایی یکی از دام هایی است که ما به عنوان والدین ممکن است در آن گرفتار شویم. تسلیم شدن به کج خلقی یا اضطراب بدون تحقیق می تواند باعث شود فرزندانمان احساس امنیت کمتری کنند.

این به این دلیل است که تمام کنترل را در دستان آن ها قرار می دهیم. آن ها به ما نیاز دارند که آن ها را راهنمایی کنیم، از آن ها حمایت کنیم و بدانیم که همیشه در کنار ما امن هستند.

راهکارهای کاهش اضطراب
ما می توانیم برای کاهش اضطراب آن ها و کشف دلیل اضطراب کارهای زیر را انجام دهیم:

صحبت از اتفاق منفی
توانمندسازی فرزندانمان با ابزارهایی برای موفقیت
تمرین زیاد در خانه و بازگشت به جایی که اتفاق رخ داده است.
بچه‌ها باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنند، کارهایی را که می‌توانند به تنهایی انجام دهند و بدانند که همیشه مجبور نیستند این احساسات را تجربه کنند، زیرا ما از آن ها حمایت می‌کنیم.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ نشانه که کودک شما اضطراب جدایی دارد



:: برچسب‌ها: اضطراب کودک , اضطراب , اضطراب جدایی ,
:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خواسته های مردان در دوران نامزدی می تواند به شما کمک کند که همسر خود را وابسته سازید و رابطه سالم و موفقی را پایه ریزی کنید.

دو نفر ممکن است پیش از ازدواج، نامزد کنند .نامزدی ممکن است به دوره پس یا پیش از عقد گفته شود که در آن زوجین به شناخت بیش تر از یکدیگر می رسند.

بنابراین دوران نامزدی یا در قالب صیغه محرمیت و یا در قالب عقد است. در صورتی که صیغه محرمیت میان زوجین خوانده شود توصیه می شود از رابطه جنسی خودداری کنید و تنها به شناخت بیش تر نسبت به یکدیگر بپردازید و به یاد داشته باشید که شناخت در این زمان بیش ترین اهمیت را در کیفیت رابطه شما خواهد داشت.

آیین خواستگاری در ایران یک سنت قدیمی می باشد که از چند صد سال پیش رواج داشته است. در گذشته معمول بود که شوهر آینده با پدر عروس در مورد شرایط ازدواج مذاکره می کردند و شناخت زوجین نسبت به یکدیگر بسیار کم بود به طوری که پس از ازدواج می توانستند یکدیگر را ببینند! و با هم گفت و گو کنند.

نامزدی چیست؟
نامزدی اعلام رسمی قصد ازدواج است. با قبول پیشنهاد ازدواج از طرف دختر شکل می گیرد و هر دو طرف با پوشیدن حلقه و گرفتن مراسم جشن به دیگران نشان می دهند که به یکدیگر متعهد شده اند.
بیش از 80 درصد از زوج ها در عرض یک سال پس از نامزدی عروسی خود را جشن می گیرند، بنابراین می توان گفت نامزدی مقدمه عروسی می باشد.

اینکه خانواده زوج جشن نامزدی ترتیب می دهند یا نه، اغلب به پیشینه فرهنگی آن ها بستگی دارد. در کشورهایی مانند هند، ترکیه و ایران جشن های بعد از نامزدی سنت مهمی می باشد.


خواسته های مردان در دوران نامزدی
خواسته های مردان در دوران نامزدی
1. مرد شما می خواهد مورد تمجید و تایید قرار گیرد.
این کار می تواند به سادگی یک جمله باشد مثلا به او بگویید «عزیزم، خیلی ممنون که شام امشب را درست کردی.»
به عنوان مثال، دفعه بعد که شما را در آغوش می گیرد، در گوش او زمزمه کنید «عزیزم، آیا می دانستی که بهترین بغل های دنیا مال توست؟» این را به خاطر داشته باشید که احساس مرد در زیر تمجید و تشویق شما گسترش می یابد.

2. میل به خانه و فرزندان
میل زن به خانه و فرزند به مرور زمان برای مردان جذابیت کمتری پیدا کرده است. مردان به مرور به زنانی که اهمیت بیش تری برای خانه و فضای آن دارند احترام و عشق بیش تری قائل شده اند.

3. رابطه جنسی
همان طور که گفته شد به زوجین توصیه می شود که پیش از عقد از رابطه جنسی خودداری کنند. به طور کلی دوره نامزدی بیش تر برای آشنایی باخلق و خو و ویژگی های یکدیگر می باشد.
البته ممکن است همسر آینده شما خواسته هایی داشته باشد که از نظر خودش منطقی و از نظر شما زودهنگام می باشد در این شرایط بهترین کار این است که از مشاور به صورت تلفنی یا حضوری کمک بگیرید تا در آینده از تصمیم خود پشیمان نشوید.

4. اخلاق خوب
مردان برای اخلاق خوب و صمیمت همسر خود ارزش زیادی قائل هستند سعی کنید در مراسم ها بیش تر لبخند بزنید و کم تر اخم کنید یا با دیگران بحث کنید.

5. اعتماد
وقتی از روشی که او وظایفش را انجام می دهد انتقاد می کنید، احساس می کند به او اعتماد ندارید که واقعاً شما را تامین کند. اما با اجازه دادن به او برای انجام وظیفه به تنهایی، نشان می‌دهید که به توانایی‌های او ایمان دارید. این کار پیام خاصی برای همسر شما به همراه دارد و به او نشان می دهد که برای ادامه مسیر فرد مناسبی را انتخاب کرده است.

6. احترام
احترام در چیزهای کوچک نمایان می شود. در نحوه گوش دادن به یکدیگر، حضور به موقع و حفظ توافقات مشخص می شود.
وقتی به تفاوت‌های یکدیگر احترام بگذارید (این که چیزهای یکسانی را دوست ندارید یا همیشه نظرات یکسانی ندارید) متوجه می‌شوید که در یک رابطه محترمانه قرار دارید.
احترام همچنین به این معنی است که با یکدیگر مهربان باشید.
چه راه هایی وجود دارد که می توانید به مرد خود احترام بگذارید؟
به یاد داشته باشید که به حرف های او خوب گوش بدهید، در هنگام بحث منطقی باشید، به خواسته های او توجه کنید و به یاد داشته باشید که هردو باید برای بهبود رابطه خود تلاش کنید.

7. نشان دادن عشق
توانایی ابراز عشق و علاقه باعث می شود که رابطه شما روز به روز بهتر شود. همسر شما انتظار دارد که بهترین و نزدیک ترین فرد به شما باشد و بتواند بدون هیچ مانعی و کاری عشق شما را دریافت کند، توجه و تعریف ما از همسرتان می تواند باعث پیشرفت و نزدیکی شما به یکدیگر شود
حتما به او نشان دهید که ارزش کارهای او را می دانید. مردها دوست دارند که با کلام از آن ها تشکر کنید. اگر کادویی دریافت می کنید حتما ذوق خود را نشان دهید این باعث می شود که همسرتان دوباره برای شما هدیه بخرد.

8. غرغر نکنید
یکی از چیزهایی که مردان را به شدت عصبانی می کند غرغر کردن زن ها می باشد. سعی کنید در تصمیم گیری ها منطقی بوده و به جای غر زدن راه حل برای مشکلات پیش آمده ارائه دهید. غرغر کردن به همسرتان نشان می دهد که شما به بلوغ کافی نرسیده اید و نمی توانید هیجانات خود را کنترل کنید.

به طور مثال اگر همسرتان دیر می رسد غرغر نکنید و به او نگویید « چقدر دیر اومدی، چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی، خریدم که انجام ندادی…» این کار باعث می شود علاوه بر این که شما از چشمش می افتید دیگر علاقه ای هم نداشته باشد که به خانه یا نزد شما بیاید.

9.نشان دهید که او را مرد زندگی می دانید
با کارهای خود نشان دهید که در کنار او احساس اطمینان دارید زیرا او را مرد می دانید و می توانید به او اعتماد کامل داشته باشید.

اگر دوست دارد همیشه پول رستوران را پرداخت کند بیش از تعارف پیش نروید به جای آن می توانید بلیط سینما تهیه کنید یا در جایی دیگر جبران کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-13 خواسته های مردان در دوران نامزدی



:: برچسب‌ها: دوران نامزدی , نامزدی , خواسته های مردان ,
:: بازدید از این مطلب : 237
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن. افسردگی یک بیماری روانی جدی اما نسبتاً شایع است که افراد را در هر سنی می تواند تحت تاثیر قرار دهد.

عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به افسردگی کمک کند، اختلال در سایر نواحی مغز، مانند هیپوکامپ، نیز باعث ایجاد افسردگی می شود.

علائم افسردگی رایج شامل خستگی، تغییرات اشتها و کمبود انرژی و لذت است، البته هیچ درمان مشخصی برای افسردگی وجود ندارد، اما با دارو و درمان قابل درمان است و بستگی به شرایط فرد دارد.

افسردگی می تواند بیشتر جنبه های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی باعث بیماری های جسمانی نیز بشود.

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
چرا افسردگی بیماری جدی است؟
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد، از جمله افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم و همچنین انواع متفاوتی مانند اختلال عاطفی فصلی و افسردگی پس از زایمان.

درک ما از افسردگی در حال تکامل است. هر فردی با هر سن، جنسیت، نژاد، توانایی یا پیشینه فرهنگی ممکن است به افسردگی مبتلا شوند و این یک مشکل جدی است: طبق داده های موسسه ملی سلامت روان، طی دهه های گذشته، خودکشی در ایالات متحده به دلیل افسردگی افزایش یافته است.

علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی افسردگی را به عنوان عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان نام برده است.

عدم تعادل شیمیایی مغز
عوامل زیادی وجود دارد که می تواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. یک فرضیه شناخته شده بیان کرده است که افسردگی به دلیل عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی ایجاد شده است.

انتقال دهنده های عصبی، مانند دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، همگی عملکردهای متفاوتی دارند اما پیام های شیمیایی را بین نورون های مغز ارسال می کنند و در خلق و خوی افراد در هر لحظه نقش دارد.

چند راه وجود دارد که عدم تعادل ممکن است رخ دهد. سلول هایی که پیام های شیمیایی را دریافت می کنند ممکن است پذیرای آن نباشند، یا مغز ممکن است مقادیر کمتری از انتقال دهنده های عصبی خاص را نسبت به مقدار مطلوب تولید کند.

انتقال دهنده های عصبی به طور منظم در طی فرآیندی به نام بازجذب جذب نورون ها می شوند که انتقال دهنده های عصبی را از انتقال پیام های خود باز می دارد. اگر مغز اساساً انتقال دهنده های عصبی را خیلی سریع “پاکسازی” کند، ممکن است عدم تعادل رخ دهد.

آریان می گوید، این انواع مختلف عدم تعادل می تواند تا حدی توضیح دهد که چرا افسردگی در هر فردی متفاوت است و چرا برخی افراد به انواع خاصی از درمان پاسخ بهتری می دهند.

درمان افسردگی در آمریکا
درمان افسردگی در آمریکا
نواحی مغز درگیر افسردگی
به نظر می رسد به طور خاص چندین ناحیه مغز نقش مهمی در ایجاد علائم افسردگی دارند.

آمیگدال که در اعماق مرکز مغز قرار دارد، در بسیاری از پاسخ‌های احساسی از جمله فعال کردن مغز و پاسخ ترس بدن نقش دارد. این ناحیه تمایل به افزایش فعالیت در افراد مبتلا به افسردگی دارد.

تحقیقات همچنین نشان داده است که برخی از نواحی مغز در افراد مبتلا به افسردگی مزمن کوچک می‌شوند بنابراین عملکرد کمتری دارند. این نواحی شامل هیپوکامپ است که در حافظه بلند مدت نقش دارد و تالاموس که چرخه خواب و بیداری را تنظیم می کند و ورودی حسی و حرکتی را کنترل می کند.

توجه به این نکته مهم است که در حالی که عدم تعادل شیمیایی و سایر مکانیسم های مغز در افسردگی به تنهایی باعث افسردگی نمی شوند. ژنتیک، تجربیات آسیب زا، شرایط پزشکی، استرس مزمن و حتی ویژگی های شخصی می تواند فرد را بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.

برخی افراد از نظر عاطفی واکنش‌پذیرتر هستند، این به تنهایی لزوماً به این معنی نیست که آن ها به یک بیماری روانی مبتلا خواهند شد، اما ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار بگیرند.

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی ترسناک نیست ما به راحتی درمان می کنیم
کلیپ روانشناسی
چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
علائم روانی افسردگی مانند احساس غم و اندوه و ناتوانی در لذت بردن از چیزهایی که معمولاً باعث شادی می شود، نیز رایج است.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-چگونه افسردگی بر بدن و ذهن شما تأثیر می گذارد؟



:: برچسب‌ها: افسردگی , درمان افسردگی , علائم افسردگی ,
:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

درمان افسردگی با گیاهان دارویی، داروهای گیاهی ضد افسردگی و شادی آور

آیا درمان افسردگی با گیاهان دارویی امکان پذیر می باشد؟ افسردگی یک نوع اختلالات روانی می باشد که به خاطر آن فعل و انفعالات شیمیایی مغز دستخوش تغییر می شود و فرد از نظر روانی با مشکلات گسترده ای رو به رو می شود که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

خلق پایین
بی لذتی
کمبود اشتها
مشکلات خواب
مشکلات تمرکز
حافظه
احساس بی معنایی در زندگی
افکار مرگ و خودکشی
برای بهبود این وضعیت درمان های شناخته شده ای وجود دارد که می توان به مواردی مانند درمان شناختی رفتاری و استفاده از داروهای ضد افسردگی اشاره کرد، هم چنین داروهای گیاهی یک نوع عنصر کمکی می باشند و نمی توان آن ها را جایگزین درمان های اصلی کرد.

در ادامه این مقاله توضیحاتی در مورد درمان افسردگی و گیاهان دارویی بیان می شود پس تا انتها این مقاله را مورد مطالعه قرار دهید.

درمان افسردگی با گیاهان دارویی، حقیقت یا فریب؟
بسیاری از افراد ادعا می کنند که با استفاده از داروهای گیاهی یا پیروی از برخی از رژیم های غذایی می توان افسردگی را درمان کرد، برای بررسی صحت این ادعا باید در مورد اختلال افسردگی درک بهتری پیدا کرد و توجه داشت که افسردگی یک نوع اختلال روانی می باشد و با احساسات غم و ناراحتی روزمره متفاوت است.

زمانی که فرد به اختلال افسردگی دچار می شود حداقل به مدت ۲ هفته پیاپی احساس غم شدیدی دارد و نمی تواند از زندگی اش لذت ببرد علاوه بر این شخصی که مبتلا به افسردگی است علاوه بر مشکلات خلقی، علائم دیگری را تجربه می کند که عبارت اند از:

مشکلات خواب
اشتها
اختلال در حافظه
فقدان انرژی
کاهش تمرکز
احساس بی ارزشی و افکار مرگ و خود کشی
هم چنین اختلال افسردگی باعث می شود تا بدن انسان از نظر شیمیایی تغییراتی در آن ایجاد شود و سطح برخی از انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین و نوراپی نفرین کاهش می یابد.

از زمان گذشته تا به امروز برای درمان افسردگی روش های متفاوتی بیان شده است که کارایی هر کدام از آن ها با استفاده از تحقیقات علمی مورد بررسی قرار گرفته است، امروزه خط اول درمان افسردگی روش روان درمانی به کمک رویکرد شناختی رفتاری می باشد.

این روش درمانی زمانی که با داروهای ضد افسردگی ترکیب شود، می تواند به پایدارترین نتایج منتهی شود در این میان از گیاهان دارویی نیز استفاده می کنند و از آن ها به عنوان روش های کمکی بهره می برند اما باید توجه داشته باشند که گیاهان دارویی به تنهایی کافی نمی باشد و نمی تواند جایگزین مراجعه به روانشناس و یا روانپزشک باشند.

تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن
چگونگی تاثیر افسردگی بر بدن و ذهن افراد
درمان افسردگی با گیاهان دارویی، معرفی انواع گیاهان دارویی موثر در افسردگی
برای این که روند درمان افسردگی سرعت بیشتری داشته باشد می توان از رژیم غذایی که باعث افزایش ترشح سروتونین در بدن می شود استفاده کرد، از این رو مصرف برخی از گیاهان دارویی توصیه می شود، در ادامه این مقاله به چند مورد از مهم ترین این گیاهان اشاره کرده ایم:

گیاه اسطوخدوس
برخی از گیاهان دارویی آرامش بخش می باشند و یکی از شناخته ترین گیاهان دارویی که باعث بهبود شرایط خلقی و تمدد اعصاب می شود گیاه اسطوخدوس نام دارد، این گیاه در زبان انگلیسی به لاوندر معروف می باشد و به شکل های متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد که در این خصوص می توان به دمنوش، لوسیون، اسپری و برخی از عطرها اشاره نمود.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-درمان افسردگی با گیاهان دارویی، داروهای گیاهی ضد افسردگی و شادی آور



:: برچسب‌ها: درمان افسردگی , گیاهان دارویی , افسردگی ,
:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان یکی از مسائلی است که بسیاری از والدین آن را نادیده می گیرند.

متأسفانه، الگوهای روابط خانوادگی ناسالم می تواند منجر به مشکلات خاصی برای کودکان در سال های اولیه مدرسه شود.

مطالعات نشان می‌دهند که فرزندان خانواده‌هایی که دارای سطوح بالای تعارض و فرزندپروری هستند، به‌طور فزاینده‌ای با اضطراب و کناره‌گیری اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
فریاد و جیغ زدن: فرزند شما دائماً با سایر اعضای خانواده در حال دعوا می باشد.
کناره گیری از خانواده: فرزند شما از خانواده کناره گیری کرده است و تقریباً هر روز بیشتر روز را تنها یا دور از خانه سپری می کند.
دعوای مکرر
همه اعضای خانواده از دست یکدیگر عصبانی هستند.
تغییر ناگهانی در رفتار.
تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان – انواع مشکلات خانوادگی
مشکل روانی:
در خانواده، هر گونه مشکل سلامت روان، از جمله مصرف مواد، اضطراب، و افسردگی، می تواند سیستم خانواده را خراب کند.

تغییر نقش: در یک خانواده، تغییر نقش ها می تواند باعث ناراحتی قابل توجهی شود. این تغییر ممکن است به دلیل بلوغ یا ترک خانه فرزندان بزرگتر، تغییر مسئولیت های والدین به دلیل شغل، از دست دادن سلامتی یا مسائل مالی باشد.

مشکلات ارتباطی بین والدین: در خانواده، زمانی که فرزندان شاهد مشاجره، اختلاف نظر، اختلاف و یا آگاهی از احتمال جدایی والدین هستند، سیستم خانواده به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان:
در یک خانواده، رابطه بین هر یک از والدین و فرزندان می تواند منشا مشکلات سلامت روان و آسیب های رشدی باشد. والدین باید بدانند که رویکردهای تنبیهی که در گذشته استفاده می شده ناکارآمد و اغلب مضر هستند.

سلامت روان:
اگر یکی از اعضا با بیماری روانی یا ناتوانی رشدی دست و پنجه نرم کند، ممکن است بار مشکلات رفتاری یا عاطفی را احساس کند. این عضو خانواده ممکن است احساس درک یا پذیرفته شدن نداشته باشد.

سایر اعضای خانواده ممکن است مسائل روانشناختی را درک نکنند و از این که آن شخص به توجه بیشتر والدین نیاز دارد یا منابع خانوادگی بیشتری (پولی، محبت یا زمانی) دریافت می کند، آزرده یا عصبانی شوند یا احساس حسادت داشته باشند.

اعتیاد به مواد:
در یک خانواده، اهمیت تأثیر اعتیاد به الکل یا مشکلات مواد مخدر بر سیستم خانواده را نمی توان اغراق کرد. مشاهده یک عضو خانواده الکلی یا معتاد می‌تواند به طور ناآگاهانه به کودکان راهبردهای مقابله‌ای ضعیف، سیستم‌های باور ناسازگار، الگوهای پرخاشگری رابطه‌ای و بی انگیزگی را آموزش دهد.

خانواده هایی که با اعتیاد مواجه هستند وظیفه دارند تصمیمات سخت و در عین حال حیاتی برای ایجاد خانه ای سالم و آرام بگیرند.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
مصرف مواد در نوجوانان:
در یک خانواده، اگر یکی از فرزندان به شدت از مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده کند، مشکلاتی به وجود می آید. به عنوان والدین، این نگران کننده است که بدانید نوجوان شما در حال آزمایش مواد است. با این حال، همه نوجوانانی که مواد مخدر را امتحان می کنند، معتاد نمی شوند. عامل مهم در اعتیاد ژنتیک است.

تغییر نقش ها:
در یک خانواده، همه ما پیر می شویم و از عادات، لباس ها و رفتارهای قدیمی خود خارج می شویم. گاهی اوقات وقتی یکی از اعضای خانواده نقش خود را برای مدت طولانی ایفا کرده و تصمیم به ایجاد تغییر می کند، می تواند کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد.

این تغییر زمانی رخ می دهد که فردی عادت های بد را ترک کند و سالم شود یا عادت های بد جدیدی را شروع کند. به عنوان مثال، اگر یکی از والدین الکلی بود و روند بهبودی را آغاز کرد، سایر اعضای خانواده ممکن است در رابطه احساس رها شدن یا ناامنی کنند.

رویدادهای مهم |تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
در یک خانواده، طلاق، فرزندخواندگی، نقل مکان، مرگ و حوادث فاجعه‌بار می‌تواند باعث ایجاد اختلالات قابل درک در زندگی ما شود. در حالی که خانواده‌های ما یک سیستم منسجم هستند، هر فردی شخصیت، تجربه زیسته و مهارت‌های مقابله با خود را دارد.

این تغییرات ممکن است انواع مختلفی از ناراحتی را در هر یک از اعضای سیستم خانواده ایجاد کند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم



:: برچسب‌ها: مشکلات خانوادگی , انواع مشکلات خانوادگی , روابط خانوادگی ناسالم ,
:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

درمان افسردگی در آمریکا اغلب با نروفیدبک انجام می شود. مانند هر بیماری دیگری، درمان افسردگی نیز باید بر اساس یک تشخیص خاص تنظیم شود. یک برنامه درمانی برای تشخیص افسردگی و اختلال اضطراب باید طراحی شود تا به فرد کمک کند که علائم هر دو اختلال را اغلب به طور همزمان مدیریت و کاهش دهد.

برخی از افراد ممکن است اختلالی داشته باشند که تحت تاثیر آن نتواند به مشکلات دیگر خود رسیدگی کند، در این شرایط منطقی است که ابتدا به مشکل اصلی رسیدگی شود.

به عنوان مثال، اگر فردی که به شدت افسرده است نمی تواند درمان اختلال اضطرابی را که نیاز به انگیزه و انرژی بالایی دارد آغاز کند در این شرایط لازم است ابتدا افسردگی درمان شود. با این حال، اغلب تشخیص اینکه کدام علائم غالب است دشوار می باشد، بنابراین درمان هر دو اختلال ممکن است همزمان شکل بگیرد.

درمان افسردگی در آمریکا
اغلب افسردگی و اختلال اضطراب را در آمریکا می توان به طور مشابه درمان کرد. در بسیاری از موارد، درمان می‌تواند برای یک فرد تنظیم شود تا علائم هر دو اختلال را کاهش دهد.

قطعی ترین درمان افسردگی با دستگاه نوروفیدبک انجام می شود و درصد بالایی از موفقیت را به همراه دارد و توسط بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان توصیه می شود زیرا عوارض جانبی به دنبال ندارد و تاثیر زیادی را به همراه دارد.

انواع مختلفی از روان درمانی در این امر موثر هستند. از این میان، درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای جایگزینی الگوهای فکری منفی و غیرمولد با الگوهای واقعی مفیدتر عمل می کند.

این درمان بر روی برداشتن گام های خاص برای غلبه بر اضطراب و افسردگی تمرکز دارند. تکنیک های درمان شناختی رفتاری در آمریکا اغلب شامل مواجهه با ترس به عنوان بخشی از مسیر بهبودی است. درمان بین فردی و درمان حل مسئله نیز در این روند موثر هستند.

درمان شناختی رفتاری افسردگی چگونه است؟

دارو درمانی نیز می تواند مفید باشند. علائم افسردگی و اختلالات اضطرابی اغلب با هم بروز می‌کنند، و تحقیقات نشان می‌دهد که هر دو به درمان با داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) و مهارکننده‌های بازجذب نوراپی نفرین سروتونین (SNRI) پاسخ می‌دهند.

این دارو ها جزو پر مصرف ترین دارو های ضد افسردگی در آمریکا می باشند.

اگر SSRI یا SNRI بهبود کافی را ایجاد نکند، ممکن است از داروهای دیگر استفاده شود. برای افرادی که علائم شدید یا محدودیت های عملکردی دارند، روان درمانی و درمان دارویی ممکن است ترکیب شود و در کنار هم ادامه پیدا کند.

درمان افسردگی در آمریکا
لیست داروها برای درمان افسردگی
دارو برای افسردگی
انواع مختلفی از داروها برای افسردگی وجود دارد.

مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)
مهارکننده های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRI)
داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و چهار حلقه ای
داروهای ضد افسردگی غیر معمول
مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs)
آنتاگونیست N-متیل D-آسپارتات (NMDA).
استروئید عصبی گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA) – تعدیل کننده مثبت گیرنده
تمام داروهای ذکر شده باید زیر نظر دکتر مصرف شود و دوز مصرفی نیز باید توسط پزشک متخصص تعیین شود. مانند همه داروها، داروهای افسردگی نیز ممکن است عوارض جانبی ایجاد کند.

بنابراین بدون مشورت با پزشک خود، مصرف دارو را قطع نکنید. در مورد مشکلاتی که دارید، از جمله افکار خودکشی با مشاور خود صحبت کنید تا در صورت نیاز داروی دیگری به شما تجویز کند.

از هر ۱۰ آمریکایی، بیش از یک نفر داروهای ضد افسردگی را مصرف می کند.

علائم افسردگی
مارس 6, 2023
علائم افسردگی
تشخیص افسردگی در آمریکا
از خودتان سوالات زیر را پرسیده و به پاسخ های خود فکر کنید هر پاسخ مثبتی نشان می دهد که یک قدم به افسردگی نزدیک شده اید:

احساس پوچی یا بی ارزشی دارید؟
احساس می کنید که نمی توانید کارها را به درستی انجام دهید؟
به سرگرمی های گذشته بی علاقه شده اید؟
وزنتان به طور قابل توجهی کم یا زیاد شده است؟
بدون هیچ دلیل مشخصی بی حال هستید؟
آیا نمی توانید در مشکلات تصمیم نهایی بگیرید؟
علائم اضطراب مانند تکان دان پا، کندن پوست لب را نشان می دهید؟
در برنامه خواب مشکل دارید و خیلی زیاد یا خیلی کم می خوابید؟
آیا افکار مکرر خودکشی یا مرگ دارید؟
انواع افسردگی
هر کس افسردگی را به طور متفاوتی تجربه می کند. با این حال، انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد که علائم خاصی دارند. آن ها همچنین ممکن است در زمان های مختلف ظاهر شوند.

به عنوان مثال، افسردگی پس از زایمان در حوالی زایمان ظاهر می شود، در حالی که اختلال عاطفی فصلی در زمستان ظاهر می شود.

افسردگی شدید
افسردگی شدید اساسی زمانی است که بیشتر اوقات احساس غمگینی، ناراحتی یا بدبختی می کنید. همچنین ممکن است علاقه خود را به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت می برید از دست بدهید.

انواع افسردگی شدید شامل مالیخولیا، روان پریشی و افسردگی پیش یا پس از زایمان است. ممکن است افسردگی خفیف، متوسط ​​یا شدید برای شما تشخیص داده شود.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-درمان افسردگی در آمریکا



:: برچسب‌ها: درمان افسردگی , افسردگی در آمریکا , افسردگی ,
:: بازدید از این مطلب : 205
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب یکی از چالش های اصلی والدین می باشد. به عنوان بزرگسال، انتظار داریم که فرزندانمان به ما احترام بگذارند علاوه بر این جامعه نیز از کودکان انتظار دارد که محترمانه رفتار کنند.

به عبارت دیگر بسیاری از حرف های ما از این باور قدیمی ناشی می‌شود که نوجوانان باید مطیع، ساکت باشند و همانطور که والدینشان می‌گویند عمل کنند. با این حال، هرکسی که بیش از یک ساعت در اطراف نوجوان باشد می‌داند که اغلب اینطور نیست. بنابراین سوال اصلی این است که:

چگونه می‌توانیم انتظاراتمان از احترام با نیاز فرزندمان به استقلال تطبیق دهیم؟

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
چرا نوجوان پرخاشگری می کند؟
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است نوجوان بی احترامی کند.

در ابتدا ممکن است متوجه نشود که این رفتار بی احترامی است. به عنوان مثال، زیر سوال بردن تصمیم والدین ممکن است بزرگسال را ناراحت کند اما برای کودک، ممکن است به سادگی راهی برای برآورده کردن نیازهای او باشد.

دلیل دیگر می تواند این باشد که کودک در لحظه عمل می کند بنابراین بر روی دستیابی به آنچه می خواهد تمرکز کرده و به این واقعیت توجه نمی کند که رفتار او در واقع نتیجه معکوس دارد و مشکل بزرگ تری را ایجاد می کند.

برخی دیگر از بچه‌ها در مدیریت استرس و احساساتی که در مواجهه با محدودیت «نه» ایجاد می شود، مشکل دارند و نمی‌توانند آن را مدیریت کنند. نوجوانی و هورمون‌ها هم خود وضعیت را دشوار تر می کنند و باعث می شوند که احساسات و تحریک‌پذیری به سرعت تشدید شوند.

موارد زیر در ایجاد و تشدید پرخاشگری نوجوان نقش زیادی دارند:

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب- عزت نفس پایین
قربانی قلدری یا فشار مداوم و ناسالم همسالان

تعارض درون خانواده
رویداد آسیب زا
مرگ یکی از عزیزان
مسائل مربوط به فرزندخواندگی
سوء مصرف مواد
طلاق
تجاوز
غم و اندوه
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۱٫ تصمیم بگیرید که کدام رفتارها باید مورد توجه قرار گیرند.
اکثر نوجوانان حداقل چند بار در زندگی رفتارهای پرخاشگرانه را نشان داده اند. ولی برخی از رفتارها را می توان جدی نگرفت و رها کرد.

به جای چیزهای کوچک بر روی مسائل بزرگ‌تر بی‌احترامی تمرکز کنید (مانند فریاد زدن، فحش دادن، به هم کوبیدن درها، فریاد زدن «از شما متنفرم») به عنوان والد این شما هستید که باید انتخاب کنید چه رفتارهایی مهم تر هستند و روی آن ها کار کنید.

سعی نکنید تمام رفتارهای فرزند خود را تغییر دهید زیرا این کار باعث استرس و مقاومت شدید فرزندتان می شود.

۲٫ مسئولیت بی احترامی به فرزندتان را به عهده نگیرید.
یکی از دلایلی که نوجوان پرخاشگر و بی ادب ما را اذیت می کند این است که اغلب احساس می کنیم این بازتابی از عدم تربیت ماست.

در اکثر مواقع فرزندان فکر می کنند که اگر فرزندم اینگونه رفتار کند، دیگران فکر می کنند من چه نوع پدر و مادری هستم؟ با دقت به یاد داشته باشید که رفتار فرزندتان بازتابی از اوست نه شما.

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
ژانویه 24, 2023
۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۴٫ برای فرزندتان تعریف کنید که بی احترامی چیست.
با کودک خود در مورد اینکه کدام رفتار محترمانه است و کدام رفتار غیر قابل احترام صحبت کنید. ما اغلب از فرزندانمان انتظار داریم که همه چیز را بداند بدون اینکه به او بگوییم.

در واقع باید به آن ها بگویید «وقتی سر من فریاد می زنید، این بی احترامی است.» تصور نکنید که فقط به این دلیل که فرزند شما به سنین نوجوانی رسیده است همه چیز را درک می کند و دیگر نیازی نیست به او بگویید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب



:: برچسب‌ها: نوجوان پرخاشگر , پرخاشگری نوجوان , پرخاشگری ,
:: بازدید از این مطلب : 219
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

علت دعوا در رابطه عاشقانه چیست؟ دعوا‌های بلند مدت نشانه خوبی در روابط نیست، همه زوج ها اختلاف نظر دارند. مهم ترین چیز این است که چگونه در هنگام دعوا در رابطه عاشقانه باهم کنار میایید، اگر نتوانید با هم کنار بیایید مشکلات تکراری را همیشه تجربه خواهید کرد.

هیچ رابطه ای کامل نیست زن و شوهرها همیشه در مورد همه چیز بحث می کنند. با این حال، تا زمانی که شما صراحت، صداقت داشته باشید و کنترل خود را از دست ندهید جای نگرانی نیست.

چقدر دعوا در رابطه عاشقانه زیاد است؟
بنابراین، چقدر دعوا با شریک زندگی شما طبیعی است و چه زمانی بیش از حد است؟ آیا درگیری های شما به یادگیری و رشد شما به عنوان یک زوج کمک می کند؟ یا نشانه طلاق شما می باشد؟

مطالعه ای در سال ۲۰۰۰ نشان داد که بحث و دعوا که با خشم و تحقیر می تواند نشانه اولیه طلاق در آینده باشد. نشانه های زیر را در دعوا جدی بگیرید و در صورت مشاهده حتما به مشاور مراجعه کنید:

۱٫با یکدیگر مبارزه می کنید.
این نوع دعوا بحث هیچ فایده ای ندارد زیرا باعث ایجاد تغییرات نمی شود. اگر بر سر همه چیز دعوا می کنید، می خواهید به یکدیگر آسیب برسانید یا کنترل اوضاع را به دست آورید به کمک مشاور احتیاج دارید.

۲٫عدم تعهد | علت دعوا در رابطه عاشقانه
دعوای زیاد می تواند به این معنی باشد که هیچ یک از شما به رابطه خود متعهد نیستید یا کاری برای بهبود آن انجام نمی دهید. حتی ممکن است نشانه این باشد که یکی از شما از قبل تصمیم خود را برای جدایی گرفته است.

۳٫سرزنش
بدترین دعوا زمانی رخ می دهد که موضوع اصلی دعوا این باشد که “مقصر کیست؟”. اگر بحث اصلی دعوای شما این باشد در طول دعوا، نمی توانید مشکلات را حل کنید یا الگوهایی را تغییر دهید که در رابطه شما کارساز نیستند.

۴٫احساس تهی بودن
اگر به طور مداوم احساس خستگی عاطفی، ذهنی و فیزیکی می کنید، ممکن است نشان دهنده این باشد که رابطه شما سمی شده است.

اگر تقریباً هر تعاملی با شریک زندگی‌تان باعث می‌شود که احساس ناامنی و تحلیل کنید و نمی توانید ارتباط سالمی با یکدیگر برقرار کنید احتمالا به پایان رابطه خود نزدیک شده و درگیر افسردگی و اضطراب می شوید.

روابط سمی ممکن است پیامدهای منفی طولانی مدت بر سلامت جسمی و عاطفی ما داشته باشد. بنابراین، تشخیص اینکه آیا ازدواج شما در حال سمی شدن است یا خیر بسیار مهم است.

۵٫ انتقاد و قضاوت مستمر | علت دعوا در رابطه عاشقانه

قضاوت و انتقاد باعث ایجاد حالت تدافعی و توهین از سوی گیرنده پیام شده و علت دعوا در رابطه عاشقانه می باشد. چنین زبانی نشان دهنده بی احترامی به احساسات و نیازهای شریکمان است و معمولاً واکنش منفی طرف مقابل را برمی انگیزد.

دعوا در رابطه عاشقانه
آیا دعوا نکردن در یک رابطه سالم است؟
اگر شما و شریک زندگیتان هرگز وارد دعوا و بحث نشوید، به این معنی است که یکی از شما جلوی خود را گرفته است. غیرممکن است که دو نفر همیشه در کنار یکدیگر باشند و مطلقاً در همه چیز توافق داشته باشند.

اگر تضاد صفر وجود داشته باشد، نشان می دهد که یکی از شما (یا هر دوی شما) حقیقت خود را بیان نمی کنید، که در دراز مدت می تواند بسیار مشکل ساز باشد.

اگر رابطه به نوعی تازه است، نگران عدم دعوای خود نباشید. به طور طبیعی در طول زمان اتفاق می افتد و بسیار طبیعی است که شروع یک رابطه بسیار آرام باشد.

تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان
ژانویه 12, 2023
تاثیر مشکلات خانوادگی بر فرزندان و روابط خانوادگی ناسالم
چگونه زوج ها در یک رابطه سالم با هم دعوا می کنند
اگر هر روز با شریک زندگی خود دعوا می کنید، اگر نمی توانید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید یا حرف یکدیگر را متوجه نمی شوید از راه های زیر کمک بگیرید:

۱٫ گوش کنید
سعی کنید با توجه کامل و منطقی گوش کنید. به مسائل همسرتان گوش دهید و سعی کنید در حالت تدافعی قرار نگیرید.

در عوض، زمانی که گیج هستید، سؤال بپرسید تا مطمئن شوید که هر دو یکدیگر را درک می کنید. گوش دادن موثر به حرف های دیگران می تواند در لحظه دعوا دشوار باشد، اما برای شکوفا شدن یک رابطه نیز ضروری است.

۲٫مسائل اصلی را شناسایی و به آن ها رسیدگی کنید
گاهی اوقات وقتی گرفتار مشاجره یا دعوا می شویم، به جای شناسایی موضوع واقعی، در چرخه بحث های سطحی گیر می کنیم و همین علت دعوا در رابطه عاشقانه می شود. بهترین راه برای شناسایی ریشه تعارض این است که نیازهای خود را بفهمید و یاد بگیرید که به چه چیزی باز می گردید.

همه ما نیازهای اساسی در روابط داریم اما نیازهای همه یکسان نیست. هنگامی که آن نیاز ارضا نمی شوند، عدم رضایت می تواند به طور پنهانی در هر بحثی وارد شود.

۳٫ به جای «تو» از «من» استفاده کنید
مفید است که در اینجا به جای سرزنش فوری شریک زندگی خود، روی خود تمرکز کنید. این کار شریک شما را از حالت تدافعی خارج کنید و گفتگو را به روشی معنادارتر و مبتنی بر راه حل قرار می دهد.

همچنین شما را مجبور می کند که مسئولیت احساسات خود را بپذیرید و در عین حال نسبت به خود و شریک زندگی خود قاطعانه و دلسوز باشید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در یک رابطه زیاد است



:: برچسب‌ها: رابطه عاشقانه , دعوا در رابطه , دعوا با شریک زندگی ,
:: بازدید از این مطلب : 202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

درمان استرس در میانسالی، بسیاری از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی خود بحران میانسالی را به دلایل استرس و اضطراب را تجربه می کنند، اما این اضطراب ها همیشه منجر به رفتار کلیشه ای مانند فرار از مسئولیت و رفتارهای پرخطر نمی شود.

بحران میانسالی چیست؟
اصطلاح «بحران میانسالی» توسط الیوت ژاک، روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامه‌نگاران، محققان و رسانه‌های اجتماعی آن را رواج دادند.

تحقیقات در مورد چالش های میانسالی در گذشته بر روی زیرمجموعه کوچکی از جمعیت (مردان سفیدپوست تحصیل کرده دانشگاهی) انجام شده است.

اما خوشبختانه تحقیقات اخیر شروع به تمرکز بر روی عوامل استرس زایی می کند که زنان،رنگین پوستان و افراد کم درآمد در سال های میانی زندگی با آن مواجه می شوند.

نتیجه تحقیقات نشان می دهد که انتقال‌های عظیمی برای بسیاری از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق می‌افتد که تأثیر عمیقی بر زندگی و انتخاب‌های زندگی آن ها می‌گذارد.

به عبارت دیگر بحران در دوران میانسالی را به عنوان مشکلات سلامت روانی یا جسمی ناشی از عوامل استرس زا در دوران میانسالی در نظر گرفت.

علت استرس در میانسالی چیست؟
افراد در طول میانسالی بر اساس ژن، تجربیات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، نژاد و جنسیت خود با استرس های مختلفی مواجه می شوند.

نانسی وودز، رئیس دانشکده پرستاری UW، یک مطالعه در سیاتل را در مورد چالش‌هایی که زنان در میانسالی با آن مواجه می‌شوند انجام داد و دریافت که اکثر زنان استرس را به دلیل انتقال‌های بیولوژیکی، روانی و اجتماعی تجربه می‌کنند.

مطالعه وودز نشان داد که مشکل بسیاری از زنان در میانسالی ایجاد تعادل بین چالش‌های زندگی با امور مالی، سلامت، روابط، شغل و غیره بوده و در عین حال تغییرات بیولوژیکی و گذار یائسگی را نیز پشت سر می‌گذارند.

عوامل استرس زای بیولوژیکی و هورمونی
تغییرات بیولوژیکی عمده و اساسی در میانسالی زمانی که افراد در دوران پیش از یائسگی قرار می گیرید رخ می دهد.

هر زن یائسگی را کمی متفاوت تجربه می کند، اما همه آن ها تغییراتی را در بهزیستی عاطفی و سلامت جسمانی مشاهده می کنند که در زندگی روزمره آن ها منعکس می شود.

در دوران یائسگی، هورمون های استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند.

برای بسیاری از افراد، این می تواند منجر به علائم مختلفی مانند گرگرفتگی، نوسانات خلقی، افسردگی، انگیزه پایین، انرژی کم، خشکی واژن، ناراحتی فیزیکی و اختلال در خواب شود. (با این حال، برخی افراد خوش شانس، علائم کمی خواهند داشت یا هیچ علائمی را تجربه نمی کنند.)

سایر نگرانی‌های سلامت نیز در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ زندگی بروز می‌کنند، مواردی مانند سرطان سینه و تخمدان، ظهور دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و سایر بیماری‌ها به نوبه خود می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.

تغییر در سلامتی ما می‌تواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزیستی تأثیر بگذارد.

تاثیر استرس بر بدن
تاثیر استرس بر بدن | ۱۳ آسیب استرس و فکر زیاد
استرس های روانی و اجتماعی
عوامل استرس‌زای اجتماعی متفاوت هستند، اما می‌تواند شامل مراقبت از کودکان، مراقبت از والدین سالخورده، مرگ عزیزان، مشکلات روابط یا زناشویی، طلاق، تغییر شغل و زیر سوال بردن هویت باشد. مشکلات مالی و کمبود منابع ضروری مانند حمایت دیگران نیز می تواند این عوامل استرس زا را تشدید کند.

نشانه های تجربه بحران میانسالی هستید
استرس در طول زندگی رخ می دهد، اما افزایش عوامل استرس زا در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی می تواند به دشوار باشد.

میانسالی به‌ویژه برای زنان مانند یک طوفان کامل است. نشانه‌های بحران‌های میانسالی می‌تواند متفاوت اما برخی از شاخص‌ها عبارتند از احساس افسردگی یا اضطراب، انگیزه پایین، مشکل در خوابیدن، سؤالات هویت یا هدف، احساس غرق شدن یا نارضایتی.

بحران میانسالی

راههای مقابله با بحران میانسالی
بهترین راه برای مقابله با استرس میانسالی بستگی به این دارد که چه چیزی باعث آن شده است، بنابراین گام اول شناسایی عامل اضطراب می باشد.

مراقبت از خود، یک برنامه ورزشی، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزیزان و موارد دیگر همه واقعاً باید در زندگی زنان وجود داشته باشد تا بتوانند این بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.

اگر نگران استرس یا بحران میانسالی هستید، به مشاورمراجعه کنید. آن ها می توانند سلامت روان شما را ارزیابی و سطح هورمون های شما را بررسی کنند و به شما در یائسگی کمک کنند، به یاد داشته باشید که کمک گرفتن از متخصص همیشه بهترین راه می باشد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-درمان تضمینی استرس در میانسالی



:: برچسب‌ها: استرس , بحران میانسالی , استرس در میانسالی ,
:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 فروردين 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

نکاتی برای والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم که سبب بهبود زندگی آن ها می شود.

آیا فرزند شما اختلال کم توجهی و بیش فعالی دارد؟ در این مقاله یاد می گیرید که برای مدیریت رفتار آن ها و مقابله با چالش های رایج اختلال کم توجهی و بیش فعالی چه کار هایی می توانید انجام دهید.

کمک به والدین فرزندان بیش فعال
کمک به والدین فرزندان بیش فعال

زندگی با یک کودک یا نوجوان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADD) می تواند خسته کننده و حتی طاقت فرسا باشد.

اما به عنوان والدین می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر چالش‌های روزانه غلبه کند، انرژی خود را به عرصه‌های مثبت هدایت کند و آرامش بیشتری را به خانواده‌تان بیاورید و هر چه زودتر و مداوم‌تر به مشکلات فرزندتان بپردازید، شانس بیشتری برای موفقیت در زندگی خواهد داشت.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی عموماً دارای نقص هایی در عملکرد اجرایی نیز هستند: توانایی فکر کردن، برنامه ریزی از قبل، سازماندهی، کنترل تکانه ها و تکمیل وظایف.

این بدان معناست که شما در فرایندی که فرزندتان به تدریج مهارت های اجرایی خود را به دست می آورد، باید مسئولیت اجرایی را بر عهده بگیرید و راهنمایی های بیشتری ارائه دهید.

اگرچه علائم اختلال کم توجهی و بیش فعالی نمی تواند چیزی جز خشم در شما برانگیزد، اما مهم است که به یاد داشته باشید کودکی که شما را نادیده می گیرد، آزار می دهد یا شما را خجالت می‌دهد، عمداً این کارها را انجام نمی دهد.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، می‌خواهند ساکت بنشینند، می خواهند اتاق های خود را مرتب و منظم کنند، می‌خواهند هر کاری که والدینشان می‌گویند انجام دهند، اما نمی‌دانند چگونه باید این کارها را انجام دهند.

اگر در نظر داشته باشید که بیش فعالی به همان اندازۀ شما کودکتان را هم ناامید می‌کند، عکس‌العمل به روشهای مثبت و حمایتی بسیار آسان تر خواهد بود.

با صبر، شفقت و حمایت فراوان، می توانید اختلال کم توجهی و بیش فعالی دوران کودکی را مدیریت کنید و در عین حال از یک خانه پایدار و شاد لذت ببرید.

خانواده و والدین فرزندان بیش فعال
قبل از اینکه بتوانید فرزند مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی را به طور موفقیت آمیزی کنترل کنید، درک تأثیر علائم فرزندتان بر خانواده به عنوان یک کل ضروری است.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی رفتارهای زیادی از خود نشان می دهند که می تواند زندگی خانوادگی را مختل کند. آن ها اغلب دستورات والدین را نمی شنوند، بنابراین از آن ها اطاعت نمی کنند.

آن ها بی نظم هستند، به راحتی حواسشان پرت می شود و سایر اعضای خانواده را منتظر نگه می دارند. یا کارهایی را شروع کرده و سپس فراموش می‌کنند که آن ها را به پایان برسانند، چه رسد به اینکه بعد از انجام جای آن ها را تمیز کنند.

کودکانی که مشکلات تکانشگری دارند، اغلب مکالمات را قطع می‌کنند، در زمان های نامناسب توجه می‌خواهند، و قبل از اینکه فکر کنند صحبت می‌کنند و چیزهای عجیب یا شرم‌آور می‌گویند. اغلب به سختی می توان آن ها را به رختخواب برد و خواباند.

کودکان بیش فعال ممکن است خانه را بهم بریزند یا حتی خود را در معرض خطر فیزیکی قرار دهند.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی
به دلیل این رفتارها، خواهر و برادر کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی با چالشهایی روبرو هستند. نیازهای آن ها اغلب کمتر از نیازهای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی مورد توجه قرار می گیرد.

ممکن است وقتی اشتباه می کنند با شدت بیشتری مورد سرزنش قرار گیرند و موفقیت هایشان کمتر مورد تحسین قرار گیرد یا بدیهی انگاشته شود.

آن ها ممکن است به عنوان دستیار والدین به حساب آیند و اگر خواهر یا برادر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی تحت نظارت آن ها رفتار نادرست داشته باشد، سرزنش شوند.

در نتیجه، ممکن است عشق خود را به برادر یا خواهر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی به حسادت و کینه ختم شود.

الزام نظارت بر کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی می تواند از نظر جسمی و ذهنی خسته کننده باشد. ناتوانی کودک شما در “گوش دادن” می تواند منجر به ناامیدی و آن ناامیدی تبدیل به خشم شود که به دنبال آن باعث احساس گناه در مورد عصبانی شدن از کودک می شود.

رفتار فرزندتان می تواند شما را مضطرب کند. اگر تفاوت اساسی بین شخصیت والدین فرزندان بیش فعال با کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی وجود داشته باشد، پذیرش رفتار آن ها بسیار دشوار می شود.

هوش هیجانی
چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم + بازی برای کودکان
برای مقابله با چالش های تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، باید بتوانید ترکیبی از شفقت و ثبات را به دست آورید.

زندگی در خانه ای که هم عشق و هم ساختار را فراهم می کند بهترین چیز برای کودک یا نوجوانی است که در حال یادگیری مدیریت اختلال کم توجهی و بیش فعالی است.

توصیۀ ۱ به والدین فرزندان بیش فعال: مثبت و سالم بمانید
به عنوان والدین، زمینه را برای سلامت عاطفی و جسمی فرزندتان فراهم کنید. شما بر بسیاری از عواملی که می تواند بر علائم اختلال فرزندتان تأثیر مثبت بگذارد، کنترل دارید.

نگرش مثبت را حفظ کنید. بهترین دارایی شما برای کمک به فرزندتان در مواجهه با چالش های اختلال کم توجهی و بیش فعالی، نگرش مثبت و عقل سلیم شماست. وقتی آرام و متمرکز هستید، به احتمال زیاد می توانید با فرزندتان ارتباط برقرار کرده و به او کمک کنید آرام و متمرکز باشد.

ملاحظۀ همه چیز را بکنید. به یاد داشته باشید که رفتار فرزند شما با یک اختلال مرتبط است و بیشتر اوقات عمدی نیست. حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید. آنچه امروز شرم آور است ممکن است ده سال بعد یک داستان خانوادگی خنده دار باشد.

چیزهای کوچک را نادیده بگیرید و اهل مسامحه باشید. زمانی که فرزندتان دو تکلیف دیگر را به اضافه تکالیف روزانه انجام داده باشد، یک تکلیف انجام نشده، چیز مهمی نیست.

اگر والدین فرزندان بیش فعال کمال گرا باشید، نه تنها دائماً ناراضی خواهید بود، بلکه انتظارات غیرممکنی را برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی ایجاد خواهید کرد.

به فرزند خود ایمان داشته باشید.

در مورد هر چیزی که در مورد فرزندتان مثبت، ارزشمند و منحصر به فرد است فکر کنید یا حتی فهرستی مکتوب کنید. به فرزندتان اعتماد کنید که می تواند یاد بگیرد، تغییر کند، بالغ و موفق شود. هرروزه در حین مسواک زدن دندان ها یا درست کردن قهوه این اعتماد را ایجاد کنید.

۲-مراقبت از خود
به عنوان الگوی فرزندتان و مهمترین منبع قدرت، داشتن یک زندگی سالم حیاتی است. اگر بیش از حد خسته شده اید یا به کلی صبرتان تمام شده است، در خطر از دست دادن ساختار و حمایتی هستید که با دقت برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی خود تنظیم کرده اید.

به دنبال حمایت باشید. یکی از مهم ترین نکاتی که باید در تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی این است که مجبور نیستید این کار را به تنهایی انجام دهید.

با پزشکان، درمانگران و معلمان فرزندتان صحبت کنید. به یک گروه حمایتی سازمان یافته برای والدین کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی بپیوندید.

این گروه ها انجمنی برای مشاوره دادن و دریافت مشاوره ارائه می دهند و مکانی امن برای تخلیه احساسات و به اشتراک گذاشتن تجربیات فراهم می کنند.

استراحت کنید. دوستان و خانواده می‌توانند در مورد پیشنهاد نگهداری از کودک فوق‌العاده باشند. ممکن است در مورد ترک کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی احساس گناه کنید.

دفعه بعد، پیشنهاد آن ها را بپذیرید و صادقانه درباره بهترین نحوه رفتار با فرزندتان با آن ها صحبت کنید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-حتما والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم توجهی بخوانند



:: برچسب‌ها: فرزندان بیش فعال , بیش فعالی , اختلال کم توجهی ,
:: بازدید از این مطلب : 199
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 فروردين 1402 | نظرات ()