نوشته شده توسط : Dr. Dalake

دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!
بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.

کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.

لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.

به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.

اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .

بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند

آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟
اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.

همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.

باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.

می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.

۱)تنبیه ممنوع
آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟

به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.

در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.

کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.

بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.

اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.

بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

۲) از تشویق به درستی استفاده کنید
برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.

این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.

والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.

به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.

مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.

کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …

نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.

به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟



:: برچسب‌ها: کودک , کودک سه ساله , سه ساله ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

دراین مقاله با عنوان آموزش کودک و نوجوان، مفهوم آموزش را برای زمینه های اصلی که به حوزه تربیتی (شناختی ،هیجانی، جنسی، رفتاری و اجتماعی) مربوط می شود به کار نبرده ایم و قصد داریم ضرورت آموزش کودک و نوجوان را در چهار حوزه به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم:

۱- آموزش خلاقیت

۲- آموزش زبان دوم

۳- آموزش موسیقی

۴– آموزش ورزش

زیرا در کشور ما نظام آموزشی با تمرکز بر امتحانات ورودی دانشگاه ها تنظیم شده و چندان به توانمندیهایی که بر عملکرد های کلی فرد تاثیر دارد نمی پردازند و لذا ضرورت آموزش توسط والدین از سنین پیش دبستانی را پر رنگ می کند. اکنون به شرح هر حوزه به شکل اجمالی می پردازیم.

آموزش خلاقیت:
یکی از چالش های والدین پرورش کودکی خلاق و با هوش است . فرزندی که مستقل و موفق که به درجاتی عالی تحصیلی نائل آمده است و تفکر خلاق از جمله تفکرات برتر محسوب می شود والدین خواهان بهترین ها برای فرزند خود هستند و اگر تفکر خلاق تفکر برتر است پس هر والدی خواهان آموزش آن به فرزندش می باشد اما خلاقیت را از چه سنی به کودک می توان آموخت ؟شیوه های آموزش آن چگونه است؟

تقریبا از ۵ سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز می شود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخورداند و گاهی والدین از مواجهه با این تخیلات گیج و گنگ می شوند ، اما بهترین زمان است که به تخیلات کودک خود گوش فرا دهند او را ترغیب کنند تا توضیحات اضافی بدهد و حتی به طرح سوالاتی از کودک بپردازند. خود الگوی باشند که با یک اسباب بازی فقط یک جور بازی نکنند در نقاشی ها ایده اینکه آیا می شود آسمان را رنگ دیگری کشید را بیان کنند تا کودک را به تفکر ترغیب کنند.

علاوه بر این وظیفه والدین است که خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند مثلا اگر شاهد یک نقاشی باشند که سیب ها بنفش کشیده و آسمان سبز کشیده شده باشد نباید کودک را به اشتباه کردن متهم و به اینکه باید از واقعیت تعبیت کند ترغیب کرد، این نوعی از خلاقیت است لذا بر والدین واجب است در اینجا خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند و با گفتن جملاتی؛ درک خود را از نقاشی کودک ابراز کنند. علاوه بر این تفکر خلاق بدین جهت از جمله تفکرات برتر است که در بعد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فرد بروز می کند . فرد خلاق تصیمات بهتری می گیرد با مشکلات بهتر برخورد می کند و حل مسئله بهتری نیز دارند ، چرا؟ زیرا می تواند به انواع راه حل ها ، حتی آنهایی که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده است فکر کند و چه کسی این تفکر را و از چه زمان به او آموخته است؟ والدین و آموزگاران و مربیان از دوران کودکی و سالهای پیش از دبستان از حدود ۵ سالگی. وقتی کودک دچار مشکل می شود و مثلا اسباب بازی اش خراب می شود و گریه و دادش بلند می شود چه راه حل هایی وجود دارد، اینکه ببریم پیش بابا بزرگ اگر شد درستش کنیم ، خریدن یک اسباب بازی تازه ، بازی جدیدی با همان اسباب بازی خراب و …خلاقیت به کودک می آموزد تا با مشکلات ، آسان تر و با ذهن بازتری برخورد کند و مغلوب مشکلات نشود بنابراین وقتی به فرزند خود خلاقیت را می آموزید به او آموزش داده اید تا در آینده فردی موفق تر و زندگی راحت تر و شادتری داشته باشد ، لذا بر والدین واجب است که به کودک خود خلاقیت را بیاموزند.

آموزش زبان دوم:
با توجه به اینکه در قرن حاضر در دهکده جهانی زندگی می کنیم و نیاز به ارتباط با سایر مردمان کشورها در هر رشته و حوزه ای مطرح است لذا یکی از دغدغه های والدین آموزش زبان دوم به کودک خود می باشد اینکه از چه زمان شروع به آموزش زبان دوم کنند؟ در مورد زمان دقیق آموزش زبان دوم توافق نظری وجود ندارد، اما آنچه واضح و روشن است این است که قبل از اینکه زبان اول یا همان زبان مادری پیشرفت لازم را نکرده یا اینکه زبان مادری جا نیفتاده و کودک تسلط کامل بر زبان مادری پیدا نکرده باشد ،مانند کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده می کنند یا حرف خاصی را نمی توانند تلفظ کنند یا برخی کلمات را جابه جا ادا می کنند هنوز آماده آموزش زبان دوم نیستند به عبارتی دیگر زبان اول یا همان زبان مادری به عنوان پایه برای یادگیری زبان دوم محسوب می شود کودکی که در زبان مادری مشکل دارد در یادگیری زبان دوم نیز موفق نخواهد شد. آموزش بی موقع زبان دوم باعث می شود یادگیری زبان اول با تاخیر و مشکل همراه شود و فرد در یادگیری زبان دوم نیز دچار دیر آموزی شود.

در بررسی های انجام شده سن ۵ سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجه ای از تسلط رسیده است. در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است با توجه به تفاوت دیدگاه در مورد شروع آموزش زبان دوم مجموع تحقیقات نشان داده شروع آموزش بعد از ده سالگی موفقیتی در بر نخواهد داشت و اگر خیلی زود شروع شود منظور دو یا سه سالگی است ممکن است تداخل در یادگیری زبان اول ایجاد کند . نتایج بررسی های متخصصان آموزش کودک نشان داده که کودکانی که زبان دوم را می آموزند در حل مسائل پیچیده خلاقیت، تبحر بیشتری دارند و قوه استدلال ، درک و توانایی ذهنی آنها پیشرفته تر از همسالانشان است.

آموزش موسیقی:
امروزه تحقیقات نشان داده است که موسیقی اثر مثبتی بر رشد مغز در مراحل مختلف از دوران جنینی تا سالمندی دارد و همچنین اثر مثبت موسیقی بر روی سیستم های حسی ، حرکتی ، هیجانی، هوشیاری و عاطفی دارد. موسیقی قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک و اثر مثبتی بر آن دارد . روانشناسان کودک نیز تاکید می کنند که آموزش موسیقی در سنین پایین منظور سالهای پیش از دبستان می باشد در بالا بردن سطح هوش و توانایی های ذهنی موثر است و باعث تقویت در پاسخدهی شنوایی و حافظه کودک می شود همچنین این کودکان در درس ریاضیات پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. در یک تحقیق مشخص شده است احتمال قبولی در رشته پزشکی و شیمی توسط دانشجویانی که یک ساز موسیقی می نوازند بالاتر است زیرا یادگیری موسیقی در سنین پایین باعث افزایش سرعت پردازش می شود.

دلیل تاکید بر آموزش موسیقی زیر سن ۷ سالگی نوعی توانایی پایه است به نام BMC(Basic Music Competence) یعنی توانایی خارج نخواندن و با ریتم پیش رفتن. هیچ کودکی بدون این توانایی نمی تواند ساز بنوازد و این توانایی به شرطی در کودک ایجاد می شود که والدین تجربه گوش دادن به درست خواندن و درست نواختن و حرکت با ریتم درست را در سال های اولیه یعنی حدود سه تا پنج سالگی در اختیار کودک قرار دهند و بهترین سالهای شروع آموزش موسیقی که عمدتا شناخت اصوات زیر و بم و ریتم می باشد و همچنین آموزش ارف بین سه تا پنج سالگی است.

آموزش ورزش:
در حالیکه بسیاری از سلولهای بدن می توانند از منابع مختلفی برای تامین انرژی مورد نیاز خود استفاده کنند اما سلول های مغزی تقریبا فقط از گلوکز برای انرژی زایی استفاده می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آموزش کودک و نوجوان



:: برچسب‌ها: آموزش خلاقیت , خلاقیت کودک , آموزش زبان دوم ,
:: بازدید از این مطلب : 123
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

چگونه ارتباط موثری با همسر خود داشته باشیم؟ رابطه مانند تنفس طبیعی، نیازمند توجه و آگاهی است.

فرآیند ارتباطی یک سیستم دایره‌ای است که خود را تغذیه می‌کند و زمانی که عناصر در بازی با یکدیگر به شیوه‌ای هماهنگ و به سمت جهت‌های مشترک حرکت می‌کنند، ارزش مثبت و عملکردی به خود می‌گیرد.

برعکس، زمانی ارزش منفی و ناکارآمدی به خود می گیرد که عناصر درگیر به شکلی ناهماهنگ با یکدیگر ترکیب شوند و به سمت جهات غیر مشترک گرایش پیدا کنند و به «آشوب» شکل دهند.

ارتباط موثر چیست؟
ارتباطات را می توان به عنوان پلی که افراد را به یکدیگر متصل می کند، ترسیم کرد، ماده ای که پل از آن ساخته شده است ترکیبی از ویژگی هایی است که متعلق به افرادی است که با یکدیگر در تماس هستند. استحکام و جهت پل به عناصر مختلف در بازی بستگی دارد.

در این میان، توانایی گوش دادن ، ماهیت احساسات شخصی، باورهای هر یک، اتوماسیون های ایجاد شده در جریان تجربه زندگی، انتظارات فردی، ترس ها، امیدها.

وقتی پل ها ضعیف هستند، یکی به سختی موفق می شود به دیگری برسد. فاصله ای پدیدار می شود که رسیدن به نقطه ای را که بتواند تنش ها، دردها و ترس ها را کاهش دهد، پیچیده، دشوار و گاهی غیرممکن می کند.

مشکلات ارتباطی زوجین
این وضعیتی است که بسیاری از زوج های مشکل دار با آن روبرو هستند.

در ازدواج‌های بحرانی، لذت گفتگو در انبوهی از تظاهرات عصبانی، ایده‌های نادرست، سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود. نگاه‌های آگاهانه، کنایه‌های شوخ‌آمیز و رمزهای شخصی جای خود را به نگاه‌های خشمگین، مراجع انتقادی و تهدیدهای پنهان می‌دهد.

ریتم گفت و گو زمانی که تفاوت در سبک های مکالمه، منافع و دیدگاه های متضاد، سوء تفاهم ها در یک رابطه انباشته می شود، به تدریج به هم می خورد.

بسیاری از زوج ها فاقد مهارت های خاص گفتگوی زناشویی هستند و در نتیجه ناخواسته باعث ساییدگی ها، سوء تفاهم ها و ناامیدی های مداوم می شوند.
مشاهده اینکه در زوج های بحران زده «ارتباط وجود ندارد» به کلیشه تبدیل شده است، اما حقیقت زیادی در آن وجود دارد.

رابطه موثر شاد زوجین
از دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، تحقیقات نشان داده است که زوج‌های شاد و ناراضی ، و همچنین زوج‌های باثبات و آن‌هایی که در معرض خطر طلاق هستند، تا چه حد از نظر تعامل و سبک ارتباطی متفاوت هستند.

سبک تعامل در زوج‌های ناراضی با ناهماهنگی بیشتر و ارتباط نامطلوب‌تر هم در سطح آنالوگ (غیر کلامی) و هم در سطح دیجیتال (کلامی) مشخص می‌شود، حتی اگر منفی غیرکلامی به طور کلی به میزان بیشتری مشاهده شود.

اغلب مشکلات کدگذاری سیگنال ارتباطی وجود دارد. زوج‌های ناراضی، در واقع، سبک ارتباطی دارند که با اختلاف بیشتر بین محتوای مورد نظر و تأثیر درک شده مشخص می‌شود،

به طوری که اغلب اتفاق می‌افتد که زوج‌های تحت درمان اغلب پیام‌های خنثی یا منفی را قضاوت می‌کنند که در عوض با نیت مثبت از طریق انتقال داده می‌شوند. شریک علاوه بر این، سبک تعاملی آنها با یک “منفی” قوی و در عین حال با سطح پایین “مثبت” مشخص می شود.

روابط موثر در زوج های خوشبخت
رضایت، تعارف، همدلی، ابراز محبت، علاقه، تمجید و توجه در زوج های ناراضی نسبت به زوج های خوشبخت کمتر است. از سوی دیگر، روابط متقابل در زوج های ناراضی با طعنه، انتقاد، القاب تحقیرآمیز و تحقیرآمیز، اختلاف نظر، نگرش های دفاعی، بی توجهی، بی علاقگی، تهدید و ارعاب مشخص می شود. علاوه بر این، رفتارهای آشتی و تنظیم تعارض مانند تغییر موضوع، نقل قول، پذیرش و غیره کمتر دیده می شود.

ارتباط نامناسب زوجین
به لطف کار گاتمن (۱۹۷۶، ۱۹۹۴) توضیح نظری در مورد تعامل و ارتباط بسیار نامناسب در زوج های ناراضی اصلاح شده است. بر خلاف تحقیقات اولیه، که خود را محدود به توصیف تفاوت‌های ذکر شده بین زوج‌های ناراضی و شاد به لحاظ کمی منفی یا مثبت می‌کرد، گاتمن عمدتاً توانایی زوج‌ها را برای جبران تعاملات منفی با زوج‌های مثبت بررسی کرد.

نویسنده بر اساس نظریه تعادل در ازدواج (“تئوری تعادل”)، پنج زیر گروه را در زوج های شاد و ناشاد فرض می کند که به طور قابل توجهی در سبک های تعامل آنها متفاوت است.

هر قدر هم که آدم تلاش کند، نمی تواند در برقراری ارتباط کوتاهی کند.
فعالیت یا عدم فعالیت، کلمات یا سکوت
همگی دارای ارزش پیام هستند:
آنها بر دیگران تأثیر می گذارند و دیگران
نیز به نوبه خود نمی توانند
به این ارتباطات پاسخ ندهند
و از این طریق نیز ارتباط برقرار می کنند.

پل واتزلاویک

در حالی که زوج‌های ناپایدار و زوج‌های تأییدکننده ، و همچنین زوج‌های اجتناب‌کننده، با چشم‌انداز ازدواج نسبتاً پایدار متمایز می‌شوند، زوج‌های متخاصم و زوج‌های متخاصم جدا در معرض خطر بالای طلاق هستند.

از تعاملات منفی دور شوید
به گفته گاتمن (۱۹۹۴)، تعداد تعاملات منفی به خودی خود برای پیش آگهی تعیین کننده نیست، بلکه توانایی تنظیم زوج به منظور تعدیل متعادل است. طبق مطالعات وی، زوج های باثبات نسبت مثبت به منفی ۵:۱ دارند.

از نتایجی که از یک مطالعه توسط روانشناس پاتریشیا نولر (۱۹۸۰) به دست آمد، تفاوت ها در رابطه با درک ارتباط بین زوج هایی که سازگاری زناشویی خوبی دارند و آنهایی که در مشکل هستند مشهود است.

زوج‌های ناراضی، در واقع، پیام‌های همسرشان را با دقت کمتری نسبت به زوج‌های شاد رمزگشایی می‌کردند، اما در عوض می‌توانستند پیام‌های غریبه‌ها را به خوبی زوج‌های شاد رمزگشایی کنند. از اینجا می توان استنباط کرد که کل فرآیند ارتباط که خارج از ازدواج به خوبی انجام می شود، در زوج های بحران زده کار مثبتی ندارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه رابطه موثر تری با همسرتان داشته باشید؟



:: برچسب‌ها: رابطه موثر با همسر , مشکلات ارتباطی زوجین , رابطه شاد با همسر ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 27 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خوشحال کردن همسر کار سختی نیست. تعجب خواهید کرد که چگونه تغییرات ساده می تواند در رابطه شما جادو کند و او را در تمام طول روز درخشان نگه دارد.

روش های خوشحال کردن همسر
۱٫ شنونده خوبی باشید
گاهی اوقات وقتی همسرتان چیزی را با شما در میان می گذارد، انتظار راه حلی ندارد. او به سادگی می خواهد آرام شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بدون قضاوت به او گوش دهید، او را در آغوش بگیرید و به او بگویید که در کنارش هستید.

۲٫ بداند که او چه می خواهد
به آنچه همسرتان دوست دارد توجه کنید – صبحانه در رختخواب، گل، دسر در پایان روز، گوش دادن به آهنگ خاصی برای استراحت، یا یک فنجان قهوه در شب. یا شاید او فقط از شما می خواهد که صندلی توالت را پایین بیاورید یا حوله خود را آویزان کنید.

انجام چنین کارهای کوچکی نیز می تواند باعث شود او احساس کند که او را درک می کنید.بیشتر زنان احساساتی هستند و مشتاق در دسترس بودن عاطفی شریک زندگی خود هستند.

۳٫ او را اغلب در آغوش بگیرید
چه زمانی که به سر کار می روید یا برمی گردید، مطمئن شوید که او را محکم بغل کرده اید و عشق و قدردانی خود را به او نشان می دهید. با آغوشت او را نازش کن لمس فیزیکی و ژست‌ها می‌تواند کمک زیادی به شما کند. یک نوک بر لب، گیلاس بالای آن است!

۴٫ خودتان را اصلاح کنید
الان هم مثل قبل از ازدواج به ظاهرتان توجه می کنید؟ اگر این کار را نمی کنید، باید کمی وقت بگذارید و او را با ظاهر آراسته و عطر خوب خود تحت تأثیر قرار دهید. به او بفهمانید که هنوز ارزش تحت تاثیر قرار دادن را دارد.

۵٫ از او تعریف کنید | شاد کردن همسر
تعریف و تمجید یک راه عالی برای افزایش اعتماد به نفس است. او را به خاطر دستاوردها، ظاهر، مهارت‌ها و همه چیزهایی که او را خاص می‌کند تعریف کنید.

این کار را در تنهایی و همچنین زمانی که در مقابل همکاران، دوستان و اقوام هستید انجام دهید. این به او نشان می دهد که شما او را تحسین می کنید و از اینکه دیگران بدانند چقدر دوستش دارید نمی ترسید.

۶٫ برای او آشپزی کنید
پختن یک وعده غذایی برای همسرتان روشی آزموده شده برای ایجاد احساس خاص و شادی در اوست. می توانید برای او یک غذای عاشقانه یا یک غذای ساده که دوست دارد درست کنید. تلاش و حرکات شما بیشتر از سلیقه شما به حساب می آید.

۷٫ به او اعتماد کنید | خوشحال کردن همسر
تردیدها و فرضیات نادرست موانع غیرضروری در یک رابطه ایجاد می کند. وقتی هیچ مدرکی برای اثبات آن ندارید از اظهارات غیرمسئولانه خودداری کنید. بازجویی غیر ضروری از او یا بررسی وسایل شخصی او باعث ناامیدی او می شود. در عوض، به او اعتماد کنید و کاری کنید که او احساس ارزشمندی کند.

۸٫ قرارهای عاشقانه و رانندگی طولانی را برنامه ریزی کنید
ممکن است متوجه نباشید، اما همسرتان بیشتر وقت خود را صرف شعبده بازی بین مسئولیت های خانوادگی و کاری می کند. با برنامه ریزی یک قرار عاشقانه یا یک رانندگی طولانی فقط با شما دو نفر، به او استراحتی بدهید که بسیار مورد نیاز است. همچنین می‌توانید فعالیت‌هایی را در فضای باز برنامه‌ریزی کنید که هر دوی آنها سرگرم‌کننده هستند.

۹٫ او را با هدیه غافلگیر کنید
لازم نیست منتظر سالگرد خود باشید تا او را با هدایایی غافلگیر کنید. او از دریافت سورپرایزهای شما بسیار خوشحال خواهد شد، حتی اگر گران نباشند. چیزی سرگرم کننده، عجیب و غریب یا مفید به او هدیه دهید – شما بهتر می دانید چه چیزی به او بدهید!

۱۰٫ مهربان باشید
با همسرتان با مهربانی، شفقت و مهربانی رفتار کنید. از لحن تند یا زبان بی محبت و قضاوت استفاده نکنید. مهربانی شما باعث می شود که او راحت تر به روی شما باز شود. همچنین جوانمرد باشید (درها را به روی او باز کنید یا صندلی او را بالا بکشید) و مراقب زمان و تعهدات او باشید.

۱۱٫ او را بدیهی نگیرید
در روابط بلندمدت، زوج‌ها اغلب فراموش می‌کنند که شریک زندگی‌شان چقدر اهمیت دارد. همسرت برای شما و خانواده فداکاری های زیادی می کند. هرگز کارهای کوچکی که او برای شما انجام می دهد را فراموش نکنید. سپاسگزار باشید و قدردانی خود را با یادداشت های تشکر یا حرکات کوچکی که نشان می دهد سهم او ارزشمند است ابراز کنید.

۱۲٫ صبور باشید
اگر همسرتان فراموش کرد مایکروویو را خاموش کند یا اشتباهات جزئی ایجاد کرد، آن را بزرگ نکنید. در عوض، بی سر و صدا از آنها مراقبت کنید بدون اینکه او را سرزنش کنید یا در این مورد به او استرس وارد کنید.

۱۳٫ برای او بایستید
اگر متوجه شدید که کسی سعی دارد او را پایین بیاورد یا او را مسخره کند، آن را نادیده نگیرید. برای او بایستید دفاع از او زمانی که احساس می کند آسیب پذیر است به او نشان می دهد که شما همچنان از او محافظت می کنید و زمانی که او بیشترین نیاز را به شما داشته باشد در آنجا خواهید بود.

۱۴٫ صادق و وفادار باشید
وفاداری و صداقت به هر دو صورت عمل می کند: همانطور که انتظار دارید به او وفادار و صادق باشید . همه چیز را شفاف نگه دارید، ارتباطات را باز نگه دارید و در مورد اتفاقات روزمره زندگی خود صحبت کنید. او قدردانی خواهد بود که در جریان است.

۱۵٫ از او تشکر کنید
حتی از کارهای کوچکی که او برای شما انجام می دهد قدردانی کنید – برای شما یک فنجان چای درست می کند یا چیزهای مهم را به شما یادآوری می کند. تصور نکنید که او از قبل می داند که چقدر از او قدردانی می کنید. شنیدن شما که می گویید خیلی پیش می رود. او قدردانی خواهد کرد که این حرکات کوچک نادیده گرفته نمی شوند.

۱۶٫ به سهم خود از کارهای خانه انجام دهید
خواه همسر شما خانه دار باشد یا شغل تمام وقت داشته باشد، وظایف خانه تنها به عهده او نیست. در ازدواج شریک مساوی باشید و کارها را بین خود تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر او از خرید مواد غذایی مراقبت می کند، می توانید لباس های شسته شده را انجام دهید.

۱۷٫ برای او گل بخرید
این ژست محبت آمیز به دور از کلیشه است و مطمئنا مورد قدردانی او قرار خواهد گرفت. با این حال، لازم نیست منتظر یک موقعیت خاص باشید. در عوض، زمانی که او انتظارش را ندارد، او را با یک دسته گل یا یک گل رز غافلگیر کنید. این ژست است که اهمیت دارد.گاهی لازم نیست برای همسرتان چیزی بیاورید. فقط گوش دادن به مشکلات او کارساز است.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه همسرتان را با حداقل هزینه شاد کنید؟



:: برچسب‌ها: شاد کردن همسر , همسر , خوشحال کردن همسر ,
:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودکان خردسال به نشانه ای اشاره می کند که شامل حرفی از نام او است و فریاد می زند«پدر این اسم من است!) یا روی قطعه کاغذی چیزی خط خطی می کند و با غرور اعلام می کند که من نوشتم«مادر بزرگم را دوست دارم» ، این آغاز راه او برای موفق شدن به عنوان کتاب خوان و نویسنده است. همچنین، او نشان می دهد که می داند صورت نوشتاری، بخش مهمی از زندگی روزانه است. آگاهی از صورت نوشتاری و الفبا، دریافت ها و برداشت های اولیه کودکان است که زبان نوشتاری معنی و مفهوم را به خود به همراه دارد. همچنین، این ها مهارت هایی هستند که می تواند با شادی و نشاط و به طور هدفمندی در دوره پیش دبستانی القا شود. به علاوه، این ها مهارت هایی هستند که می بایست در پیش دبستانی برای آن دسته از کودکانی که هیچ امکانات و موقعیت های دیگری برای یادگیری آنها ندارند، پرورش داده شود.
آگاهی صورت نوشتاری و الفبا چیست؟
عنصر اساسی بنیادی رشد سوادآموزی زود هنگام کودکان در قلمروی آگاهی صورت نوشتاری و الفبا قرار دارد. این قلمرو شامل تعدادی از مهارت های حساس و مهم ، مانند دانش قراردادهای کتاب(مثلا توانایی تشخیص عنوان کتاب)، قرار دادهای صورت نوشتاری(مانند جهت راست به چپ نوشتن در فارسی)، مفهوم حرف و واژه (مثل توانایی تطبیق واژه های نوشته شده با واژه های گفتاری) و دانش الفبا(شناخت ویژگی ها و نام های حروف الفبا) است.
قراردادهای کتاب:
کودک می تواند ………….. را شناسایی کند.
روی جلد کتاب
پشت جلدکتاب
عنوان کتاب
عنوان صفحه
نقش نویسنده
نقش طراح/ عکاس
قراردادهای صورت نوشتاری:
کودک می تواند………………………. را شناسایی کند.
خط بالایی صورت نوشتاری در صفحه
خط پایینی صورت نوشتاری در صفحه
پیشروی راست به چپ نوشتار (در فارسی)
کودک می داند چگونه ………………………….. به خط بعدی برود
مسیر صورت نوشتاری در صفحه را دنبال کند
واژه ها را در صفحه بشمارد
حروف را در یک واژه بشمارد
دانش الفبا
کودک می تواند ………………….. را شناسایی کند/ نام ببرد.
هر حرف در یک صفحه
یک حرف خاص/ حروف خاص در صفحه
یک حرف از نام خودش
تمام حروف در نام کوچکش
تطبیق صدا- نماد یک حرف یا حروف
به طور کلی ، آگاهی نوشتاری به تشخیص قواعد ویژگی های زبان نوشتاری کودکان اشاره می کند، آگاهی صورت نوشتاری، شامل توانایی کودکان برای درک و شناختی است که واژه ها در نوشتن با گفتار مطابقت دارند و اینکه آنها باید با گفتگوی جهت دار مطابقت داشته باشند.
کودکان دارای آگاهی صورت نوشتاری، می فهمند که نوشته ها، نه تصویرها، واژه ها را در صفحه نشان می دهند و اینکه نوشته ها در زندگی آنها استفاده های عملی بسیار دارند. آگاهی الفبا به توانایی کودکان برای تشخیص و نامیدن حروف الفبا به صورت جداگانه و درون محتوای واژه ها اشاره می کند. این امرمثل یک لیست طولانی مهارت های جداگانه به نظر می رسد، اما در حقیقت، همان طور که کودکان یاد می گیرند چطور از کتاب ها استفاده می شود، به طور هم زمان این آگاهی ها نیز پرورش داده می شوند.
مهم است توجه کنیم پیشرفت آگاهی صورت نوشتاری و الفبای کودکان، طبیعی نیست، بلکه شناختی است که از طریق مداخله عمدی و مستقیم به وسیله بزرگسالان، مراقبان و دیگرانی که برای شناسایی حروف، بخش هایی از کتاب و عملکردهای بسیار صورت نوشتاری وقت صرف می کنند، گسترش می یابند. این واقعیت که این مهارت ها طبیعی نیستند، بی واسطه و مستقیم هم نیستند ، کودکانی با دسترسی گسترده به کتاب و نوشتار و بزرگ سالانی که در مورد کتاب و نوشتار صحبت می کنند، ممکن است به نظر برسد این اطلاعات مقدماتی را به طور طبیعی رشد و توسعه می دهند و این امر می تواند باعث شود معلمان پیش دبستانی انتظار داشته باشند دیگر کودکان هم همین اطلاعات را گسترش دهند. در واقع، شناخت کودکان از آگاهی صورت نوشتاری و الفبا دارا می باشند، محدود می شود. نظر به اینه کودکانی که وارد پیش دبستانی و سپس کلاس های مهد کودک می شوند دارای تجربه ها و در معرض صورت نوشتاری متفاوت وسیقی قرار داشته اند، معلمان پیش دبستانی، همان طور که برای جلب توجه به عملکرد و اهداف نوشتاری فعالیت های یادگیری را برنامه ریزی و اجرا می کنند، باید نسبت به این تفاوت ها توجه کرده و مواظب باشند، خبر خوب این است کودکانی که قبل از پیش دبستانی این تجربه ها را نداشته اند، می تواند آنه ها را در طی دوره پیش دبستانی کسب کنند.پیشرفت املاء کودکان


چرا آگاهی صورت نوشتاری و الفبا مهم است؟
کودکان با درک و دریافت جدی آگاهی صرت نوشتاری و الفبا ، در می یابند که زبان نوشتاری یک رابطه متقابل با زبان شفاهی دارد. یعنی اینکه، آنچه می گوئیم می تواند نوشته شود و سپس دوباره خوانده شود. این شناخت با خود این درک را به همراه می آورد که بسیار شبیه زبان گفتاری، واژه های نوشته شده پیامی را منتقل می کنند و منبعی از شادی و نشاط ، اطلاعات و دریافت را فراهم می کنند. کودکان بدون این درک و دریافت عملکردهای نوشتاری، احتمالا با آموزش خواندن رسمی درگیر و در تقلا خواهند بود. هیئت ملی سواد آموزی دوران کودکی دریافت که علاوه بر آگاهی واج شناسی، دانش صورت نوشتاری حروف، یکی از قوی ترین پیش بینی های موفق زود هنگام کودک در خواندن است. همچنین، تحقیقات نشان می دهند که اطلاعات کودکان از نام ها و شکل های حروف، یک نشانه و راهنمای قابل اطمینان موفق خواندن آینده است.این امر معقول و منطقی است. به منظور اینکه کودکان بخوانند، لازم است واژه های جداگانه را تشخیص دهند، به حروف آن ها توجه کنند، به صداهای هر حرف دست یافته باشند و صداها را با یکدیگر ترکیب کنند. به هر حال، پیشرفت در آگاهی صورت نوشتاری و الفبا به در معرض قرار گرفتن و مشارکت با عملکردها و شکل های صورت نوشتاری متنوع، بسیار بستگی دارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-پیشرفت املاء کودکان



:: برچسب‌ها: پیشرفت املاء کودکان , کودکان , پیشرفت تحصیلی کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 137
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کمک به فرایند تحول ذهنی کودکان

در این مقاله هدف آن است تا فرآیند تحول ذهنی کودکان شرح داده و راهکارهایی برای والدین و مربیان مطرح شود تا بتوانند در رشد بهینه فرزندشان فعال باشند.

درست هنگامی که کودک شما طبیعتا مشتاق کاوش و کشف دنیای خود می باشد، باید برای او این امکان را فراهم آوری که برای یادگیری فراتر برانگیخته گردد.

زمانی که اشیا ساده ای را در اختیار او قرار می دهی، بسیار بهتر قادر می شود روش های استدلال عقلی را بیاموزد تا هنگامی که به او روش ساده ی شمارش اعداد را می آموزی. بازی های مختلفی را می توان از مقوا، کارتن، نوار کاغذی، قوطی های غذای اطفال، کارت های بازی، بشقاب های کاغذی، نخ و قرقره به وجود آورد.

پژوهش های اخیر در مورد تفکر و فرایندهای یادگیری کودکان، همگی مبتنی بر تجارب ژان پیاژه هستند. این پژوهش ها و تکنیک های انگیزش طبیعی را به گونه ای برای رشد ذهنی کودک شما قبل از ورود به دبستان طرح ریزی کرده اند تا او از هر گونه فشار یا سخت گیری آزاد باشد.

این نظریه که ، «هوش میزان ثابتی دارد و در زمان لازم و با سرعت مطلوب خود شکوفا می شود تا به یک نقطه پیش بینی شده قبلی برسد.» امروزه به میزان قابل توجهی از اعتبار افتاده است. تجارب کودک نقش مهمی را در رشد ذهنی او بازی می کنند. متخصصان یادگیری عقیده دارند که در زمینه ی رشد ذهنی ما نمی توانیم همان گونه که انتظار داریم دندان های شیری کودک با فرا رسیدن زمان دندان های دائمی او بریزند، غیر فعالانه منتظر بمانیم. اگر کودکی آمادگی یادگیری را نداشته باشد، ما می توانیم او را در جهت آماده شدن کمک کنیم.

تجارب سالهای اولیه زندگی قوی و محو ناشندنی هستند. نظر دانشمندان در مورد یان سوال که چند درصد هوش بزرگسالان قبل از شش سالگی تشکلیل می شود متفاوت است، لیکن همه ی آنها مقدار هوش تشکیل شده در آن سالها را بالا می دانند. تا زمانی که کودک وارد مدرسه بشود شالوده ی تعلیم و تربیت او قبلا چه خوب و چه بد، ریخته شده است و شما بیش از هر معلمی در پرورش رشد ذهنی او موثر هستید.

از همان ابتدای امر کودک باید مفاهیمی مانند: کمیت ، مسافت، اندازه، عدد و فضا را از تجارب مستقیم خویش کسب و تقویت نماید.

به سبب این که تجارب اخذ شده از محیط، نقش مهمی در رشد ذهنی و پیشرفت کودک دارند، امروزه درباره ی آموزش غیر مستقیم یا «برنامه نامریی» در خانواده، گفت و گوهای بسیاری می شود. آموزش غیر مستقیم اکثرا به جانب خواندن گرایش دارد. در بسیاری از خانواده ها برای کودکان داستان هایی خوانده نام اشیا را یاد داده و تجارب زیادی را در اختیارشان قرار می دهند که در توانایی آن ها برای خواندن کمک بسیار زیادی می کند.

تعداد بسیار کمی از کودکان هستند که فرصت های مشابه و غنی را برای یادگیری مفاهیم عددی در خانه، دارا هستند. در بسیاری از موارد، تنها قدم موثر در راه آموزش عدد این است که کودک «بشمارد». شمارش اعداد توسط حافظه و به خاطر سپردن اسامی اعداد به ترتیب، برای کودک چندان معنی دار نیست.

ممکن است کودکان شمارش را یاد بگیرند ولی فهم عدد چیزی است که از راه تجربه ی شخصی خود آنها باید به وجود آید. عدد یک مفهوم منطقی است که از ترکیب دو تصویر پیش عدد یعنی طبقه بندی کردن و ترتیب دادن به وجود می آید. فهم حقیقی اعداد بیش از هر چیز، به رشد این دو فعالیت منطقی که در حقیقت اساس هر تفکر تحلیلی را تشکیل می دهند، بستگی دارد.

گام های معینی وجود دارند که والدین به منظور رشد و پرورش این مفاهیم، در ساله های بحرانی قبل از شش سالگی می توانند، بردارند.

در این موقع برای والدین فرصت های گران قیمتی پیش می آید تا کودک قبل از مدرسه خود را در ازدیاد تفکر تحلیل کمک کرده و به همان اندازه که در زمینه ی خواندن تجاربی در اختیار او قرار می دهند، یک زمینه ی غنی در موضوعات تحلیلی نیز مانند ریاضیات و علوم در اختیار او قرار دهند.

طبقه بندی کردن مستلزم این توانایی است که کودک شباهت ها و اختلافات اشیا را تشخیص داده و اشیا را به نسبت تشابه و تفاوتشان گروه بندی می نماید. یکی از نتایج طبیعی زحمات و کوشش های یک کودک، درک معنی و شناسایی دنیای اطراف خویش است. تا به آن وسیله شناخت درستی از اشیا دنیای اطراف خود به عمل آورد.

به عنوان یکی از مهارتهای هوش، طبقه بندی کردن، مرکز بعضی از یادگیری ها است. به همچنین، طبقه بندی کردن برای مشکل گشایی در زمینه های مختلف از قبیل ریاضیات و علوم اجتماعی و توانایی هایی مانند کشف شباهت ها و اختلافات، از ضروریات بوده و اساس تفکر خلاقه می باشد.

تجارب اولیه ی کودک در مورد طبقه بندی کردن، باید از طریق اشیاد واقعی انجام شود، کودکان در دنیای واقعیات زندگی می کنند. آنها بسیار پیش از آن که بتوانند با مشکلات کلامی مواجه گردند، در برخورد با اشیا مادی می توانند استدلال کرده و منطق به کار برند.

پیاژه به این اعتقاد معروف «برونر» که از طریق تقویت محیط کودک می توان امکانات بسیار وسیعی برای وی فراهم نمود، اشاره می کند.

اختلاف عقیده «پیاژه» و «برونر» در میزان امکاناتی است که از تغییر محیط، پدید می آید. «برونر» تحول ذهنی کودکان را به یک سری گام های پیاپی که هر کدام دارای قابلیت های معینی است، تشبیه می کند که رشد هر یک از ای قابلیت ها پیش نیاز رسیدن به گام بالاتر است. محیط های متفاوت در تسریع و کند کردن این گام ها، نقش موثری دارند. بنابراین، اختلاف نظر دو دانشمند در میزان تغییری است که از محیط حاصل می شود. «پیاژه» عقیده دارد که این تغییر به مقدار متوسط حاصل می شود، در حالی که «برونر» به عظمت این تغییر اعتقاد دارد.

«برونر» علاوه بر تاکید نقش محیط، می خواهد تغییراتی در این نقش به وجود آورد، جایی که پیاژه فقط ناظر به تحول در مراحل مختلف بوده و میخواهد شواهدی از ادراک کودک در این مراحل به دست آورد.

هدف کوشش های «برونر» این است که فهم کودکان را فزونی بخشیده و حرکت آنها را در طی این مراحل تسریع نماید.

با وجودی که «برونر» معتقد است تغییرات آشکار تفکر کودک، یکی در زمانی است که او صحبت کردن را می آموزد و تغییر دیگر در پنج تا هفت سالگی و سومین تغییر آشکار در آغاز دوره ی نوجوانی به وجود می آید، با این همه، می گوید مراحل متوالی رشد ذهنی کودک به طور روشن با سن او ارتباط ندارند. این نکات با سننی مورد نظر «پیاژه» برای انتقال از مرحله ای به مرحله ی دیگر، تقریبا مطابقت دارند.

تجارب روشن و دست اولی که انگیزش تفکر هستند در اختیار کودکان قرار گیرند. هدف بعضی از این بازی ها نشان دادن سطح رشد ذهنی کودک، کمک به فهم استدلال او و مقایسه ی نحوه ی تفکر کودک با نحوی ی تفکر بزرگسالان است.

بازی ها بر اساس سطح دشواری آنها به دو گروه تقسیم شده اند. بازی ها دقیقا به سنین معینی بستگی ندارند، چون گاهی اوقات کودکان هم سن در سطوح مختلف رشد ذهنی قرار دارند. از آنجایی که کودکان در سنین متفاوتی به مدرسه می روند، لذا اصطلاح کودکان پیش دبستانی نیز معنی ثابت و معینی ندارد. فاصله سنی برای ساده ترین بازی ها، به طور کلی از چهار سالگی شروع و تا سن شش سال ونیم که برای مشکل ترین بازی ها انتخاب شده است، ادامه دارد. به نظر من بهتر است بازی های گروه اول را شروع و در صورت سهولت، گروهبندی بازی ها را انجام دهید.

قبل از شروع بازی ها لازم است نکات زیر مورد توجه قرار گیرند:
بگذارید کودک برای خود فکر کند. وقت زیادی در اختیار او قرار دهید. هرگز پاسخ را به کودک نگویید، مگر در مورد استنثنایی که آن هم فقط باید به اشاره مختصری اکتفا شود. این اشاره ها باید نقش سنگ هایی را داشته باشند که در عرض جویباری گذارده می شوند تا عابر از روی آنها عبور کند. اگر شخص دیگری کودک را از روی این سنگ ها عبور دهد، در حقیقت کودک چیزی یاد نمی گیرد. هر راه حلی که او خودش پیدا کند، به کودک اعتماد به نفس داده و مشکل بعدی را برایش آسان تر می سازد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به فرایند تحول ذهنی کودکان



:: برچسب‌ها: فرایند یادگیری کودکان , کودکان , فرآیند آموزش کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

راهنمایی کامل برای تشویق یادگیری در کودکان خردسال:

کودکان یک مخرن ذخیره داخلی (درایو) برای اکتشاف دارند. فرزندانتان را به مشاهده ی جهان و شگفت زدگی و تعجب برای هرچیزی که درآن است تشویق کنید. ماریا مونتسوری معتقد بود که همه ی بچه ها مانند “دانشمندان کوچک” رفتار می‌کنند، به طوری که آنها مشتاق مشاهده و ساختن اکتشافات “چه چیزی می شود اگر” در مورد جهانشان هستند. نوزادان و کوکان نوپا محیط را تست می کنند تا مشاهده کنند چه اتفاقی می افتد زمانی که بطور مثال یک اسباب بازی را از بالای صندلی بلند خود رها می‌کنند یا در حمامشان با آب بازی می‌کنند.این درایو مربوط به اکتشاف همچنان با رشد آنها توسعه پیدا می کند و آنها در چیزهایی که برایش تلاش میکنند مخاطره پذیرتر می شوند، از ساختن گل و لای به هم ریخته در باغ تا ایجاد یک پرورشگاه کرم در اتاق نشیمن.

کودکان با تصورات حیرت آور و تمایلات شدید برای کشف جهان متولد می شوند. تشویق این مورد در کودکتان – به او درکشف زیبایی ها و شگفتی های تمام چیزهای اطرافش کمک می کند.

دیدگاه کودک نسبت به جهان

به یاد داشته باشید که جهان کودکان شما بسته تر و کوچک تر از زمین است. دیدن جهان از نقطه نظر او می تواند به شما کمک کند تا حس شگفتی یک کودک خردسال را کشف کنید. سرعت آهسته ی حرکت جهان او را به خاطر داشته باشید.راهنمایی کردن کودکتان را ادامه دهید و آماده ی توقف و بررسی هر آنچه که توجه او را جلب می کند باشید- برای مثال یک پینه دوز یا یک گل: زمانی که او اتلاف وقت می کند ناشکیبا نباشید- با سرعت او سازگار شوید.

بهترین روش برای یادگیری کودکان کارکردن با اشیا است نه حرف زدن در مورد آن ها. این امر مخصوصا وقتی که آن ها جوان (خردسال) هستند مناسب است اما این امر همچنین برای کودکان بزرگ تر و حتی بزرگسالان هم کاربردی است. وقتی بچه ها جوان (خردسال) هستند نه تنها چیزهایی را یاد می گیرند بلکه یاد می گیرند که چگونه یاد بگیرند.هیچ کتابی با استفاده از کلمات و تصاویر برای توصیف جهانی که پیرامون یک جوی کوچک یا زیر یک کنده ی پوسیده وجود دارد، نمی تواند جایگزین ارزش وقت گذاشتن برای مطالعه ی دقیق چیزهای واقعی شود. کتاب ها و دیگر مواد به کودکان کمک می کنند تا قدرت درک و تجربه را با هم در ذهنشان ایجاد کنند، اما اساس باید بر مبنای مشاهده ی مستقیم و تجربه ی دستکاری کردن گذاشته شود.

جهان بیرون از خانه

کودکان دوست دارند آزاد باشند، در اطراف بچرخند، از درخت بالا روند،انواع توت ها را بچینند، و مخروط های کاج ها را جمع آوری کنند.آنها از کمک به مراقبت از باغ خانواده و تغذیه حیوانات کوچک مثل اردک، خرگوش و مرغ لذت می برند.آن ها خاطرات مادام العمر خود را از روزهایی که صرف پیاده روی با پدر و مادر خود در جنگل، بازی در یک نهر و راه رفتن در امتداد ساحل به دنبال یافتن صدف حلزون می کنند، تشکیل می دهند.شما احتمالا زندگی آزاد فرزندتان را با بیرون بردن او برای گشت و گذار و کمی پرسه زدن با او یا گرفتن او درپشت کولتان آغاز می کنید.

زمانی را برای معرفی او به جهان خودتان اختصاص دهید. حتی نوزادان بسیار کوچک هم جذب مناظر و صداهای بیرونی می شوند-عبور ابرها بالای سر، چشم انداز و بوی گل در باغ، باد و صدای خش خش برگ درختان. همه ی اینها تاثیر قوی و ماندگاری بر جای می گذارند. اینکه آیا تابستان، پاییز، بهار یا تابستان است، هرفصلی زیبایی های مخصوص به خودش را دارد، به چیزهای کوچک اشاره می کنند: یک گل کوچک بیرون آمده از دل برف، یک صدف حلزون زیبا، یک برگ زیبا و کامل. همان گونه که بچه شما بزرگ تر می شود،همانطور که شما درحال راه رفتن هستید شروع کنید به اشاره کردن به چیزهای اشنا در اطراف خود: “نگاه کن اینجا خانه ی مادربزرگ است! گل هایی که او بیرون از خانه اش پرورش می‌دهد چقدر دوست داشتنی هستند!” یا “خدای من، تو می توانی لانه هایی که پرنده ها در درخت ساخته اند را ببینی؟ آنها بعضی روزها تخم می گذارند، و سپس پرندگان کوچکی آن بالا خواهند داشت” .در زمستان وقتی شما ردپای حیوانات را در برف تازه می بینید می پرسید”چه کسی در اینجا راه رفته است؟”


ناظران سیاره

ایده ی دیگر مونتسوری این است که کودکان ناظران زمین هستند و باید یاد بگیرند از مکانهای دور دستی مانندجنگل های انبوه، پوشش های یخ، همچنین طبیعت درون شهر و حومه محافظت کنند و آنها را برای آینده حفظ کنند. به فرزندانتان آموزش دهید که به زندگی احترام بگذارند. درکل، ما همه بخشی از شبکه زندگی و وابسته به تعادل ظریف درون این جهان طبیعت، برای وجود خودمان هستیم. به عنوان مثال، بچه ها اغلب یاد می گیرند که به زمین به عنوان”خاک کثیف” فکر کنند، اصطلاحی که در بسیاری از مردم چیزی تند و زنننده را تداعی می کند.

به بچه ها آموزش دهید که به خاک غنی و به تمام حیاتی که آن (خاک) به سیاره ما می بخشد احترام بگذارند، به ضرورت مواظبت ازتمام موجودات زنده تاکید کنید. به فرزندتان آموزش دهید که برگ و گل ها را بی هدف نچیند و سپس آنها را به اطراف پرتاب نکند،و فقط آنها را برای یک هدف خوب جمع آوری کند. این خوب است که گاهی اوقات گلهای وحشی را جمع آوری کنید، سپس آنها را خشک یا پرس کنید یا آنها را در گلدان آب قرار دهید تا برای مدت زمانی که امکانش هست حفظ شوند.اما هرگز در چیدن هر گل وگیاهی زیاده روی نکنید. به فرزندتان آموزش دهید که به آرامی بر روی زمین راه رود و تنها به این فکر کند که به چه چیزی نیاز دارد. به فرزند خود یاد دهید که از جنگل ها و مراتع لذت ببرد و چیزی را آنجا رها نکند (زباله نریزد).

به او آموزش دهید که هرگز به بستر نرو اگر دیدی که زباله ای بر روی زمین افتاده است، آن را بردار و نگه دار تا زمانی که بتوانی دورش بیاندازی. این امر به ویژه در مورد بطری ها، شیشه های شکسته، قوطی ها و کیسه های پلاستیکی که نه تنها ناخوشایند هستند بلکه همچنین می توانند به حیوانات هم آسیب برسانند صدق می کند. قوطی ها و شیشه های شکسته را با احتیاط جمع آوری کنید، شما ممکن است که یک کیسه ی پارچه ای قدیمی را بر روی شانه تان حمل کنید، همان طور که فرزندتان بزرگ تر می شود به او یک کیسه بدهید تا او هم زباله ها را جمع آوری کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودکان؛ دانشمندان کوچک



:: برچسب‌ها: مشاوره کودک , کودکان , کنجکاوی کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

برای کودکان ۳ تا ۸ سال

زمانی که کودکتان را به سوی رختخوابش می برید معمولا برای یک استراحت جانانه آماده می شوید! اما قبل از نثار آخرین بوسه، چیز دیگری لازم است انجام دهید: برایش یک داستان بخوانید. موسسه اقتصاد کاربردی و پژوهش اجتماعیملبورن، و بیمارستان کودکان سینسیناتی هردو می گویند که مهارتهای ادبی و ریاضی کودکانی که ۳ الی ۵ بار در هفته کتاب می خوانند افزایش می یابد. خواندن داستان به وقت خواب تا حدی شبیه پول گذاشتن در بانک و مشاهده ی زیاد شدن آن است. اینجا ۵ دلیل آورده شده که شما بایستی قبل از خاموشی چراغها، برای کوچولویتان داستان بخوانید.

بخوانید: داستان های کودکانه سایت کودک و نوجوان

رابطه محکمتری بسازید
خواندن یک فصل قبل از خواب، وقت رو در رو شدن دونفره یشماست. هیچ ایمیل، کار روزمره، یا تلویزیونی نیست که حواس تان را پرت کند: فقط شما دو تابرای به چنگ آوردن کمی تخیل باهمید.بچه ها هرچه بزرگتر می شوند، سخت تر می توان فضای صمیمانه ی فارغ از مزاحمت پیدا کرد، پس کتاب خواندن شبانه راه شگفت انگیزی برای مستحکم کردن پیوندتان است و به هردویتان چیزی می دهد که با دانستنش درباره همدیگر هیجان زده شوید.

دایره لغات را افزایش دهید
اینکه فرزندتان را در معرض زبان بگذارید ثابت کرده است که دایره لغات شان را توسعه می دهد.کودکتان با لغات جدید و شیوه های مختلفی آشنا خواهد شد که وقتی بداند از آن استفاده خواهد کرد. دایره لغات گسترده، اعتماد به نفس را بالا می برد. درتماس بودن با زبان، تاثیر اجتماعی مثبتی روی کودکان دارد و فرزند شما وقت صحبت کردن در خانه و کلاس، احساس خوب بودن و اعتماد بخود خواهد کرد و این امر حس ناکامی را از بین می برد. برای این کار می توانید در مورد بهترین کتاب های کودک جهان اطلاع کسب کنید.

اخلاقیات را بشناسانید
کتابهای کودکان طرفدار اخلاق خوبند!

خرگوشها با فیلهای صورتی درگیر می شوند، یک جوجه اردک پررو ارزش صداقت را یاد میگیرد، و اتفاقات همینطور جلو می رود. هر شب شما با همدیگر داستانی می خوانید وارزشهای درست و غلط رابه کودکتان یاد می دهید.درباره اهمیت مهربانی و اینکه چرا باید به فکر بقیه هم بود آموزش می دهید. بهترین بخش قضیه این است که این درسها به صورتیکاربردی که کودکتان بتواند بفهمد برایش اثبات می شوند، نه به شکل سخنرانی های سختگیرانه از جانب یک بزرگسال.

تخیلشان را بارور کنید
رها کردن آنان در دنیاهای جدید و خیالی بواسطه ی ورقهای کتاب مورد علاقه شان به آنان کمک خواهد کرد تا یاد بگیرد تخیلش را بکار اندازد.بنگرید که چطور صفحات یک کتاب به دنیای خارج، به حیاط پشتی یا یک تصویر دقیق نقاشی شده وارد می شود.کودکتان یاد می گیرد که تمرکز کند و به توصیفات شما در حین مطالعه،دقیق گوش کند تا در ذهنش خیال بافی کند. هر زمان که یک کارت تولد دست ساز از فردی که شما تقدیرش می کنید دریافت می کنید، این، مهارتی اساسی برای خلاق بودن است!

بیشتر بخوانید: لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان

سرگرم کننده است!
شاید فراموش کرده باشید که حرف ان کودک کوچک در مورد لباس جدید پادشاه یا کاری که شنل قرمزی کرد چه هیجانی برای شما داشت، اما با مطالعه هر شب داستانها، شما با آن کلاسیک های شگفت انگیز آشنا شده و مثل یک بچه از آن لذت خواهید برد. زندگی شما بعنوان یک بزرگسال با افکار “بالغ” مهمی پر شده است ولیبرای شما و کودکتان جالب است که هرشب با او دل به دریا بزنید. اوقات سرگرمی همواره برای کودکتان مهم است ولی برای شما هم به همان اندازه اهمیت دارد، چه راهی بهتر از این؟ انگار که در حال خوشگذرانی با یک تعداد دوستان اهل داستان دوران کودکی تان هستید!

یکی از مهمترین کارهای والدین، تأمین فرزندانشان با ابزارهایی است که آنان را سوق می دهد تا آدمهایی فوق العاده شوند. خواندن، ابزارهای یادگیری آموزشی و اجتماعی وعاطفی باارزشی ارائه می دهد که تحقیقات نشان می دهد که برای رشد کودکتان، و برای شما پایه محکمی فراهم خواهد کرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ دلیلی که باید هر شب برای کودکتان کتاب بخوانید



:: برچسب‌ها: افزایش مطالعه در کودکان , کتاب خواندن کودکان , روانشناسی کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 127
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

والدین یادگیری را بالا میبرند و می توانند به موفقیت کودک در مدرسه کمک کنند.

زبان اول کودک خود را تمرین کنید

اگرچه یادگیری زبان انگلیسی مهم است به همان اندازه مهم است که کودک شما به صحبت کردن زبان اول خود ادامه دهد. این به او کمک خواهد کرد که انگلیسی را سریعتر یاد بگیرد. مهارتهای خوب در صحبت زبان در خانه اعتماد به نفس را خواهد ساخت. اینجا تعدادی کار هست که شما میتوانید با کودک به زبانی که در خانه صحبت میکنید انجام بدهید:

با یکدیگر صحبت کنید و تجارب خانواده را به اشتراک بگذارید
نامه هایی به اعضای خانواده بنویسید
تکالیف مدرسه را باهم مرور کنید
موضوعات متفاوت را بخوانید
در مورد کتابها، فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و اتفاقات بحث و گفتگو کنید
در یک کتابخانه عمومی ثبت نام کنید
اغلب به کتابخانه عمومی سر بزنید و کتابهایی را به زبان اول کودکتان یا انگلیسی امانت بگیرید
علایق و سرگرمی های کودکتان را تشویق کنید
برای آموزش کودک خود بیشتر بخوانید:

آموزش کودک و نوجوان

اگر کودک شما در دوره ابتدائی است، اینجا روشهایی وجود دارد که شما می توانید به آنها برای موفقیت در مدرسه کمک کنید.

اشعار کودکانه و ترانه هایی را بهمراه حرکات دست در زبان انگلیسی و زبان اول خود بگویید.
با کودکتان برای او هر روز در زبان انگلیسی و یا زبان اول خود بخوانید ( حداقل ده دقیقه در روز)
به کودکتان نشان دهید شما چگونه نوشتن را استفاده می‌کنید.
فرصتهایی را برای نمایش نام کودکتان پیدا کنید
به جای صدای حروف از نام حروف استفاده کنید
حروف مغناطیسی را برای خانواده جهت نوشتن و خواندن پیامها تامین کنید
یک محیط کار تعریف شده واضح را فراهم کنید و مصالح ضروری را تامین کنید جهت تمرین زودهنگام خواندن و نوشتن.
اتفاقات و افراد داخل کتاب را با ایده ها و تجارب خود مقایسه کنید.
از یک تخته پیام رسانی برای ارتباط با اعضای مختلف خانواده استفاده کنید و حرف ها و پیام های خود را روی ان به صورت روزانه بنویسید.
به اعضای خانواده نامه، کارت تبریک و پیام بنویسید و انها را تشویق به جواب دادن کنید.
جدول متقاطع کلمات ساده و پازل جستجوی کلمه را امتحان کنید.
بیشتر بخوانید:

رشد زبان کودک: ۱۰ تا ۱۲ ماهگی

اینجا روشهایی وجود دارد که شما می‌توانید به رشد سواد نوجوان خود و مهارتهای حساب هنگامی‌که به دبیرستان انتقال میابند کمک کنید.

مقالات روزنامه را بخوانید، تلویزیون نگاه کنید و پوشش خبری رادیو را گوش کنید و درباره مجلات و ژورنالها بحث و گفتگو کنید.
لیست های خرید را با یکدیگر آماده کنید و قیمت ها، اندازه ها و برند ها را مقایسه کنید. این روش خوبی برای استفاده از آگهی های آخر هفته برای پیدا کردن بهترین تخفیف میباشد.
به آگهی ها باهم نگاه کنید و برآورد کنید که شما چه مقدار پول میتوانید پس انداز کنید اگر برندهای مختلف را بخرید.برای مثال، قیمت های لباس را در فروشگاه های مختلف یا تجهیزات ورزشی را در فروشگاه های وسایل ورزسی مقایسه کنید. همچنین این یک روش خوب برای آموزش نوجوانتان درباره پیدا کردن قیمت های خوب میباشد.
کوپن ها را جمع کنید و ببینید شما چقدر میتوانید پس انداز کنید


بازیهای منطقی ریاضی بازی کنید یا با یک ماشین حساب یا کامپیوتر کار کنید.
نمودار اطلاعات متفاوتی را رسم کنید، شاید برای مصرف گاز خانواده، صرف وقت تماشای تلویزیون، صرف زمان در اینترنت یا برای گوش دادن به سی دی و دیگر موسیقی ها، و با نوجوان خود درباره نمودار بحث و گفتگو کنید.
با نوجوان خود درباره محیط زیست گفتگو کنید. از او بخواهید به استفاده برق نظارت کند و به باغبانی و برنامه های بازیافتی کمک کند.
بازیهای زبانی و املایی بازی کنید. مانند خط خطی کردن، لولو بازی (Boggle) یا بازی اسم و شهرت و املای صحیح و معانی درست کلمات را جستجو کنید.
نوجوان خود را برای خواندن بصورت مستقل تشویق کنید. او می‌تواند مجلات، روزنامه ها، کتابهای کمیک یا هرچیزی را به انتخاب خودش بخواند.
یک حس مسئولیت را با کودک خود بواسطه اختصاص کارهای منظم رشد دهید. برای مثال، آماده کردن میز، خالی کردن ماشین ظرف شویی، تمیز کردن اتاق، لباس شویی، گرد گیری و مقدمات پخت و پز.
با نوجوان تان یک برنامه برای کارهای روزانه خانه، تکالیف و بازبینی ایجاد کنید. جای خوبی برای خواندن پیدا کنید:

بدون حواس پرتی ( تلویزیون، تلفن، استودیو، بازیهای ویدئویی). یک علامت «مزاحم نشوید» قرار دهید اگر ضروری است.
یک صندلی مناسب و میز با یک سطح صاف که عاری از درهم ریختگی است.
نورپردازی خوب

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به یادگیری زبان کودک (۳ تا ۷ ساله)



:: برچسب‌ها: آموزش زبان کودک , آموزش کودک , یادگیری زبان ,
:: بازدید از این مطلب : 131
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

رعایت نکردن بعضی از نکته ها در زندگی باعث مشکلات در میشود که باعث دعوا و از

بین رفتن صمیمیت می شود. صحبت کردن و آرام و منطقی به جای دعوا و فریاد زدن کمک به حفظ

آرامش شما می کند. تلاش کردن برای عوض کردن رفتار همسرتان اثری نخواهد داشت و جز کدورت فایده

دیگری نخواهد داشت. به جای اینکه به تغییر رفتار او بپردازید میتوانید برخورد دوستانه ای برای جلوگیری

از دعوا و فریاد زدن به کار گرفت تا فرد در مدت طولانی آن را کنار بگذارد.

دیگر مواردی که در زندگی مشترک باید آن را رعایت کرد عدم غرور بیجا ، دوری کردن از خود سر بودن در

برابر عقیده های همسر ، یک رنگ بودن با یکدیگر و پرهیز از دعوا های بیهوده است.

بعضی از زوج ها در ذهن خود داوری کردن های منفی در ارتباط با همسرشان دارند که حتی انتظار ندارند

مشکل ارتباط همدیگر حل شود. یکی دیگر از صدمه های یک زندگی مشترک باورهای غیر منطقی از

یکدیگر است بنابراین فردی که تصور میکند توانایی تغییر همسر خود را ندارد تمام مشکلات ارتباطی خود

را تقصیر همسر خود می اندازد و این امر باعث میشود احساس کنند نمی توانند روابط میان خود و

همسرشان را بهبود ببخشند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-راه کارهایی برای رفع مشکل زندگی مشترک



:: برچسب‌ها: فیلم زندگی مشترک , روانشناسی زندگی مشترک , زندگی مشترک موفق ,
:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

مشکل کم حرفی: یکی از مهمترین دلایل اینکه یک عضو خانواده یا یک زن و یک شوهر با یکدیگر صحبت نکنند.

انتخاب غلط بدون فهم یکدیگر است. این افراد هیچ تحقیقی انجام نداده اند تا بفهمند .

که زمینه مشترک برای گفتگو و منافع مشترک وجود دارد یا خیر؟
آیا باید کلماتی برای هر دو طرف جالب باشد؟
هنگامی که مردم بدون این بررسی ها ازدواج می کنند.

بعد از مدتی ممکن است آنها دو جهان کاملا متفاوت داشته باشند.

مشکل کم حرفی
هر حرف یکی از آنها برای دیگری جذاب نیست یا حتی می تواند آزار دهنده و بی ربط باشد.
پس طبیعتا، بعد از اندک زمانی همان اتش عشق مکالمات اولیه بین زن و شوهر نیز کم می شود.
و مشکل لکنت زبان پیش می آید به همین دلیل توصیه می کنیم ماه ها و هفته ها برای بحث .
و گفتگو قبل و بعد از قرارداد ازدواج داشته باشید.
به طوری که آنها می دانند که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.

وقتی به کسی که با شما صحبت نکرده است ازدواج کنید.

من فکر می کنم که این یک ناراحتی طول عمر است زیرا زوج ها احساس می کنند.

که طرف دیگر علاقه ای به شنیدن کلمات آنها ندارد.

مطالب و مقالات سایت ” مرکز مشاوره ” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناس تهیه و پشتیبانی شده است.

کم حرفی همسر
گاهی اوقات مکالمه در یک خانواده کوچک است.

زیرا اعضای آن درونگرا و نه چندان بحث گرا هستند.

این افراد در زندگی اجتماعی و روابط نزدیکی با همتایان شگفت انگیز نیستند.

و مخالفان خود را انتخاب کرده اند زیرا آنها مانند خودشان هستند.

بنابراین آنها مجبور نیستند با او صحبت کنند مانند مشکل کم حرفی زنان.

صحبت کردن با این افراد محدود به بیان مفاهیم ضروری برای زندگی است.
در واقع، این زوج ها معمولا با زندگی و انتخابشان شاد می باشند.
اگر اعضای خانواده یا زن و شوهرهایی که مایل به گفتگو هستند، واقعا وجود ندارد.


اما با هم بودنشان خوشبختی برای ان ها باشد، مشکلی نیست.
وقتی یکی از طرفین مشتاق صحبت کردن است.
و دیگری بسیار صحبت نکنند، داستان ناگوار شروع می شود.
بیشتر بخوانید و بدانید :

حرف را باید زد، ‌درد را باید گفت

مهارت حرف زدن در جمع

بیان احساسات همسرانه
از آنجا که چنین فضایی برای یک همسر که به راحتی احساساتش را بیان می کند آزار دهنده است.

و دائما احساس نا امیدی و بدی می کند چون مشکل سکوت همسران وجود دارد.

و طرفش آرزوی کمی برای شنیدن صحبت هایش دارد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشکل کم حرفی



:: برچسب‌ها: کم حرفی کودکان , کودکان , مشکل کم حرفی ,
:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودکان برونگرا، خصوصیات کودک درون گرا چیست ؟
کودکان برونگرا معمولا افرادی اجتماعی هستند و جمع و شلوغی را دوست دارند و بیشتر دلشان می خواهد در انجام کارهای تیمی شرکت کنند ولی در مقابل آن ها کودکان درونگرا وجود دارد که دلشان می خواهد اوقات فراغت خود را به تنهایی بگذراند.

به طوری که کودکان درونگرا حوصله جمع های شلوغ را ندارند و اگر در آن جمع ها باشند احساس کلافگی می کنند و کودکان برونگرا تنهایی برای آن ها کلافه کننده و بسیار خسته کننده می باشد.

کودکان برونگرا اگر به آن ها حق انتخاب بدهید هیچ وقت تنهایی را انتخاب نمی کنند و همیشه دلشان می خواهد با افرادی در ارتباط باشند.

باید به کودک برونگرا مهارت های اجتماعی را به خوبی آموزش داد وگرنه با مشکلاتی رو به رو خواهند شد و آسیب های روحی را تجربه می کنند.

به عنوان نمونه کودک برونگر به آسانی با همه افراد و غریبه ها دوست می شود و می تواند این حس رفاقت بدون آشنایی خطرناک باشد.

والدین باید شخصیت کودک خود را بشناسند و با کمک گرفتن از مشاور اطلاعات خود را در زمینه برونگرایی و درونگرایی و آنچه برای تربیت این کودکان لازم است افزایش دهند.

کودکان برونگرا
به اعتقاد روانشناسان، ویژگی های برونگرایی و درونگرایی یک ویژگی فطری می باشد که کودک با آن به دنیا می آید و نمی توان در آن تغییراتی ایجاد کرد.

کودکان برونگرا
کودکان برونگرا
ولی تربیت و میزان روابط اجتماعی والدین می تواند تاثیر گذار باشد و به مقدار بسیار کمی بر روی شخصیت کودک تاثیر بگذارد.

کودکانی که برونگرا هستند تحریک مغزی بسیار بالایی دارند و دلشان می خواهد فعالیت های هیجان انگیزی را انجام دهند تا بتوانند لذت را به خوبی حس کنند.

کودکان برونگرا بیشتر دوست دارند با افراد در ارتباط باشند و علاقه بسیاری به برقرار کردن روابط اجتماعی دارند و به بازی و فعالیت های گروهی علاقه بسیاری دارند و تنها ماندن و سکوت را نمی توانند تحمل کنند و احساس کلافگی به آن ها دست می دهد.

ولی کودکان درونگرا کاملا برعکس هستند، تحریک مغزی آن ها پایین است و در شلوغی برآشفته می شوند و ترجیح می دهند تنها و در سکوت باشند.

والدین کودکان درونگرا به دلیل اینکه کودکشان روابط اجتماعی کمتری دارد یا علاقه به جمع ندارند نگران هستند و در زمینه آموزش مهارت های اجتماعی احساس نگرانی می کنند.

اما افراد برونگرا نیز اگر به درستی تربیت نشوند مشکلات بسیاری در روابط اجتماعی برای آن ها به وجود خواهد آمد.

خلق کودک از همان سال های اولیه کودکی مشخص می شود و والدین باید با این ویژگی ها به خوبی آشنا شوند تا بتوانند شیوه تربیتی صحیح را انتخاب کنند چون هر کدام از گروه ها تفاوت های ذاتی خاصی دارد.

یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد درون گرایی و برون گرایی باید در نظر گرفته شود این است که این دو به عنوان طیفی از حالات خلقی هستند و کودکان برونگرا بعضی اوقات نیاز به سکوت و تنهایی دارند.

همچنین میزان بروز برونگرایی در افراد متفاوت است مثلا کودکی که در خانواده شلوغ و پر جمعیت زندگی می کند با کودکی که در یک خانواده درون گرا زندگی می کند رفتارهای متفاوتی خواهد داشت.

در مورد خلقیات کودک این نکات را در نظر بگیرید و بر اساس این نکات با آن ها رفتارهای صحیح داشته باشید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-کودکان برونگرا، خصوصیات کودک درون گرا چیست ؟



:: برچسب‌ها: کودک درون گرا , کودکان برونگرا , خصوصیات برون گرایی ,
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

آزمایشات بعد از تولد نوزاد، اقدامات پزشکی و بهداشتی لازم برای نوزاد
اولین و مهم ترین دغدغه پدر و مادر سلانتی فرزند آن ها می باشد برای آن ها بسیار اهمیت دارد تا بعد از تولد فرزند سالمی داشته باشند و آزمایش های کودک را دقیق انجام دهند.

بعضی از بیماری ها هستند که از همان بدو تولد در نوزاد مشخص نمی شوند و ممکن است سال اول تولد نیز قابل تشخیص نباشند.

به همین دلیل بعد از تولد آزمایش هایی برای کودک مشخص می کنند که والدین باید دقیق آن ها را انجام دهند تا از سلامت کودک خود به خوبی مطمئن شوند، و بیش تر از آزمایش ها از تولد تا پنج روزگی انجام می شود.

آزمایش ها بعد از انجام می تواند نشان دهد که نوزاد از سلامت کامل برخوردار است یا با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند.

در این هنگام اگر نوزاد مشکلی داشته باشند والدین با تشخیص به موقع آن می توانند از عوارض آن تا حد ممکن جلوگیری کنند.

آزمایشات بعد از تولد نوزاد
آزمایشات بعد از تولد نوزاد
به دلیل اهمیت سلامت نوزاد و جلوگیری از بیماری ها و مشکلات در این مقاله اقدامات پزشکی و بهداشتی لازم برا نوزاد بیان شده است که به بررسی آن ها می پردازیم.

آزمایشات بعد از تولد نوزاد
تست آپگار از آزمایشات بعد از تولد نوزاد
اولین تستی که از نوزاد هنگام تولد گرفته می شود تست آپگار می باشد، تست آپگار در دو مرحله انجام می شود ابتدا در بدو تولد نوزاد و بار دیگر در ۵ دقیقه بعد از تولد انجام می شود.

با گرفتن این تست وضعیت نوزاد بررسی می شود که آیا وضعیت پایدار مانده است یا تغییر کرده است.

درتست آپگار برای اینکه سلامت نوزاد را بررسی کنند پنج ویژگی اصلی را مورد بررسی قرار می دهند.

بررسی ضربان قلب
وضعیت تنفس
پاسخگویی اعصاب به تحریک
قوام عضلات
رنگ پوست
نوزاد با بررسی هر یک از این مقیاس ها از ۰ تا ۲ نمره می گیرد و اگر نمره به دست آمده او از ۷ بالاتر باشد یعنی کودک سالم است ولی اگر از ۷ پایین تر باشد باید سلامت کودک بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

سنجش قد و وزن نوزاد
پس از انجام تست آپگار، قد و وزن، اندازه دور سر و دور قفسه سینه نوزاد مورد بررسی قرار می گیرد.

نوزاد باید به طور منظم چکاپ شود تا این اندازه ها مورد بررسی قرار بگیرد و روند رشد کودک مشخص شود.

این اندازه توسط پزشک کودک گرفته می شود و ثبت شده و به شما تحویل داده می شود تا در جریان روند رشد کودک خود باشید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-آزمایشات بعد از تولد نوزاد، اقدامات پزشکی و بهداشتی لازم برای نوزاد



:: برچسب‌ها: سلامت نوزاد , واکسن های نوزاد , تولد نوزاد ,
:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خواب های می توانند فریبنده، مهیج، ترسناک یا عجیب و غریب باشند.

در حالی که هیچ نوع توافق عمومی در مورد دلیل خواب دیدن وجود ندارد، ولی محققان یک مقدار شناخت نسبت به مواردی که در حین خواب دیدن اتفاق می افتد، به دست آورده اند. در اینجا ۱۰ مورد مهمی در رابطه با خواب بیان شده است.

۱٫ هر شخصی خواب می بیند
افراد بالغ و همچنین کودکان در طول هر شب، تقریبا دو ساعت خواب می بینند – حتی افرادی که ادعا می کنند خواب نمی بینند هم خواب می بینند.

در واقع محققان به این نتیجه رسیده اند که افراد در طول هر شب خواب هایی مختلفی می بینند، که هر کدام از آنها ۵ تا ۲۰ دقیقه به طول می کشند.

در طول یک دوره زندگی معمولی، افراد به طور متوسط شش سال را صرف خواب دیدن می کنند.

۲٫ شما بیشتر خواب های خودتان را فراموش می کنید
تقریبا ۹۵ درصد از خواب های شما بلافاصله بعد از بیدار شدن فراموش می شوند.

بر اساس یکی از نظریات بیان شده در مورد اینکه چرا یادآوری خواب ها مشکل می باشد، بیان شده است .

تغییرات صورت گرفته در مغز که در طول خواب دیدن اتفاق می افتند، از پردازش و انباشت اطلاعات که برای ایجاد خاطره مورد نیاز می باشد، حمایت نمی کند.

اسکن مغز افراد در حال خواب نشان داده است لایه های پیشانی – بخشی که نقش مهمی را در ایجاد خاطره دارد – که محل صورت گرفتن خواب می باشد، در طول حرکت سریع چشم (REM) در خواب غیر فعال می باشد.

۳٫ تمام خواب ها رنگی نمی باشند
در حالیکه اکثر افراد گزارش می کنند که خواب های رنگی می بینند، ولی درصد محدودی از افراد وجود دارند که ادعا می کنند خواب های سیاه و سفید می بینند.

در مطالعه ای که خواب بیننده ها نسبت به اهداف مطالعه مطلع بودند و از آنها خواسته شده بود که یکی از چارتها را انتخاب کنند که با خواب های آنها مطابقت دارد، رنگ های عسلی بیشتر از سایر رنگ ها انتخاب شد.

۴٫ مردها و زن ها به صورت متفاوتی خواب می بینند
تحقیقات صورت گرفته نشان داده است مضامین خواب های مردها و زنها با یکدیگر متفاوت می باشند. در برخی از مطالعات صورت گرفته ، خواب دیدن در مورد اسلحه ها در مردان بیشتر از زنان بود، در حالیکه زنان بیشتر از مردان خواب لباس می بینند.

در یک مطالعه دیگری نشان داده شده است که خواب های مردها دارای مضامین تهاجمی و تجاوزی و فعالیت فیزیکی بیشتری می باشد، در حالی که خواب های زنان بیشتر شامل طرد شدن و محرومیت می باشد و مقدار گفتگو بیشتر از مقدار فعالیت فیزیکی می باشد.

زنان تمایل دارند که یک مقدار خواب طولانی تری را ببینند که باعث می شود شخصیت های بیشتری در خواب آنها وجود داشته باشد.

در زمینه شخصیت های موجود در خواب ها، معمولا تعداد مردان در خواب های مردها، دو برابر تعداد زنان می باشد؛ این در حالی است که تعداد افراد موجود از هر دو جنسیت در خواب های زنان یکسان می باشد.

۵٫ احتمالا حیوانات هم خواب می بینند
اکثر افراد بر این عقیده هستند زمانیکه سگ در هنگام خواب دم خودش را تکان می هد یا پاهای خودش را حرکت می دهد، در حال خواب دیدن می باشد.

در حالی که نمی توان به صورت قطعی در مورد صحت این ادعا اظهار نظر کرد، ولی محققان بر این باورند که احتمال خواب دیدن حیوانات وجود دارد. حیوانات دقیقا همانند انسان ها وارد مراحل خواب می شوند که شامل چرخه های REM و غیر REM خوابی می باشد.

۶٫ امکان کنترل خواب هایتان وجود دارد
یک خواب روشن عبارت از خوابی می باشد که شما در حین آن مطلع هستید همچنان در حال خواب هستید.

خواب دیدن روشن یک وضعیت ترکیبی از هر دو مورد هوشیاری و خواب REM می باشد، و در طول آن شما می توانید مضمون خواب را هدایت یا کنترل کنید.

تقریبا نیمی از مردم می توانند حداقل یک خواب روشن را به یاد داشته باشند، و همچنین برخی از افراد می توانند خواب های روشن متعددی را به یاد بیاورند.

۷٫ عواطف منفی رایجتر می باشند
محققی به اسم کالوین اس. هال در طول یک دوره چهل ساله، بیش از ۵۰۰۰۰ گزارش خواب را از دانشجویان دانشگاهی جمع آوری کرد.

این گزارشات در طول دهه ۱۹۹۰ و از طریق یکی از دانشجویان هال به اسم ویلیام دومهوف در دسترس عموم قرار گرفت.

گزارشات مربوط به خواب مشخص کرد که بیشتر عواطف در طول خواب ها تجربه می شوند، هر چند که در حالت عمومی عواطف تجربه شده مربوط به اضطراب و عواطف منفی درطول خواب بیشتر از عواطف مثبت می باشند.

۸٫ خواب دیدن در افراد نابینا هم اتفاق می افتد
محققان روانشناسی و علوم شناختی در یکی از مطالعات صورت گرفته بر روی افرادی که از زمان تولد نابینا بودند، به این نتیجه رسیدند که به نظر می رسد این افراد در طول خواب هایشان تجسمات بصری را تجربه می کنند و خواب دیدن را تجربه می کنند.

همچنین آنها دارای حرکات چشم می باشند که با حالت یادآوری خواب تصویری مطابقت دارد.

هر چند که حرکات چشم شرکت کنندگان نابینا در طول REM کمتر از مشارکت کنندگان بینای حاظر در مطالعه می باشد، ولی این شرکت کنندگان احساسات خواب مشابهی را گزارش کردند که شامل مضامین بصری می باشد.


حقایق خواب دیدن
۱٫ شما در طول خواب هایتان بی حس هستید
یکی از ویژگی های خواب REM عبارت از بی حسی عضلات ارادی می باشد. این پدیده به عنوان فقدان تونوس (کشیدگی طبیعی عضلانی) REM نامیده می شود و باعث می شود که شما نتوانید در طوب خواب واکنش نشان دهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰ حقیقت جالب در مورد خواب دیدن



:: برچسب‌ها: خواب دیدن , بیدار شدن , خواب ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اگر روزی آگاهانه جملات خود را انتخاب کنید تعجب خواهید کرد چقدر در روز از جملات دستوری استفاده میکنید. با دستور دادن کودکان به مرور از همکاری به لجبازی تغییر خواهند کرد.

جایگزین هایی به جای دستور دادن
١. کار خوب را با لذت گره بزنید تا نهادینه شود.

تشویق کردن و جایزه دادن و جدول ستاره ها تا هفت سالگی بهترین روش برای اموختن کار خوب است. زمانی که انسان کادو و جایزه میگیرد هورمون دوپامین که هورمون شادی است ترشح میشود و به مرور کودک شرطی میشود و کار خوب در او نهادینه میشود.

٢. به او حق انتخاب دهید.

“الان حمام میری یا قبل از خواب؟” “بشقابتو توی سینک میذاری یا روی کابینت؟” به او حق انتخاب دهید تا بتواند قسمتی از تصمیگیری شما باشد. میتوانید از او بپرسید کی میخواهد درس بخواند؟ چند ساعت تکالیفش طول میکشد؟ اگر به مرحله نوجوانی رسیده اند از آنها بخوایید برنامه ریزی کند و بعد به شما اطلاع دهد.

٣. در انجام کارهایش به او کمک کنید تا همکاری را بیاموزد.

در تمیز کردن اتاق، جمع کردن لباسها، صاف کردن رو تختی با او همقدم شوید. این اوقات را به لحظات شاد تبدیل کنید. به او اجازه دهید از همکاری با شما لذت ببرد.

۴.انتظارات خود را تعدیل دهید.
شادی کودکانه آنها را فدای نظم و انضباط نکنید. بگذارید کودک درونتان با دیدن آنها دوباره کودکی کند. در اخر سوال کنید “خب حالا چطور خونه رو به شکل اول برگردونیم؟”

منبع:کانون مشاوران ایران-دستور دادن به کودکان



:: برچسب‌ها: دستور دادن به کودکان , کودکان , آموزش به کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلال احتکار (Hoarding Disorder) منجر به انباشت بیش از حد وسایل می شود که اغلب باعث ایجاد فضای زندگی شلخته، غیرقابل مدیریت یا ناسالم می شود.

بسیاری از ما مستعد این اختلال هستیم به ویژه هنگام نگه داری یادگاری های نوستالژیک، یا چیزهایی که مطمئن هستیم روزی مفید خواهند بود.

اما اگر اختلال احتکار دارید، ممکن است خانه شما آنقدر مملو از وسایل باشد که برخی از فضاهای زندگی غیرقابل استفاده شود. در موارد شدید، اقلام از کف خانه تا سقف انباشته می شوند و این امر حرکت در اتاق ها، تهیه غذا، رفتن به رختخواب یا استفاده از حمام را دشوار می کند.

علاوه بر ایجاد شرایط سخت و خطرناک زندگی، این نیاز بیش از حد به جمع آوری دارایی می تواند تأثیر بدی بر سلامت، روابط و توانایی شما برای عملکرد در زندگی روزمره داشته باشد. ممکن است از نیاز خود به خرید اقلام شرمنده، از نحوه زندگی خود خجالت بکشید و نتوانید دیگران را به خانه خود دعوت کنید.

چه اختلال احتکار خفیف باشد یا شدید، فقط فکر کردن به جدایی از دارایی هایتان می تواند از نظر عاطفی برای شما ناراحت کننده باشد. شما خود را به اقلام به ظاهر بی‌ارزش متصل کرده‌اید و این می‌تواند باعث شود که تلاش برای دور انداختن آن‌ها شما را با احساس اضطراب، گناه یا غم همراه کند.

با این حال گام‌هایی وجود دارد که می‌توانید برای غلبه بر علائم احتکار و ایجاد نگرش‌های جدید و سالم‌تر برای بهبودی خود بردارید. اولین گام این است که همه آنچه را که می توانید در مورد اختلال احتکار و تأثیر آن بر زندگی درک کنید.

خطرات اختلال احتکار
با افزایش تعداد وسایلی که خانه شما را پر می کنند، خطرات سلامتی نیز افزایش می یابد. علیرغم بی نظمی، بهم ریختگی و بی نظمی، برخی از افراد مبتلا به اختلال احتکار متوجه اختلال خود نمی شوند. در عوض، ممکن است دوستان یا اعضای خانواده آن ها برای تغییر به آن ها فشار می آورند.

به هم ریختگی می تواند منجر به افزایش خطر سقوط یا زمین خوردن شود.
اجاق‌ها و بخاری‌های شلوغ و به هم ریخته می‌تواند باعث خطر آتش‌سوزی شود و فرار از آتش را سخت تر می کند.
با جمع شدن گرد و غبار، ممکن است دچار آلرژی یا مشکلات تنفسی مانند COPD شوید.
احتکار می تواند توانایی شما را در حفظ استانداردهای اولیه بهداشتی محدود کند، حتی منجر به هجوم حشرات و جوندگان شود. احتکار حیوانات می تواند این مشکلات را حتی بدتر کند.


آشفتگی خانه شما می تواند مشکلات سلامتی برای همسایگان شما ایجاد کند و منجر به درگیری، اخراج یا اقدامات قانونی شود.
اگر متاهل هستید، اختلال احتکار می تواند رابطه شما را متلاشی کند، حتی منجر به جدایی یا طلاق شود.
شرایط زندگی می تواند انجام لوله کشی، گرمایش یا سایر تعمیرات خانه را دشوار کند.
شرم از محل زندگی شما می تواند بر زندگی اجتماعی شما تأثیر بگذارد و دعوت دوستان یا خانواده به خانه را دشوارتر کند و باعث شود از نظر اجتماعی احساس انزوا کنید.
علائم و علت شناسی اختلال احتکار
این اختلال شایع تر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید. در واقع، ۲۵ درصد از ما برخی از علائم احتکار را نشان می‌دهیم.

اختلال احتکار اغلب در خانواده ها دیده می شود و بیشتر در افراد بالای ۵۵ سال رخ می دهد، علائم اختلال احتکار اغلب در اوایل نوجوانی ظاهر شود. ممکن است در کودکی زمانی که دیگران وسایلتان را برداشتند ناراحتی زیادی را تجربه کرده باشید.

در موارد دیگر، اختلال احتکار پس از یک رویداد استرس زای زندگی مانند طلاق، مرگ یکی از عزیزان یا بیکاری ایجاد می شود.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال احتکار دارایی خود را به عنوان بخشی از خود می دانند، بنابراین دور انداختن آن ها از نظر عاطفی دردناک می باشد و آن را مانند پایان دادن به رابطه یا دور انداختن بخشی از هویت خود می دانند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال احتکار | درمان وسواس احتکار در بزرگسالان و کودکان



:: برچسب‌ها: اختلال احتکار , علائم اختلال احتکار , درمان وسواس احتکار ,
:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

نقاط حساس بدن زنان، با احتیاط دست بزنید ( ۶ نقطه مهم!)

نقاط حساس بدن زنان چه نقاطی هستند؟ در صورتی که در مورد این نقاط آگاهی داشته باشید چه تاثیری بر روی روابط زناشویی خواهد داشت؟ توجه داشته باشید که آشنایی با نقاط حساس بدن و زبان بدن تاثیر بسیاری بر روی روابط جنسی دارد زیرا زنان برای این که یک رابطه جنسی جذاب را تجربه کنند.


نقاط حساس بدن زنان
نیاز به معاشقه و پیش نوازی کافی دارند. معاشقه به زنان کمک می کند تا برای رابطه جنسی آمادگی کاملی داشته باشند، هم چنین آشنا شدن با نقاط حساس بدن زنان به شما کمک می کند تا با اطلاعات کافی رابطه داشته باشید و روابط جنسی هیجان انگیزی را تجربه کنید.

هم چنین با کمک مشاوره جنسی می توانید اطلاعات تان را در این خصوص افزایش دهید، تا آگاهی تان افزایش یابد.

رابطه جنسی و شهوت
شهوت انسان از مغز شروع می گردد. زمانی که مرد و زن نسبت به یگدیگر دچار شهوت می شوند بدن شان نسبت به این حس پاسخ می دهد و با تحریکات به وجود آمده می توانند اوج لذت جنسی را تجربه کنند.

در این شرایط شناختن نقاط حساس بدن زنان از اهمیت بسیاری برخوردار است و یک رابطه جنسی لذت بخش را ایجاد می کند، زمانی که نقاط حساس تحریک می شود مرد می تواند شهوت بیشتری را در همسرش ایجاد کند و لذت جنسی بیش تری را به او هدیه دهد.

در صورتی که زن از رابطه جنسی اش لذت ببرد و ارگاسم و رابطه سرشار از لذت را تجربه کند، مرد لذت بسیاری می برد و رابطه جنسی جذابی را با هم تجربه خواهند کرد.

ضروریت شناخت نقاط حساس بدن زنان
بسیاری از متخصصان به این باور رسیده اند که نرسیدن زنان به ارگاسم به خاطر ناتوانی همسر یا پارتنرشان می باشد، این ناتوانی آن ها ریشه در ناآگاهی مردان در مورد نقاط حساس زنان و عشق بازی صحیح دارد.

بسیاری از افراد فکر می کنند که نقاط حساس بدن زنان دستگاه تناسلی و سینه آن ها می باشد، اگر چه این نقاط حساس و تحریک پذیر باشد اما نقاط دیگری هم در بدن زنان وجود دارد که تحریک آن ها لذت رابطه جنسی را افزایش می دهد.

هم چنین بسیاری از اختلالات جنسی در زنان را می توان با افزایش اطلاعات و آگاهی در زمینه نقاط حساس بدن شان و عشق بازی بهتر بهبود داد تا رابطه جنسی بهتری را تجربه کنند.


نقاط حساس بدن زنان لب
مراحل سه گانه تحریک زنان
اولیه : در خود دستگاه تناسلی قرار دارند و عبارتند از: کلیتوریس، دو جسم پیازی غاردار، لابیا کوچک، ناحیه اطراف مجرای ادرار (در اطراف مجرای ادرار)، دهلیز و نقطه G معروف.

ثانویه : کمی نزدیک تر به ناحیه تناسلی، می توانند آنقدر حساس باشند که برای برخی از زنان جایگزین عمل کامل باشند، مانند سینه ها، باسن، شرمگاهی، مقعد، پرینه.

آرکائیک : نواحی دورتر از اندام تناسلی، اما بسیار حساس به لمس هستند، مانند مو، گردن، گوش، دهان، پشت، زیر بغل، پاها و پاها.

نقاط حساس بدن زن کدامند؟
نقاط حساس بدن زنان نقش اصلی در برانگیختگی جنسی و رابطه جنسی به همراه دارد، بر روی بدن زنان نقاط بسیار حساسی وجود دارد که باعث لمس و تحریک آن ها شده و بر روی کیفیت رابطه جنسی اثر می گذارد.

اگر چه لمس این نقاط باعث می شود تا زمان نسبت به رابطه جنسی واکنش بهتری داشته باشند اما تحریک این نقاط توسط مردان به لذت آن ها می افزاید و برای مردان هم جذاب است.

در صورتی که مردان با بدن زنان آشنا باشند، خواهند توانست رابطه جنسی لذت بخشی را تجربه کند که در ادامه این مقاله این نقاط را بیان کرده و مورد بررسی قرار می دهیم زیرا افراد در عشق بازی با همسر و یا شریک جنسی شان به این نقاط نیاز دارند.

نقاط حساس : کلیتوریس
بر اساس تحقیقاتی که در مورد لذت جنسی در زنان انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که تحریک کلیتوریس یکی از آسان ترین راه ها برای تجربه ارگاسم زنان به حساب می آید،

با لمس این ناحیه و ایجاد فشار و لرزش در کلیتوریس باعث می شود تا زن لذت جنسی بیشتری را تجربه کند، زمانی که تحریک کلیتوریس با تحریک سینه ها به خصوص نوک سینه ها همراه باشد تاثیر بسیاری بر روی زنان خواهد داشت و بر کیفیت روابط جنسی موثر می باشد.

نقاط حساس بدن زن : واژن
برای این که بدانیم یک زنان را چطور به اوج لذت جنسی برسانیم باید در مورد نقاط حساس بدنش آگاهی داشته باشیم، مهارت در تحریک نقاط حساس بدن زن باعث افزایش میل جنسی زنان می شود.

یکی از نقاط حساسی که در بدن زنان قرار دارد نقطه جی است این نقطه یک ناحیه فرضی در درون واژن می باشد که زمانی که در حین دخول تحریک شود لذت بسیاری برای زن به همراه دارد و منجر به ارگاسم او می شود.

برخی از محققان معتقدند که در این ناحیه نقطه جی وجود ندارد و نوعی تجربه ذهنی به حساب می آید اما گروهی از زنان گزارش داده اند که تحریکات عمیق در حین دخول باعث لذت بیشتری در آن ها شده است و منجر به تجربه ارگاسم می شود.

هم چنین این تحریک و لذت ممکن است به خاطر نورون های عصبی زیادی که در نواحی انتهایی واژن قرار دارد ایجاد شود و زمانی که این نواحی مورد تحریک قرار گیرند باعث می شوند تا فرد پیام های بیشتری از لذت را به مغز برساند و زنان به اوج لذت جنسی برسند.

نقاط حساس بدن زن : لب و دهان
بر اساس تحقیقات انجام شده بوسیدن همسر بیشتر از این که در تحریک رابطه جنسی موثر باشد باعث ساختن رابطه عاطفی عمیقی می شود، بر اساس نظر زنان لب ها یکی از مهم ترین نقاط در بدن آن ها برای تحریک جنسی می باشد. این دو نظر با یکدیگر منافاتی ندارند و هر دو آن ها می توانند صحیح باشند.

زیرا بوسه مقدمه ای برای شروع رابطه و ادامه آن می باشد هم چنین ارتباط عاطفی را تقویت می کند و می تواند بر روی عشق بازی میان زوجین تاثیر گذار باشد و بر روی روابط زوجین نقش بسیاری داشته باشد.

گردن
بر اساس مطالعاتی که در این خصوص انجام شده است زنان نسبت به نوازش آرام گردن حساس هستند و این نوازش باعث تحریک بسیاری از آن ها می شود. هم چنین در تحقیقات انجام شده نکته جالبی بیان شده است.

زنانی که وزن کم تری دارند نسبت به تحریکات ملایم گردن خود حساس تر می باشند و نسبت به لمس آن واکنش بیشتری نشان می دهند اما از نظر علمی برای اثبات این ادعا هیچ توجیهی وجود ندارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-نقاط حساس بدن زنان | با احتیاط دست بزنید ( ۶ نقطه مهم!)



:: برچسب‌ها: نقاط حساس بدن زنان , رابطه جنسی , تحریک زنان ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

پوزیشن جنسی مناسب می تواند از طلاق و خیانت زوجین جلوگیری کند و بسیاری از آسیب های وارده را کاهش دهد. مشاوره روابط زناشویی یکی از مهم ترین انواع مشاوره می‌باشد.

در این نوع مشاوره تمامی جنبه های مورد نظر و دغدغه های زن و شوهر در مورد روابط جنسی و زناشویی مورد بررسی قرار گرفته و نکات لازم به آنها گوشزد می‌شود.

بسیاری از افراد در رابطه با دغدغه های عاطفی و جنسی خود سوالات بسیار زیادی دارند.

یکی از این موارد می‌تواند پوزیشن های جنسی باشد که برای افراد بسیار مهم بوده و بسته به نوع خلقیات و روحیات آنها می‌ توانند برای هر فردی جذابیت های گوناگونی داشته باشد.

پوزیشن رابطه زناشویی
رابطه جنسی یکی از ستون های اصلی زندگی زناشویی است.

برای داشتن یک زندگی متاهل، شما باید رابطه ی دلپذیر و لذت بخش خود را با همسر خود داشته باشید.

نزدیک شدن شوهر و همسر یک عمل است که در حالی که رضایت بخش بودن نیازهای جنسی، موجب آرامش آنها می شود.

داشتن یک رابطه خوب و لذت بخش باعث می شود که زن و مرد همیشه آرامش ذهنی داشته باشند و برای آنها یک زندگی شاد وجود داشته باشند.

در اینجا چند نکته برای ایجاد رابطه جنسی لذت بخش تر است.


پوزیشن جنسی که زندگی زناشویی شما را دگرگون می کند
پوزیشن های جنسی
۱٫ تداگ استایل
برای انجام پوزیشن سگی، زن به صورت چهار دست و پا قرار می گیرد و مرد زانو زده از پشت دخول می کند. از این نظر، آنها از نقش مسلط خود لذت می برند و در عین حال لذت فوق العاده ای را ارائه می دهند .

علاوه بر این، غریزه حیوانی افراد با ارضای یکی از خیالات جنسی آنها به بازی گرفته می شود. فقدان تماس چشمی به آنها این امکان را می دهد که آرام شوند و ژست های مختلف صورت را بدون خجالت برانگیزند.

۲٫ رمانتیک
شاید کلاسیک ترین پوزیشن های جنسی باشد و زن و مرد رو در رو قرار گرفته و دخول را انجام می دهند.

اما حقیقت این است که اعتبار خود را از دست نمی دهد و در مقطعی انتخاب می شود. مبلغ چه برای اولین بار و چه پس از چندین برخورد، ناامید نمی شود.

رمانتیک، راحت است و یک پیوند تمام بدن ایجاد می کند که اجازه نوازش و بوسیدن در حین مقاربت را می دهد. با این موقعیت، حتی ناامن‌ترین افراد ترس خود را از دست می‌دهند و اجازه می‌دهند خود را با لذت ببرند.

۳٫ گل نیلوفر آبی
یکی از محبوب ترین ها در میان پرشورترین عاشقانی که با هر تپش شریک زندگی خود می لرزند.

مرد با پاهای خم شده به طرفین نشسته و پاهایش را به هم می‌پیوندد.
او در بالای آلت تناسلی او، آن را با پاهایش احاطه کرده و شروع به تکان خوردن می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-پوزیشن جنسی که زندگی شما را دگرگون می کند



:: برچسب‌ها: رابطه جنسی , رابطه زناشویی , پوزیشن جنسی ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در برخی مواقع، به طور ناخودآگاه نسبت به طیف خاصی از رنگ ها متمایل شده و یا به صورت بالعکس از گروهی از رنگ ها دوری کنید.

براساس مطالعات انجام شده در حوزه ی روانشناسی رنگ، ارتباطات مثبت و قابل توجهی در بین تمایل افراد به رنگ و حالات روانشناختی آن ها وجود دارد.

افراد در موقعیت های شادی و نشاط به طیف خاصی از رنگ ها علاقه نشان می دهند، این در حالی است که قرار گرفتن در وضعیت افسردگی، اضطراب، سوگ و یا آشفتگی های روانی، علایق رنگی را در انسان ها به گونه ای قابل توجه تغییر می دهد.

اگرچه ممکن است موضوع علاقه مندی به رنگ، تا حدودی شخصی، پیش پاافتاده و یا سطحی به نظر برسد، مطالعات زیادی حاکی از تاثیر چشمگیر رنگ ها در بهبود حالات روانی و بیماری های جسمانی می باشند.

همچنین با آگاهی از تاثیرات روانی ناشی از هر رنگ، می توان در ارتباط با دیگران و یا محیط اطراف، از تاثیر ضمنی رنگ در جهت تحقق اهداف استفاده کرد.

امروزه کاربرد روانشناسی رنگ در معماری، طراحی های محیطی، اصول قبولی در مصاحبه های استخدامی، مذاکرات کاری، قرارهای ملاقات دوستانه و بسیاری موقعیت های دیگر مورد استقبالی بی نظیر قرار گرفته است.

آگاهی از ویژگی رنگ ها، با پیروی از اصول گشتالت درمانی و قوانین تداعی، می تواند فاصله ی شما تا موفقیت، سلامتی و نشاط را تا حد قابل توجهی کاهش دهد

بنفش مناسب چه افرادی است؟
۱) بنفش تلاش می کند تا جنبه ی سلطه گرانه رنگ قرمز متانت رنگ آبی را ترکیب کند و از این طریق تداعی گر درجه ی بالائی از صمیمیت همراه با حساسیت است.

شخصی که رنگ بنفش را ترجیح می دهد، خواستار دست یافتن به یک رابطه ی جادویی است. این رنگ می تواند در موقعیت های نیازمند اقتدار و در عین حال صمیمیت به خوبی اثرگذار باشد.

۲) عملکرد صحیح سیستم لنفاوی را بهبود می بخشد و برای افراد دارای اختلال در عملکرد غدد لنفاوی توصیه می شود.

۳) بنفش، رنگ خنثی کننده زخم ها و صدمات عاطفی واحساسی است و برای کاهش علایم مبتلایان به تشنج های عصبی، افسردگی، اضطراب، فوبی، اضطراب اجتماعی، خجالت زدگی و کم اشتهایی بسیار مفید است.

این رنگ، سمبل نشاط وشادمانی، نشانه دانش وآگاهی است و به سرحال آمدن روحیه کمک می کند.

۴) درمعالجه ی بی خوابی، ناراحتی های سیستم گوارش، رفع سرماخوردگی، آسم، برونشیت، آنفولانزا و شادابی بخشی به پوست صورت بسیار موثر است.

افراط گران در استفاده از رنگ بنفش بدانند

استفاده زیاد از این رنگ می تواند منجر به عدم تعادل در سیستم عصبی شود. به همین دلیل استفاده از این رنگ به همراه رنگ های سبز و آبی بیشتر توصیه می شود.

آیا آبی رنگ آرامش است؟
رنگ آبی که به رنگ حقیقت مشهور است، نشان از ذهن عالی و هوش سرشار دارد و رنگ آرامش کامل است.

آبی، رنگ نظم و ترتیب است و نشان دهنده ی حساسیت، ظرافت، عشق به خانواده، وحدت و دلبستگی است.

از دیدگاه روانشناسی، این رنگ تداعی گر احترام و اعتماد است و علاقه مندان به آن روحیه ای نسبتا حساس و شکننده داشته و از خودآگاهی بالایی برخوردارند.

طالبان رنگ آبی، خواستارآرامش، محیط بی سروصدا، دور بودن از ناراحتی ها و اضطراب ها هستند.

جالب است بدانید که ادراک حسی رنگ آبی، طعم شیرین و محتوای عاطفی آن ملایمت است.


روانشناسی_رنگ_چه_حرفی_برای_گفتن
از اعجاز رنگ آبی در چه مواردی استفاده کنیم؟
۱) این رنگ منجر به افزایش توانایی تمرکز در انسان شده و محققان آن را انتخابی مناسب برای محیط های نیازمند تفکر معرفی کرده اند.

آبی می تواند انتخاب خوبی برای اتاق مطالعه، رنگ پردازی کلاس های درس، یا سالن های مطالعاتی و یا اتاق های فکر سازمان ها باشد.

۲) افراد دارای رژیم لاغری، مبتلایان به سرما خوردگی، گلودرد، گواتر، بریدگی، خراش، سوختگی، رماتیسم، بی خوابی، انواع گونه های گرفتگی عضلات، دل دردها و یا تب می توانند از اثرات آرامش بخش، خنکی زا و ضد باکتری این رنگ به خوبی بهره ببرند.

علی رغم خواص بی نظیر این رنگ لازم است بدانیم استفاده بی رویه از رنگ آبی می تواند منجر به کم شدن اشتها، کاهش فشارخون، نبض و علایم تنفسی شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-روانشناسی رنگ ها چه حرفی برای گفتن دارد؟ (بخش یک)



:: برچسب‌ها: روانشناسی رنگ ها , روانشناسی , روانشناسی رنگ ,
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

زمانی که فرزندتان از مدرسه به خانه می آید بعد ازاستراحتی کوتاه و صحبت و غذا خوردن و بودن با خواهر و برادر، از او بخواهید برای امروز چه تکالیفی دارد، سوال بعدی آن است که بپرسید به نظرت چقدر طول می کشد، با این سوال به او پیش بینی را می آموزید. بعد سوال کنید چه زمان یا زمانهایی قبل از خواب میخوای انرا انجام دهی، با این سوال اداره کردن زمان و برنامه ریزی را یاد میگیرد. و از او بخواهید اجازه دهد به او یاد آوری کنید. زمانی که فرزندتان مشغول انجام تکالیفش است کنارش حضور داشته باشید کار خودتان را بکنید اما تا پایان تکلیف یا وقتی فرزندتان کمکی نخواسته مزاحمش نشوید. اگر حاضر نیست سر زمان مشخص شده تکالیفش را انجام دهد با او از حال و احساسش حرف بزنید کمکش کنید و نقش پلیس نداشته باشید. وقتی سر وقت کارش را انجام داد با هر نوع پاداشی باعث خوشحالیش شوید و تا اخر شب به او بگویید چه خوب شد تکلیفت را زود انجام دادی حالا میتوانی از زندگی لذت ببری بازی دلخواه ت را انجام دهی، به او کمک کنید تکالیفش را در کیفش بگذارد تا فراموش نکندیا خواهر و برادرش انرا پاره نکنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-فرزندان و انجام تکالیف



:: برچسب‌ها: مشکل انجام تکالیف , تکالیف فرزندان , فرزندان و انجام تکالیف ,
:: بازدید از این مطلب : 164
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودکان با استعداد، طبق تعریف، “کسانی هستند که در زمینه های عقلی، خلاق، هنری، ظرفیت رهبری، یا رشته های خاص دانشگاهی قابلیت اجرائی بالایی از خود ظهور می دهند، و محتاج به خدمات و فعالیت هایی که رشد چنین قابلیت هایی معمولا توسط مدرسه فراهم نشده است.”

بیشتر بخوانید: تشخیص تیزهوشی (استعداد) کودک

تفاوت های بیولوژیکی

بین کودک با استعداد و کودکان تیپیکال یا نوعی، تفاوت های زیستی وجود دارد. به نظر می رسد کودک با استعداد، تولید سلولیِ پیشرفته ای دارد که همچنین فعالیت سیناپسیِ او را هم افزایش می دهد. همگی اینها به یک فرآیند فکریِ رو به افزایش علاوه می شود. به نظر می آید که عصب های داخل در مغزِ یک کودک با استعداد از نظر بیوشیمیایی بسیار بیشتر باشد و، در نتیجه، الگوهای مغزی که رشد می کنند قادر هستند افکار پیچیده تر را پردازش کنند. ظاهرا فعالیت کورتکس در پیش پیشانیِ مغز بیشتر است، که منجر به بصیرت و تفکر شهودی می شود. کودکان با استعداد، فعالیت موج آلفای بیشتری در مغزشان دارند. آنان نه تنها فعالیت موج آلفای سریع تری از کودکان تیپیکال یا نوعی دارند، بلکه آن را به مدت بیشتری هم نگه می دارند. این امر به آنها امکان یادگیری راحت تر و با تمرکز بیشتری را همراه با حفظ و یکپارچگی وسیع می دهد. تناوب های مغزیِ کودکِ با استعداد غالباً زیاد رخ می دهد، و همین امر به او اجازه ی تمرکز، توجه، پژوهش و بررسی می دهد.

لینک کاربردی: بسته ارزیابی شخصیت و هوش کودک

ویژگی های رایج

برخی ویژگی های عام هستند که ممکن است کودکِ با استعداد، صاحب آن باشد. کودک با استعداد ممکن است چنین باشد:

خود تنظیم گر، مستقل، غالباً ضد اقتدارگرا.


شوخ طبع در تقلید کاری
قادر به مقاومت در برابر فشار گروهی، استراتژی که در ابتدا رشد یافته است
انطباق پذیرتر و ماجراجوتر
رواداری بیشتر با ابهام و زحمت
رواداری کم برای ملال
ترجیح پیچیدگی، بی تقارنی، پایانِ گشوده
توانایی زیاد در تفکر واگرا
حافظه ی بالا، توجه خوب به جزئیات
زمینه ی دانش گسترده
نیاز به دوره های اندیشه
نیاز به جو حمایتی، حساس به محیط پیرامون
نیاز به شناختگی، نیازمند فرصت فعالیت های شراکتی
ارزش های زیباشناختیِ بالا، قضاوت زیباشناختیِ خوب
آزادتر در پرورش یکپارچگیِ نقش جنسی؛ نبودِ احراز هویت کلیشه ایِ زنانه/مردانه.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک با استعداد کیست؟



:: برچسب‌ها: کودک با استعداد , کودک باهوش , کودک تیزهوش ,
:: بازدید از این مطلب : 142
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

قصه های کودکانه، قصه های کودکانه جدید دخترانه، قصه کودکانه برای خواب در این مقاله آمده است. قصه های کودکانه نقش مهمی در تربیت و پرورش کودک دارند، در ادامه قصه های آرامبخش کودکانه ذکر شده است که به بهبود خواب و شرایط کودک نیز کمک می کند بنابراین آن را از دست ندهید.

قصه های کودکانه
قصه های کودکانه باعث می شود که کودک تخیل خود را بهتر پردازش دهد در حقیقت داستان کودک فواید زیادی دارد که در ادامه ذکر شده است:

تخیل و خلاقیت را تحریک می کنند.
به ایجاد احساس همدلی با دیگران کمک می کنند.
کمک می کنند تا با ترس های خود مبارزه کنند.
باعث پرورش حافظه می شود.
مهارت های زبانی را توسعه می دهد.
ظرفیت ادراک و درک را گسترش می دهند.
دایره لغات کودک را غنی می سازد.
یک پیوند خانوادگی بسیار مهم ایجاد می کند.
عادت به خواندن، عشق به کتاب را تشویق می کنند.
محرک بصری قوی است
اطلاعات کودک افزایش می یابد.
اگر عصبی باشند در آرام کردن آن ها بسیار موثر هستند.
۱.داستان شاهزاده شاد
روزی روزگاری یک شاهزاده بود، اما نه هر شاهزاده ای، او یک شاهزاده شاد بود. در زمان سلطنت او صلح و رفاه وجود داشت، به طوری که هنگام مرگ او، همه ساکنان شهر تصمیم گرفتند به افتخار او مجسمه ای تماما طلایی، با یاقوت کبود برای چشم و یاقوتی بر روی قبضه شمشیر، برپا کنند.
بنابراین از آن روز مجسمه شاهزاده شاد همیشه مردم شهر را همراهی می کرد. اما سال ها گذشت، آنقدر زیاد که مردم تقریباً فراموش کردند که چرا به آن مجسمه “شاهزاده خوشبخت” می گفتند. یک غروب اواخر تابستان، پرستویی که برای گذراندن زمستان در گرما به سمت جنوب پرواز می کرد، تصمیم گرفت در پای مجسمه استراحت کند.

پرستو فکر کرد، اینجا پناهگاهی خواهم یافت. می خواست سر کوچکش را زیر بالش بگذارد تا بخوابد که قطره ای روی او افتاد. او به آسمان نگاه کرد، اما همه را پر ستاره و بدون ابر دید، با خود فکرکرد چه چیز عجیبی، با وجود آسمان صاف باران می بارد. دوباره یک قطره دیگر روی او افتاد، سرش را بلند کرد و چیز عجیبی ندید.

پرستو ناراحت شد و با خود فکر کرد این مجسمه حتی نمی تواند مرا از باران پناه دهد، با نگاهی به صورت شاهزاده شاد گفت و آن وقت بود که یک قطره دیگر درست روی سرش افتاد. پرستو بلند گفت: این قطرات باران نیستند، اشکی هستندکه از چشمان مجسمه می‌بارند، پس پر زد و رفت تا بهتر ببیند.
پرستو پرسید، چرا گریه می کنی؟
مجسمه گفت: من شاهزاده شاد هستم و گریه می کنم زیرا از اینجا می توانم تمام بدبختی های مردمم را ببینم و این من را بسیار غمگین می کند.

پرستو که تحت تأثیر قرار گرفته بود گفت: «بسیار متاسفم».
مجسمه گفت: پرستو عزیز، می تونی کمکم کنی. پایین در آن خانه یک زن بسیار فقیر است، او گلدوزی می کند اما پول کافی برای درمان فرزند بیمار خود را ندارد. یاقوتی را که در شمشیر است برایش می بری؟
پرستو گفت: اما من باید به سمت جنوب پرواز کنم.
اما نگاه اشک آلود شاهزاده باعث شد نظر خود را تغییر دهد پس گفت: باشه، فقط امشب اینجا می مونم و کمکت می کنم.

پرستو یاقوت را گرفت و برای زن برد و وقتی پسرش را با تب شدید در رختخواب دید، لحظه ای روی صورتش ایستاد تا با بال زدنش او را کمی خنک کند. سپس نزد شاهزاده شاد بازگشت و استراحت کرد.
عصر روز بعد پرستو به شاهزاده گفت که می رود.

در اینجای قصه های کودکانه، شاهزاده گفت: پرستو ، یک شب دیگر بمان. مرد جوانی را می بینم که گرسنه است و در سرما در آن خانه زندگی می کند، یکی از یاقوت های کبود را که چشمان من است بردار و برایش ببر.

پرستو در آن زمان اعتراض کرد، اما شاهزاده اصرار کرد و پرستو را راضی کرد و یاقوت کبود را برای مرد جوان برد.

روز بعد پرستو سعی کرد با شاهزاده خداحافظی کند، اما شاهزاده او از او خواست که یکشب دیگر نیز بماند و به پرستو گفت که یک دختر کبریت فروش را دیده که حتی یک کبریت هم نفروخته بود و مطمئناًغذایی برای خوردن ندارد.

شاهزاده شاد گفت: “یاقوت کبود چشم دیگرم را برایش ببر.”
پرستو گفت: اما در آن صورت شما کور خواهید شد!
مجسمه گفت: مهم نیست.
پس پرستو یاقوت کبود را گرفت و برای دخترک کبریت فروش برد.
پرستو نزد شاهزاده برگشت و متوجه شد که چهره او آرام تر است. اما حالا نابینا شده بود و نمی توانست او را تنها بگذارد.

پرستو گفت: حالا دیگر نمی توانی مردم شهرت را ببینی… من در کنارت می مانم و چشمانت خواهم بود
مجسمه گفت: ولی پرستو من تو باید بری جنوب!
اما پرستو نمی خواست او را ترک کند و شروع به پرواز در سراسر شهر کرد و هر آنچه را که دید به او گفت. وقتی با گدا، فقیر یا نیازمندی روبرو می شد، از بدن مجسمه شاهزاده شاد، ورق طلایی کوچکی برمی داشت و برایشآن می برد.

تا اینکه مجسمه شاهزاده شاد کاملاً خاکستری و برهنه شد، بدون اینکه حتی یک برگ طلایی روی آن باشد.
اما اکنون ساکنان شهر کمی شادتر بودند. سرانجام لبخند بزرگی روی صورت شاهزاده بود و پرستو هرگز از همراهی با او دست برنداشت.

نتبجه اخلافی: همه ما می‌توانیم کارهای زیادی برای کمک به دیگران انجام دهیم و داستان شاهزاده شاد نشان می‌دهد که حتی یک مجسمه هم می‌تواند دیگران را شاد و خوشحال سازد. این افسانه به ما می آموزد که بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که باارزش ترین چیزهایی را که داریم را به دیگران اهدا کنید.

۲. داستان کلاع
روزی روزگاری یک کلاغ زندگی می کرد که همه بال هایش سیاه بود. یک روز در حالی که بر فراز جنگل پرواز می کرد، طاووس های زیبایی را در یک چمنزار دید. سپس بالای شاخه درخت ایستاد تا آن ها را تحسین کند. طاووس ها به زودی متوجه شدند که کلاغ روی شاخه نشسته است و آنها را تماشا می کند بنابراین دم های خود را تکان دادند. کلاغ که از زیبایی دم آنها خیره شده بود، پرواز کرد.

پس رفت تا خود را در آب نگاه کند و خود را چنان زشت دید که از شرم تصمیم گرفت دیگر خود را نشان ندهد. او که به رفتار باشکوه و پرهای پر زرق و برق طاووس ها حسادت می کرد، هر روز مخفیانه آن ها را نگاه می کرد.

به مرور کلاغ متوجه شد که در سراسر چمنزار چند پر وجود دارد که از دم طاووس ها افتاده و روی چمنزار باقی مانده است. بنابراین تصمیم گرفت تا غروب آفتاب منتظر بماند تا بتواند مخفیانه آن ها را جمع کند. به محض اینکه موفق به جمع آوری پنج عدد شد، پرواز کرد و در مکانی سرپناه پنهان شد و با کمی چسب آن ها را به دم خود چسباند.

صبح روز بعد او برای تحسین دم طاووس جدیدش در آب برکه رفت و فکر کرد: «حالا من هم به زیبایی طاووس ها هستم. من پیش کلاغ‌هایم می‌روم و آن ها را از حسادت می‌میرم!» کلاغ سپس نزد دوستانش رفت که با دیدن او واقعاً حسادت کردند. اون دم با پرهای طاووس واقعا زیبا بود.

اما متأسفانه کلاغ دوستانش را مسخره کرد و به آن ها گفت که آن ها زشت و پر کچل هستند، دوستان کلاغ نیز به او گفتند که دیگر نمی خواهند او را ببینند.

کلاغ پرواز کرد و رفت تا روی شاخه درختی که معمولاً طاووس ها را از آنجا تماشا می کرد بشیند. او فکر کرد: «کلاغ ها لیاقت من را ندارند، بهتر است با طاووس ها زندگی کنم. از آنجایی که من اکنون به زیبایی آن ها هستم، آن ها حسادت نخواهند کرد.”
و بنابراین کلاغ در میان طاووس ها به علفزار پرواز کرد و با خوشحالی به آن ها سلام کرد. اما طاووس‌ها با دیدن این کلاغ که چند پر زیبا به دمش چسبیده‌اند عصبانی شدند زیرا فکر می کردند که پرهای آنان را دزدیده است.
آن ها شروع به دویدن به دنبال او کردند تا او را بیرون کنند و همچنین سعی کردند او را نوک بزنند. سرانجام کلاغ مجبور شد پرواز کند و برود.

کلاغ تحقیر شده و غمگین پرهای طاووس را از دمش جدا کرد و با سرافکندگی به سوی کلاغ های همنوع خود برگشت که با خنده و شوخی از او استقبال کردند، زیرا دوستان همیشگی او بودند.

منبع:کانون مشاوران ایران-قصه های کودکانه



:: برچسب‌ها: قصه شیرین کودکانه , قصه های آرامبخش کودکانه , قصه های کودکانه ,
:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

برونشیت در کودکان به صورت اپیدمی، بیشتر در کودکان کمتر از ۲۴ ماه و بین ۲ تا ۶ ماه رخ می دهد. ویروس از مجرای تنفسی فوقانی به نایژه میانی و کوچکتر پخش می شود و باعث پاسخ التهابی می شود. عفونت ممکن است در نوزادانی که مادرانشان سیگار می‌کشند شایع‌تر باشد، به‌ویژه اگر مادر در دوران بارداری نیز سیگار می کشیدند. به نظر می رسد کودکانی که از شیر مادر تغذیه می کنند کمتر تحت تأثیر این ویروس قرار می گیرند.

برونشیت چیست؟
برونشیت بیشتر در اثر عفونت های زیر ایجاد می شود:

ویروس سنسیشیال تنفسی (RSV)
ویروس سرماخوردگی
ویروس پاراآنفلوانزا
سایر ویروس ها
عفونت با هر یک از این ویروس ها می تواند باعث التهاب راه هوایی شود. این امر راه های هوایی را باریک می کند و جریان هوا را به داخل و خارج از ریه ها کاهش می دهد، در موارد شدید، سطح اکسیژن در خون پایین آمده و این باعث علائمی می شود که در ادامه ذکر شده است.

علائم و نشانه های برونشیت
برونشیت با علائمی مانند سرماخوردگی شروع می شود که شامل:

آبریزش بینی
عطسه
تب خفیف
سرفه
پس از چند روز به مرور کودکان دچار مشکل تنفسی شدید می‌شوند و تنفس سریع‌تر و سرفه بدتر می‌شود. بازدم کودک اغلب با صدای بلند ( خس خس سینه ) همراه است، البته اکثر کودکان فقط علائم خفیف دارند و هوشیاری، شادی و اشتهای خوبی دارند.

کودکانی که به صورت شدید تر مبتلا به بیماری می شوند، تنفس سریع و کم عمقی دارند که عضلات تنفسی را تحت فشار قرار می دهد و باعث گشاد شدن سوراخ های بینی می شود، به دلیل استفراغ و نوشیدن ضعیف، دچار کم آبی شوند و اغلب تب بالایی دارند. برخی از کودکان نیز دچار عفونت گوش می شوند.

پیشنهاد مشاور: دلایل اصلی گریه نوزادان

نوزادان نارس یا کودکان خردسال کمتر از ۲ ماه گاهی اوقات دچار دوره هایی می شوند که در آن تنفس برای مدت کوتاهی متوقف می شود (آپنه). در موارد بسیار شدید و غیرعادی، کودک ممکن است به دلیل کمبود اکسیژن، اطراف دهانش کبود شود.

پیشگیری
بهترین راه برای پیشگیری از برونشیت در کودک نوپا این است که از تماس با افرادی که سرماخورده یا آنفولانزا دارند خودداری کنید. ویروس یا از طریق قطرات موجود در هوا (حدود ۲ تا ۳ متر) به عنوان مثال از طریق عطسه یا سرفه یا از طریق تماس با اشیاء آلوده منتقل می شود.

در حالت ایده آل، افراد بیمار باید حداقل سه متر از نوزاد فاصله بگیرند. این ویروس می تواند چندین ساعت روی اشیایی مانند اسباب بازی ها، حیوانات عروسکی یا کتاب زنده بماند.

سایر اقدامات احتیاطی عبارت هستند از:

پنجره ها را در هوای مناسب باز کنید تا هوای خانه تازه شود.
از مکان‌های پرتردد خودداری کنید (وسایل نقلیه عمومی، مهدکودک‌ها، مراکز خرید و غیره)
دست‌های خود را مرتب بشویید.
تماس با افرادی که تب یا سرماخوردگی دارند را محدود کنید. اگر کودک شما تازه متولد شده است، به خصوص نوزاد نارس، از بودن در اطراف افراد مبتلا به سرماخوردگی خودداری کنید.
در صورت سرفه یا عطسه دهان و بینی خود را با دستمال بپوشانید. دستمال را دور بیندازید. سپس دستان خود را بشویید. اگر آب و صابون در دسترس نیست، از ضدعفونی کننده دست استفاده کنید
کودک خود را از هر کسی که سرماخوردگی، تب یا آبریزش بینی دارد دور نگه دارید.


تشخیص
عفونت که در ابتدا به صورت سرفه و احتقان بینی ظاهر می شود و ممکن است با یک سرماخوردگی ساده اشتباه گرفته شود. ولی ویژگی هایی مانند کاهش اشتها و مشکل در بلع ناشی از مشکلات شدید تنفسی. هنگامی که اولین علائم ظاهر می شود به دلیل برونشیت کودک رخ می دهد.

پیشنهاد مشاور: افزایش ایمنی نوزاد و کودک

علاوه بر این، صداهای مشخصه ای در حین تنفس ممکن است به دلیل درگیری راه های هوایی به دلیل وجود مخاط و التهاب آن ظاهر شود، به همین دلیل صدای تنفس از علائم برونشیت در کودکان است.

در این هنگام ویزیت مهم است: اگرچه درمان خاصی وجود ندارد، اما با تشخیص به موقع علائم و با مداخله سریع اطفال می توان از بستری شدن در بیمارستان جلوگیری کرد که در صورت بدتر شدن پویایی تنفسی ناشی از برونشیولیت ضروری است.

آیا برونشیت خطرناک است؟
برونشیت در کودکان خطرناک است بله، زیرا ممکن است که منجر به تنگی نفس شود. در این صورت نوزادان باید برای نظارت در بیمارستان بستری شوند و در صورت نیاز به آن ها حمایت تنفسی ارائه شود. گاهی اوقات حدود ده روز بستری در بیمارستان لازم است بنابراین در صورت مشاهده علائم گفته شده باید به متخصص مراجعه کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-برونشیت در کودکان



:: برچسب‌ها: درمان برونشیت , نشانه های برونشیت , برونشیت در کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودک را روبروی خودتان روی صندلی بنشانید و از او بخواهید که دست‌هایش را روی زانوهایش بگذارد. البته کودک نفس خواهد کشید! ولی باید سعی کند مانند مجسمه بی‌حرکت بماند و حتی دست‌ها یا بینی‌اش را تکان ندهد. با تمرین، او می‌تواند یک دقیقه بی‌حرکت بنشیند و بعضی از کودکان می‌توانند پنج دقیقه یا بیشتر بی‌حرکت بمانند. هرچند روز یکبار بازی را تکرار کنید تا آگاهی او را نسبت به کنترلش روی حرکات، بالا ببرید. فراموش نکنید که او را به خاطر پیشرفت، هر چقدر اندک، شدیدا تحسین کنید.

نگاه کنید تا زمان بگذرد

یک راه حل واقعی برای طولانی کردن زمان، ایجاد کردن موقعیتی است که نیازمند آرام نشستن است. به تدریج به او بگویید که انتظار دارید چگونه رفتار کند. یک مداد و یک ورق کاغذ بردارید. برای هر زمانی که او باید آرام بنشیند یک شکل، مثلا ستاره، دایره یا یک صورت خندان بکشید. برای مثال، ده دقیقه آرام نشستن نیازمند کشیدن ده ستاره است. با گذشتن هر دقیقه، او باید یکی از شکل‌ها را رنگ کند یا‌هاشور بزند. هنگامی که تمام ستاره‌ها یا شکل‌ها‌هاشور خوردند، زمان تمام شده و او بازی را برده است.

فرود موفقیت‌آمیز

این یک راه‌حل سرگرم‌کننده است که با آن می‌توانید به صورت تصویری، به کودک خود نشان دهید که از او چه انتظاری دارید. کودک را وادارید که وانمود کند ر حال نشستن روی صندلی هواپیماست و کمربندش را هم بسته است. به او بگویید که شما خلبان هستید و اعلام می‌کنید که علامت روی کمربند ایمنی «روشن» است. این بدان معناست که او باید همانجا بنشیند. سپس چراغ کمربند را «خاموش» کنید تا بدین ترتیب کودک بتواند بلند شود و بایستد. با تکرار این بازی، به تدریج زمان نشستن را افزایش دهید.

کودک را به صندلبی بچسبانید

وانمود کنید که صندلی را قبل از این که کودک بنشیند، به چسب آغشته کرده‌اید ـ یا این که بگذارید خودش این تصور را بکند. وقتی او را به صندلیش «چسباندید»، از او بخواهید که دیگر به اشیاء یا افرادی که همانطور به صندلیشان چسبیده‌اند و بسیار آرام نشسته‌اند، توجه کند.مشاور کودک و نوجوان

زمان را برگردانید

– در مورد کودکانی که در آرام نشستن مشکل دارند، انتظارات خود را دقیقا معلوم کنید. سپس به او بگویید که برای هر دقیقه‌ای که آرام بنشیند، به او زمان را بر خواهید گرداند.

– در ازای هر دقیقه خوب نشستن، اجازه دهید یکی دو دقیقه، کاری را که دوست دارد انجام دهد. زمان را ثبت کنید.

– کودک را به خاطر بردباریش عمیقا تحسین کنید.

– به کودک تفهیم کنید که در ازای دقایقی که آرام نمی‌نشیند، باید کار منزل بیشتری را انجام دهد، تلویزیون تماشا نکند و…. حتما از این زمان نیز یادداشت بردارید. ولی این نکته را در نظر داشته باشید که اگر مبنا بر این است که به این صورت او را تنبیه کنید و یا به او فشار بیاورید، زیاد هم او را لای منگنه قرار ندهید و سعی کنید بیش از حد به او فشار وارد نکنید.

کودکانی که دستورات را اطاعت نمی‌کنند

عدم پیروی کودک از دستورات والدین، می‌تواند عصبانی کننده و آزار دهنده باشد. در انتهای روز شما از تکرار کردن، بحث کردن، نق زدن و کلک زدن‌های او به ستوه می‌آیید. اولین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که تعداد خواست‌ها و فرامین‌تان معقول باشد تا کودک تبدیل به پادو یا کارگر شما نشوند. دومین مسأله این است که در لحن و عمل، خوشایند و منطقی باشید.

گاهی کودکان به این دلیل عادت به بی‌توجهی نسبت به دستورات می‌کنند که به خوبی می‌دانند دستورات، پیش از جواب دادن به آنها، بارها تکرار خواهند شد. یاد گرفته‌اند که چه مدت طول می‌کشد تا والدینشان به اندازه کافی عصبانی شوند و آنها را مجبور به اطاعت کنند. همچنین می‌دانند که ممکن است والدینشان تسلیم شوند و خودشان کار را انجام دهند. با این حال، گاهی جواب ندادن صرفا به دلیل سرکشی و نافرمانی، و گاه به دلیل انتظارات زیباده از حدی است که داریم و یا انتظاراتی که به وضوح آنها را بیان نمی‌کنیم.

اگر کودکتان می‌فهمد ولی ندرتا از دستورات شما تبعیت می‌کند، راه حل‌های زیر را امتحان کنید. ما خودمان این راه حل‌ها را کارساز یافته‌ایم.

صریح و دقیق باشید

ما اغلب چنان گرفتار صادر کردن فرامین هستیم که نمی‌فهمیم چقدر از کودک انتظار داریم. کودک ممکن است نداند معنای «اتاقت رو تمیز کن» چیست. ممکن است معنای اتاق تمیز برای او، با انتظارات ما مطابقت نکند. همچنین گاهی والدین چنان پشت سر هم دستوراتی صادر می‌کنند که کودکان قادر به یادآوری آنها نیستند. و نهایتا این که گاهی والدین از کودکانشان خواهش می‌کنند که کاری را انجام دهد، در حالی که قصدشان این بوده است که به او بگویند که باید آن کار را انجام دهد.

کاری را که می‌خواهید، دقیقا با کلمات ساده و قابل فهم بیان کنید. و آن را به صورت دقیق شرح دهید.

تعداد دستورات را محدود کنید. بسیاری از مواقع والدین تعداد زیادی دستور را یکجا صادر می‌کنند! در حدی به کودک دستور دهید که بتواند آن را حفظ کند و به خاطر آورد. هنگامی در صورت لزوم برای او دستورات دیگری صادر کنید که آن کارها را انجام داده است. برای مثال، اگر می‌خواهید اتاقش را تمیز کند به او بگویید که چطور قدم به قدم آن را انجام دهد: «اسباب بازی‌هایت را جمع کن، لباس‌هایت را آویزان کن و….» هنگامی که او کل کار را فهمید، می‌توانید صرفا به او بگویید: «برو اتاقت را تمیز کن.»

پیش از این که سخن بگویید، فکر کنید. اگر می‌خواهید جواب نه نشنوید، به کودک امکان انتخاب ندهید، مثلا نگویید: «می‌خوای همین الان اتاق رو تمیز کنی؟» و یا «چطوره بریم دندانپزشکی؟» می‌توان در عین حال که خودکامه و دیکتاتور نبود، قاطع بود. گاهی می‌توانید از انگیزه دادن هم استفاده کنید، مثلا: «شرط می‌بندم قبل از این که تا ده بشمُرم از ماشین پیاده می‌شی!»

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاوره کودک و نوجوان:با کودک مجسمه‌بازی کنید



:: برچسب‌ها: کودک و مجسمه سازی , مجسمه سازی با کودک , مجسمه بازی کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل باشند، وجود ندارند و ما تا به حال والدینی را که دست کم گاهی نسبت به توانایی‌ها و آگاهی‌های خودشان به عنوان مادر یا پدر شک نداشته باشند، ملاقات نکرده‌ایم. کودکان، همیشه آن‌طور که والدین می‌خواهند، رفتار نمی‌کنند و وقتی والدین احساس می‌کنند که نمی‌توانند عادات و رفتار فرزندان خود را تغییر دهند، درمانده و آشفته می‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند.

اگرچه والدین امروزی، از نظر تحصیلات و اطلاعات، در تاریخ نمونه‌اند، ولی هنوز پرسش‌های بسیاری وجود دارد. وقتی کارولین در مورد این که برای رفتن به مدرسه چه بپوشد، پانزده بار نظرش را تغییر می‌دهد و مثل همیشه از سرویس مدرسه جا می‌ماند، شما به عنوان پدر یا مادرش چه باید بکنید؟

بهبود رفتار کودک با کمک مشاور خوب
پیش از هر اقدامی باید رفتارهایی را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کنید. این که به یک کودک برچسب شیطان، وحشی، لجباز یا حرف‌نشنو بزنیم، کمکی به حل مسأله نخواهد کرد؛ زیرا این برچسب‌ها کلی و مبهم‌اند و شما نمی‌توانید چیزی بدین مبهمی را عوض کنید. پس به‌طور اختصاصی عمل کنید، از احساسات مایه نگذارید، مشکل را تشریح کرده، آن را از سایر موارد جدا کنید. دقیقا به چه علت فرزند شما دست به رفتار ناپسند می‌زند؛ یا از انجام کاری طفره می‌رود؟

از سوی دیگر، چیزی که شما از او می‌خواهید، دقیقا چیست؟ کاری که کودکتان انجام می‌دهد و شما را عصبانی می‌کند، به دقت زیرنر بگیرید. اگر فکر می‌کنید که لوسی هرگز کاری را که شروع می‌کند به پایان نمی‌رساند، تجزیه و تحلیل کنید که او چه رفتاری می‌کند که شما به ناچار این‌طور فکر می‌کنید. رفتار را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم کنید: لوسی تکالیفش را تمام نمی‌کند و هرگز لباس‌هایش را مرتب نمی‌کند.

شما نمی‌توانید بگویید که او هیچ وقت کارهایش را درست انجام نمی‌دهد، ولی می‌توانید کوشش کنید مشکلی را که در مورد تکالیف و لباس‌هایش دارد حل و رفع کنید.

یک تکه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو بخش تقسیم کنید. در بالای یکی از بخش‌ها بنویسید به ندرت و در بالای بخش دیگر بنویسید اغلب. در ستون اول، رفتارها یا عادت‌های خاصی را که دوست دارید کودکتان کم‌تر آنها را انجام دهد، بنویسید و در مقابل آن (در ستون دوم) رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزندتان آنها را در بیشتر مواقع انجام دهد.

در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید
وقتی مواردی از رفتار کودکتان را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کردید، ممکن است وسوسه شوید همه مواردی را که در جدول نوشته‌اید با هم تغییر دهید. اما در برابر این احساس مقاومت کنید و ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید، آن را حل کنید و سپس به مورد بعدی بپردازید. ما به والدینی که با فهرست رفتارهای ناشایست کودکشان پیش ما می‌آیند کمک می‌کنیم تا موارد را برحسب اهمیت بنویسیند.

سپس یکی از آنها را که لزوما مهم‌ترین مشکل نیست، برای کار انتخاب می‌کنیم. وقتی شما می‌خواهید اولین مورد را برای شروع انتخاب کنید، ممکن است یک رفتار سخت یا رفتاری را که بیش از بقیه شما را آزار می‌دهد انتخاب کنید. این بد نیست. ولی گاهی بهتر است کار را با یک مشکل کم اهمیت‌تر که سریع‌تر حل می‌شود، آغاز کنید، تا در شروع احساس موفقیت کنید.

در هفته‌ها یا ماه‌های بعد، همان‌طور که به سمت پایین فهرستی که تهیه کرده‌اید پیش می‌روید، احتمالا احساس می‌کنید که اولویت‌های شما در فهرست در حال تغییرند. مشکلات جدیدی ایجاد و موارد قبلی ناپدید شده‌اند یا به نظر کم اهمیت‌تر می‌آیند. هر تغییر، یک تاثیر کلی بر رفتار فرزندتان خواهد داشت و روند بهبود را تسریع خواهد کرد. هر تغییر به منزله گامی است که در مسیر تربیت فرزند خود برمی‌دارید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.

به کودکان سخت نگیرید
معمولا مشکلات یک کودک یک شبه حل نمی‌شود. تغییرات در کودکان و همچنین افراد بالغ به آرامی و مرحله به مرحله ایجاد می‌شوند. اگر کودکی که قبلا به هیچ وجه پیانو تمرین نمی‌کرد، حالا روزی ده دقیقه تمرین می‌کند، راضی باشید و این رضایت را نشان دهید. زیرا این نشانه یک پیشرفت واقعی است. فرزند شما به تدریج احساس خوبی نسبت به خودش پیدا خواهد کرد و تشویق خواهد شد که بیشتر تمرین کند.

اگر پسرتان قبلا برای رفتن به مدرسه دچار مشکل بوده دو سه روزی است که این مشکل برطرف شده است، انتظار نداشته باشید که قبل از خارج شدن از منزل رختخوابش را هم جمع کند. صبر کنید و حوصله به خرج دهید، آن هم به تدریج درست خواهد شد. برای هر دو شما این خیلی مفیدتر است که به جای مأیوس شدن از دست‌نیافتن به‌انتظارات بیش‌ازحد،از پیشرفت‌های کوچک‌وتدریجی خوشحال باشید.

هماهنگ و ثابت قدم باشید
موفقیت قطعی شما در تغییر رفتارهای فرزندتان نیازمند هماهنگی و ثابت قدمی است: در مورد چیزی که می‌گویید جدی باشید، چیزی را بگویید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می‌گویید. شما و همسرتان باید در مورد مشکل و راه‌حل، پیش از دست زدن به هر کاری، اتفاق‌نظر داشته باشید. به علاوه، اگر بتوانید با پرستار بچه، معلم‌ها، سایر اعضاء خانواده وهر فرد دیگری نیز که به‌طور منظم با کودک شما ارتباط دارد هماهنگی پیدا کنید، نتیجه کار شما بسیار بهتر خواهد بود.

همیشه یک راه‌حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دستیابی به نتیجه دلخواه را داشته باشید. طبق تجربه‌های ما، والدین خیلی زود خسته می‌شوند و بچه‌ها این را می‌دانند. اگر والدین مقاوم و استوار نباشند، بچه‌ها به خواسته‌های آنها احترام نمی‌گذارند و خود را موظف به انجام آنها نمی‌دانند. چون مطمئن هستند که با کمی گریه و اندکی سماجت به هدفشان می‌رسند.

وقتی شما تصمیم خود را در مورد این که چگونه با یک مشکل روبه‌رو شوید گرفتید، تردید به خرج ندهید. برای مثال اگر تصمیم گرفته‌اید که از نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنید، وقتی فرزند شما در سوپر مارکت، برای مشکلات گریه می‌کند، اگر پس از چند دقیقه نتوانید در برابر گریه، التماس یا نگاه‌هیا شماتت‌بار دوستتان که با شما به خرید آمده است بایستید و در نتیجه تسلیم شوید، نه تنها مشکل را حل نکرده‌اید بلکه در واقع آن را تقویت نیز کرده‌اید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاور کودک خوب:مراحل تغییر دادن رفتار کودکان



:: برچسب‌ها: تغییر دادن رفتار کودک , رفتار کودکان , تحسین کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

وقتی والدین به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند، با ما مشورت می‌کنند، اغلب آنقدر درمانده‌اند که حتی نکته مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصیت کودک را با کلماتی نظیر: لجباز، تنبیل و خودخواه توصیف می‌کنند. این یک حلقه معیوب است و راه به جایی نمی‌برد. تغییر دادن شخصیت به مراتب از تغییر دادن رفتار مشکل‌تر است. وقتی برای تغییر دادن رفتار کودک تلاش می‌کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر است. به بچه نگویید، «چه دختر خوبی». زیرا این جمله بدین معناست که هدف، عبارت است از خوب بودن در تمام اوقات؛ مسلم است که این انتظار غیر ممکن است. به جای آن می‌توانید «من از طرز حرف زدنت با مایکل خوشم آمد». گفتن عبارت «پسر خوب» یا «دختر خوب» نمی‌تواند احساس مشخصی را به کودک القاء کند؛ مگر آن که کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد؛ زیرا تصور هر کس از خود، بر پایه تصوری که از اعمالش دارد، استوار است.مشاوره کودک تلفنی

چگونه رفتار کودک را تحسین کنیم؟
موثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی، باید به‌طور مداوم مورد استفاده قرار گیرد تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد.

از تحسین‌های ویژه استفاده کنید
هدف از تحسین کردن، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تاکید کنید. هرچه تحسین شما اختصاصی‌تر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک می‌کند و احتمال این که آن عمل را تکرار کند نیز بیشتر می‌شود. برای نمونه یک روز صبح متوجه می‌شوید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده است، در همان حال نیز مشغول شانه زدن موهایش است. اگر به سادگی بگویید «از این که امروز صبح رختخوابت را جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم.»

وقتی والدین برای یافتن نکته مثبتی در رفتار کودکشان دچار مشکل می‌شوند ما از آنان می‌خواهیم که از رفتارهای پسندیده کودکان خود یادداشتی تهیه کنند. ما والدینی را دیده‌ایم که فریاد می‌زدند: «هیچی برای نوشتن نبود!» اما بیشتر پدر و مادرها از مشاهده آن همه رفتارهای خوبی که نوشته بودند و از نقشی که از این یادداشت‌ها در یادگیری روش تحسین داشت، شگفت‌زده می‌شدند.

وقتی شما از این روش استفاده می‌کنید، در پایان هر روز، یادداشت‌ها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار، روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.

هر پیشرفتی را تحسین کنید
مراقب باشید تا به رفتارهای خوب کودکتان توجه کرده، آنها را تحسین کرده و بدین وسیله قدیم کوچک در جهت تربیت کودک بردارید. اگر به فرزند خردسالتان گفته‌اید که باید اسباب بازی‌هایش را پس از بازی کردن با آنها مرتب کند ولی او قبلا هیچ‌گاه این کار را انجام نداده است، پیشرفت‌های کوچک او را نیز ستایش کنید.

برای نمونه، دفعه اول به خاطر برداشتن یکی از اسباب بازی‌ها از کف اتاق و گذاشتن آن در کمد (در حالی که سه یا چهار تای دیگر را رها کرده است) از کودکتان تعریف کنید و به او آفرین بگویید: «چه کار خوبی کردی که کامیونت‌رو توی کمد اسباب بازی‌ها گذاشتی. بگذار کمکت کنم تا بقیه‌رو هم جمع کنی». دفعه بعد به خاطر جمع کردن دو قطعه از اسباب‌هایش از او تعریف کنید و همین‌طور ادامه دهید تا رفتار کودک اصلاح شود.

تصور کنید که فرنزد شما می‌خواهد همیشه مورد توجه باشد و تا وسط حرف شما نپرد نمی‌گذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آن که دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانی‌تری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. شاید مجبور باشید که کارتان را با توقعات کمتری آغاز کنید تا به هدفتان برسید.

هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن به تحسین کمتری نیاز داریم و لازم نیست کودک در مورد آن رفتار به خصوص به‌طور مداوم تمجید شود. در عوض، به‌طور اتفاقی این کار را انجام دهید؛ مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام می‌دهد، از او تعریف کنید. این روش برای تقویت رفتار مزبور کافی است و به زودی برای هر دوی شما طبیعی خواهد شد. توجه داشته باشید که در مورد هر رفتاری ستایش را هرگز به‌طور کامل متوقف نکنید.

به‌طور مناسب و مقتضی تحسین کنید
برای دریافت پاسخ‌های بهتر، نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن و دیگر نشانه‌های عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز، برای کودکان خردسال موثرند. اما در مورد کودکان بزرگ‌تر بهتر آن است که از پیام‌های سری استفاده کنیم. زیرا این کودکان بیشتر دوست دارند به‌طور خصوصی تشویق شوند. برای نمونه، می‌توانید با یک چشمک یا اشاره دست نشان دهید که به عمل خوبش توجه کرده‌اید. بعدا می‌توانید در مورد رفتار پسندیده‌اش، با یکدیگر صحبت کنید.

بیشتر کودکان بزرگ‌تر با لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح می‌دهند. گفتن این جمله که «عجب مستخدم با سلیقه‌ای اینجا بوده است!» پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله برمی‌انگیزد تا این جمله که «واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کرده‌ای».

به نظر ما باید در مورد واکنش‌های فرزندتان نسبت به تحسین، قضاوت کنید تا ببینید به هدف زده‌اید یا خیر. اگر کودک تعریف‌های شما را نادیده می‌گیرد، ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار می‌کند، درمی‌یابید که ستایش موثر بوده است.

توجه: به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده می‌شوند. عبارات مشابهی که پشت سر هم استفاده می‌شوند، تاثیر خود را از دست می‌دهند؛ خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش به‌طور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت می‌کنید، به‌طور تصادفی حرف‌های شما را بشنود.

برای تقویت اثرات تحسین می‌توانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شده‌اید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمان‌های خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.

بلافاصله کودک را تحسین کنید
تحسین کردن به خصوصی در مورد کودکان خردسال وقتی موثرتر است که بدون معطلی صورت گیرد. نگذارید تا بین رفتار پسندیده او و پاسخ شما فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگ‌تر قادرند این فاصله زمانی را درک کنند.

معمولا فاصله بین عمل کودک و واکنش ما می‌تواند با یک اشاره کوچک به موضوع پُر شود. سپس در یادداشت روزانه رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی این یادداشت را به او نشان می‌دهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: «وقتی می‌بینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی می‌دی، خیلی خوشحال می‌شم». البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید، بلکه رفته رفته عادت می‌کنید علامتی بگذارید که فقط برای خودتان معنی داشته باشد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاوره کودکان تلفنی:تحسین رفتار کودک



:: برچسب‌ها: رفتار کودک , الگوی رفتاری کودک , تحسین رفتار کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اگر روز آغاز خوبی داشته باشد، امکان بیشتری وجود دارد که هم والدین و هم بچه‌ها روز خوبی در پیش داشته باشند. با این حال، ما اغلب چنان گرفتار عادت‌ها و وظایفمان در زمینه بیدار کردن به موقع، مراقبت از بهداشت کودک، فراهم آوردن غذا، رسانیدن کودک و رتق و فتق امور هستیم که این درگیری‌های اجتناب‌ناپذیر صبحگاهی می‌توانند تمام روز را خراب کنند.

در این مقاله کوشش خواهیم کرد تعدادی از مشکلات والدین و کودکان که معمولا موجب گرفتاری‌های صبحگاهی می‌شود و همچنین راه‌هایی که می‌توان از آنها اجتناب کرد یا تغییرشان داد را مورد بحث قرار دهیم. هنگامی که راه‌های پیشنهادی را امتحان کردید، مشاهده خواهید کرد که این راه‌حل‌ها چه تغییر عمیقی در شروع برنامه‌های روزانه خانواده شما و همچنین دیدگاه مثبت‌تر اعضاء خانواده نسبت به یکدیگر و نسبت به روز در پیش‌رو، ایجاد خواهد کرد.

نظر مشاور کودک در مورد کودک سحرخیز
کودکانی که صبح‌ها خیلی زود از خواب برمی‌خیزند: زمانی که کودک شما صبح‌ها چنان زود از خواب برمی‌خیزد که باعث دردسر شما می‌شود، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ اگر کودک شما با زود برخاستن، خواب شما را برهم می‌زند و یا با پرسه زدن خودسرانه در اطراف خانه موجب نگرانی شما می‌شود، می‌توانید به او یاد دهید که در چنین مواقعی دوباره به خواب برود و یا به آرامی در رختخواب خود بازی کند. ولی در درجه اول باید بررسی کنید که آیا میزان خواب او کافی است یا نه.

واقعیت این است که بعضی از کودکان به خواب بسیار کم‌تری نسبت به کودکان دیگر نیاز دارند. میزان خواب کافی در مورد یک کودک می‌تواند دوازده ساعت و در مورد کودک دیگر هشت ساعت باشد. گاهی کم‌خوابی می‌تواند نشانگر فعال بودن بیش از حد باشد ولی معمولا صرفا نمایانگر تفاوت بین افراد است. اگر میزان خواب کودک شما آن قدر نیست که روز را به خوبی بگذراند، وظیفه شما این است که به او یاد بدهید هنگامی که از خواب برمی‌خیزد،

چطور مجددا به خواب برود و یا این که چطور بیشتر بخوابد. ولی اگر با این مقدار خواب، کاملا راحت و شاداب است وظیفه شما این است که به او یاد دهید تا رسیدن موقع مناسب برای بیدار شدن سایرین، در یک مکان امن و یا رختخواب به آرامی و بدون سروصدا بازی کند.روانشاسی کودک

تعیین وضعیت خواب کودک
با پرسش‌های زیر می‌توانید وضعیت کلی خواب کودک را تعیین کنید:

۱- آیا کودک همیشه نسبت به همسالانش کمتر می‌خوابد؟

۲- هر شب چند ساعت می‌خوابد؟

یک هفته میزان خواب شبانه کودک را یادداشت کنید و سپس میانگین آن را محاسبه نمایید. متوسط خواب شبانه کودک چقدر است؟

۳- آیا میزان خواب کودک هر شب تقریبا یکسان است و یا این که تفاوت زیادی بین مقدار خواب او در شب‌های مختلف وجود دارد؟

۴- آیا معمولا کودک صبح‌ها شاداب است؟ آیا تا هنگام خواب بعدازظهر یا خواب شب «دوام» می‌آورد و یا این که مجددا به خواب می‌رود؟

اگر میزان خواب شبانه کودک تقریبا هر شب به یک اندازه است و معمولا صبح‌ها شاداب است، احتمالا خوابش کافی است و تنها باید آموزش ببیند که وقتی شب‌ها به خواب نمی‌رود یا این که صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شود، به آرامی در رختخواب بازی کند. اگر کودک به خواب بیشتری نیاز دارد، می‌توانید روش‌های زیر را به کار گیرید تا با تغییر عادت‌های خوابیدن، کودک بتواند بیشتر بخوابد:

آموزش زمانبندی خواب به کودک
چطور به کودکان آموزش دهیم که بیشتر بخوابند. بعضی از کودکان به راحتی به خواب می‌روند، ولی عادت دارند قبل از ساعت مقرر از خواب برخیزند. راه حل‌های زیر می‌توانند به چنین کودکانی بیاموزند چطور تا رسیدن ساعت مناسب برای بیدار شدن، مجددا به خواب روند.

قاطع باشید. هنگامی که کودک زود از خواب برمی‌خیزد، با قاطعیت از او بخواهید که دوباره بخوابد و یا این که تا هنگامی که به سراغش نرفته‌اید در رختخواب بماند. در مورد بعضی از کودکان همین کافی است؛ البته به شرط آن که کودک حس کند شما واقعا این حرف را جدی می‌زنید.

انتظار معجزه نداشته باشید. بیشترین چیزی که می‌توانید انتظار داشته باشید، افزایش تدریجی زمان خوابیدن است. اگر کودک نوپای شما ساعت ۶ صبح از خواب برمی‌خیزد، از او انتظار نداشته باشید که روز بعد ساعت ۸ صبح از خواب برخیزد. اگر فردای آن روز ساعت شش و پانزده دقیقه و روز بعد ساعت شش و سی دقیقه از خواب برخیزد، پیشرفت زیادی کرده است. سعی کنید در این مورد به تدریج به حالت ایده‌آل برسید.

به کودک اطمینان خاطر بدهید. بعضی از کودکان نگران این هستند که مبادا بیش از حد بخوابند. آنها را مطمئن کنید که در صورت لزوم آنها را از خواب بیدار خواهید کرد. و یا این که بالای سر آنها ساعت زنگ‌دار بگذارید.

قانون «پنج دقیقه صبر کن» را اجرا کنید. احتمالا شما نیاز دارید که به جای کودک، خودتان را تقویت کنید. هنگامی که صدای گریه و یا حرکت کردن کودک را شنیدید، سریعا سراغ او نروید. ابتدا پنج دقیقه صبر کنید و سپس به اتاق او بروید؛ مگر مواقعی که فکر مبی‌کنید کودک واقعا مشکلی دارد. بعد از چند روز می‌بینید که کودک بلافاصله یا کمی بعد دوباره به خواب می‌رود. اگر هنوز زود از خواب برمی‌خیزد، دوباره این قانون را به کار ببرید.

به کودک پاداش دهید. در مورد کودکی که حرف‌ها را به خوبی می‌فهمد، می‌توانید از پاداش دادن استفاده کنید. این روش معمولا در مورد کودکان بالای سه سال به خوبی موثر واقع می‌شود. برای کودک اهداف جزئی انتخاب کنید تا به تدریج به آنها برسد.

اگر به عنوان پاداش به کودک یک اسباب‌بازی می‌دهید، اطمینان حاصل کنید که اگر بدون حضور شما با آن بازی کند، خطری او را تهدید نمی‌کند. کودکان را با اسباب بازی‌هایی که به راحتی از یکدیگر جدا می‌شوند و به صورت اجزاء کوچک قابل بلع درمی‌آیند، تنها نگذارید. همچنین در مورد اسباب بازی‌هایی که سیم دارند احتیاط کنید. ممکن است بخواهید که جدول جایزره را با مورد بعدی (تمرین مثبت) همراه کنید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-روانشناسی کودکان:کودکان و مشکلات صبحگاهی



:: برچسب‌ها: بیماری جسمی کودکان , بیماریهای دوران کودکی , روانشناسی کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

همه والدین در مورد تنبیه کودک، عقاید شخصی مخصوصی دارند. چه آنهایی که آن را می‌پذیرند و یا رد می‌کنند، از تنبیه به عنوان یک روش آموزشی مناسب برای کودکانشان استفاده می‌کنند. وقتی که کودکتان را به اتاقش می‌فرستید، زمان تماشا کردن تلویزیون را محدود می‌کنید و به او اجازه بارزی کردن با اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش را نمی‌دهید؛ یا وقتی که به یکباره و به دنبال نزدیک شدن کودک به اجاق گاز، ناگهان فریاد می‌کشید: «نکن!» در واقع برای اصلاح رفتارها از اصول تنبیه استفاده کرده‌اید.

اگر می‌توانستیم کودکانمان را فقط با استفاده از روش‌های مثبت تربیت کنیم، خیلی عالی بود؛ اما نمی‌توانیم. برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته، هم روش‌های مثبت و هم منفی لازم هستند. ما قصد نداریم تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم. بلکه می‌خواهیم روش آن را بیاموزیم تا هنگامی که تنبیه به عنوان یک روش تربیتی ضروری بود، تاثیر بیشتری داشته باشد.مشاورکودک انلاین

تنبیه به تنهایی نمی‌تواند نتایج دلخواه را فراهم کند. زیرا به‌طور کلی روشی منفی است. این روش به کودک می‌آموزد که چه کاری را نباید انجام دهد. اما نمی‌آموزد که چگونه باید رفتار کند. وقتی تنبیه را بدون تقویت رفتار شایسته به کار می‌بریم، کودک نمی‌داند رفتار ناپسندش را با چه رفتاری جایگزین کند.

هیتر سه ساله برای رسیدن به یک لیوان از صندلی بالا می‌رود. مادرش او را از صندلی پایین می‌گذارد و به خاطر بالا رفتن از آن، او را سرزنش می‌کند. هیتر گریه می‌کند و می‌گوید، «دیگه نمی‌روم بالا، مامان». تا این مرحله خوب است؛ اما این دختر بچه نمی‌آموزد که می‌تواند از جایی امن‌تر لیوان بردارد، یا دفعه بعد باید از کسی کمک بخواهد. او آموخته است که چه کاری ر نکند؛ ولی یاد نگرفته است که چه باید بکند.

به علاوه، تنبیه وقتی موثر است که وقتی باشد چون وقتی از یک تنبیه به دفعات زیاد استفاده شود، تاثیرش را از دست می‌دهد. والدین مکررا چیزهایی شبیه این را به ما می‌گویند: «اولین باری که کارل را تنبیه بدنی کردم، خیلی گریه کرد و پس از آن، برای مدت طولانی رفتارش تصحیح شد، اما حالا که مرتبا به خاطر رفتارهای نادرستش تنبیه بدنی می‌شود، هیچ تاثیری ندارد و به نظر نمی‌رسد که به هیچ وجه اهمیتی بدهد.» این یک واکنش تطبیقی کلاسیک است، و به سبب همین اثر است که ما تنبیه بدنی را به عنوان شکلی از تنبیه توصیه نمی‌کنیم.

از آنجای یکه گاه تنبیه به عنوان یک روش مدیریت، لازم می‌شود، این پرسش شکل می‌گیرد که: پس چه وقت و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟ ما این اصول را پیشنهاد می‌کنیم:

تنبیهی را انتخاب کنید که رفتار ناخواسته را کاهش دهد

تنبیه فقط هنگامی موثر قلمداد می‌شود که بروز رفتار نامناسب را کاهش دهد. در بسیاری از مواقع، کودکان را برای تنبیه به دفتر مدیر مدرسه می‌فرستند؛ ولی همان‌طور که انتظار می‌رود، نتیجه‌ای عاید نمی‌شود. دانش‌آموز از انجام تکالیف ودداری می‌کند و از منتظر ماندن در دفتر مدرسه لذت می‌برد، پس رفتارش با بی‌توجهی تقویت می‌شود.

تنبیه بدنی، ایجاد محدودیت و گرفتن اسباب بازی‌ها یا امتیازات خاص (مانند تماشای کارتون) در صورتی «تنبیه» تلقی می‌شوند که موثر واقع شوند.

برای نمونه، مایکل نه ساله را به خاطر کتک زدن خواهرش به اتاقش فرستادند، او در آنجا با کامپیوتر و اسباب بازی‌هایش مشغول بازی شد. وقتی مادرش به او گفت که می‌تواند از اتاق بیرون بیاید، در حال تماشای کارتون مورد علاقه‌اش بود. او حتی فراموش کرده بود که تنبیه شده است. به علاوه، وقتی از اتاق خارج شد، خواهرش را دوباره کتک زد تا باز به اتاقش فرستاده شود.

پس نصیحت ما این است که نخست نتایج تنبیه را بررسی کنید. اگر رفتار هدف کاهش یافته بود، می‌توانید دوباره از آن نوع تنبیه استفاده کنید. در غیر این صورت، تکرار آن تنبیه سودی ندارد و باید روش دیگری را بیازمایید.

در تنبیه زیاده‌روی نکنید

اگر بیش از حد از تنبیه استفاده کنید، کودک شما به آن عادت خواهد کرد و تنبیه تاثیر خود را به تدریج از دست خواهد داد. هر اقدامی ـ اگر هم موثر باشد ـ شامل ممنوع کردن تماشای تلویزیون، تنبیه‌های بدنی و غیره با استفاده بیش از حد تضعیف می‌شود و اثر مورد نظر شما را ایجاد نخواهد کرد.

از تنبیه در کنار روش‌های مثبت استفاده کنید

وقتی تنبیه را به عنوان یک روش انتخاب می‌کنید، باید به کودک آموزش نیز بدهید. تنبیه به تنهایی رفتار خوب را به کودک نمی‌آموزد. برای تشویق کودک به انجام آنچه می‌خواهید، باید تفهیمش کنید، به او آموزش دهید و در صورت اصلاح رفتار مزبور، پاداشی برایش در نظر بگیرید. اگر کودکتان را به خاطر دویدن به سمت خیابان تنبیه کردید، سپس باید روش عبور از خیابان را به او آموزش دهید. و در نهایت به خاطر منتظر ماندن در کنای خیابان یا عبور محتاطانه از خیابان، او را تحسین کنید. با این روش، تاثیر تنبیه بیشتر خواهد شد.

تنبیه را به تعویق بیندازید

اگر قصد تنبیه کودکتان را دارید، درست پس از رفتار ناپسندش این کار را انجام دهید. رفتار انسان را پیامدهای بدون وقفه کنترل می‌کنند. (این پیامدها می‌توانند مثبت یا منفی باشند) پس صبر نکنید تا «بابا بیاد خونه». تا عصر یا فردا یا هفته بعد صبر نکنید. هر تنبیهی، اثرش را با گذشت زمان از دست می‌دهد و ممکن است کودک نتواند ارتباط تنبیه را با عمل ناپسندش درک کند.

همیشه پیامدها را تشریح کنید

کودک باید بداند چه رفتاری شما را ناراحت می‌کند و در صورت پافشاری در انجام آن، واکنش شما چه خواهد بود. تصمیم خود و پیامدهای نادیده گرفتن آن عمل را به او بگویید.

ثابت قدم باشید

تنبیه موثر نه تنها یک تنبیه بدون وقفه است، بلکه تنبیهی است که برای کودک قابل پیش‌بینی باشد. تنبیه باید در تمام مواردی که آن رفتار ناپسند سر می‌زند، انجام شود. اگر به کودکتان گفته‌اید که در صورت پرت کردن عروسکش، آن را از او خواهید گرفت، پس از هر بار پرت کردن به وعده خود عمل کنید تا همیشه منتظر پیامدهای رفتار ناپسند خود باشد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاور کودکان آنلاین:چگونگی تنبیه کودک



:: برچسب‌ها: تنبیه کودکان , اصول تربیتی کودک , تنبیه کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مرداد 1402 | نظرات ()