نوشته شده توسط : Dr. Dalake

علائم افسردگی در نوجوانان دختر بسیار مهم می باشد زیرا احتمال ابتلای دختران نوجوان به اختلالات خلقی مانند افسردگی دو برابر بیشتر از پسران نوجوان است.

دلیل این امر ممکن است به روند تکاملی و اینکه چگونه دختران و پسران به طور متفاوتی در ارتباط با محرک های عاطفی قرار می گیرند، مربوط باشد.

شکی نیست دختران از نظر عاطفی سریع‌تر از پسران بالغ می‌شوند و از نظر بیولوژیکی برای پرورش نوزادان و کودکان آماده می گردند، در حالی که پسران از نظر بیولوژیکی برای ادامه نسل خود و تمایل به محافظت از خانواده تلاش می‌کنند.

این مزیت تکاملی ممکن است در دنیای مدرن که در آن نوجوانان حدود شش سال یا بیشتر را در نوعی برزخ سپری می‌کنند (هنوز آنقدر بزرگ نشده‌ که با آن ها به عنوان بزرگسالان رفتار شود و بزرگ تر از از آن‌ است که بتوان با او به عنوان کودک رفتار کرد) کمی آسیب ببیند و دچار افسردگی یا اضطراب شوند.

دلیل این مشکل هر چه که باشد، سال های نوجوانی زمینه مناسبی برای ایجاد افسردگی و اضطراب در دختران نوجوان است بنابراین باید راه های درمان پیشگیری و علائم افسردگی در نوجوانان دختر را بدانید.


نشانه ها و علائم افسردگی در نوجوانان دختر
یکی از نشانه های دختر افسرده، کناره گیری است. نوجوان افسرده شروع به حذف خود از فعالیت‌ها، محیط‌ها و رویدادهای اجتماعی می‌کند که قبلاً با شادی در آن ها شرکت می کرده است.

علاوه بر این از علائم افسردگی در نوجوانان دختر می توان به افت نمرات در کارنامه درسی او اشاره کرد. نشانه های بارز و اساسی دیگر افسردگی در نوجوان دختر شامل موارد زیر می باشد:

خیلی بیشتر از حد معمول یا خیلی کمتر از حد معمول می خوابد
عادات غذایی خود را به شدت تغییر دهد ( پرخوری یا کم خوری)
عزت نفس پایین از نشانه های بارز علائم افسردگی در نوجوانان دختر می باشد.
نادیده گرفتن سلامت جسمانی
عصبانی شدن بر سر مسائل کوچک
نمی خواهند در مورد آینده بحث کنند
اعتیاد به گوشی های هوشمند یا رسانه های اجتماعی
مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن و تصمیم گیری
از کمبود انرژی یا عدم علاقه به فعالیت ها شکایت می کند
روی افکار یا اعمال خودکشی متمرکز است
سوء مصرف مواد مخدر یا الکل می تواند در برخی از موارد شدید علائم افسردگی در نوجوانان دختر باشد.
شدت علائم افسردگی در نوجوانان دختر می تواند متفاوت باشد و نوجوان می تواند روزهای خوب و بد داشته باشد. گاهی اوقات تشخیص تفاوت بین علائم افسردگی در نوجوانان دختر و تغییراتی که در دوران نوجوانی تجربه می کنید دشوار است، اما مهم است که با نوجوان خود صحبت کنید و دقیقاً احساس آن ها را درک کنید.

این کار نه تنها به درک خلق و خوی آن ها کمک می کند، بلکه با صحبت کردن با شخصی که به آن ها اعتماد دارند، احساس آرامش می کنند.

والدین باید بدانند که دو نوع افسردگی وجود دارد که باید علائم افسردگی در نوجوانان دختر را بدانند:

اختلال افسردگی اساسی که بارز ترین نوع افسردگی است و می‌تواند فرد مبتلا را ماه‌ها در ناامیدی عمیق غرق کند به طوری که فرد حتی نتواند از تخت خواب خود فاصله بگیرد و کارهای همیشگی خود را انجام دهد.
اختلال دیس تایمیک، که افسردگی است که با شدت کمتری بروز می کند اما می تواند سال ها ادامه داشته باشد. علاوه بر افسردگی، دختران نوجوان اغلب با اضطراب نیز مواجه هستند.

علائم افسردگی در نوجوانان دختر

چرا دختران نوجوان بیشتر از پسران نوجوان افسردگی را تجربه می کنند؟
دختران از نظر شناخت عاطفی بهتر و سریعتر از پسرها به بلوغ می رسند و این طبیعت حساس آن هاست که آن ها را در برابر افسردگی و اضطراب آسیب پذیرتر می کند. در ادامه علائمی آورده شده است که باعث افسردگی دختران می شود و آن ها را بیش تر از پسران در برابر افسردگی در سنین نوجوانی حساس می سازد:

۱. تفاوت های هورمونی
دختران نوجوان زود به بلوغ می رسند، تغییرات هورمونی ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را برای برخی از دختران افزایش دهد، با این حال، نوسانات خلقی موقت مربوط به بلوغ طبیعی است. با این حال، این تغییرات به تنهایی باعث افسردگی نمی شود.

تغییرات بدن، بزرگ شدن سینه ها در دوران نوجوانی، اضافه وزن و مشکلات دیگر باعث می شود که نوجوان حساس تر شود و بیش تر در معرض افسردگی قرار بگیرد.

۲. تفاوت در اجتماعی شدن
به دختران آموزش داده می شود که نسبت به عقاید دیگران حساس تر باشند.

۳. رویدادهای استرس زا زندگی
شواهد حاکی از آن است که زنان در طول زندگی خود ممکن است رویدادهای استرس زاتری را تجربه کنند و نسبت به آن ها حساسیت بیشتری نسبت به پسران داشته باشند.

۴. قدرت نابرابر
فشار تحصیلی و انتظارات تحصیلی برای زنان بیشتر است و جامعه انتظارات بیش تری از آن ها دارد. در همه جای جهان زنان برای رسیدن به مقام مشابه مردان باید بیش تر از آن ها تلاش کنند. نوجوانان نیز این امر را در مدرسه و در خانه بخصوص در صورت حضور برادر بزرگ تر درک می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تمام علائم افسردگی در نوجوانان دختر که باید بدانید



:: برچسب‌ها: افسردگی در نوجوانان , افسردگی , افسردگی دختران نوجوان ,
:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 30 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ترک انگشت مکیدن به عنوان یک عادت می تواند کار سختی برای کودکان باشد. در این مقاله به شما خواهیم گفت چگونه به کودک کمک کنید تا انگشت مکیدن خود را کنار بگذارد. انگشت مکیدن یک عادت متداول در میان کودکان است. گاهی اوقات شما ممکن است بگویید “بسه دیگه، خسته شدم” ما اینجا به شما کمک می کنیم که بدایند چگونه کودک خود را به ترک این عادت تشویق کنید.

کودکان به صورت طبیعی بازتاب‌های گونه و مکیدن را دارا هستند که منجر می‌شود آنها انگشت خود را در دهان فرو ببرند گاهی حتی این اتفاق قبل از تولد رخ می‌دهد. از آنجایی که مکیدن انگشت در کودکان به آنها احساس ایمنی می دهد این حالت را به صورت عادت در می آورند و هر زمان که نیاز به آرامش دارند و هنگام به خواب رفتن این کار را انجام می دهند.

بسیاری از کودکان خودشان مکیدن انگشت را کنار می‌گذارند، حدود ۲ تا ۴ سالگی. اما برای کودکان بزرگتر که مکیدن انگشت را در دوران دبستان ادامه می دهند فشار همسالان در مدرسه معمولاً این عادت را پایان خواهد داد. به یاد داشته باشید کودکی که عادت مکیدن انگشت را کنار گذاشته است ممکن است گاهی اوقات به این حالت بازگردد مخصوصا زمانی که دچار استرس و اضطراب می شود.

عادت انگشت مکیدن تا زمانی که دندان های دائمی کودک در نیامده اند نگران کننده نیست. در این زمان انگشت مکیدن می تواند روی سقف دهان یا چگونگی ردیف شدن دندان ها تاثیر بگذارد. این مساله ممکن است هنگامی که کودک انگشتش را به شدت درد می مکد بیشتر شود مخصوصا هنگامی که آن را به صورت منفعلانه در دهانش می‌برد. بهر حال، انگشت مکیدن پرخاشگرانه می‌تواند مشکلاتی را در دندان های کودک ایجاد کند.

آکادمی تب کودک آمریکا می‌گوید درمان معمولا محدود به کودکانی است که وارد ۵ سالگی می‌شوند و بعد از پنج سادگی انگشت مکیدن را ادامه می‌دهند. یعنی بهتر است قبل از پنج سالگی درمان جدی شروع نشود. با کودک خود در مورد انگشت مکیدن صحبت کنید اگر در کودک شما خودش بخواهد انگشت مکیدن را کنار بگذارد شما در توقف آن موفق‌تر خواهید بود و این مسئله به انتخاب روش ترک انگشت مکیدن کمک خواهد کرد.

 

از تقویت مثبت استفاده کنید: برای کودک خود پاداش یا جوایز کوچک فراهم کنی، مانند وقت گذاشتن بیشتر برای خواند قصه شب یا به پارک بردن وی، زمانی که کودک انگشت خود را نمی مکد. استیکر هایی روی تقویم بچسبایند برای یادآوری روزهایی که کودک شما با موفقیت از انگشت مکیدن اجتناب کرده است.

راه اندازهای انگشت مکیدن را شناسایی کنید: اگر کودک شما انگشت خود را در پاسخ به استرس می مکد موضوع اصلی را مشخص کنید و در آن زمان و سیله آرامش وی را به روش های دیگر فراهم کنید مانند در آغوش کشیدن یا گفتن کلمات اطمینان بخش. همچنین می توانید یک بالش یا عروسک پولیشی به کودک خود بدهید تا در هنگام استرس آن را فشار دهد.

اگر انگشت مکیدن کودک شما بیشتر بدون هدف است تا اینکه به دنبال توجه باشد، به آرامی به وی یادآور شوید که آن را متوقف کند. از پرخاشگری، عصبانیت و سرزنش کردن پرهیز کنید. برای پیشگیری از خجالت کشیدن کودک در جلوی جمع، از علامت هایی مثل تکان دادن دست، یا دیگرعلامت های شخصی استفاده کنید تا دیگران متوجه تذکرات شما نشوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-توقف انگشت مکیدن در کودکان



:: برچسب‌ها: انگشت مکیدن در کودکان , ترک انگشت مکیدن , انگشت مکیدن ,
:: بازدید از این مطلب : 168
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 30 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کمک به نوجوان پرخاشگر، رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادبی برای برخی از والدین بسیار مهم می باشد، زیرا این مشکل باعث درگیری در میان اعضای خانواده می شود.

تنها با یک نگاه کوچک به اخبار، می توان فهمید که عصبانیت و خشم نوجوانان یک مسئله ای می باشد که در حال رشد است. فیلم ها و برنامه های تلویزیونی همه روش های خشونت را تحریک می کنند، بیشتر وب سایت ها، دیدگاه های خشن را پرورش می دهند و انجام بازی های ویدوئویی خشن به مدت زیاد، می تواند نوجوانان را نسبت به پیامدهای خشم و خشونت، در دنیای واقعی، بی تفاوت نماید.

البته، هر نوجوانی که رفتار خشن نشان می دهد یک فرد عصبی و خشمگین نیست، ولی برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارای مشکل، که از لحاظ عاطفی آسیب دیده اند یا از مشکلات مربوط به سلامتی روان رنج می برند، پیامدهای مربوط به آن می تواند حزن انگیز و ناراحت کننده باشد.

راهکار برای کمک به نوجوان پرخاشگر
با فرزند خود ارتباط برقرار کنید

برای کمک به نوجوان پرخاشگر ابتدا باید درک کنید که هر مشکلی که نوجوان شما آن را تجربه می کند، به این معنا نیست که شما نتوانستید وظیفه پدر یا مادر بودن خود را به نحو مناسب انجام دهید. به جای سرزنش خود در این موقعیت، به نیازهای فعلی که نوجوان شما دارد، تمرکز کنید.

اولین قدم برای کمک به نوجوان پرخاشگر، پیدا کردن راهی است که با وی ارتباط برقرار کنید.

ممکن است که باور کردن این مسئله سخت باشد (با وجود خشم فرزند یا بی تفاوت بودن وی نسبت به شما) ولی همچنان نوجوانان، آرزوی دوست داشتن، تمایل و پذیرش از طریق والدینشان دارند. این بدان معناست که، نسبت به آنچه فکر می کنید، نفوذ زیاد تری برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارید. روش های موجود برای برقراری ارتباط عبارتند از :

نسبت به سطح استرس خود آگاه باشید. اگر شما عصبی یا ناراحت باشید، زمان مناسبی نیست که برای برقراری ارتباط با نوجوان خود تلاش کنید. کمک به نوجوان پرخاشگر تا زمانی که آرام شوید، منتظر باشید و قبل از شروع کردن به مباحثه، انرژی لازم را بدست آورید. شما احتمالا نیاز به صبر و جمع کردن انرژی مثبت، نیاز دارید.
به خاطر فرزندتان در آنجا باشید. پیشنهاد مربوط به صحبت کردن با فرزند خود در هنگام قهوه خوردن، احتمالا با برخود طعنه آمیز فرزند شما یا بی توجهی وی همراه باشد، ولی نشان دادن این امر که شما در دسترس وی قرار دارید، دارای اهمیت زیادی می باشد. برای نشستن در کنار فرزند خود اصرار داشته باشید، در هنگام صرف غذا دقت کنید که تلویزیون و دیگر وسایلی که حواس پرتی ایجاد می کنند، وجود نداشته باشد و سعی کنید که با فرزند خود صحبت کنید. اگر تلاش شما با جواب های کوتاه و تک حرفی مثل “بله” یا کلمات مشابه همراه باشد یا فرزند شما با تکان دادن شانه خود به شما جواب دهد، از تلاش خود نا امید نشوید؛ ممکن است که مجبور باشید تا برای یک مدت طولانی شامتان را به آرامی بخورید، ولی زمانی که فرزند شما بخواهد که با شما صحبت کند، فرصت کافی برای انجام این کار را خواهد داشت.
زمینه ها و موضوعات مشترک را پیدا کنید. سعی برای بحث در مورد ظاهر یا لباس های فرزند شما، ممکن است یک روشی باشد که منجر به تحریک و به وجود آمدن جر و بحث های خشن و همراه با عصبانیت شود، ولی شما همچنیان می توانید موضوعات مشترکی را پیدا کنید و در مورد آن ها بحث کنید. هدف این نیست که بهترین رفیق برای فرزند خود باشید، ولی هدف پیدا کردن زمینه ها و منافع مشترکی می باشد که می توانید با آرامش در مورد آن بحث کنید. برای کمک به نوجوان پرخاشگر حتما به فرزند خود اطمینان دهید که می تواند با شما درد و دل کند.
بدون قضاوت و نصیحت کردن فرزند خود، به حرف های وی گوش دهید. زمانی که فرزند شما با شما صحبت می کند، گوش کردن بدون قضاوت، استهزا و مسخره، ایجاد وقفه، نقد کردن و توصیه کردن، عامل مهمی می باشد. فرزند شما نیاز دارد که توسط شما درک شود و به وی ارزش بگذارید، بنابراین ارتباط چشمی خود را حفظ کنید و حتی زمانی که وی به شما نگاه نمی کند، سعی کنید که تمرکز خود را بر روی بچه خود نگه دارید. اگر شما ایمیل خود را چک کنید یا یک روزنامه بخوانید، فرزند نوجوان شما حس خواهد کرد که وی برای شما هیچ اهمیتی ندارد.
انتظار طرد شدن را داشته باشید. تلاش شما برای برقراری ارتباط با فرزندتان ممکن است که همراه با عصبانیت، خشم، یا دیگر واکنش های منفی همراه باشد. آرام باشید و به فرزند خود فضایی دهید که احساس آرامش کرده و عصبانیت خود را کنترل کند. در زمان بعدی که فرزند شما احساس آرامش می کند، با وی صحبت کنید. ارتباط موفق با فرزندتان به زمان و تلاش نیاز دارد. طفره نروید و بهانه ای نیاورید؛ پشتکار داشته باشید و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.

کمک به نوجوان پرخاشگر
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادبی
تغییرات سالم در سبک زندگی خود ایجاد کنید

اصول و عناوین زیر برای برگرداندن تعادل به زندگی فرزند نوجوان شما می توانند موثر باشند و نیازی به تشخیص دقیق مشکلات وی ندارید:

چارچوبی را ایجاد کنید. ممکن است که فرزند نوجوان شما جیغ بکشد، و در مورد مقررات و نظمی که وجود دارد با شما جرو بحث کند، ولی این بدان معنا نیست که آن ها نیاز دارند که این موارد کاهش یابد. ساختار و چارچوب، همانند زمان معین برای صرف وعده غذایی و زمان خواب، باعث می شود که فرزند نوجوان شما احساس امنیت و ایمنی داشته باشد. هر روز در کنار فرزند خود بشینید و با وی صبحانه و شام بخورید و این کار می توان یک فرصت مناسبی را به منظور بررسی وضعیت فرزند شما در آغاز و پایان روز فراهم می سازد.
زمان مشاهده تلویزیون و …. را کاهش دهید. رابطه مستقیمی بین نمایش های تلویزیونی، فیلم ها، مضامین اینترنتی و بازی های ویدوئی خشن، با رفتار خشونت آمیز در نوجوانان وجود دارد. حتی در صورتی که فرزند نوجوان شما دارای رفتارهای خشن نباشد، به مدت زیادی در مقابل صفحه بودن، بر رشد مغز، تاثیر گذار می باشد. زمانی که را که فرزند شما به وسایل الکترونیکی دسترسی دارد را محدود سازید – و استفاده از تلفن را برای بعد از ساعت مشخصی در شب، محدود کنید تا مطمئن شوید که بچه شما، خواب کافی را خواهد داشت.
تشویق به تمرین و ورزش کنید. حتی یک تمرین منظم به اندازه کم، می تواند منجر به کمک به نوجوان پرخاشگر برای رهایی از افسردگی، افزایش دادن انرژی و بهبود خلق، کاهش استرس، الگوهای خواب منظم، و بهبود وضعیت مربوط به عزت نفس کودک شما شود. در صورتی که شما با بچه خود منازعه داشته باشید که کار خاصی را انجام دهد ولی وی بازی های ویدوئی انجام دهد، وی را تشویق به بازی هایی کنید که دارای تحرک باشد یا بازی هایی که مربوط به ورزش خاصی باشد، و مواردی هستند که دارای پرش و حرکت متناوب در اطراف می باشند – برای مثال ورزش هایی شبیه سازی رقص، اسکیت کردن، فوتبال، یا تنیس. یک بار که این ورزش به صورت یک عادت تبدیل شد، فرزند خود را تشویق کنید تا ورزش واقعی را انجام دهد تا به یک تیم یا باشگاه بپیوندد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به نوجوان پرخاشگر| درمان، علت و نشانه ها



:: برچسب‌ها: نوجوان پرخاشگر , خشم نوجوانان , رفتار با نوجوان پرخاشگر ,
:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 30 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

مراحل طلاق عاطفی، نشانه های طلاق عاطفی شامل مراحلی می باشد که افراد به مرور آن را پشت سر می گذارند و به مرور از هم سرد می شوند.

طلاق از نظر شدت استرس بالاتر از ترس از مرگ قرار دارد و اغلب با عوامل استرس زا دیگر مانند اختلافات زناشویی، مشکلات مالی جدی، نقل مکان، تک فرزندی، ضررهای متعدد و دعواهای شدید همراه می باشد.

با آگاهی، این فرآیند و مراحل طلاق عاطفی می تواند بسیار راحت تر از چیزی که تصور می کنید طی شود. اگرچه آسان نیست، اما آگاهی و جلسات مشاوره در دراز مدت به شما کمک می کند که احساس بهتری داشته و از تجربه خود درس بگیرید.

مراحل طلاق عاطفی و پایان رابطه
هنگامی که یک رابطه به پایان می رسد، افراد احساسات متناقضی را تجربه می کنند، زیرا در تلاش برای درک بهترین راه برای پیشرفت هستند. این فشار با آگاهی از این امر که هر قدم برداشته شده ممکن است بر آینده و رفاه آن ها تأثیر بگذارد، ترکیب می شود.

در طی تمام مراحل طلاق عاطفی گفته شده تکیه بر دوستان و خانواده خوب برای حمایت کمک می کند تا از این موانع عاطفی عبور کنید. مشاوره حرفه ای می تواند در تمام مدت کنار شما بوده و استرس، اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد.

مرحله اول: انکار و سرزنش
در ابتدا زوجین شروع به سرزنش یکدیگر برای مشکلات گذشته، حال و حتی آینده می کنند. تصویر منفی از خود، احساسات مبهم، نارضایتی، خشم، اضطراب، خلق افسرده، احساس ناراحتی، احساس گناه از نشانه های این مرحله می باشد.

نقش مشاور در این مرحله اهمیت زیادی دارد. مشاور باید حس کنترل زندگی زوجین را تقویت کند، ترس آن ها را از روند جدایی را خنثی کند و مشاوره های لازم پیش از طلاق را نیز برای آن ها فراهم کند.

اگر در حال تجربه انکار هستید، ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کنید و بخواهید تنها باشید تا از تصمیم گیری های مهم اجتناب کنید. با این حال، گاهی اوقات تأخیر در رویارویی با مسائل می تواند مشکلات بزرگ تری ایجاد کند. اغلب مواقع بسیاری از مسائل احساسی‌ هستند و باید به مشاور مراجعه کنید.

مراحل طلاق عاطفی: سوگواری و افسردگی
افسردگی ناشی از غم، اندوه و تنهایی است. اکثر افراد در روند مراحل طلاق عاطفی سطحی از افسردگی را تجربه خواهند کرد. در این مرجله ممکن است هدف زندگی را زیر سوال ببرید و احساس کنید از جامعه جدا شده اید. حتی ممکن است در مورد آزار رساندن به بچه ها و کسانی که دوستشان دارید احساس گناه کنید.

افسردگی مانند پوچی می تواند فلج کننده باشد. گاهی اوقات افراد در افسردگی گیر می کنند و نمی توانند به آن غلبه کنند. اجازه ندهید این دوره خیلی طولانی شود و برای کمک تماس بگیرید.

مشاور در این مرحله از مراحل طلاق به زوجین اجازه می دهد تا روند سوگواری را طی کنند، زوجین را از نگرش بیچارگی نجات می دهد و به آن ها کمک می کند فرآیند غم و اندوه را بپذیرند.


مراحل طلاق عاطفی
مرحله سوم: خشم و کینه
در پس خشم، ترس ها و عدم اطمینان زیادی در مورد آینده، امور مالی و امید به آینده وجود دارد. در این مرجله یکی از طرفین یا هر دو در حال ابراز نارضایتی یا عدم اطمینان از رابطه، تنش و احساسات هیجانی هستند.

نقش های مشاور در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی عبارت است از: خنثی کردن خشم زوجین، هدایت انرژی خشم، بهبود توانایی تصمیم گیری زوجین، بهبود مهارت های کوتاه مدت و بلندمدت حل مسئله برای زوجین.

خشم ناشی از دروغ گفتن، خیانت، طرد شدن، فریب خوردن، سوء تفاهم یا رها شدن است. این ناشی از آن است که توسط شخصی که به آن اعتماد دارید به یک مکان بد فشار آورده شوید.

ممکن است از دست خود عصبانی، ناامید و خشمگین باشید، برخی از افراد طلاق و جدایی را نوعی مجازات می دانند.

مرحله چهارم: مجرد بودن و تصمیم به طلاق
تجربه جدید استقلال، امتحان کردن فعالیت های جدید، تصمیم گیری آزاد، افزایش اعتماد به نفس، بهبود تصویر از خود و بازگشت به نقش های قبلی از ویژگی های این مرحله می باشد.

نقش های مشاور یا میانجی در این مرحله نیز بسیار زیاد است. بهبود مهارت‌های ارتباط مستقیم زوجین، افزایش مهارت‌های همکاری، بازیابی روابط و کمک به زوجین در برنامه‌ریزی بلندمدت از کمک های مشاور در این دوران است.

مشاور باید زمان مناسبی را برای میانجیگری کارآمد و کم دردسر انتخاب کند تا اطمینان حاصل شود که زوجین در فاز عاطفی نسبتاً خوبی قرار دارند.

مرحله پنجم: شروع های جدید و تصمیم گیری
در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی خود مداری و خودآرامشدن، کنترل داشتن، برنامه ریزی و تعهدات بلندمدت، پذیرش پایان ازدواج و ایجاد توافق شکل می گیرد و فرد می تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد و استقلال بیش تری داشته باشد.

به مرور شما با طلاق کنار می آیید و شرایط را درک می کنید، متوجه می شوید که روزهای خوب بیشتری از روزهای بد داری. می خواهید با دوستان خود وقت بگذرانید و دوستان جدیدی پیدا کنید. در مورد برنامه ریزی و آینده احساس خوش بینی می کنید.

این بدین معنی است که قبول می کنید که زندگی بدون شریک سابقتان نیز به جلو می رود.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن



:: برچسب‌ها: طلاق , طلاق و جدایی , طلاق عاطفی ,
:: بازدید از این مطلب : 254
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در ۲ تا ۳ سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست بنابراین باید بعد از یافتن علت راه‌های مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.

????شاید عصبانی است

عصبانیت شایع‌ترین مشکل بچه‌هاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر می‌کند. در نهایت او با تنها وسیله‌ای که در اختیار دارد به دیگران حمله می‌کند یعنی با کتک زدن.

????جلب توجه می‌کند

کودک نیاز به توجه دارد به‌طور معمول او ترجیح می‌دهد از راه‌های مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را به‌دست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بی‌توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بی‌توجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع می‌شود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار می‌گیرد.

????ارتباط کلامی را یاد دهید

کودک باید بیاموزد که از کلمات برای بیان احساسات منفی‌اش استفاده کند. به کودک یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی کـودک بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان کند، شیوه کتک زدن به تدریج متوقف می‌شود.

????احساساتش را تصدیق کنید

کودک می‌زند چون نمی‌تواند احساسات خود را به ما منتقل کند. وقتی به احساسات کودک آگاه باشید و آن ‌را تصـدیق کنید، دیگر دلیلی برای کتک زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینکه به تـو اجـازه نداده‌ام این‌کار را بکنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان می‌دهید که احساس او را درک کرده‌اید و به او حـق می‌دهید که احسـاس عصبانیت کند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او می‌آموزیم، این است که با روشی غیر از کتک زدن عصبانیت خود را ابراز کند.

????الگوی خوبی باشید

کودکان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را به‌کار می‌برند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا می‌کنند. اگر راجع به رفتار خشن کودک نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال کتک زدن حتی به‌عنوان تنبیه ببیند.

 

????هیجاناتش را برونی‌سازی می‌کند

۳ عامل وجود دارد که در بیماری‌ها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می‌کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس‌گونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.

????برونی‌سازی می‌کند

پسربچه‌ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی‌سازی کردن می‌گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان‌شناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می‌کنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی‌سازی می‌کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-چرا فرزندم کتک میزند؟



:: برچسب‌ها: کودک , رفتار خشن کودک , کتک زدن ,
:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

کوبیدن سر کودک از علائم بسیار شایع اوتیسم می باشد. از دیدگاه درمان بیوپزشکی، این علائم نشانه یا علامت یک مشکل اساسی می باشد.

کوبیدن، تکان دادن، چرخاندن و تکان دادن بدن همگی از عادات رایج برای نوزادان و کودکان نوپا هستند.

بسیاری از روانشناسان بر این باورند که تکان دادن و کوبیدن سر به عنوان یک مکانیسم آرام بخش برای کودکان خردسال عمل می کند. در حالی که کوبیدن سر می تواند یک رفتار طبیعی برای نوزادان باشد، زمانی که با تاخیر رشد همراه شود می تواند نشانه ای از اختلال طیف اوتیسم باشد.

صدمه به خود می تواند به خصوص ترسناک باشد زیرا به نظر می رسد غریزه اصلی ما در حفظ خود را نقض می کند. همچنین تمایل والدین برای محافظت از فرزندانشان را عمیقاً به چالش می کشد.

والدین خانه های خود را برای مراقبت از کودک ایمن می سازند، کودک خود را در صندلی های ایمنی خودرو می گذارند و آن ها را به مدرسه می برند تا همه آن ها را از آسیب های بیرونی محافظت کنند. اما والدین چگونه می توانند کودکان را از خطری که در درون خود دارند محافظت کنند؟

چرا کودکان درگیر حرکات تکراری می شوند؟
برای درک اینکه چرا کودکان خردسال دست به حرکات تکراری می زنند، مانند کوبیدن و ضربه زدن به سر، ابتدا باید بفهمیم که آن ها چه کارهایی را تکرار می کنند.

همه نوزادان زمانی که در رحم هستند توسط مادرشان تکان می‌خورند. همانطور که کودکان رشد می‌کنند، اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای، سه چرخه‌ها، سرسره‌ها، سواری در شهربازی، ماشین‌ بازی و دوچرخه‌سواری نمونه ای از این فعالیت ها می باشند.

علت کوبیدن سر کودک اوتیسم |چرا کودک با دست به سر خود میزند
علت کوبیدن سر کودک به دیوار دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان خردسال تمایل به کوبیدن سر دارند. در اینجا چند نمونه رایج از این رفتار آورده شده است:

ضربه زدن به سر نشانه مشکلات پردازش حسی یا ناشی از نقص حسی می باشد. زمانی که سیستم عصبی کمتر از حد تحریک شده باشد، ممکن است کودک سرش بکوبد.
از طرف دیگر، زمانی که سیستم عصبی بیش از حد حساس است و بیش از حد تحریک شده است، ممکن است کودک سرش را بکوبد. این تلاشی است برای اینکه آنها احساس راحتی بیشتری کنند زیرا انتقال دهنده های عصبی آن ها قادر به پردازش احساسات اطراف خود نیستند.
کوبیدن سر کودک یک تکنیک آرام بخش قبل از خواب است. نوزادان به تکان خوردن برای خواب عادت دارند، بنابراین بسیاری از نوزادان و کودکان نوپا راه هایی برای ایجاد یک حرکت تکراری پیدا می کنند.
کودکانی که به دلیل نقص حسی کمتر تحریک می شوند، مانند آن هایی که نابینا یا ناشنوا هستند، اغلب برای تحریک به سر خود ضربه وارد می کنند.

کوبیدن سر کودک اوتیسم

کودکانی که محیط اطراف آن ها حواس پرتی کمی ایجاد می کند، ممکن است خسته یا تنها شوند و در نتیجه سر خود را برای تحریک بکوبند.
کودکانی که در محیط شلوغ، پر سر و صدا و ناآرام غرق می شوند نیز با حرکات موزون مانند کوبیدن سر کودک آرام می شوند.
برخی از کودکان هنگام دندان درآوردن یا عفونت گوش برای تسکین سرشان را تکان می دهند.
نوزاد ممکن است از سر ناامیدی یا عصبانیت سرشان را تکان دهند یا به جایی بکوبند، مانند حالت عصبانیت.
کوبیدن سر کودک برای جلب توجه نیز می باشد. هر چه کودکان واکنش بیشتری از سوی والدین یا سایر بزرگسالان دریافت کنند، احتمال ادامه این عادت بیشتر است.
نکته: به طور کلی، کودکان به منظور آسیب رساندن به خود، سرشان را نمی کوبند.

کوبیدن سر کودک چقدر شایع است؟
تا ۲۰ درصد از نوزادان و کودکان نوپا سالم، سر خود را تکان می دهند یا آن را به جایی می کوبند . اگر فرزند شما سالم است و فقط هنگام خواب سرش را تکان می دهد، جای نگرانی نیست.

گفتنی است، کوبیدن سر کودک، چرخاندن سر و تکان دادن بدن در کودکان مبتلا به تاخیر رشد، کودکان مبتلا به اوتیسم و ​​کودکانی که مورد آزار و اذیت یا بی‌توجهی قرار می گیرند، بسیار شایع‌تر است.

پسرها سه برابر بیشتر از دخترها در معرض کوبیدن سر کودک قرار دارند.

کوبیدن سر کودک اوتیسم چقدر طول می کشد؟
کوبیدن سر کودک معمولاً پس از شش ماهگی ظاهر می شود و معمولاً تا چهار سالگی به طور خود به خود پایان می یابد. با این حال، کوبیدن سر کودک اگر بیش از سال‌های اولیه ادامه یابد یا منجر به صدمات جدی می شود.

در رشد و رفتار معمول دوران کودکی، کودکی که بیش از سه سالگی هنوز کوبیدن سر کودک را تحربه می کند، باید از نظر پزشکی مورد ارزیابی قرار گیرد.

از کجا بفهمیم ضربه سر نشانه اوتیسم است؟

پنج رفتار کلیدی کودکان مبتلا به اوتیسم را متمایز می کند که شامل موارد زیر همراه با کوبیدن سر کودک می باشد:

تا ۱۴ ماهگی، اکثر کودکان به اشیاء اشاره می کنند تا فرد دیگری را وادار کنند که به آن شی نگاه کند.
عدم دنبال کردن اشاره های دیگران در حالی که کودکان دیگر اغلب به چیزی که بزرگسالان به آن اشاره دارند نگاه می کنند.
فقدان تماس چشمی یا تماس چشمی زودگذر: تا سه ماهگی، کودکان سالم تماس چشمی مداوم را به عنوان وسیله ای برای ارتباط اجتماعی و تعامل انتخاب می کنند
عدم پاسخگویی به نام: در ۱۲ ماهگی، کودکان سالم به فردی که نام آن ها یا نام مستعاری را که اغلب می شنوند صدا می کند نگاه می کنند یا به سمت آن ها بر می گردند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا کوبیدن سر کودک نشانه اوتیسم است؟



:: برچسب‌ها: کوبیدن سر کودک , علت کوبیدن سر کودک , اوتیسم ,
:: بازدید از این مطلب : 178
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 25 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

دروغ گویی در کودکان تقریبا امری عادی می باشد که با کمک والدین کودکان می توانند از آن عبور کنند. مطمئن باشید جایی، زمانی با دروغ گویی در کودکان مواجه خواهید شد.

هنگام رشد می توانید انتظار داشته باشید که دروغ های پیچیده تر و بزرگتری را نسبت به دوران کودکی اش بگوید. دروغ های وی لزوما به دلیل شیطنت یا بدجنسی نیستند.

در این سن دلایل رشدی و هیجانی زیادی برای دروغ گویی در کودکان وجود دارند مانند نیاز به احساس مهم بودن یا تمایل به چشم پوشی از احساسات دیگران. خبر خوب این است که کودک دبستانی تفاوت بین خوب و بد را می داند و نمی‌خواهد با دروغگویی کسی را آزار بدهد.

علت دروغگویی کودکان ابتدایی
ابتدا نیاز دارید بدانید که با چه موضوعی رو به رو هستید قبل از آنکه به کودک خود یاد بدهید که چرا باید دروغگویی را قطع کند. باید کشف کنید که چرا حقیقت را در نظر نمی‌گیرد. اینجا در این مقاله انواع متداول دلایل دروغگویی کودکان دبستانی را آورده ایم، بنابراین با ما همراه باشید:

۱.افسانه بافی
در کنار مشاهده بلوغ و پختگی کودکتان متوجه خواهید شد که کودک دبستانی شما هنوز هم در حال ابداع داستان‌هایی با جزئیات بسیار است. زمانی که به شما داستانی می گوید در مورد یک اسب پرنده که در وسط حیاط مدرسه دیده و سوار آن شده؛ این ممکن است بخاطر این باشد که هنوز قادر نیست به طور کامل تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص دهد، و یا سعی دارد که توجه شما را جلب کند.

اگر فرزند شما تمایل به بزرگ نمایی دارد گاهی اوقات داستان ها را به قدری تغییر می‌دهد که ممکن است کاملاً غیر واقعی باشند، در این حالت احتمالا کودک فاقد اعتماد به نفس بوده و ممکن است احساس نیاز به بالا بردن خود داشته باشد. هم چنین ممکن است فشاری احساس می‌کند برای خوب بودن در چیزی، یا فکر می‌کند که باید خودش را ثابت کند تا توسط شخصی و یا گروهی از افراد خاص مورد توجه و پذیرش قرار بگیرد.

فارغ از اینکه چه دلیلی پشت افسانه بافی کودک شماست، مهم است که کودک در حال رشد خود را مورد تمسخر قرار ندهید؛ که در این صورت اعتماد به نفس وی بیشتر سقوط خواهد کرد. نشان دهید هر آنچه که هست را شما ستایش می کنید و ویژگی های مثبت وی را مورد قدردانی و پاداش قرار دهید.

اگر می توانید موضوع صحبت را عوض کنید؛ برای مثال در مورد چیز دیگری غیر از موضوع دروغ صحبت کنید و یا به آرامی به کودک خود بگویید که شما می‌دانید آنچه که او گفته است واقعیت ندارد و شما او را دوست دارید حتی اگر سوار اسب پرنده نشده باشد.

اگر به فرد دیگری در حضور شما دروغ گفت به او در جلوی جمع تذکر ندهید. به جای آن تا زمانی که با کودک تنها شوید صبر کنید، سپس به آرامی به وی توضیح دهید که شما می‌دانید در حال افسانه بافی است، و اینکه انجام یه همچین کاری عواقب بدی را در پی خواهد داشت.

برای اینکه بهتر متوجه شود از برخی داستان ها و قصه های کودکانه استفاده کنید; معروف ترین آنها چوپان دروغگو است که با دروغ گفتن گوسفندانش از دست داد و مردم روستا دیگر به وی اعتماد نداشتند، یا قصه خرگوش کوچولویی که با دروغ گفتن دوستای صمیمی خود را از دست داد.

به احتمال زیاد در طول زمان و در سن ۹ سالگی کودک شما این افسانه بافی ها را کنار می‌گذارد درست زمانی که دیگر تفاوت بین واقعیت و خیال برای بسیاری از بچه‌ها شفاف‌تر شده است.


دروغ گویی در کودکان
۲. دروغ گویی در کودکان برای پوشاندن حقیقت
زمانی که کودک شما انکار می کند و به دروغ می‌گوید که زیاد کردن شعله گاز که منجر به سوختن غذا شده کار او نبوده، در واقع می‌داند که کار غلطی انجام داده و سعی در پوشاندن آن دارد. هدف وی اینست که از تنبیه و نتایج ناخوشایند دوری کند.

کودکان این روش را در سنین پایین می آموزند و با رشد خود آن را تکمیل می کنند. دروغ هایی که برای فرار از تنبیه و انضباط گفته می‌شوند شما را در موقعیت سختی قرار می دهند. اگر کودک را به دلیل کار اشتباهی که انجام داده تنبیه کنید ممکن است تصمیم بگیرد که دروغ گویی برایش بهتر است.

اگر کاری انجام ندهید نیز رفتارش تغییر نخواهد کرد و دروغ گویی در کودکان ادامه خواهد یافت. اگر کودک خود را هم به خاطر دروغ و به هم به دلیل کار اشتباه اصلی تنبیه کنید مسئله پیچیده تر می شود. روش درست این است که بین سهل گیر بودن و مجازات گر بودن یک تعادل ایجاد کنید.

بر اساس یک پژوهش والدینی که بیشتر از بقیه از اصول اخلاقی استفاده می کننند؛ فرار از واقعیت و دروغگویی کم تری در فرزندان خود مشاهده می کنند. در حالیکه والدینی که فرزندان خود را به دلیل دروغ گویی تنبیه می‌کردند در واقع آن ها را به نوعی تشویق دروغ گویی در کودکان می‌کردند.

زمانی که کودک شما سعی دارد با دروغگویی مخفی کاری کند تلاش کنید قدم های زیر را دنبال کنید:

آرامش خود را حفظ کنید، به جای آن از این فرصت استفاده کنید که صداقت را به وی آموزش دهید
بررسی کنید که چرا وی مخفی کاری می کند. برای مثال از کودک پرسید که چرا زیر گاز را زیاد کرده، وی تایید می کند ترس از این داشته مبادا شما را ناراحت کرده و یا به خاطر سوختن غذا مورد سرزنش قرار گیرد.
توضیح دهید که چرا دروغ گویی اشتباه است به این موضوع اشاره کنید که نباید به گاز دست میزد و باید از بقیه کمک می‌گرفت. به او بگویید به هر حال اشتباهی رخ داده و قابل بخشش است. اما از سوی دیگر دروغگویی پذیرفتنی نیست، روی انگیزه‌های پشت دروغگویی تمرکز کنید تا خود دروغ. بیشتر از این که مدام روی دروغگویی تاکید کنید به او بگویید که شما ناراحتید چون مسئولیت کاری که انجام داده را نمی پذیرد.
در مورد پیامدهای قابل قبول و غیر خوشونت آمیز تصمیم بگیرید بیشتر از تنبیه کودک خود به راه‌هایی فکر کنید که بتواند اشتباهات خود را جبران کند.
به او بگویید که به هر صورت او را دوست دارید. خوب است که کودک شما نسبت به رفتارش هوشیار شود، و نسبت به رفتار بدش کمی احساس پشیمانی کند. اما به هر صورت حواستان باشد که موجب نشوید هر بار که اشتباه می کند اعتماد به نفسش را از دست بدهد.

منبع:کانون مشاوران ایران-دلائل اساسی دروغ گویی در کودکان + ۱۰ نشانه دروغگویی کودکان



:: برچسب‌ها: دروغگویی کودکان , دروغ گویی , دروغ گویی در کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 25 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

دلبستگی ناایمن در بزرگسالی، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن در کودکان همه در این مقاله بررسی می شود. بر اساس تئوری دلبستگی، رابطه شما تحت تاثیر سبک دلبستگی ذاتی قرار می گیرد.

اگر مایل به تغییر الگوهای روابط خود هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند. تحقیقات نشان می دهد که درمان در کاهش علائم افسردگی، وسواس ، حساسیت بین فردی و اضطراب موثر است.

دلبستگی ناایمن
تئوری دلبستگی چیست؟
تئوری دلبستگی بیان می کند که روابط شکل گرفته در دوران کودکی با مراقبان مانند والدین، ممکن است بر نحوه تعامل ما با دیگران در طول زندگی تأثیر بگذارد.

هنگامی که نظریه دلبستگی برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ نظریه پردازی شد، تنها در مورد رفتار کودکان خردسال به کار رفت، اما در دهه ۱۹۸۰ نظریه دلبستگی گسترش یافت و رفتار بزرگسالان را نیز در بر گرفت.

کودکانی که دوران کودکی ناسازگاری یا سوء استفاده عاطفی را تجربه می کنند، ممکن است با یادگیری مهارت های ناسازگار مانند فاصله گرفتن عاطفی از روابط رشد کنند. با گذشت زمان، مهارت های اجتماعی، عاطفی و ذهنی این کودکان ممکن است برای روابط بزرگسالان آن ها مخرب شود.

چهار دسته از سبک‌های دلبستگی
دلبستگی ایمن :
افرادی که دلبستگی ایمن دارند و قادر به تعیین مرزهای مناسب هستند، تمایل دارند در روابط نزدیک خود احساس امنیت، ثبات و رضایت بیشتری داشته باشند. این افراد از تنهایی نمی ترسند، اما معمولاً در روابط نزدیک و معنادار پیشرفت می کنند.

سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا:
افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از حد نیازمند هستند. همانطور که برچسب ها نشان می دهد، افراد دارای این سبک دلبستگی اغلب مضطرب و نامطمئن بوده و فاقد عزت نفس هستند. آنها علاقه به صمیمیت عاطفی دارند اما نگران هستند که دیگران نمی خواهند با آن ها باشند.

سبک دلبستگی اجتنابی:
بزرگسالانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی هستند برعکس آن هایی هستند که دوسوگرا یا مضطرب می باشند. به جای علاقه به صمیمیت، آنقدر نسبت به صمیمیت محتاط هستند که سعی می کنند از ارتباط عاطفی با دیگران اجتناب کنند. آن ها ترجیح می دهند به دیگران تکیه نکنند یا اینکه دیگران به آن ها تکیه کنند.

سبک دلبستگی ناسازگار:
این سبک دلبستگی از ترس شدید ناشی می‌شود که اغلب در نتیجه ضربه، غفلت یا سوء استفاده در دوران کودکی است. بزرگسالانی که این سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولاً احساس می‌کنند که لایق عشق یا صمیمیت در یک رابطه نیستند.

با درک سبک دلبستگی خود، ممکن است بتوانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای دلبستگی ناسالم را تغییر دهید.ذخیره

 

شناسایی اختلال دلبستگی
تئوری دلبستگی معتقد است که توجه و ایمنی که در چند سال اول زندگی تجربه کردید ممکن است بر دیدگاه شما نسبت به روابط در طول زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر اغلب در دوران نوزادی تنها می ماندید، ممکن است در بزرگسالی در ایجاد روابط قابل اعتماد با مشکل مواجه شوید.

افراد دارای الگوهای دلبستگی ناسالم ممکن است بتوانند دلیل رفتارهای خود را با توجه به اتفاقات کودکی کشف کنند. آنها همچنین ممکن است برخی از علائم رایج اختلالات دلبستگی را نشان دهند، این علائم شامل موارد زیر می باشد:

مشکل در برخورد با تعارض
کنترل دیگران
رفتار تکانشی
مشکل در کنترل یا بیان احساسات
مشکل در دریافت و ابراز عشق
احساس انزوا
مشکل در نشان دادن پشیمانی یا همدلی
تمایل به انکار مسئولیت در مشکلات
احساس ناتوانی
مشکل در بحث
به افراد اعتماد نمی‌کنند.
از افراد کمک و حمایت نمی‌گیرند.
عزت نفس پایینی دارند.
هوشیاری بیش از حد
گریه تسلی ناپذیر
اضطراب
مشکل در حفظ روابط اعتماد یا پایدار

منبع:کانون مشاوران ایران-دلبستگی ناایمن قاتل زندگی مشترک | درمان + شناسایی



:: برچسب‌ها: دلبستگی ناایمن , درمان دلبستگی , اختلال دلبستگی ,
:: بازدید از این مطلب : 204
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

سازگاری کودک با مدرسه دشوار می باشد، آیا فرزندتان در مدرسه گریه می کند؟ در این شرایط باید یاد بگیرید چگونه با اضطراب جدایی کنار بیایید و کاری کنید که صبح ها راحت تر فرزند خود را در مدرسه رها کنید.

چرا کودک من هنگام رفتن به مدرسه گریه می کند؟
بیشتر بچه ها وقتی به مدرسه برده می شوند به خاطر اضطراب جدایی گریه می کنند، فکر دور شدن از والدینشان باعث گریه آن ها می شود.

مدرسه رفتن بچه‌ها به زور و با دعوا هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا این بدان معناست که چیزی برای نگرانی وجود دارد که باعث می‌شود کودک بیشتر بترسد و شروع به گریه کند و سازگاری کودک با مدرسه برای والدین سخت تر شود.

علائم ترس از مدرسه
علائم زیادی وجود دارد که نشان می دهد که سازگاری کودک با مدرسه کم است یا ترس از جدایی را تجربه می کند در این شرایط توصیه می شود که والدین به علائم توجه کنند و در صورت تشدید آن از مشاور کمک بگیرند.

نشانه های زیر علائم عدم سازگاری کودک با مدرسه می باشد:

گریه، عصبانیت، فریاد زدن یا جیغ کشیدن
خود را در اتاق خود پنهان کردن یا درب اتاق را بستن
امتناع از حرکت به سمت مدرسه
التماس برای نرفتن به مدرسه، گریه، افتادن روی زمین
قبل از مدرسه از درد، درد و بیماری شکایت می کند و اگر اجازه دهید در خانه بماند ناگهان بهتر می شود.
سطح بالایی از اضطراب را هنگام رفتن به مدرسه نشان می دهد
مشکل خواب دارد و اغلب کابوس می بیند.
علل اضطراب جدایی


اضطراب جدایی، ترس و عدم سازگاری کودک با مدرسه دلایل زیادی می تواند داشته باشد که به مدرسه یا محیط خانه و خانواده مربوط می شود، این علل ها شامل موارد زیر می باشند، به یاد داشته باشید که آشنایی با این علت ها سبب سازگاری کودک با مدرسه می شود:

رویدادهای نگران کننده در خانه یا مدرسه
تعارض در خانواده یا با دوستان در مدرسه
تغییر مدرسه می تواند برای بسیاری از کودکان استرس شدیدی داشته و باعث عدم سازگاری کودک با مدرسه شود.
مشکلات با معلم
نتایج ضعیف مدرسه
انتظار بالای والدین

سازگاری کودک با مدرسه
کمک به سازگاری کودک با مدرسه
۱. در مورد احساسات فرزندتان در خانه بحث کنید
گاهی اوقات موثرترین راه برای جلوگیری از گریه و سازگاری کودک با مدرسه بروز احساسات به نوع دیگر و روش دیگری می باشد.

پس از آرام شدن همه چیز با کودک خود در مورد احساسات او در آن روز صحبت کنید. از کلمات برای توصیف احساسات او استفاده کنید ولی در به کار بردن کلمات دقت داشته باشید.

به او اجازه دهید احساسات خود را بیان کند و به آن ها کمک کنید تا بتواند احساساتی مانند ترس، عصبانیت، آسیب دیدگی و نگرانی را بهتر نشان دهد. به او یادآوری کنید که اشکالی ندارد که دلتنگ شما باشد و به او بگویید که شما هم دلتنگش هستید و هر روز مشتاق هستید تا از مدرسه به خانه بیاید و او را ببینید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۱ راه سازگاری کودک با مدرسه | با بچه ای که به مدرسه نمیرود چه باید کرد



:: برچسب‌ها: مدرسه کودک , علائم ترس از مدرسه , سازگاری کودک با مدرسه ,
:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ممکن است به عنوان یک زن از اینکه میل جنسی تان کم شده است، دچار تعجب و یا نگرانی شده باشید.

همچنین ممکن است این مساله باعث ایجاد نارضایتی های متعددی در همسرتان شده باشد و وضعیت ارتباطی تان را وخیم کرده باشد.

ممکن است در حالی به خواندن این متن بپردازید که می خواهید دلایل کم میل شدن همسرتان را بدانید و به او کمک کنید تا میل جنسی طبیعی اش را دوباره به دست آورد و روابط تان مانند گذشته گرم و پر حرارت شود.

مهم ترین دلایل کاهش میل جنسی در زنان
در این متن سعی داریم تا شما را با مهم ترین دلایل کاهش میل جنسی در زنان آشنا کنیم.

داروهای مصرفی را چک کنید.
مصرف رده بندی خاصی از دارو به ویژه داروهای ضد افسردگی، ضد تشنج، مخدرهای مسکن درد، داروهای خوراکی ضد بارداری و انواع داروهای کاهش دهنده ی فشار خون می تواند میل جنسی را تا حد زیادی کاهش دهد.

در صورتی که کاهش میل جنسی فرد به دلیل استفاده از دارو باشد، لازم است پزشک مربوطه را در جریان قرار دهید تا در کنار داروها، از مکمل های تقویت کننده ی میل جنسی نیز استفاده کنید و وضعیت بهتر شود.

هیچ گاه به دلیل تاثیر داروها بر میل جنسی تان، اقدام به قطع خودسرانه ی آن ها نکنید چرا که می تواند افسردگی و یا اضطراب تان رو دو چندان کند و مشکلات تان را بیشتر از قبل کند.

سطح استرس و اضطراب تان را چک کنید.
بالا بودن سطح اضطراب در مورد مسایل مختلف کاری، تحصیلی، خانوادگی و.. می تواند میل جنسی زنان را تا حد زیادی کاهش دهد.

در این شرایط بهترین کار آن است که با فردی متخصص در زمینه ی کنترل اضطراب تان مشورت کنید و یا از روش های صحیح برنامه ریزی و کنترل اضطراب و استرس استفاده کنید.

اگر کاهش میل جنسی همسرتان به دلیل سطح بالای اضطراب است، می توانید از طریق همدلی و کمک به او در انجام فعالیت ها، به کاهش سطح استرسش کمک کنید تا بتواند عملکرد جنسی طبیعی اش را به دست آورد.

به یاد داشته باشید که بی میلی جنسی همسرتان نشان دهنده ی بی علاقگی اش به شما نیست و لازم است با ریشه یابی صحیح مساله، آن را حل کنید.در مورد خودتان چه دیدگاهی دارید؟

بر اساس تجارب بالینی، دیدگاه منفی و یا غیر واقعی در مورد خود و خودانگاره ی جسمی می تواند یکی از دلایل بی میلی جنسی باشد.

این حالت که در زنان بسیار شایع تر است به وضعیتی اطلاق می شود که فرد در خصوص بدن خود دیدگاه خوبی ندارد، خودش را بیش از حد چاق، نازیبا و یا زشت تلقی می کند و به همین دلیل به این باور می رسد که ” من به اندازه ی کافی خوب نیستم و نمی توانم ارتباط لذت بخشی را شکل دهم”

در بسیاری از موارد بدریخت انگاری بدنی ریشه در بازخوردهای دوران کودکی دارد و لازم است تا فرد با دریافت کمک های تخصصی، بر آن غلبه کند.

به خاطر داشته باشد به عنوان همسر فردی که خود را به اندازه ی کافی خوب و جذاب نمی داند، می توانید نقش زیادی در حل مشکل داشته باشید.

برای این منظور، همواره به او بازخورد مثبت دهید، از ویژگی های خوبش تعریف کنید، او را با دیگران مقایسه نکنید و بخاطر رابطه ی خوبی که با شما دارد تحسینش کنید.

آیا تحت فشار مراقبت هستید؟
قرار گرفتن دایمی در نقش مراقب یعنی کسی که از فرزندان، همسر، عضو بیمار خانواده و مواردی از این قبیل مراقبت می کند، منجر به تجربه ی حد زیادی از فشار روانی می شود.

در جهت حفظ سلامت روان تان بهتر است برای مدتی از این نقش انصراف دهید و یا مسئولیت های مراقبتی تان را کاهش دهید تا بتوانید عملکرد جنسی سالمی را به دست آورید.

ارتباط تان با همسرتان را چک کنید.
اصولا زنان در شرایطی به برقرای رابطه ی جنسی علاقمند می شوند، که با آن ها ارتباط خوب و محبت آمیزی داشته باشید.

یکی از علل اصلی تاکید ب پیش نوازی قبل از شروع رابطه ی جنسی نیزهمین مساله است.

بنابراین در صورتی که در ارتباط با همسرتان مشکلاتی را تجربه می کنید، کاهش میل جنسی تان قابل پیش بینی است.

تجربه ی مشکلات مختلف، می تواند رابطه تان را سرد کرده و سردی و رخوت در رابطه ی جنسی تان نیز نمود پیدا می کند.

بنابراین بهتر است بار مشکلات را به دوش نکشید و برای رفع آن ها از یک مشاور متخصص درخواست کمک کنید.

در بسیاری از موارد رنجش های قدیمی، عدم بیان احساسات، انتظارات و خواسته ها می تواند ریشه ی اصلی سردی ورابط جنسی باشد که نیاز به خانواده درمانی و اقدامات عملی دارد.

فشار کاری تان در چه حد است؟
عامل دیگر کاهش میل جنسی زنان ، فشار کاری است.

اگر چه ممکن است مردان در شرایط پرفشار کاری، تمایل بیشتری به برقراری رابطه جنسی نشان دهند، اما در مرود زنان این اصل صادق نیست.

تجربه ی فشار کاری زیاد، خستگی و بی خوابی های مداوم می تواند میل جنسی زن را کاهش دهد و لازم است تا موارد ذکر شده به خوبی مدیریت شوند تا مساله مرتفع شود.

میزان تستسترون آزاد را چک کنید.
کاهش میزان این هورمون نیز می تواند در کاهش میل جنسی موثر واقع شود.

بنابراین توجه داشته باشید که طیف گسترده ای از علل جسمی، روانی، درون روانی و بین فردی می تواند در ایجاد این مشکل دخیل باشد.

بنابراین بهتر است موارد ذکر شده را بررسی کنید و در صورت مشاهده ی مشکل به درمانگر مربوطه مراجعه نمایید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۸ دلایل مهم کاهش میل جنسی در زنان



:: برچسب‌ها: میل جنسی در زنان , میل جنسی , کاهش میل جنسی در زنان ,
:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

علاقه مند کردن کودک به مدرسه دغدغه بسیاری از والدین می باشد. آیا کودک شما در برابر مدرسه رفتن مقاومت می کند؟ مشق های خود را به موقع انجام نمی دهد؟


روش های علاقه مند کردن کودک به مدرسه
نگران نباشید نکات زیر در مورد کمک به بچه ها به لذت بردن از مدرسه است و به شما و همسرتان کمک می کند تا بتوانید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید:

۱.خانه خود را پر از کتاب کنید

خانه‌های پر از کتاب سطح تحصیلی کودک را به طور متوسط ​​۳.۲ سال افزایش می‌دهند. صرفاً داشتن کتاب در خانه (۵۰ کتاب ایده آل است) برای تعیین اهمیت مطالعه و علاقه مند کردن کودک به مدرسه کافی می باشد.

امانت گرفتن کتاب از کتابخانه (هر چند با ارزش باشد) کافی نیست . این واقعیت که والدین به اندازه کافی کتاب ها را در اولویت قرار می دهند تا فضایی برای آن ها در خانه ایجاد کنند، چیزی است که به بچه ها کمک می کند تا از مدرسه و ارتباط با کتاب لذت ببرند.

لازم نیست ۵۰ کتاب را باهم بخرید، اما شروع به برنامه ریزی برای کتابخانه شخصی خود در خانه کنید. اگر قفسه دارید، بخشی را که به کتاب های کودکان اختصاص دهید. اگر نه، یک قفسه ساده برای کودکان به اتاق آن ها اضافه کنید.

سپس او را به کتاب فروشی برده و به عنوان هدیه برای او کتاب بگیرید. به او اجازه دهید تا کتابی که می خواهد را انتخاب کند.

۲. مراقب نحوه صحبت خود در مورد مدرسه باشید

همه مردم از تعطیل شدن مدارس در آخر هفته ها یا تعطیلات خوشحال می شوند همین خوشحالی به کودک نشان می دهد که مدرسه چیز خوبی نمی باشد.

بنابراین، از خود بپرسید: چگونه با فرزند خود در مورد مدرسه صحبت می کنم؟

آیا به او می گویید« یک خبر خوش فردا تعطیل است و مدرسه ای در کار نیست؟»

این تصمیمات کوچک تعیین می کند که آیا مدرسه برای خانواده شما مهم است یا باید از آن دوری کرد. البته آخر هفته‌ها سرگرم‌کننده هستند، زیرا ما می‌توانیم تمام روز را با یکدیگر معاشرت کنیم و دیر از خواب بیدار شویم. اما مراقب باشید که چگونه در مورد مدرسه صحبت می کنید و مطمئن شوید که آن را منفی نشان نمی دهید.

علاقه مند کردن کودک به درس
۳. در تعطیلات مدرسه به یادگیری ادامه دهید
چه چند هفته تعطیلات عید و چه طولانی مدت در تابستان، زمانی که فرزندتان در مدرسه نیست، نوعی «برنامه درسی» جذاب برای او فراهم کنید تا اهمیت علاقه مند کردن کودک به مدرسه را به او نشان دهید.

البته، بچه ها تقریباً همیشه در حال یادگیری هستند، از هر لحظه بازی تا درس خواندن همیشه یاد می گیرند. با این حال، بسیاری از تابستان‌هایم را به یاد می‌آورم که بعدازظهرها تلویزیون تماشا می‌کردم و زمانی که می‌توانستم بیشتر درگیر کتاب و یادگیری باشم.

نباید برنامه سخت و دشواری داشته باشید زیرا خانه مدرسه نیست. اما یادگیری هرگز نباید کنار گذاشته شود.

۴. قوانینی را در خانه در مورد مدرسه وضع کنید
آیا در مورد مسواک زدن دو بار فکر می کنید؟ احتمالا نه. شما باید هر روز صبح و شب دندان های خود را مسواک بزنید، بعد از استفاده از دستشویی دست های خود را بشویید و قبل از خواب چراغ ها را خاموش کنید.

این قدرت عادات و کارهای روزمره است و همین امر را می توان در مدرسه نیز به کار برد.

به عنوان مثال، می توانید یک برنامه روتین بعد از مدرسه ایجاد کنید که شامل یک میان وعده و چند دقیقه تکالیف درسی باشد. اطمینان حاصل کنید که فرزندتان میز خود را مرتب نگه می دارد.

این روال ها زندگی روزمره شما را برای یادگیری تنظیم می کنند و این انتظار را ایجاد می کنند که مدرسه مهم است.

۵. انتظار داشته باشید فرزندتان به دانشگاه برود
من افرادی را می‌شناسم که بدون چنین انتظاری بزرگ شده‌اند و احساس می‌کردند که ورود به دانشگاه و گذراندن آن دشوارتر است. آن ها باید به تنهایی مراحل ثبت نام را طی می کردند، یا والدینشان علاقه ای نداشت که مدرکی داشته باشند.

همه کسانی که به دانشگاه می روند موفقیت پیدا نمی کنند، همانطور که همه کسانی که به کالج نمی روند با مشکل مواجه نیستند. اما کالج فرصت های زیادی را در دراز مدت ارائه می دهد. درآمد بیشتر و بیکاری کمتر و ایجاد علایق مادام العمر چند مورد از این موارد هستند.

بسیاری از افراد در دانشگاه و تعامل با دیگران متوجه می شوند که چه علایقی در زندگی دارند و یاد می گیرند که چگونه می توانند آن ها را بهتر دنبال کنند.

۶. نشان دهید که چگونه مدرسه بر آینده فرزند شما تأثیر می گذارد
بسیاری از مردم آموزه های مدرسه را مسخره می کنند به طور مثال حتما زیاد شنیده اید که انتگرال چه زمانی به من کمک می کند؟

مسلماً، ما همیشه موضوعاتی را که در مدرسه می آموزیم در زندگی روزمره به کار نمی بریم. ممکن است جزئیاتی که در تاریخ یاد می گیریم و درس های تکالیفی که در آن مطالعه کرده ایم اهمیتی نداشته باشند.

تا به امروز، من هنوز از بسیاری از برنامه های ریاضی که در دوره ابتدایی یاد گرفتم برای یافتن درصد استفاده می کنم.

در مورد نحوه استفاده از آنچه در مدرسه آموخته اید اکنون به عنوان یک بزرگسال صحبت کنید. شاید نوشتن پروپوزال برای کار، با استفاده از مهارت هایی است که در کلاس انگلیسی آموخته اید یکی از این موارد باشد. در بحث ها می توانید نظرات خود را در مورد تاریخ و جغرافیا بهتر بیان کنید زیرا در مدرسه آن ها را آموخته اید.

علاوه بر استفاده مستقیم از آنچه در مدرسه آموخته اید، شما می توانید انتقادی فکر کنید، مشاهده کنید، سوال کنید. شما یاد گرفتید که چگونه استنباط کنید، استدلال کنید و تحقیق کنید و از اینکه چیز جدیدی یاد گرفته اید خوشحال شوید.

و مهمتر از همه به کودک خود بگویید که اگر به مدرسه نمی‌رفتید یا خوب کار نمی‌کردید، چه فصرت هایی ممکن بود وجود نداشته باشند. هرچه برای مدرسه ارزش بیشتری قائل باشیم، شانس ها و انتخاب های بیشتری در بزرگسالی می توانیم داشته باشیم.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه



:: برچسب‌ها: علاقه مند کردن کودک به درس , علاقه کودک , مدرسه رفتن کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 205
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلال لالی انتخابی (selective mutism) نوع خاصی از اختلال اضطراب است که مشخصه عمده ی آن ناتوانی پایدار برای صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی (مانند مدرسه، یا در حضور هم‌بازی ها) است، این اختلال معمولاً در کودکی شروع شده و در صورت عدم درمان و توجه لازم، می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد.

لالی انتخابی با پیشرفت آموزشی یا شغلی یا ارتباط اجتماعی تداخل می یابد و برای تشخیص آن، باید این حالت ظرف یک ماه تداوم یابد و تنها به ماه اول مدرسه (زیرا در این دوره اکثر کودکان خجالت می کشند و از این رو تمایلی به صحبت کردن ندارند) اکتفا نگردد.


لالی انتخابی چیست
درصورتی که ناتوانی افراد در صحبت کردن تنها به دلیل عدم شناخت یا بلد نبودن زبان گفتاری مورد نیاز در آن موقعیت اجتماعی است نباید به عنوان لالی انتخابی تشخیص داده شود. همچنین، اگر اختلال با خجالت ارتباط بیشتری داشته باشد نباید احتمال وجود لالی انتخابی را داد.

علاوه بر این در صورت مشاهده اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریش رخ دهد نیز نباید به عنوان اختلال لالی انتخابی تشخیص داده شود. در عوض، با ارتباط از طریق بیان های کلامی استاندارد (گفتار درمانی)، کودکان دارای این اختلال ممکن است بتوانند با اشارات، صداکشی های همزمان، کوتاه یا تک هجایی یا با تغییر صدا ارتباط برقرار کنند.


اختلال لالی انتخابی
اختلالات مرتبط با اختلال لالی انتخابی
مشخصه های مرتبط لالی انتخابی ممکن است شامل کمرویی پیش رونده، ترس از خجالت در اجتماع، گوشه گیری و عقب نشینی اجتماعی، چسبیدن به دیگران، صفات وسواسی گونه، منفی گرایی، قشقرق های وحشتناک، نشان دادن رفتار کنترل کننده یا نافرمانی به ویژه در خانه باشد.

امکان اختلال شدید در کارکرد اجتماعی و تحصیلی وجود دارد. مورد تمسخرگرفته شدن، سرزنش و مقصر شناخته شدن توسط همسالان نیز در این شرایط متداول است. اگرچه کودکان با این اختلال عموماً دارای مهارت های نرمال زبان هستند اما ممکن است گاهاً با اختلال ارتباطی (اختلال واج شناختی، اختلال زبان فراگیر، اختلال زبان بیانی دریافتی ترکیبی) یا شرایط ناشی از گذراندن دوره پزشکی عمومی ناشی از نابهنجاری ها در گفتار مرتبط شود.

اختلالات اضطرابی (بالاخص فوبیای اجتماعی)، عقب ماندگی ذهنی، معالجات بیمارستانی یا محرک های مفرط تنش زای روانشناختی ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند. کودکان مهاجری که در تسلط به زبان رسمی کشور جدید میزبان ناآشنا یا ضعیف باشند ممکن است از صحبت با غریبه ها در محیط های جدید ممانعت کنند (که این حالت به معنی لالی انتخابی نیست).

به نظر می رسد که لالی انتخابی اختلالی کمیاب باشد که در کمتر از پنج صدم کودکان حاضر در شرایط تحصیلی عمومی یافت می شود. لالی انتخابی در دختران نسبت به پسران اندکی متداول تر است و بیش تر دیده می شود.

علائم خاص لالی انتخابی
ناتوانی مداوم در صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی خاصی که لازمه حضور در آن موقعیت صحبت کردن برخلاف دیگر موقعیت ها است (مانند کلاس درس، یا در مهمانی).
این مشکل با پیشرفت شغلی یا آموزشی یا با ارتباط اجتماعی تداخل شدیدی دارد. به عبارتی دیگر، شخص از تحصیل بازمی ماند (یا بی میل می شود) نمی توانند در راستای شغل موردنظر خود پیش روند یا در برقراری ارتباطات اجتماعی خوب با دوستان یا دوستان یا افراد مهم دیگری ضعف دارند و به طور کلی طرد می شود.
طول این اختلال دست کم یک ماه می باشد (و به ماه نخست مدرسه رفتن محدود نیست).
ناتوانی در صحبت کردن به دلیل بی اطلاعی، دشواری زبان گفتاری مورد نظر در موقعیت اجتماعی نیست.
اختلال ارتباطی (لکنت زبان) توصیف بهتر این اختلال نیست و منحصراً در طی دوره های اختلال رشدی فراگیر، اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریشی رخ نمی دهد.
نشانه ها بر اساس ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و اماری اختلالات روانی انجمن روان شناسی آمریکا DSM-5 آورده شده اند.

راه های درمان لالی انتخابی
برنامه درمانی اختلال لالی انتخابی کودک و والدین را درگیر می کند و از راهبردهای مبتنی بر شواهد خاصی استفاده می کند تا به کودک آموزش دهد که چگونه اضطراب خود را در پیش دبستانی/مدرسه و در جمع مدیریت کند، بنابراین آن ها را قادر می سازد از برقراری ارتباط لذت ببرند و دوران کودکی کم اضطراب را تجربه کنند.

بسیاری از کودکانی که با آنها کار می کنیم مشکلات دیگری نیز دارند، مانند مسائل رفتاری در خانه، مسائل مربوط به عزت نفس، تنظیم احساسات، فوبیا، مسائل مربوط به دستشویی و خوردن، اختلال طیف اوتیسم (ASD)، مشکلات یادگیری، مشکلات گفتاری و زبانی (جدا از لالی انتخابی) و مشکلات مهارت های اجتماعی. هر یک از این مسائل را می توان به عنوان بخشی از برنامه کلی درمان، ارزیابی و هدف قرار داد.

بهترین درمان برای لالی انتخابی چیست؟
بیشترین درمان موفق برای لالی انتخابی، درمان شناختی رفتاری است. رویکردهای رفتاردرمانی، از جمله مواجهه تدریجی، مدیریت احتمالی، شکل دهی متوالی، و محو شدن محرک، در درمان اضطراب دوران کودکی موفق می باشد.

روانشناسان تکنیک‌های مقابله‌های مختلف را برای مدیریت استرس ارائه می کنند برخی از تکنیک های رفتاری برای بهبود مهارت های گفتاری در موقعیت های خاص عبارتند از:

مدل‌سازی. شامل ساخت فیلم‌های ضبط‌شده و صوتی با الگوبرداری از رفتارهای مناسب، نشان دادن صحبت بزرگان در موقعیت‌هایی است که قبلاً سکوت کرده‌اند. ضبط ها به طور منظم در طول جلسات درمانی پخش می شوند تا به شنیدن صحبت های خود در شرایط مختلف عادت کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال لالی انتخابی | درمان قطعی + تشخیص



:: برچسب‌ها: اختلال لالی انتخابی , علت لالی انتخابی , اختلال لالی ,
:: بازدید از این مطلب : 172
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی یکی از نگرانی های اصلی این افراد می باشد. خوشبختانه افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با دسترسی بهتر به پزشکی و سایر خدمات بهداشت عمومی امکان‌پذیر است.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی می تواند موضوع پیچیده ای باشد که باعث نگرانی بسیاری از افراد شود. در حالی که اسکیزوفرنی به خودی خود لزوماً یک علت شایع مرگ نیست، افراد مبتلا به این بیماری ممکن است به طور بالقوه امید به زندگی کمتری نسبت به افراد بدون این بیماری داشته باشند.

بر اساس گزارشات موسسه ملی سلامت روان (NIMH)، میانگین طول عمر بیماران اسکیزوفرنی در ایالات متحده به ۲۸٫۵ سال کاهش یافته است که آمار قابل توجهی می باشد.

متاسفانه این آمار امید به زندگی ممکن است به شرایط سلامتی مرتبط باشد که معمولاً با این اختلال همراه است، این اختلالات شامل موارد زیر می باشد:

بیماری قلبی
دیابت
بیماری کبد
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب شانس بیشتری برای تجربه مرگ ناشی از خودکشی نسبت به افراد بدون اسکیزوفرنی دارند. موسسه ملی سلامت روان تخمین می زند که ۴٫۹٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل خودکشی می میرند.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب ۳٫۵ برابر بیشتر از افرادی که درگیر این بیماری نیستند در سال جان خود را از دست می دهند. اسکیزوفرنی می تواند به طور متوسط ​​۱۴٫۵ سال از طول عمر یک فرد کم کند.

تحقیقات در سال ۲۰۲۰ نشان داد که درمان به موقع، مناسب و کمک خانواده می تواند طول عمر بیماران اسکیزوفرنی تا هفت سال افزایش دهد، علاوه بر این در کیفیت زندگی آن ها نیز تاثیر زیادی دارد.


بیماران اسکیزوفرنی
مرگ بیماران اسکیزوفرنی
همان طور که گفته شد این بیماری با سایر اختلالات همراه می باشد که گاهی اوقات می تواند زندگی این افراد را به خطر بیاندازد:

بیولوژیکی: بیماری های قلبی عروقی، سرطان، دیابت، آنفولانزا، نقص های رشد عصبی
شخصی: تنهایی و انزوا، سبک زندگی ناسالم، سوء مصرف مواد
اجتماعی: مرگ تصادفی، خودکشی، استرس شدید، تروما، فقر به دلیل نرخ بیشتر بیکاری
خودکشی بیماران اسکیزوفرنی
تأثیر خودکشی را نمی توان در مورد کاهش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی نادیده گرفت. یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ نشان می دهد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی۴٫۵ برابر بیش تر احتمال دارد که خودکشی کنند.

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با بیگانگی و طرد شدن از جامعه خود مواجه می‌شوند که احساس انزوا، ناتوانی و فقدان احساس تعلق را در آن ها دامن می‌زند.

افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی
افزایش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی شامل مداخلات زیر می باشد:

افزایش دسترسی به مراقب
آموزش پزشکی
شناسایی و مدیریت خطر قلبی عروقی
کاهش مصرف دخانیات و سوء مصرف مواد
کاهش انزوا از طریق گروه های حمایتی
دسترسی به گزینه های سبک زندگی سالم
مداخله زودهنگام
درمان هدفمند
آموزش بهتر برای عموم
ارائه برنامه های قوی تر و هدفمندتر از خودکشی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی

منبع:کانون مشاوران ایران-طول عمر بیماران اسکیزوفرنی



:: برچسب‌ها: اسکیزوفرنی , علائم اسکیزوفرنی , طول عمر بیماران اسکیزوفرنی ,
:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.

 

نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود. باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد. در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد. استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته شود. نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود. مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود. در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک ترسو



:: برچسب‌ها: کودک ترسو , ترس , ترس در کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

مراقبت از خود چیست؟ چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ گاهی اوقات ممکن است فریب بخوریم و فکر کنیم که مراقبت از خود شامل خریدن چیزهایی است که می خواهیم اما این همه ماجرا نیست.

بیدار شدن در ساعت ۵ صبح برای یک کلاس تمرینی اگر واقعا به آن احتیاج داشته باشیم می تواند مراقبت از خود در نظر گرفته شود (حتی اگر در آن زمان احساس خوبی نداشته باشیم)، خود مراقبتی می تواند شامل تمیز کردن خانه، خواب اضافی و ورود کمی دیر به محل کارتان باشد.

بیشتر اقدامات خودمراقبتی با نوعی «هزینه» همراه است (معمولاً زمان و گاهی اوقات پول) در حالی که هنوز به یاد داشته باشیم که نسبت به اطرافیانمان تعهداتی داریم (مانند کار، خانواده، روابط).

مراقبت از خود کاملاً ذهنی بوده و بر اساس خواسته ها و نیازهای فرد در آن لحظه است. ممکن است برخلاف رئیستان که برنامه مهمانی برای آخر هفته فراهم کرده است دوست داشته باشید در خانه بمانید و فیلم ببینید، یا برخلاف همسرتان که دوست دارد در خانه بماند دوست داشته باشید که به پیاده روی بروید.

مراقبت از خود در کجای یک رابطه قرار می گیرد؟
خود مراقبتی در رابطه سخت تر می شود، به عبارت دیگر می‌توانید استدلال کنید که برای بسیاری از افراد، مجرد بودن مراقبت از خود را تا حدودی آسان‌تر می‌کند و در این شرایط ما زمان و قدرت تصمیم‌گیری بیشتری داریم تا دقیقاً آنچه می‌خواهیم انجام دهیم (آنچه می‌خواهیم بخوریم، وقت خود را صرف انجام آنچه می‌خواهیم کنیم).

جنبه‌های منفی نیز در این مورد وجود دارد (ممکن است احساس تنهایی کنیم یا حمایت عاطفی را که روابط به همراه دارد از دست بدهیم)، اما واقعیت این است که مراقبت از خود در هنگام مجردی بسیار آسان‌تر است.

رابطه نیاز به سازش طرفین دارد بنابراین این احتمال وجود دارد که برنامه های آن ها شلوغ تر شود و مجبور شوند برای فعالیت های مشترکی که حتی مورد علاقه آن ها نمی باشد نیز جا باز کنند.

سرگرمی هایی که در زمان مجردی انجام می‌دهیم، مانند ورزش منظم، صرف وقت با دوستان، سرگرمی‌های انفرادی مانند پیاده‌روی طولانی یا کلاس‌های زبان در زندگی مشترک کم رنگ تر می شود.


مراقبت از خود
چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟
۱٫ دوست داشتن خود باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود.
وقتی خودتان را دوست دارید، به احتمال زیاد احساس اعتماد به نفس و امنیت خواهید داشت.

این به شما قدرت می‌دهد تا ریسک‌های خلاقانه بپذیرید، چیزهای جدید را امتحان کنید، با افراد جدید ملاقات کنید و افق‌های خود را گسترش دهید. عشق به خود باعث اعتماد به نفس می شود و اعتماد به نفس باعث رشد می شود.

۲٫ وقتی خودتان را دوست دارید، نیازی به تایید خارجی ندارید.
همه دوست دارند احساس کنند که مورد علاقه و اعتبار هستند. بسیاری از ما به دنبال این اعتبار هستیم، اما اگر بتوانید یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید، می‌توانید هر جا که می‌روید احساس دوست داشتن و معتبر بودن را با خود داشته باشید، زیرا این احساس از درون شما می‌آید.

۳٫ می توانید از بازی مقایسه رها شوید. مقایسه بسیار مضر است.

رسانه‌های اجتماعی مقایسه را به یک بیماری همه‌گیر تبدیل کرده‌اند به این شکل ما مشکلات و بدی های زندگی خود را با قسمت های خوب زندگی دیگران مقایسه می کنیم.

اما وقتی خودت را دوست داشته باشی، مقایسه دیگر قدرتی ندارد. شما می توانید شادی دیگران را ببینید و برای او خوشحال باشید، بدون اینکه اجازه دهید این اتفاق روی خوشبختی شما تأثیر منفی بگذارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی



:: برچسب‌ها: مراقبت از روان , جسم و روان , مراقبت از جسم ,
:: بازدید از این مطلب : 186
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

 

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”. هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-نکات مهم برای تدریس به کودکان



:: برچسب‌ها: تدریس به کودکان , کودکان , آموزش به کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تاثیر تغذیه در بیش فعالی چه می باشد؟ آیا آنچه می خورید به توجه، تمرکز و یا بیش فعالی کمک می کند؟ هیچ دلیل علمی واضحی وجود ندارد که اختلال بیش فعالی و کمبود توجه در اثر رژیم یا مشکلات غذایی بوجود می آید.

ولی تحقیقات نشان داده اند که غذاهای مشخصی حداقل می توانند در تاثیر تغذیه در بیش فعالی نقش داشته باشند. بنابراین آیا این غذاها چیزهای خاصی هستند که اگر شما این شرایط را داشته باشید نباید بخورید؟ و یا اگر فرزند شما دچار مشکل کمبود توجه و بیش فعالی باشد نباید بخورد و آنچه می خورد را باید تغییر دهید؟

در اینجا پاسخ به سوالات شما درباره حذف رژیم غذایی، مکمل های غذایی، و تاثیر تغذیه در بیش فعالی با کمک مشاوران متخصص پاسخ داده می شود. در صورتی که سوالی دارید در انتهای متن می توانید آن را مطرح کرده تا متخصصان ما در سریع تر زمان ممکن به آن پاسخ دهند.


اختلال نقص توجه و بیش فعالی چیست؟
اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) شایع ترین اختلال دوران کودکی است که تخمین زده می شود ۲ تا ۱۸٪ از کودکان را تحت تاثیر قرار دهد . علائم اصلی مرتبط با ADHD شامل سطوح نامناسب بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی است.

ADHD همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و اختلالات خلقی، از جمله افسردگی، افکار خودکشی و اختلال دوقطبی ظاهر می شود و اغلب به ویژه با مشکلات ضد اجتماعی مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای همراه است. در این شرایط ADHD می تواند منجر به رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی در اواخر نوجوانی و بزرگسالی شود.

علاوه بر این، ADHD با نقایص شناختی نیز مرتبط است. تخمین زده شده است که یک چهارم این کودکان دارای ناتوانی های یادگیری خاص در ریاضیات، خواندن، یا املا هستند. مشکلات توجه با تاخیر در عملکرد شناختی کلی، مهارت های زبانی ضعیف و سازگاری ضعیف در کلاس همراه می باشد.

رفتار مخرب، انضباط ضعیف، حواس‌پرتی می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر خانواده‌ها، روابط، تعاملات اجتماعی و عزت‌نفس و عملکرد مدرسه کودکان بگذارد.

چه غذاهایی برای کودکان بیش از حد فعال مضر است
تاثیر تغذیه در بیش فعالی شامل غذاهایی می باشد که شما می خورید و یا هر مکمل غذایی که شما مصرف می کنید. به طور ایده آل عادات غذایی شما به کارکرد بهتر مغز کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد مثل بی خوابی و یا عدم تمرکز.

ممکن است در مورد تاثیر تغذیه در بیش فعالی شنیده باشید، موارد غذایی زیر تاثیر تغذیه در بیش فعالی را نشان می دهند و باید به آن ها توجه ویژه ای داشته باشید:

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: فرض بر اینست که برخی از غذاهایی که شما می خورید ممکن است علائم را بهتر یا بدتر نمایند. هم چنین ممکن است خیلی از مواد غذایی که نمی خورید به بهبود علائم شما کمک کنند.

رژیم مکمل غذایی: با این برنامه شما ویتامین ها، مواد معدنی و یا سایر مواد غذایی را به تغذیه خود اضافه می کنید، این ایده به گونه ای است که می تواند به شما کمک کند چیزی را که از طریق غذا خوردن نمی توانید کسب کنید جبران نمایید. پیشنهاد دهندگان این نوع رژیم های غذایی بر این باورند که اگر مقدار کافی از این مواد غذایی را نداشته باشید ممکن است علائم شما تشدید گردد این نشانه تاثیر تغذیه در بیش فعالی می باشد.

رژیم های غذایی حذفی: این رژیم غذایی شامل نخوردن غذاها یا مواد غذایی می باشد که فکر می کنید منجر به رفتارهای خاصی شده یا علائم را بدتر می کنند.

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: درباره رژیم های غذایی بیش فعالی تحقیق زیادی نشده است. داده ها محدود هستند و نتایج ترکیبی می باشند. علی رغم این مطلب متخصصان عرصه سلامت بر این باورند که آنچه که شما می خورید و می نوشید می تواند نقشی را در کمک به این علائم ایفا نماید.

بهترین صبحانه برای کودکان بیش فعال
یکی از متخصصان به نام ریچارد سان می گوید: هر آنچه که برای مغز خوب باشد تقریبا برای بیش فعالی نیز خوب است. ممکن است خواهان خوردن این موارد باشید:

یک رژیم غذایی با پروتئین بالا، لوبیاها، پنیر، گوشت و خشکبار می تواند منبع خوبی برای پروتئین باشند، این غذاها را در صبح و بعد از وعده های مدرسه بخورید. این موضوع می تواند تمرکز را بهبود بخشیده و ممکن است باعث اثربخشی دارو درمانی در دراز مدت شود.

موادی که در زیر آمده اند را کاهش دهید:

شکلات، شربت، ذرت، عسل، شکر، محصولاتی که از گندم سفید، برنج سفید و سیب زمینی می توانند تاثیر تغذیه در بیش فعالی داشته باشد و بهتراست که مصرف این موارد را کاهش دهید.

افزایش کربوهیدرات های پیچیده تر: این موارد خوب هستند؛ مقدار زیادی سبزیجات و میوه را مصرف کنید که شامل پرتقال، نارنگی، گلابی، گریپ فروت، سیب و کیوی می باشد. این نوع غذاها را در هنگام عصر می تواند به کودک کمک کند تا بخوابد و خواب راحت تری داشته باشد علاوه بر این تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش می دهد و کودک را ارام تر می سازد. از طرفی مصرف غذاهای فست فودی و نامناسب می تواند باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود.

افزایش اسیدهای چرب دارای امگا۳: می توانید این مواد را در ماهی تن، قزل آلا و سایر ماهی های سفید آب سرد پیدا کنید. گردوها، آجیل برزیل، روغن زیتون و کانولا غذاهای دیگری هستند که این مواد را در خود دارند. هم چنین می توانید مکمل اسید چرب دارای امگا۳ مصرف نمایید.

مولتی ویتامین و بیش فعالی
برخی از کارشناسان می گویند افراد بیش فعال باید هر روز ۱۰۰ % مکمل های معدنی و ویتامین دریافت کنند. سایر کارشناسان تغذیه معتقدند افرادی که رژیم غذایی عادی و متعارف دارند نیازی به مکمل های مغزی و ویتامین ندارند. کارشناسان می گویند شواهد کافی مبنی بر این که مکمل های معدنی و ویتامین ها به ناهنجاری های همه کودکان کمک می کنند و باعث افزایش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شوند وجود ندارد.

گرچه مولتی ویتامین ممکن است برای کودکان، نوجونان و افراد بالغ که رژیم غذایی نامناسب دارند مفید باشد، دوز زیاد ویتامین ها می تواند سمی باشد، پس از آن ها اجتناب کنید.

علائم بیش فعالی از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. اگر نیازمند دریافت مکمل هستید از نزدیک با پزشکان در ارتباط باشید تا تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش دهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود



:: برچسب‌ها: بیش فعالی , کودکان بیش فعال , تاثیر تغذیه در بیش فعالی ,
:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلال خواب

هر انسان یک سوم زندگی خود را در خواب است. وﻗﺘـﻲ اﻓﺮاد در ﺣﺎل ﺧﻮاب هستند، ﻣﻐﺰشان ﻓﻌﺎل اﺳـﺖ و ﻓﻌـﺎﻟﻴت مغز ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺪن لازم است.

خواب و خوب خوابیدن یک نیاز مهم و بسیار ضروری در زندگی است که سبب سلامت جسمی و روحی فرد می شود.

البته رابطه ی خواب خوب و سلامت جسمی و روحی یک رابطه ی دو سویه است.

یعنی همانطور که خواب کافی و مناسب سبب سلامت جسمی و روحی می شود، سلامت و یا مشکلات جسمی یا روحی نیز در کیفیت خواب تاثیر گذار است.

از جمله فواید خواب
تقویت حافظه
بهبود یادگیری
رشد شناختی (افزایش تمرکز)
سلامت روانی (کاهش استرس)
بهبود عملکرد سیستم ایمنی و رشد
ترمیم جسمانی (ثابت نگه داشتن وزن بدن)
پیامدهای اختلال خواب
ضعف حافظه
بی حوصلگی
کاهش کیفیت کارو…
از جمله تاثیرات مشکلات روحی بر کیفیت خواب نیز وجود اختلالات اضطرابی و افسردگی است که سبب اختلال در خواب می شوند.

برخی از مشکلات جسمی از قبیل آسم، پرکاری یا کم کاری تیروئید، بیماری‌های نورولوژیک همچون پارکینسون و آلزایمر، آرتروز و ضربان قلب هم در بروز اختلالات خواب تأثیر دارند.

وقتی فردی خواب طبیعی نداشته باشد می گوییم دچار اختلال خواب شده است.

اختلال خواب یکی از مشکلاتی است که معمولا افراد کم وبیش با آن مواجه هستند اما می توانیم با شناخت نشانه ها و علت های اختلال خواب تا حد زیادی آن را برطرف کنیم.

لازم است این را نیز بدانیم که توجه به این نشانه ها زمانی مهم است که مدت زمان قابل ملاحظه ای وجود داشته باشند و به دفعات نسبتا زیادی روی دهند و باعث شوند که فرد دچار ناراحتی و آشفتگی شود.

اختلالات خواب به دو دسته ی کلی بد خوابی ها (دیس سومنیا) و کژ خوابی ها (پاراسومنیا) تقسیم می شوند.

افراد مبتلا به دیس سومنیا کمتراز حد لازم، بیشتراز حد لازم و یا در زمان نامناسب میخوابند اما خود خواب آنها نرمال است.

در پاراسومنیا کمیت و کیفیت و زمان بندی خواب اساسا نرمال است.

اما در طول خود خواب یا در طول زمان هایی که فرد در حال به خواب رفتن یا بیدار شدن است رویدادهای غیر عادی حرکتی و شناختی رخ می دهد، مانند: کابوس و سندرم پاهای بی قرار.

انواع بدخوابی ها (دیس سومنیا)
اختلال بی خوابی (اینسومنیا)
از جمله نشانه های اختلال بی خوابی مشکل در آغاز و شروع خواب است.

یعنی فرد به سختی به خواب می رود و زمانی هم که به خواب می رود در حفظ خواب مشکل دارد و مدام در طول خواب بیدار می شود.

بیدار شدن صبح زود و مشکل در به خواب رفتن دوباره نیز از جمله نشانه های بی خوابی است.

اختلال پرخوابی (هایپرسومانیا)
فرد در طول روز چندین بار می خوابد یا چرت میزند و خواب اصلی فرد هرروز بیش از۹ ساعت طول میکشد اما خستگی اورا رفع نمی کند و بعد از بیدار شدن از خواب سرحال و هوشیار نیست.

به طور کلی خواب آلودگی وی باعث اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شده است.

حمله خواب (نارکولپسی)
به هجوم آوردن خواب حمله ی خواب می گویند.

این هجوم چنان شدید است که شخص در هر موقیعتی مانند راه رفتن، حرف زدن، رانندگی یا تدریس نمی تواند مقاومت کند و کنترل ماهیچه ها را از دست می دهد و به خواب می رود.

حمله ی خواب ممکن است چندبار در روز تکرار شود و از چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.

توهم ، خشکی زدگی (کاهش یا از دست دادن حرکت عضلانی) و فلج خواب (ناتوانی در حرف زدن و حرکت کردن و حتی نفس کشیدن) از جمله نشانه های همراه با حمله خواب است.

وقفه تنفسی در خواب (آپنه ی خواب)
قطع خواب که سبب خواب آلودگی زیاد و یا بی خوابی می شود و این خواب آلودگی از یک اختلال تنفسی ناشی می شود.

قطع و یا کاهش جریان هوا در ناحیه ی بینی و دهان که بیشتر از ۱۹ ثانیه طول می کشد.

این اتفاق در هر ساعت حداقل ۵ بار و در طول شب حداقل ۳۰ بار اتفاق می افتد.

اختلال خواب و بیداری ریتم شبانه روزی
مشخصه ی اصلی این اختلال مختل شدن دایمی و مکرر خواب است.

این اختلال بر اثر تغییر ریتم شبانه روزی و یا عدم هماهنگی بین ریتم های شبانه روزی و برنامه ی خواب_بیداری، که محیط فرد یا برنامه ی کاری یا اجتماعی ایجاب می کند، ایجاد می شود.

انواع کژخوابی ها (پاراسومنیا)
اختلال برانگیختگی خواب
بیدار شدن مکرر از خواب همراه با خواب گردی.

این افراد در حین خوابگردی چهره ای فاقد احساس و چشمهایی خیره دارند و به تلاش دیگران برای بیدار کردنش واکنشی نشان نمی دهند.

وحشت شبانه
فرد به طور ناگهانی و همراه با ترس شدید و تنفس سریع و تعرق زیاد از خواب بیدار می شود و به تلاش دیگران برای آرام کردنش پاسخی نمی دهد.

همچنین رویاها را به خاطر نمی آورد و نسبت به دوره ای که اتفاق افتاده دچار فراموشی می شود.

کابوس
دیدن رویاهای ترسناک و خطرناک در حین خواب ، بیدار شدن مکرر از خواب و یاد آوری دقیق رویاها.

بعضی تمام عمر دچار کابوس هستند و بعضی ها هنگام استرس و بیماری دچار کابوس می شوند.

هرچه استرس زندگی بیشتر باشد کابوس ها هم بیشتر می شوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال خواب



:: برچسب‌ها: اختلال خواب , بی خوابی , اختلال بی خوابی ,
:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت
این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست. بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»
آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

«تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
«تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
«تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
«تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»
وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»


جملاتی که نباید به کودکان گفت

۲. از کار خودت خجالت بکش
به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”
مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند



:: برچسب‌ها: صحبت کردن با فرزند , ارتباط با فرزندان , رفتار با فرزند ,
:: بازدید از این مطلب : 202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

فاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی بسیار مهم می باشد اکثریت زنانی علائم قبل از قاعدگی را در یک یا دو هفته قبل از پریود تجربه می کنند.

این سندرم که به عنوان سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شناخته می شود، می تواند شامل تغییرات خلق و خو، نفخ، خستگی، سردرد و گرفتگی عضلات باشد.

در اینجا باید توجه داشت که با وجود اینکه PMS لذت بخش نیست، فرد را ناتوان نمی کند و فرد هنوز قادر به انجام کارهای خود می باشد.

اما برای برخی از افراد، هفته ها و روزهای قبل از پریود ممکن است شخصیتی غیرقابل تحمل پیدا کنند. هنگامی که علائم شدید شده و زندگی روزمره فرد را بهم بریزد دیگر فقط PMS نیست.

این اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) است و بین ۳ تا ۸ درصد از زنان را در سال های باروری تحت تاثیر قرار می دهد. خوشبختانه، PMS و PMDD را می توان از طریق درمان مناسب مدیریت کرد.

‌‌‌ سندرم پیش از قاعدگی (PMS) چیست؟
PMS یا سندرم پیش از قاعدگی مجموعه‌ای از علائم فیزیکی و احساسی است که بسیاری از افراد در هفته‌ها و روزهای قبل از قاعدگی تجربه می‌کنند.

علائم فیزیکی PMS می تواند شامل سردرد، نفخ یا اسهال، گرفتگی عضلات و درد سینه باشد. از نظر احساسی، فرد مبتلا به PMS ممکن است تغییرات خلقی، غم یا تحریک پذیری را تجربه کند.

ویژگی اصلی سندرم پیش از قاعدگی چرخه‌ای بودن آن است. این بدین معناست که می توان انتظار داشت که علائم قبل از هر قاعدگی پس از تخمک گذاری شروع شود و با اولین روز پریود به پایان می رسد.

اگرچه سندرم پیش از قاعدگی بسیار رایج است، پزشکان و دانشمندان هنوز به طور کامل نمی‌دانند که چه چیزی باعث آن می‌شود و چرا افراد سندرم پیش از قاعدگی را به درجات مختلف تجربه می‌کنند.

اما احتمالاً به تغییرات استروژن و پروژسترون مرتبط است، دو هورمونی که در طول فاز لوتئال به شدت تغییر می‌کنند.

به نظر می رسد این تغییرات با علائم PMS مرتبط باشد. به عنوان مثال، ما می دانیم که سطوح بالای استروژن باعث درد سینه می شود و سردردهای قاعدگی با قطع استروژن مرتبط است.


سندروم پیش از قاعدگی
PMDD چیست؟
PMDD یا اختلال نارسایی پیش از قاعدگی کمتر شایع است. PMDD یک اختلال افسردگی روانی قابل تشخیص است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) آورده شده است.

علائم PMDD
۱۱ علامت PMDD وجود دارد و فرد برای اینکه مبتلا به آن تشخیص داده شود، باید حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کند. این علائم عبارتند از:

احساس افسردگی یا ناامیدی
احساس اضطراب یا سرگیجه
نوسانات خلقی شدید
احساس عصبانیت یا تحریک پذیری
کاهش علاقه به سرگرمی ها و دوستی ها
مشکل در تمرکز
خستگی
تغییر در اشتها یا هوس غذایی خاص
مشکل خواب
احساس از دست دادن کنترل
علائم فیزیکی شامل حساسیت سینه، سردرد، درد و نفخ
مانند PMS، آنچه PMDD را از سایر اختلالات خلقی متمایز می کند این است که به طور مداوم در فاز لوتئال رخ می دهد. اگر فردی علائم خود را در طول ماه و نه تنها قبل از پریود خود تجربه می کند، PMDD را تجربه نمی کند.

PMDD در طول یک یا دو هفته قبل از قاعدگی رخ می دهد و سپس یک یا دو روز پس از شروع قاعدگی متوقف می شود. در مقایسه با افسردگی عمومی، PMDD در نوسان است.

علائم فیزیکی که اغلب با PMDD همراه است، آن را از افسردگی عمومی جدا می‌کند، اگرچه همه افراد مبتلا به PMDD علائم فیزیکی را تجربه نمی‌کنند.

تفاوت های کلیدی بین PMS و PMDD چیست؟
علائم سندرم پیش از قاعدگی و PMDD ممکن است با هم همپوشانی داشته باشد و این می‌تواند تشخیص اینکه کدام یک را تجربه می‌کند، دشوار می‌کند.

با این حال تفاوت اصلی بین PMS و PMDD در شدت علائم می باشد. PMDD، با زندگی روزمره تداخل می‌کند و می تواند بر بهره وری کاری، روابط و فعالیت های روزمره افراد تاثیر بگذارد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال نارسایی پیش از قاعدگی احساس می کنند که کنترل خود را از دست می دهند و تغییرات خلق و خوی آن ها شدیدتر از افراد مبتلا به PMS است و مدیریت احساسات را برای این افراد سخت می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی



:: برچسب‌ها: سندرم پیش از قاعدگی , قاعدگی , اختلال پیش از قاعدگی ,
:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اگر فرزند نوجوان داشته باشید، فکر این که او مواد مخدر مصرف کند، موجی از احساسات شدید و آزار دهنده را در وجود شما بر می انگیزد، خشم، ترس، ناامیدی، و احساس بی پناهی تنها برخی از این احساسات هستند.

مشکل اینجاست که، در موقعیتی با چنین آشوب روحی ناشی از کشف احتمال اینکه در حال زندگی با فردی معتاد هستید، باید بتوانید مشخص کنید که آیا واقعا نوجوان شما مواد مصرف می کند یا اینکه شما زیادی منفی باف هستید. بستن درها، تغییرات مداوم در روحیه، یا پنهان کاری می توانند صرفا رفتارهای معمول یک نوجوان برای دفاع از حریم خصوصی خود باشند، ولی همچنین می توانند نشانه هایی باشند از مسئله ای ناگوار. اما چگونه حقیقت را دریابیم؟

جواب ساده ای برای این سوال وجود ندارد، اما راه هایی وجود دارند تا بتوانید مشخص کنید که آیا فرزند شما مواد مصرف می کند.

باید از او بپرسید
مستقیم ترین راه برای خلاص شدن از نگرانی ها این است که از فرزند خود مستقیما بپرسید. این بهترین قدم ابتدایی است اگر نگران مصرف مواد مخدر توسط فرزند خود هستید. اما پیش از آنکه این کار را انجام دهید، باید به مسائل زیر توجه داشته باشید:

باید دلایل روشن و منطقی برای اینکه چرا فکر می کنید نوجوان مواد مصرف می کند، داشته باشید. نمونه های مشخصی داشته باشید که بتوانید به آنها استناد کنید.
برای پیامد های احتمالی آماده باشید، اگر قبول کردند که مواد مصرف می کنند، چه خواهید کرد و چه خواهید گفت؟ اگر خشمگین و احساساتی شدند چه خواهید کرد؟
چگونه این مسئله را به آنها انتقال خواهید داد که بیشتر نگران او هستید و می خواهید به او کمک کنید تا اینکه او را تنبیه و مجازات کنید؟
اگر نمی دانید چگونه مسئله را با فرزند خود مطرح کنید، پرسیدن این که مصرف مواد مخدر چقدر در مدرسه شایع شده است می تواند شروع خوبی باشد، یا این که نظر دوستان او در باره ی مصرف مواد مخدر والکل چیست؟ نوجوانان بیشتر مایل هستند درباره ی دیگران صحبت کنند تا خودشان. این گفت وگو به شما نگرشی از گرایش های و عادات دوستان و همسالان فرزند شما خواهد داد و همچنین دیدی بهتر از زمینه ی فکری خود او پیدا خواهید کرد.

اگر احساس کردید بحث زیادی کشدار شده و چیز بیشتری متوجه نمی شوید، می توانید گفت و گو را با پرسیدن این که آیا آنها تابحال در حظور او الکل یا مواد مخدر مصرف کرده اند، و سپس بررسی کنید که آیا کسی به او مصرف مواد مخدر را پیشنهاد داده است یا خیر. اگر پاسخ او مثبت بود، شما می توانید بپرسید که آیا امتحان کرده اند، و این که آیا بیشتر از یک بار اتفاق افتاده است و سوالاتی از این دست را بپرسید. پس شما نقطه ی اتکایی برای مطرح کردن نگرانی بزرگتر خود در مورد احتمال مصرف مداوم او و مشکل احتمالی دارید.

علارغم تلاش شما، اما این احتمال وجود دارد که بخشی از حرف های او و یا تمام آن دروغ باشد. اگر فکر می کنید انکار کردن های نوجوان حقیقت ندارد به آنها دوباره گوشزد کنید که چرا فکر می کنید که آنها حقیقت را بیان نمی کنند، و به آنها به آنها فرصت دهید تا پذیرفته و یا نگرانی شما را برطرف سازند.

همچنین این مسئله اهمیت دارد که آنها را متوجه کنید که اگر بپذیرند که مشکلی وجود دارد تحمل شنیدن آن را دارید، اما اگر دروغ بگویند مشکلات دیگری در رابطه ی شما با او به وجود خواهد آمد. در نهایت اگر نمی خواهند و یا نمی توانند حقیقت را برای شما بیان کنند، کار زیادی برای وادار کردن او از دست شما ساخته نخواهد بود (بسیاری از بزرگسالان با مشکل اعتیاد به مواد مخدر زمان طولانی را صرف دروغ گفتن به خود و دیگران می کنند).

اگر پذیرفتند که مواد مخدر مصرف می کنند، بنابراین اولین پاسخ شما تشکر از صداقت او خواهد بود. پاسخ بعدی به او نباید پرسیدن”چرا؟” باشد، بلکه بجای آن چیزی شبیه به “این موضوع خیلی مرا نگران می کند، از این کاری که انجام می دهی چه احساسی داری؟” بهتر خواهد بود، چنین پاسخی از طرف شما توانایی شما برای ایستادگی در برابر این حقیقت را به نمایش می گذارد، و زمینه را برای ادامه ی گفت و گو فراهم می سازد.

توجه داشته باشید که با اینکه دروغ گفتن در باره ی مصرف مواد مخدر معمول است، برخی اوقات والدین به شدت نگرانند که فرزند آنها به دروغ مصرف مواد مخدر را انکار می کنند، در حالی که اینگونه نیست و نوجوان حقیقت را بیان کرده است. اگر پاسخ او در باره ی کارهایی که شک شما را برانگیخته اند قانع کننده باشند سعی کنید آنها را باور کنید.

 

از نزدیکتر مسئله را بررسی کنید
اگر هنوز شک شما برطرف نشده است، و نوجوان نیز مصرف مواد مخدر را همچنان انکار می کند، بنابراین شما باید از نزدیکتر این مسئله را بررسی کنید.

برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید از این قرار هستند:

با معلمان او صحبت کنید و ببینید که آیا آنها متوجه موضوعی شده اند.
مراقب پول های خود باشید و دسترسی او را به پول ها مورد توجه قرار دهید
به تغییرات در هزینه های آنها توجه کنید
هنگامی که از خانه بیرون می رود بررسی کنید که به جایی رفته باشد که به شما گفته است، برای مثال می توانید با والدین دوست او تماس گرفته و مطمئن شوید که به آنجا رفته است.
اتاق او را بگردید (با او صادق باشید و با صراحت در حضور آنها این کار را انجام دهید و یا به آنها بگویید که اتاق او را گشته اید). حریم خصوصی برای نوجوان اهمیت زیادی دارد، و نباید برای مسائل غیر ضروری آن را نقض کرد، اما خطری که در این موضوع و جود دارد این کار شما را توجیه می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-مصرف مواد مخدر در نوجوانان



:: برچسب‌ها: مصرف مواد مخدر در نوجوانان , مواد مخدر , مصرف مواد مخدر ,
:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

انواع اختلالات خلقی

این مقاله به بررسی انواع اختلالات خلقی می پردازد.

اختلالات خلقی عبارت است از مجموعه نشانه های ناشی از یک خلق غیر عادی یا آنرمال

علامت اصلی اختلالات خلقی← آشفتگی خلقی

انواع اختلالات خلقی و علائم آن ها
اختلالات افسردگی (Depressive disorders)

اختلالات دو قطبی (Bipolar disorder)

انواع اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی مداوم
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
اختلال ملال پیش از قاعدگی
اختلال افسردگی ناشی از مصرف دارو
انواع اختلالات دو قطبی
اختلال دوقطبی نوع یک (مانیک)
اختلال دو قطبی نوع دو (هیپومانیک)
اختلال ادواری خویی (سیکلوتایمی)
انواع اختلالات خلقی و افسردگی
ویژگی اصلی اختلالات افسردگی
غم شدید
دوری کردن و فاصله گرفتن از دیگران
احساس بی فایدگی و بی ارزشی

اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی دوره های نشانه ای افسردگی حاد و شدید، اما کوتاه مدت را شامل می شود.

اختلال افسردگی اساسی، احساس دلتنگی شدید، از دست دادن علاقه به زندگی، اختلال در خوردن و خوابیدن را شامل می شود.

مهمترین ویژگی افسردگی اساسی، خلق افسرده و کاهش لذت یا علاقه است. وجود یکی از این دو برای تشخیص افسردگی اساسی لازم است.

خلق افسرده
کاهش محسوس علاقه
افزایش یا کاهش وزن (معمولا کاهش)
بی خوابی یا پرخوابی
سراسیمگی یا کندی روانی حرکتی
خستگی یا فقدان انرژی
احساس بی ارزشی یا احساس گناه
کاهش تمرکز
افکار مکرر مرگ و خودکشی
این نشانه ها حداقل دو هفته باید دوام داشته باشد و حداقل ۵ تا از این نشانه ها وجود داشته باشد.


عوارض استرس و فشار عصبی
عوارض استرس و فشار عصبی بر گروه های سنی مختلف
2 دیدگاه/می 7, 2022
ادامه مطلب
۲٫ اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
این اختلال، به اندازه ی اختلال افسردگی اساسی، عمیق یا شدید نیست ولی دوره ی طولانی مدتی دارد.

افراد مبتلا به این اختلال، به مدت دوسال برخی از نشانه های اختلال افسردگی اساسی را دارند.

وجه افتراق اختلال افسرده خویی از اختلال افسردگی اساسی این است که افراد افسرده خو شکایت از این دارند که همیشه افسرده بوده اند.

افسردگی مداوم، ورژن طولانی تر، ولی ملایم تر اختلال افسردگی اساسی است.

نشانه ها
اختلال خواب و اشتها
انرژی کم و یا خستگی
عزت نفس پایین
مشکل تمرکز و تصمیم گیری
احساس ناامیدی
که اگراز بین این نشانه ها حداقل دوتا از آن ها به مدت دوسال وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که فرد دچار اختلال افسرده خویی است.

۳٫ اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
تحریک پذیری دایمی و شدید از ویژگی های اصلی این اختلال است.

این اختلال قبل از ۱۰سالگی تشخیص داده می شود.

کودک به دفعات از از خشم منفجر می شود (حداقل ۳بار در هفته، و به مدت یک سال و حداقل در ۲ محیط، مثلا در خانه و مدرسه، یا در مدرسه و در جمع دوستان) و این انفجارهای خشم معمولا در واکنش به ناکامی روی می دهند و می توانند کلامی یا رفتاری باشند.

این انفجارهای خشم، با سن کودک مطابقت ندارند.

در بین انفجارهای خشم، فرد به طور دائم و در اکثر ساعات روز، تقریبا همه ی روزها، تحریک پذیر یا عصبی است.

۴٫ اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)
زنانی که در طول مرحله ی پیش از قاعدگی، دچار خلق افسرده یا تغییرات خلق، تحریک پذیری، ملامت و اضطراب می شوند و این نشانه ها بعد از شروع دوره ی قاعدگی، در اغلب چرخه های قاعدگی، فروکش می کند، مبتلا به اختلال PMDD تشخیص داده می شوند.

PMDD حالت حالت شدیدتری از سندروم پیش از قاعدگی (PMS) است.

PMS یک مجموعه نشانه های جسمی و مرتبط با خلق در چند روز قبل از عادت ماهانه است که طبیعی است و حالت اختلال ندارد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-انواع اختلالات خلقی



:: برچسب‌ها: اختلال افسردگی , انواع اختلالات خلقی , اختلالات خلقی ,
:: بازدید از این مطلب : 205
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 7 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر

اختلالاتی که مربوط به مصرف مواد می شوند به مواردی می گویند که ویژگی های زیر را داشته باشد: ماده ای قابل سو مصرف مانند الکل باشد یا داروی تجویز شده ای که عوارض جانبی داشته باشد.

اختلالاتی که به مصرف مواد مربوط می شود را به دو گروه می توان تقسیم کرد:

اختلال مصرف مواد که شامل وابستگی شدید به مواد و سوء مصرف آن می باشد.
اختلالاتی که به دلیل مصرف مواد به وجود می آید و شامل مواردی زیر می باشد:
مسومیت مواد
محرومیت از مواد
دلیریوم ناشی از مصرف مواد
زوال عقل پایدار ناشی از مصرف مواد
اختلال فراموشی پایدار از مصرف مواد
اختلال پسیکوتیک ناشی از مصرف مواد
اختلال خلقی ناشی از مصرف مواد
اختلال اضطراب ناشی از مصرف مواد
اختلال کنشی جنسی ناشی از مصرف مواد
اختلال خواب ناشی از مصرف مواد
مواد مخدر و اعتیاد چیست ؟
اعتیاد به مصرف مواد مخدر به اختلالی می گویند که باعث می شود تا فرد به دارو هایی که از مواد مجاز یا غیر مجاز ساخته شده است وابسته شوند، باید به این نکته توجه کنید که هر چیزی که مجاز شمره می شود مانند الکل و نیکوتین را نمی توان سالم در نظر گرفت.

هنگامی که به این مواد وابسته شده و معتاد شوید دیگر نخواهید توانست مصرف مواد مخدر را به درستی کنترل کنید و به احتمال زیاد آسیب های بسیاری ناشی از مصرف مواد مخدر به شما وارد خواهد شد.

افرادی که اعتیاد به مواد مخدر پیدا می کنند میل بسیار شدیدی به مصرف دارو دارند، آن ها شاید تمایل داشته باشند تا مصرف مواد را ترک کنند ولی در بیشتر مواقع نمی توانند به خودی خود آن را ترک کنند.

اعتیاد به مواد مخدر آسیب های بسیاری به فرد وارد می کند و عواقب جدی و دراز مدتی بر روی سلامت جسمی و روانی و بر روی روابط، اشتغال و قانون می گذارد.

برای این که بتوانید از مصرف مواد رهایی یابید و بر اعتیادتان غلبه کنید باید به کمک پزشک، خانواده، دوستان، گروه های پشتیبانی اقدام به درمان کنید و برنامه ی درمانی سازمان یافته و دقیقی داشته باشید تا بر اساس آن بتوانید ترک کنید.

از کجا بفهمیم اعتیاد پیدا کرده ایم ؟
در موقعیت های مختلف اجتماعی افراد به صورت آزمایشی به مصرف مواد مخدر می پردازند و در بیشتر مواقع دچار اعتیاد می شوند، برای بسیاری از اشخاص مصرف مواد مخدر امری شایع و عادی می باشد.

مواد مخدر انواع مختلفی دارند و خطر اعتیاد و سرعت وابستگی به آن بسیار متفاوت می باشد، بسیاری از داروها خطر اعتیاد بسیار بالایی دارند و به نسبت سایر مواد وابستگی بیشتری در فرد ایجاد می کند.

به دلیل وابستگی، شخص معتاد به مرور زمان به دوز های بیشتری برای مصرف مواد مخدر نیاز دارد، در بیشتر مواقع ممکن است از دارو برای بهتر شدن حس و حالش استفاده کند اما هنگامی که مصرف مواد مخدر را افزایش می دهد ممکن است به این نتیجه برسد که دیگر بدون دارو نمی تواند زندگی کند و برای خوب بودن حالش باید حتما آن را مورد مصرف قرار دهد.

زمانی که فرد تمایل به ترک داشته باشد و مصرف مواد مخدر را متوقف کند هوس ها و محرک های شدیدی برای ایجاد می شود و فرد احساس می کند دچار بیماری جسمی شده است که نشانه های ترک می باشد.

علائم اعتیاد به مواد مخدر
فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد علائم و نشانه های زیر را در میان جمع از خود نشان می دهد:

احساس می کند که باید به طور منظم از مواد مخدر استفاده کند و در طول روز یک یا چند بار به مصرف مواد نیاز داشته باشد.
میل بسیار شدیدی به دارو دارد.
برای این که دارو اثر لازم را بگذارد با گذشت زمان به مقدار بیشتری نیاز دارد.
باید مطمئن باشد که مواد مخدر به مقدار کافی دارد وگرنه مضطرب می شود.
حتی اگر پول لازم برای خرید مواد ناشته باشد اما باز هم تلاش می کند تا آن را تهیه کند.
به دلیل مصرف دارو مسئولیت های کاری و تعهدات آن ها کاهش می یابد و فعالیت های اجتماعی و تفریحی آن ها کمتر خواهد شد.
انجام کارهای نامناسب مانند سرقت و دزدی برای دریافت مواد مخدر.
هنگام مصرف مواد مخدر فعالیت های پر خطر مانند رانندگی انجام می دهند.
تمرکز بسیاری بر روی زمان دارند و انرژی خود را برای به دست آوردن مواد مخدر صرف می کنند.
برای ترک مواد مخدر تلاش بسیاری می کنند اما با شکست رو به رو می شوند.
علائم ترک را در زمان ترک مصرف مواد مخدر تجربه می کند.
اختلال مصرف مواد مخدر
الف : وابستگی مواد


زمانی که شخص از نظر روانی و جسمانی به مصرف مواد مخدر وابسته شود، نشانه هایی مانند علائم شناختی – رفتاری و فیزیولوژیکی در او دیده می شود که حاکی از آن است که علاوه بر درگیر بودن به مسائل مرتبط به مواد، به مصرف مواد نیز ادامه می دهد. فرد بیمار به طور مداوم و تکراری از یک الگوی مصرف پیروی می کند که باعث می شود به طور اجباری دارو مصرف کند، این امر منجر به تحمل و محرومیت او می شود و هنگام مصرف نکردن مواد تحمل و صبرش کاهش می یابد و عصبی می شود.

وابستگی به مواد به صورت روانی و جسمی در افراد به وجود می آید و در بسیاری از مواقع وابستگی روانی و رفتاری به صورت عادت تثبیت می شود،

در این حالت در فرد نشانه های زیر مشاهده می شود:
بیمار میل شدید، مستمر و متناوبی به مصرف مواد مخدر دارد تا از حالت خماری درآید و نیاز جسمی یا فیزیولوژیک او رفع شود زیرا به مواد وابسته شده است.
ناتوان بودن در قطع مصرف دارو زیرا اثراتی مانند درد جسمی و غیره دارد که برای مصرف کننده زجرآور می باشد و نمی تواند ترک کند.
تحمل عبارت است از این که فرد معتاد برای این که به اثر مطلوب برسد به مواد بیشتری برای مصرف نیاز دارد، هنگامی که فرد مقدار مشخص همیشگی را مصرف می کند اما تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی او نمی گذارد به اجبار مقدار مصرف مواد افزایش می دهد.

تحمل نشانگر پاسخ به اثرات و تاثیرات مواد مخدر می باشد که برای رسیدن به اثر مورد نیاز باید مقادیر مواد را بالاتر ببرند.

اعتیاد به معنی وابستگی جسمی و روانی به مواد مخدر می باشد و چون یک اصطلاح غیر علمی است زیاد کارایی ندارد و به جای آن از وابستگی دارویی یا وابستگی مواد استفاده می کنند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر



:: برچسب‌ها: اعتیاد به مواد مخدر , اختلال مصرف مواد مخدر , اعتیاد ,
:: بازدید از این مطلب : 190
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 7 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

درمان اختلالات خلقی

درمان اختلالات خلقی به طور کلی دو دسته اند:
درمان های بیولوژیک (درمان بیولوژی): دارو درمانی ودر مان با شوک التریکی
درمان های پسیکولوژی: روان کاوی، رفتار درمانی، روان درمانی شناختی – رفتاری
انواع درمان اختلالات خلقی
دارو درمانی
افسردگی اغلب به دلیل نقص یا عدم تعادل در نورو ترانسمیرهای سروتونین و نور اپی نفرین ایجاد می شود.

داروهایی که برای درمان افسردگی استفاده می شوند سبب کنترل این عدم تعادلها می شوند و با آنها به مقابله می پردازند.

به طور کلی داروهایی که برای افسردگی تجویز می شوند سه دسته ی کلی هستند:

داروهای سه حلقه ای (مانند ایمیپرامین)

بازدارنده های مونو آمین اکسیداز (MAOI) (مثل ترانیلسپیرومین)

بازدارنده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) (مثل پروزاک)

در بین این داروها، SSRIها، عوارض جانبی کمتری دارند به همین دلیل بیشتر تجویز می شوند.

عوارض داروهای ضد افسردگی
داروهای ضد افسردگی عوارض زیادی از جمله بینایی ناواضح، اضطراب، خستگی مفرط، خشکی دهان، افزایش احتمال سکته ی قلبی، مشکلات فشار خون و … دارند.

اما به رغم همه ی عارضه های جانبی منفی، داروهای ضد افسردگی واقعا موثرند و در اکثر موارد از شدت نشانه های افسردگی می کاهند.

دارویی که برای درمان اختلال دو قطبی تجویز می شود:

کربنات لیتیوم یک داروی پرطرفدار برای درمان اختلال دو قطبی است.

حدود ۸۰ درصد کسانی که اختلال دو قطبی دارند و لیتیوم مصرف می کنند، ازآن بهره می برند و این دارو هم می تواند از سمپتوم های (نشانه های) افسردگی و سمپتوم های افسردگی بکاهد.

به اکثر کسانی که لیتیوم مصرف می کنند توصیه می شود که استفاده از آن را همیشه ادامه بدهند، زیرا توقف استفاده ممکن است باعث بازگشت اختلال شود.

یک اشکال مهم لیتیوم این است که تجویز مقدار یا دوز مناسب برای تک تک درمانجویان بسیار دشوار است.


اختلالات خلقی و اضطراب
اختلالات خلقی و اضطراب
0 دیدگاه/می 23, 2020
ادامه مطلب
۲٫ تحریک مغزی
تحریک مغزی به ۴ طریق امکان پذیر است:
درمان با شوک الکتریکی (ECT)
تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر (rTMS)
تحریک عصب واگ
تحریک مغزی عمیق
درمان با شوک الکتریکی (ECT)
در ECT یک جریان الکتریکی ۷۰ تا ۱۳۰ ولتی از درون سر بیمار، در حدود نیم ثانیه عبور می کند.

ECT برای کسانی استفاده می شود که از افسردگی شدید رنج می برند و سایر روش های درمانی کارآمد نبوده و زمانی که فکر خودکشی بسیار جدی است.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-درمان اختلالات خلقی



:: برچسب‌ها: درمان اختلالات خلقی , انواع اختلالات خلقی , اختلالات خلقی ,
:: بازدید از این مطلب : 204
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلالات خلقی و اضطراب

اختلالات اضطرابی
همه ی ما در بسیاری از موقیعت های زندگی به طور طبیعی احساس اضطراب می کنیم، رایجترین واکنش به فشار روانی و محرک تنش زا، اضطراب است.

مفهوم اضطراب
منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، تنش و ترس بیان می شود.

اکثر رفتارهای اضطرابی، رفتارهای کاملا طبیعی و به صورت واکنش های سازگارانه هستند که به ما کمک می کنند تا در شرایط دشواری که برایمان پیش آمده صحیح عمل کنیم.

گاهی اضطراب آنقدر شدید یا انقدر با رویدادها و موقیعت های نامناسب همراه می شود که برای فرد مشکل ساز و ناسازگارانه جلوه می کند و به اضطراب مرضی و اختلال اضطرابی تبدیل می شود.

نشانه های اختلالات خلقی و اضطراب
در اختلال اضطرابی، میزان ترس بسیار بیشتر از تهدید یا خطر است. یعنی شدت ترس با شدت تهدید تناسب منطقی ندارد (مثلا در فوبیاهای خاص: ترس از آسانسور).
افراد دائما خود را در حالت ترس و نگرانی می بینند بدون آنکه علت آن مشخص باشد.
ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دایما فرد را رنج می دهند، تا جایی که نمی تواند زندگی روزمره ی خود را با حالت عادی پیش ببرد.
این حالت ممکن است باعث شود که فرد نتواند شغل خود را حفظ کند یا با دوستان، همسر یا اعضای خانواده روابط طولانی مدت داشته باشد.
انواع اختلالات خلقی و اضطراب
اختلال اضطراب جدایی
اختلالی روانی که در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان، خواهر، برادر، همسر) به شدت مضطرب می شود.

اختلال وحشتزدگی
اختلال وحشتزدگی، یعنی حملات مکرر وحشت یا اضطراب. حمله ی وحشت زدگی عبارت است از ترس و ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد.

این حملات با بعضی سمپتوم های فیزیکی همراه هستند، از جمله: تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع و لرزش.

آگورافوبیا
افراد مبتلا به آگورافوبیا همیشه می ترسند که مبادا در جایی گیر بیفتند و در صورت نیاز فوری نتوانند به موقع کمک دریافت کنند، ترس از فضاهای بسته یا فضاهای باز، ترس از استفاده از انواع وسیله ی حمل و نقل، ترس از ایستادن در صف و قرار گرفتن در داخل جمعیت از این دسته اختلالات هستند.

فوبیاهای خاص
عبارتند از ترس های افراطی، غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شیء یا یک وضعیت خاص (مثلا ترس از پرواز با هواپیما، ارتفاع، حیوانات، آمپول، مشاهده ی خون).

اختلال اضطراب اجتماعی
عبارت است ترس شدید و دایمی از موقیعت هایی که در آنها فرد، در جمع دیگران قرار می گیرد یا باید جلوی آنها کاری کند (سخنرانی کند).

افراد مبتلا به این اختلال از هرگونه موقیعت اجتماعی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار می گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آن دور باشند.


اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی چیست؟ انواع | علائم و علل دو قطبی
0 دیدگاه/ژانویه 1, 2022
ادامه مطلب
۲٫ اختلالات خلقی
اختلالات خلقی عبارتند از ناراحتی ها و نابسامانی های هیجانی و عاطفی که باعث می شوند فرد از درون ناراحت باشد و نتواند کارها و وظایف خود را خوب انجام دهد.

اختلالات خلقی به دو دسته ی کلی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم می شوند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-اختلالات خلقی و اضطراب



:: برچسب‌ها: اختلالات خلقی , اختلالات افسردگی , اضطراب ,
:: بازدید از این مطلب : 199
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

به طور معمول اساسی ترین نوع اختلال های اضطرابی اختلال اضطرابی فراگیر GAD می باشد، که با احساس پایدار تنیدگی ذهنی و نگرانی و بی قراری مشخص می شود. تشخیص اختلال اضطراب فراگیر زمانی صورت می گیرد که فرد نگرانی و اضطراب شدید و غیر قابل کنترلی درباره ی تعدادی از وقایع و موقعیت ها تجربه کند. کودکان و نوجوانان ممکن است درباره اینده و مهارت و لیاقت در عملکرد تحصیلی و اجتماعی بسیار نگران باشند. همچنین ممکن است در مورد مشکلات سلامت خود، موضوعات حانوادگی شان و حوادثی که در جهان رخ می دهد نگران باشند. این نگرانی ها باید دست کم شش ماه هر روز وجود داشته باشند و با یک نشانه ی فیزیولوژیکی همراه باشند. تاکنون اختلال اضطراب فراگیر به خوبی در مورد کودکان ونوجوانان مورد پژوهش قرار نگرفته و سیر تحولی ان برای این گروه نیز مستلزم بررسی بیشتری است.

وجه تمایز GAD از سایر اضطراب‌ها در این است که در این نوع اختلال، شخص نگران وقایع متعددی می‌باشد و در صورتی که در سایر اختلالات اضطراب، نگرانی منحصر به محرک یا موضوعات ویژه‌ای می‌باشد.

وجه تمایز دیگر اینست که این افراد اغلب در مورد مسائل جزئی روزمره دچار اضطراب می شوند (بارلو، ۲۰۰۲). بزرگترها اغلب بر مسائلی مثل مشکلات بین فرزندان، سلامت خانواده، مسئولیت های شغلی و یا جزئی تر مانند وظایف خانه، یا سر وقت رسیدن به یک قرار. کودکان با این اختلال اغلب ازط مسائلی مثل رقابت در مدرسه، عملکرد ورزشی یا اجتماعی دچار نگرانی می شوند (ساوج و کندال، ۲۰۰۹).

علائم این اختلال بر اساس DSM-V عبارتند از:

الف: اضطراب و نگرانی شدید و مفرط درباره تعدادی از رویدادها یا فعالیت ها (مثلا عملکرد شغلی یا تحصیلی) در اکثر روزهای هفته و به مدت حداقل ۶ ماه.

ب: فرد نمیتواند این نگرانی را کنترل کند.

ج: اضطراب و نگرانی با حداقل سه نشانه از ۶ نشانه زیر همراه است (نشانه ها در اکثر روزها در ۶ ماه گذشته حضور داشته اند)

 

توجه: در مورد کودکان فقط به یک سمپتوم نیاز است.

۱. فرد بی قرار است، یا احساس عصبی بودن دارد، یا به خاطر نگرانی بی دلیل بد اخلاق است.

۲. به آسانی خسته و کوفته میشود.

۳ . نمیتواند حواس خود را متمرکز کند یا ذهنش یک دفعه خالی میشود.

۴. زودرنج است و زود عصبانی میشود.

۵. تنش ماهیچه ای دارد.

۶. خوابش مختل شده است (نمیتواند بخوابد، یا از خواب می پرد، یا خواب ناآرام دارد که خستگیش را برطرف نمیکند).

د: اضطراب ، نگرانی ، یا سمپتوم های فیزیکی باعث میشوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید (بالینی) در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.

ه: ناراحتی فرد را نمی توان به آثار مستقیم یک ماده (مثلا یک نوع ماده مخدر،یک نوع داروی تجویزی)،یا یک عارضه پزشکی دیگر (مثلا هایپرتیروئیدیسم) نسبت داد.

و: یک اختلال روانی دیگر نمی تواند دلیل موجه تری برای این اختلال باشد. مثلا اضطراب درباره حملات وحشت زدگی در اختلال وحشت زدگی،ارزیابی منفی دیگران در اختلال اضطراب اجتماعی، وسواس کثیف شدن یا سایر وسواس ها در اختلال وسواسی – اجباری، جدایی از افراد مهمی که فرد به آن ها دلبستگی دارد در اختلال اضطراب جدایی، رویدادهایی که فرد را به یاد رویدادهای اسیب زا می اندازد در اختلال PTSD، چاق شدن در آنورکیسا نروزا، دردها و ناراحتی های فیزیکی در اختلال نشانه های جسمانی، نقص هایی که فرد فکر میکند در ظاهرش دارد در اختلال بد شکلی بدنی، یا ابتلا به یک بیماری جدی در اختلال اضطراب بیماری، یا محتوای باورهای هذیانی در اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی. همه این موارد نمی توانند دلیل موجهی برای این اختلال باشند (گنجی، ۱۳۹۲).

همان طور که گفته شد، علامت شاخص این اختلال اضطراب و نگرانی غیرواقعی ومفرطی است که وابسته به رویدادهای تنش زای بیرونی نیست. بر اساس نظر اشتراوس (۱۹۹۴)، این خصوصیت در ۹۵درصد کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر آشکار است.کودکان دچار این اختلال درباره آینده، رویدادهای اجتماعی، فعالیت های خانوادگی، ورزش، موضوعات بهداشتی وآنچه صرفا ممکن است فردا یا حتی ساعتی بعد روی دهد، نگرانند. اختلال اضطراب فراگیربا تنیدگی، ناآرامی، تحریک پذیری و زود از کوره در رفتن نیز همراه است، هر چند کودکان خود همیشه از این قبیل عبارات استفاده نمی کنند. چنین اضطراب مزمن دائمی را (تشویش مضطربانه) نامیده اند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال اضطراب فراگیر در کودک و نوجوان



:: برچسب‌ها: اختلال اضطراب , اضطراب و نگرانی , اضطراب ,
:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 3 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در طی دهه های طولانی، توانایی ما برای ارتباط برقرار کردن با مردم در سراسر جهان، به حالت انفجاری رسیده است. در واقع، اینترنت به ما اجازه داد چت کنیم، به گروههای خبری بپیوندیم یا به هر کسی در جهان ایمیل ارسال کنیم.

اختراع موبایل ها به ما این اجازه را داد تا زمانی که دور از میزکار و یا محیط خانه هستیم با مردم صحبت کنیم.

بنابراین، شبکه های اجتماعی به ما این اجازه را دادند تا با همسایه های خود، دوستان دوران کودکی، همکاران و دوستان خود با یک کلیک ارتباط برقرار کنیم و صحبت کنیم.

نهایتا این که گوشی های همراه بیش از هر از زمان دیگری ارتباط برقرار کردن را با هر فردی را الساعه و در لحظه آسان تر می کند. پس ممکن است شما فکر کنید که احساس خوبی را در مورد زندگی اجتماعی خواهید داشت؟

با این همه، هیچ وقت در تاریخ جهان ارتباط برقرار کردن به این آسانی و سرعت نبوده است.

با این حال متاسفانه، اینترنت به ما کمک نکرده است تا حس ارتباط بیشتری با افراد داشته باشیم.

مطالعات نشان می دهند که تقریبانیمی از ما حس تنهایی و انزوا می کنیم.

زمان آنلاین بودن ما قدرت خود را برای دیدن نشانه های اجتماعی از دست می دهیم
ما می دانیم که زمان آنلاین بودن با قابلیت افراد برای دیدن و خواندن نشانه های اجتماعی در تقابل است.

حتی مطالعه ای انجام یافته است که نشان می دهد کودکان با دوری پنج روزه از وسایل دیجیتال خود بهتر می توانند احساسات افراد دیگرا بخوانند.

به نظر می رسد که زمان آنلاین بودن و زمان گذراندن با گوشی و تپلت حتی با قابلیت افراد بزرگسال برای هوش اجتماعی اشان در تقابل است. با این همه، ارتباط برقرار کردن با ایموجی ها خیلی متفاوت با یک مکالمه ی رو در رو است.

شما می توانید مسائل بسیاری را در مورد این که فرد چه چیزی در فکرش می گذرد و یا چه احساسی دارد را تنها با خواندن حالات صورتش و نه کلامش را بفهمید.

اما اگر صورتتان دائما پشت گوشی یا تپلت باشد یا اگر زمان بسیار زیادی را برای استفاده از وسایل دیجیتال خود بگذرانید، نمیتوانید این موراد را بفهمید.

۳٫ تاکید بر کمیت ارتباطات است و نه کیفیت آنها
هر کاربر فیس بوک به طور متوسط ۳۳۸ دوست اینترنتی دارد. اما به طور واضح، داشتن هزاران دوست در شبکه های اجتماعی باعث نمی شود که حس تنهایی کمتری بکنید.

در حقیقت، برخی از مطالعات نشان می دهد که هر چه دوستان بیشتری داشته باشید، به همان میزان احتمالا استرس بیشتری نیز خواهید داشت.

این تا حدی بخاطر این حقیقت است که شما احتمالا آنگونه که با مادربزرگ خود صحبت می کنید با همکار خود صحبت نمی کنید. این تعداد ارتباطات نیست که اهمیت داردف بلکه این کیفیت ارتباطات است که مهم است.

داشتن پنج دوست واقعی برای سلامت روان شما خیلی بهتر از داشتن ۵۰۰ دوست در رسانه ها و شبکه های مجازی است.

۴٫ اعتیاد به گوشی های جدید در تقابل با تعاملات رو در رو است
چند بار شده که دیده باشید در رستوران ها و یا محیط اطراف خانواده ها و یا افراد همدیگر را نادیده می گیرند و با گوشی های خود مشغول میشوند؟

و یا چند بار شده که شما با یک فردی در حال صحبت باشید در حالی که او مشغول پیام دادن با گوشی بوده است؟ مطالعات نشان داده اند که افراد گوشی خود را به طور میانگین بین ۳۵ تا ۷۴ بار در روز چک می کنند.

افراد جوان تر به احتمال زیاد بیشتر از این چک می کنند. مشخص است که افراد در شبکه های مجازی برای این وقت می گذرانند تا ببینند که افراد دیگر چه کاری می کنند، بجای اینکه ببینند افراد جلوی چشمشان در حال انجام چه کاری هستند.

زمانی که شما لحظه به لحظه مشغول تلفن همراه خود هستید، نمی توانید از تعاملات رو در رو بهره ببرید.


چرا_اینترنت_اعتیاد به گوشی
۵٫ دورکاری می تواند تنهایی و ایزوله شدن را افزایش دهد
اینترنت قابلیت ما را برای دورکاری افزایش داده است. این برای سلامت ذهنی ما به طرق مختلفی می تواند مفید باشد- مانند کاهش زمان رفت و آمد. اما دور کاری همچنین به معنای کاهش تعامل با همکارانتان می باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چرا اینترنت باعث می شود ما تنهاتر از هر زمان دیگری شویم



:: برچسب‌ها: اعتیاد به گوشی , جنگ با تنهایی , اعتیاد به اینترنت ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 3 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خشم و عصبانیت ساده به وسیله ی کودک در اویل زندگی اش، وسیله ای برای بیان مخالفت با والدین و دیگران است. گریه، جیغ، به زمین کوبیدن خود، کوبیدن سر به دیوار، جلوگیری از تنفس، عدم توجه به محیط ، دلیلی بر اثبات این ناراحتی می باشد. در ماه های اولیه ی زندگی، منشا اصلی عصبانیت کودک ، ترس از دست دادن مادر است. گاهی دلیل این عصبانیت های کودک، بی خوابی است. احتما دارد که لجاجت و عصبانیت کودک واکنشی کوتاه مدت و اما بسیار شدید او در مقابل کوچکترین سرخوردگی باشد.

احتمال دارد که علت این برخورد کودک، به دلیل عدم موفقیت کودک در انجام کاری، به علت ممانعت اطرافیان باشد. در این صورت کودک عصبی شده و از خود خشم و لج بازی بروز می دهد و گاهی اوقات ممکن است که کلماتی رکیک و نامفهومی را به زبان بیاورد. و یا امکان دارد که با نشان دادن عکس العمل هایی همانند؛ کوبیدن سر به زمین، جیغ کشیدن، جلوگیری از تنفس، گریه کردن و… خشم و مخالفت خود را بیان کند. گاهی هم امکان دارد که عصبانیت و لجاجت کودک باعث تشنج در او شود و کودک به اغماء و بی هوشی برود.

 

در عصبانیت های طبیعی، واکنش های ذکر شده در بالا؛ تنها چند دقیقه به طول می انجامد و با خستگی کودک از بین می روند و نیز کودک از حرکات خود پشیمان می شود و بعد از چند دقیقه گریه کردن، آرام می شود. اما در عصبانیت شدید و لجاجت، کودک به این شکل عمل نمی کند و با منطق و استدلال نمی توان کودک را به حالت طبیعی خود بازگرداند ، چون در این لحظات ارتباط و تماس کودک با محیط اطاف خود تقریبا از بین می رود و هیچ گونه حس و درکی به محیط ندارد، و کودک نمی تواند به منطق و استدلال مطرح شده پاسخی دهد.

برای درک و فهم لجاجت و بدخلقی کودکان و نیز از بین بردن آن بایدعمیقا اختلافات بین انتظارات پدر و مادر و غرائز کودک را شناسایی کرد و برای رفع آن، قدمی مؤثر برداشت.

منبع:کانون مشاوران ایران-لجاجت و کج خلقی کودک



:: برچسب‌ها: لجاجت و کج خلقی کودک , عصبانیت کودک , لجاجت کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 2 دی 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال در اغلب موارد به دلیل بیماری، دندان درآوردن، نقاط عطف رشد یا تغییرات روتین ایجاد می شود. با این حال، مشکلات خواب مداوم استراحت را برای کودک و شما سخت می کند، می تواند نشانه یک مشکل بزرگتر باشد.


علائم و نشانه های اختلال خواب چیست؟
خستگی بیش از حد در طول روز، ناتوانی در تمرکز، بیش فعالی و تحریک پذیری می تواند از نشانه های بد خوابی در کودکان باشد. سایر علائم و نشانه های اختلال خواب عبارتند از:

خروپف
نفس کشیدن در هنگام خواب
خواب بسیار
خواب آلودگی در طول روز یا مشکلات رفتاری
شب ادراری
رفتارهای غیرعادی هنگام به خواب رفتن
عدم رشد یا عدم افزایش وزن مناسب
اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال شایع می باشد، حتی نوزادان نیز ممکن است اختلالات خواب داشته باشند.

اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال عبارتند از:

بیخوابی
راه رفتن در خواب
آپنه خواب
پرخوابی
دندان قروچه
علائم آمادگی خواب

شما می توانید با تشخیص علائم آمادگی خواب به بهتر خوابیدن او کمک کنید. کودک شما ممکن است علائم آمادگی برای خواب را با موارد زیر نشان دهد:

مالش چشم
خمیازه
نگاه کردن به دور
سر و صدا کردن
مشکلات خواب کودک: ۰ تا ۳ ماهگی
در مرحله نوزادی، نوزادان هنوز در حال تطبیق با الگوی خواب منظم هستند.

نوزادان به طور کلی حدود ۱۴ تا ۱۷ ساعت در یک دوره ۲۴ ساعته می خوابند و به طور مکرر برای تغذیه در روز و شب از خواب بیدار می شوند.

یک کودک ۱ تا ۲ ماهه باید تقریباً به همان میزان بخوابد، ۱۴ تا ۱۷ ساعت در روز، به هشت تا نه ساعت خواب شبانه و هفت تا نه ساعت چرت روزانه نیاز دارد. کودک ۳ ماهه به ۱۴ تا ۱۶ ساعت خواب در یک دوره ۲۴ ساعته نیاز دارد.

حتی با این همه چرت زدن و خوابیدن، ممکن است احساس کنید که کودک شما آنقدرها هم که لازم است نمی خوابد.

با این حال، برخی از چالش‌ها وجود دارد که می‌تواند خواب را برای نوزادان سخت‌تر کند. در این سن، سه مورد از رایج ترین مشکلات عبارتند از:

مقاومت در برابر خوابیدن به پشت
در بسیاری از موارد به نظر می رسد کودک وقتی به پشت می خوابد بی قرار می شود یا آرام نمی گیرد و اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال را تجربه می کند. نوزادان در واقع با خوابیدن روی شکم احساس امنیت بیشتری می کنند، اما این وضعیت خواب با بروز بسیار بالا سندرم مرگ ناگهانی نوزاد (SIDS) مرتبط است. بنابراین کارشناسان توصیه می کنند همیشه کودک خود را به پشت بخوابانید.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟ اگر کودک شما به پشت نمی خوابد، با پزشک اطفال صحبت کنید، او ممکن است بخواهد مشکلات جسمانی احتمالی را بررسی کند. به احتمال زیاد کودک وقتی به پشت می خوابد احساس امنیت کافی را پیدا نمی کند.

اگر اینطور است، چند ترفند وجود دارد که می‌توانید برای تشویق کودک انجام دهید، از جمله این کارها می توان به قنداق کردن نوزاد و دادن پستانک به او هنگام خواب، اشاره کرد. فقط از از یک روال ثابت پیروی کنید. در نهایت کودک شما به پشت خوابیدن عادت خواهد کرد.


اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال
اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال، اختلال روز و شب
در این اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال کودک تمام روز را می خوابد، اما بعد از آن تمام شب را بیدار می ماند.

چگونه آن را حل کنیم؟ نوزاد شما باید خودش را اصلاح کند و با زندگی شما سازگار شود. در این حالت چند کار وجود دارد که می توانید برای کمک به کودک در تشخیص شب و روز انجام دهید، از جمله محدود کردن چرت های روزانه به سه ساعت و نشان دادن تمایز بین روز و شب (مانند تاریک نگه داشتن اتاق کودک هنگام چرت زدن و اجتناب از روشن کردن تلویزیون در هنگام شیر دادن به نوزاد در شب) به کاهش اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال کمک می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلالات خواب در کودکان زیر یک سال | درمان اختلال خواب در کودکان



:: برچسب‌ها: اختلالات خواب در کودکان , خواب کودک , اختلالات خواب ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 2 دی 1401 | نظرات ()