نوشته شده توسط : Dr. Dalake

درمان افسردگی در مردان
زمانی که حرف از درمان افسردگی در مردان می شود همه ی ما ناخودآگاه فردی را تصور می کنیم که سراسر غم و اندوه است و این غم و اندوه به وضوح از ظاهرش پیداست.

بله درست است نشانه ی بارز اختلال افسردگی تجربه و احساس غم شدید است ولی همه ی افراد مبتلا به اختلال افسردگی این غم و اندوه را به یک شکل بروز نمی دهند و ابراز غم و اندوه در افراد مختلف، علی الخصوص در مردان و زنان متفاوت است.

در این مقاله سعی داریم در مورد اختلال افسردگی در مردان به صورت اختصاصی صحبت کنیم و در نهایت راه های درمان آن را نیز برای شما عزیزان شرح دهیم.

اختلال افسردگی اختلالی شایع است که مطالعات و بررسی ها نشان می دهد که میزان مبتلایان به اختلال افسردگی در زنان بیشتر از مردان است ولی آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟
پاسخ این است که ما نمی توانیم نسبت به این نتیجه گیری خیلی اطمینان داشته باشیم.

به این دلیل که زنانی که مبتلا به اختلال افسردگی هستند بیشتر احساس غم و اندوهشان را بروز می دهند، بیشتر در مورد مشکلشان صحبت می کنند و بیشتر درخواست مداخله های درمانی می کنند.

بنابراین این طبیعی است که گزارش بیشتری از اختلالات افسردگی در خانم ها داده شود.

ولی چیزی که واضح است این است که آقایان تمایل کمتری به صحبت کردن درمورد مشکلشان دارند و معمولا میزان برون ریزی احساسی آقایان کم است و ممکن است.

به همین دلیل گزارش های کمتری از میزان ابتلای آقایان به اختلال افسردگی ارائه شود، به علاوه اینکه مردان مبتلا به اختلال افسردگی معمولا غم و اندوهشان را به صورت واضح بروز نمی دهند و به همین دلیل تشخیص افسردگی در آقایان کمی سخت تر و متفاوت تر به نظر می رسد. به همین دلیل درمان افسردگی در مردان از اهمیت به سزایی برخوردار است.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-درمان افسردگی در مردان



:: برچسب‌ها: اختلال افسردگی , افسردگی , عامل افسردگی مردان ,
:: بازدید از این مطلب : 706
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

طلاق در دنیای مدرن

گفته بود: «طلاق، زاییده دنیای مدرن است» و من حرفش را باور نکرده بودم. او استدلال پشت استدلال که این جدایی‌ها نشانه شجاعت آدم‌هاست و وقتی پرسیدم این همه راه، چرا طلاق؟ جوابی برایم نداشت. حالا آدم‌ها متفاوتند، اما همه‌شان استدلال‌هایی برای خودشان دارند، استدلال‌هایی که از زندگی در دنیای تازه‌ای نشئت می‌گیرد که برای طلاق دلایلی غیرموجه‌تر از اصل آن می‌سازد.

بین دوست‌های نزدیکم، هستند آدم‌هایی که به خاطر حرف یک فالگیر قدم به دنیای مطلقه‌ها گذاشته‌اند. شاید باورش سخت باشد، شاید باور نکنی که آنها تمام زندگی‌شان را روی صحبت‌های آدمی می‌گذارند که هیچ تجربه‌ای در هیچ زمینه‌ای الا انداختن برگه‌های ثابت ندارد و با همان برگه‌هاست که سرنوشت آدم‌ها را تعیین می‌کنند. می‌خواستم بدانم داستان از چه قرار است و چه سری در این میان نهفته است. برای همین بود که شال و کلاه کردم و تا خانه‌ای در یکی از خیابان‌های فرعی، اما در میانه شهر رفتم. زنی در را به رویم باز کرد که میانسال بود و هرچه تلاش کردم نتوانستم سنش را حتی توی ذهنم تخمین بزنم. گفت: خانومم، کفش‌هات رو دربیار. و من سرم را انداختم پایین و بندهای کفشم باز نمی‌شد. نزدیک‌تر شدم، در را بستم و زل زدم توی چشم‌هایش. فنجان قهوه را دستم داد و گفت اینجا بنشین تا برگردم. «دود سیگار اذیتت نمی‌کند؟» خندیدم که نه. مثلا نشانه همراهی من بود دیگر. می‌خواستم راز صحبت‌هایشان را کشف کنم که بیشتر از دکترهای روان‌شناس و جامعه‌شناس اثر می‌گذارد و هر چه آنها در تلاشند تا آمار طلاق را یک جور خوبی پایین بیاورند، اینها دست از شیطنت برنمی‌دارند و با آمار سر ناسازگاری دارند. از قضا و اتفاقا شوهری ندارم که بخواهد درباره حال و روزش با من صحبت کند. از در و دیوار حرف می‌زند و من با این سوال درگیر شده‌ام که حالا چطور بروم سر اصل مطلب؟ او می‌گوید:«دختری هستی که اعتمادبه‌نفست خوب است.» و من فکر می‌کنم به خاطر آن‌که برای نشستن روی صندلی اجازه نگرفتم این جمله را می‌گوید. با جدیت برگه‌ها را روی میز می‌ریزد و می‌گوید: «کارت برایت خیلی مهم است.» و من خنده‌ام گرفته که جواب تلفن همکارانم را داده‌ام و با آنها درباره کارهای روزمره صحبت کرده‌ام و خب، طبیعی است که چنین تصویری از خودم ساخته‌ام. برای پاسخ یک سوال عجیب به سراغش آمد‌ه‌ام، آیا کسی برای طلاق گرفتن به سراغت می‌آید؟ نشسته‌ام توی خانه‌اش و برگه‌های گزارشی که به زبان انگلیسی است و درباره نقش فیس‌بوک و طلاق صحبت می‌کند، ورق می‌زنم، هنوز نوبت من نشده، فنجان قهوه را برمی‌گرداند و می‌گوید: «توی فالت کلمه‌هایی با زبان انگلیسی افتاده.» برگه‌ها را تا می‌کنم و نزدیک‌تر می‌نشینم. قورت‌دادن خنده‌ام برای خودش داستانی دارد. سرم را انداخته‌ام پایین و به جوراب‌هایم نگاه می‌کنم. زیر میز توجهم به او و ناخن‌های پایش جلب می‌شود. جوراب پایش نیست و ناخن‌های بلند پایش لاک قرمزِ ریخته دارند. به هدفی که در ذهن دارم فکر می‌کنم. شانس می‌آورم و در میانه دود و بوی عود و صدای گرفته زن، که می‌گوید: «خبر طلاق یک نفر را می‌شنوی.»

خودم را مشتاق‌تر از قبل نشان می‌دهم. حالا خدا می‌دند که بازی‌ام را خوانده یا از ذوقی که من نشان داده‌ام سر ذوق آمده. «اتفاقا برای همین آمدم، یکی از دوست‌هایم می‌خواهد از همسرش جدا شود…» اجازه نمی‌دهد صحبت‌هایم را تمام کنم و می‌گوید: «بعله، آقاشون با یک زن دیگر روی هم ریخته. زنه موهاش بلند و مشکیه.» از آنجایی که کافی است تا به ژن آدم‌ها نگاه کنی تا بفهمی ایرانی‌ها مو مشکی زیاد دارند و از خودت بپرسی مگر ته فنجان قهوه چند رنگ مشخص است؟ مثلا می‌تواند برایم توضیح دهد که موهایش را های‌لایت زرشکی کرده؟ او می‌گوید زنی به زندگی دوستت پا گذاشته و من خنده‌ام را قورت می‌دهم

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-طلاق در دنیای مدرن



:: برچسب‌ها: زندگی پس از طلاق , طلاق در دنیای مدرن , مشکلات دنیای مدرن ,
:: بازدید از این مطلب : 559
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

تربیت کودک

دوست داشتن و نفرت را به کودکتان آموزش دهید!
گوش دادن به احساسات شخصی که در مقابل ما نشسته و این‌که خودما را جای او قرار دهیم یعنی همدلی کردن با او، یعنی احساساتش را درک می‌کنیم و عواطف یک اصل مهم در سازگاری رابطه‌هاست، ولی همین همدلی کردن و گوش کردن‌ها را باید از زمان کودکی به فرزندتان بیاموزید. آن خانواده‌ای که از احساسات دیگران مطلبی را نیاموخته و از مهارت درک هیجان چیزی نمی‌داند و یا دارای ضعف‌های زیادی در این زمینه‌ها است، مگر می‌شود از آنها انتظار داشت که فرزندشان بتواند دیگران را درک کند؟ خانواده‌ای که هنوز خودش نمی‌داند در برابر رفتارهای کودک مثل، بدخلقی، بدرفتاری، پرخاش، بدغذایی و یا ناملایمات او چه عکس‌العملی از خود نشان دهد، پس چه توقعی می‌توان از خود کودک داشت؟

افرادی که وقتی در حضورشان صحبت از همدلی و یکرنگی می‌کنیم گویا برایشان حرف پرت و پلا و بی‌منطق و قاعده زده‌ایم و یا جمله مسخره‌ای را گفته‌ایم، نمی‌توان از آنها توقع داشت که بتوانند برای فرزندانشان صحبت از همدلی کنند و کودک خود را به آرامی و فروتنی و نرم‌خویی سوق دهند و یا بتوانند بیش از حد در این زمینه‌ها موفق عمل کنند. همه‌گیر شدن توقف در خود و بی‌اعتنایی به دیگران در جامعه زنگ خطری برای همه ماست، چون اساسا چه بخواهیم چه نخواهیم همه ما روی یک قایق نشسته‌ایم و پیش می‌رویم و سوراخ کردن این قایق به ضرر همه تمام خواهد شد. اگر تصور کنیم با یکجانبه‌گرایی و خودخواهی می‌توانیم صاحب درک و کمالات شویم و یا بخواهیم خودمان را دست بالا بگیریم و افکار خود را بیش از حد به رخ دیگران بکشانیم، نه‌تنها خودمان ضرر می‌کنیم، بلکه فرزندی که تحت کنترل ماست، هر لحظه از عملکرد و طرز برخورد و افکار ما کپی می‌کند نیز ضرر می‌کند.
ما در این مقاله درباره مهارت توجه به دیگری، همدلی و درک هیجان‌ها، عواطف و اندیشه‌های دیگران را ترجیحا از دید و نگاه خانواده بررسی می‌کنیم و بر این موضوع تاکید می‌کنیم که اصل و مبنای ما خود پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرانی که قرار است فرزندانی با روان و ذهن سالم تحویل جامعه بدهند و به آنها بفهمانند که در آینده سکانداران این جامعه آنها هستند. تردید نکنید درک احساسات و عواطف دیگران نیازمند آموزش است که باید از دوران کودکی به فرزند آموخت

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-اهمیت تربیت کودک



:: برچسب‌ها: اموزشهای کودک , بیوفیدبک , تربیت کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 723
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

همه انسانها بدون شک شاهد طلاق در خانواده خود، دوستان و آشنایان بوده‌اند، این امر در مذاهب مختلف و از نظر عرف جامعه مورد نکوهش قرار گرفته و اغلب خانواده‌ها هم به علت پایبند بودن به این دو مسئله بعد از یک ازدواج نامطلوب همه تلاش خود را می‌کنند تا تن به طلاق ندهند.

طلاق همیشه نقل گپ و گفت خانواده‌ها بود خصوصا خانواده‌های که دارای مشکلات زناشویی می‌باشند، و بزرگترهای خانواده و حتی خود زناشو فقط به مسئله این که امر طلاق در جامعه انعکاس بدی دارد می‌اندیشند و غافل از آن هستند که یک زندگی که دائم در حال جدال هست بیشترین آسیب را به خود آن خانواده می‌رساند و از نظر رفتاری باعث می‌شود که بهداشت روانی جامعه به خطر بیفتد.

در خانواده‌های که جدال و جنجال است، اگر آنها دارای فرزند نباشند خودشان همیشه با روان آشفته وارد یک جامعه می‌شوند و گاهی به علت جدال‌های خانوادگی آنچنان مشکل روحی و روانی پیدا می‌کنند و این حالت خود را در محیط کار و اجتماع ناخواسته انعکاس می‌دهند و اگر هم دارای فرزند باشند اولین آسیب به کودک می‌رسد، زیرا او در یک محیطی ناآرامی روحی و روانی قرار دارد و از محبت، عشق و علاقه‌ای که باید در خانواده حاکم باشد محرم می‌باشد و نمی‌تواند اوقات خوبی را با والدین خود داشته باشد.

والدین باید بدانند آسایش فرزند اولویت‌دار می‌باشد و آنها باید زمانی تصمیم به داشتن فرزند بنمایند که از هر نظر آمادگی داشته باشند و اگر زمانی که آنها دارای فرزند هستند و زندگی زناشویی آنها به شدت مشکل‌دار شده و تحمل یکدیگر را ندارند هرگز نگویند به خاطر فرزندانمان باید زیر یک سقف زندگی کنیم آنها خواسته یا نخواسته زمانی که زیر آن سقف فرضی خود هستند برای تربیت کودک باید بدانند بیشترین آسیب را به او می‌رسانند. در درجه اول آنها باید با یک مشاور خانوادگی صحبت بکنند و اگر تایید شده که آنها واقعا به بن‌بست رسیده‌اند دیگر زندگی پر از جنجال را ادامه ندهند زیرا باعث آسیب‌های روحی و روانی بسیار زیاد در کودک می‌شوند و دائما روح و روان حساس کودک سائیده می‌شود و او هم تبدیل به یک آدم پرخاشگر می‌شود، و کمبودهای محبتی را که در خانواده دارد سعی می‌کند در جامعه به صورت ناهنجار جبران نماید.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-با طلاق به کودک آرامش دهید!



:: برچسب‌ها: روانشناسی ترس , مشاوره طلاق , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 710
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

خانواده‌ها همیشه به آن فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند یک کودک خلاق و ایده‌ دارد تربیت کنند، و همیشه این خلاقیت را در کودک خود جستجو می‌کنند و به این فکر نمی‌کنند که شاید این خلاقیت در کودک که آنها آرزومند هستند یک بستر مناسب برای بروز آن نیاز دارد. محققین در این رابطه دریافته‌اند رابطه محبت‌آمیز بین افراد خانواده پدر و مادر به همدیگر و متقابل به فرزندان خود زمینه بروز خلاقیت آنها می‌شود.

هنگام گفت‌وگو با کودک باید توجه داشته که حرف‌ها و حرکت‌های او، همه برای کودک تازگی دارد و او دوست دارد والدین و اطرافیان به آن رفتار و گفتار توجه کنند و مورد تشویق قرار گیرد و همین توجه‌های به رفتارهای کودک هر چند خیلی کوچک باعث می‌شود که سعی کند تا رفتار خوب دیگری از خود نشان دهد و همین باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و تقویت خلاقیت در او می‌شود.

همچنین می‌‌توان بیان داشت که بهترین تشویق برای کودک به خاطر کار و گفتار خوب وی، لحن خوب و چهره خندان والدین در قبال آن رفتار کودک می‌باشد و همواره کودک را با ملایمت تشویق به کارهای خوب و خوب‌تر می‌نماید تا این رفتار دلنشین والدین برای او موجب شود تا بیندیشد که چگونه این شادی پدر و مادر خود را دو چندان نماید.

والدین باید بدانند که هرگز نباید کودکان را در برابر فامیل و دیگر نزدیکان مورد شماتت قرار دهند و بالعکس باید آنها را برای کارهای خوبی که انجام می‌دهند و هر چند جزئی مورد تشویق قرار دهند و کارهای خوب او را بیان دارند و کودک احساس کند که واقع در یک جامعه می‌تواند نقش خوب و مثبت داشته باشد.

والدین به عنوان تنها تکیه‌گاه محکم کودک باید او را در شکست‌ها همراهی کنند و هرگز او را سرزنش نکنند بلکه به نیاز عاطفی کودک خود بپردازند و او را در این شکست‌ یاری کنند.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-رابطه محبت والدین در بروز خلاقیت در کودکان



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , تنبیه , رفتار کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 722
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

بدون شک شما هم شاهد بد زبانی کودکان در اطراف خود بوده‌اید و این سوال برای شما پیش آمده است که از کجا و چگونه این کودک این حرف‌ها را می‌زند و از خود سوال می‌کنیم که چرا؟ از کجا؟ این حرف‌ها را یاد گرفته است، با خود فکر می‌کنید، نه من اصلا حرف بد نمی‌زنم، آنهم جلوی فرزندم بهر حال کودک این حرف‌ها را می‌زند و باید تلاش کنید که این حرف‌ها را ترک کند.

بدزبانی کودک می‌توانند علت‌‌های متفاوت داشته باشد؛ بچه‌ها به دلیل اینکه ارتباط مستقیم و نزدیک با والدین خود دارند و عاشقانه به آنها علاقه دارند، طبعا اولین الگو آنها والدین می‌‌باشند و آنها تمامی رفتار والدین خود را مشاهده می‌کنند و در حافظه می‌سپارند یا بهتر بگوییم که به طور ناخودآگاه درونی می‌کنند. کودک رفتارها را درون‌فکنی می‌کند و جزو معیارهای او قرار می‌گیرد و سپس او مطابق این معیارها عمل می‌کند و یا بهتر است بگوییم که او همانند‌سازی می‌کند.

گاهی کودکان رفتار درون‌فکنی را بعد از یک مدت زمان طولانی بروز می‌دهند، به طور مثال شاید یک کودک حرف زشت و یا رفتار زشتی را مدت‌ها پیش شنیده و یا دیده باشد، اما برون‌ریزی آن امروز صورت گرفته است. صرف این مدت زمان به کودک برمی‌گردد که او تشخیص دهد در چه هنگام این سخن را به زبان بیاورد و یا در برابر چه شخصی از این گفتار استفاده کند.

در برخی خانواده‌ها رفتارهای خصمانه و بد زبانی متداول می‌باشد و حتی کودکان آنها می‌تواند خیلی راحت این گونه رفتار را داشته باشند به این والدین «خصمانه‌ آزاد گذارنده» می‌گویند. چنین والدین هیچ تلاشی برای ترک رفتار ناپسند و حرف‌های زشت آنها انجام نمی‌دهند.

ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف‌های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک‌، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد.

 منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بدزبانی کودکان را چگونه درمان کنیم



:: برچسب‌ها: بدزبانی کودکان , تربیت کودک , تنبیه ,رفتار کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 685
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

والدین باید بدانند که کودکان دارای قدرت یادگیری بالای هستند و دائما در نوع رفتار اطرافیان خود کنکاش می‌کنند و همواره از نوع رفتارها، ادبیات و… آنها آموزش می‌بیند و آنها را برای خود الگو قرار می‌دهند، والدینی که دارای کودک خردسال هستند باید دائما مراقب رفتار و نوع بیان خود باشند که کودک آنها از الگوی درست استفاده کند.

خانواده‌های که دارای مشکلات زناشوی هستند و یا یک زندگی بدون عشق را به عنوان تکلیف شروع کردند و روابط سرد بین آنها حاکم است بدون آنکه خود متوجه باشند همان فرهنگ سرد و بی‌روح را در کودک القاء می‌کنند و این رفتار تاثیر منفی بر کودک دارد، اگر در خانواده‌ها عشق، علاقه و گذشت نباشد و هر کدام از والدین ساز خودش را بزند و کودک همواره در یک محیطی پر تنش قرار گیرد اثرات منفی تندخویی و پرخاشگری در او اثر گذاشته و او هم به همان شکل پرورش می‌یابد و یا اینکه به خاطر تضاد در بین والدین خود کودک بر آن می‌شود که بعضی از کارها که مربوط به بزرگتر‌ها هست خودش انجام دهد و این کار در طولانی مدت اثر منفی بر روی او خواهد داشت.

بعضی از خانواده‌ها معتقدند که یک ازدواج و همزیستی سرد و بی‌عشق بهتر از طلاق و جدایی والدین هست. ولی اینطور نمی‌باشد، زبرا همانقدر که طلاق آثار مخرب را برای کودکان طلاق به جا می‌گذارد، محیط‌های سرد و بی‌عشق خانواده هم دارای چنین اثرات سوء در بر خواهد داشت و اصلا به نفع کودک نمی‌باشد.

محققین دریافته‌اند که کودکانی در محیط‌های سرد و پر تنش خانواده‌ای که در حال طلاق می‌باشند همواره دارای افت تحصیلی و مشکلات رفتار در بین همسن‌هایشان دارند، زیرا این کودک خشونت در خانواده را جذب می‌کنند و به محیط دیگر همانند مدرسه انتقال می‌دهند و در اجتماع به عنوان کودکان پرخاشگر شناخته می‌شوند، والدینی که دارای مشکلات زندگی هستند و همواره می‌خواهند این زندگی را حفظ کنند، بدون اینکه متوجه باشند کودکان خود را دمدمی‌مزاجانه‌ای تربیت می‌کنند و از الگوهای صحیح تعلیم و تربیت استفاده نمی‌کنند، و کودک را می‌خواهند بگونه‌ای وابسته به خود نگه دارند که اگر روزی جدا شدند کودک همراه آنها شود، و هر کدام از پدر و یا مادر حرف خودش را می‌زند و این رفتار برای کودک صحیح نمی‌باشد.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-مامان، بابا ما عشق شما را می‌خواهیم



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , رفتار کودک , مشاوره خانواده ,
:: بازدید از این مطلب : 700
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

امروزه ما بیش از گذشته شاهد کودک‌آزاری در خانواده هستیم و هر روزه این معضل ریشه‌دارتر می‌شود و تحقیقات نشان می‌دهد در جوامعی که زورگوی در آن حاکم است آزار به کودکان آسان و کم هزینه‌ می‌باشد و عواقب بد روانی برای کودک بجا می‌گذارد.

خشونت و زورگوی در کودکان اثر سوء می‌گذارد و این در بزرگسالی خود را نمایان می‌کند، زیرا کودک به دلیل خشم و تنبه خانواده از کودکی آموخته به والدین خود پاسخ مثبت بدهد و گوش به فرمان آنها باشد و اگر خلاف خواسته‌ خانواده عمل کند مجازات می‌شود و این رفتار الگوی کودک می‌باشد تا در بزرگسالی به هر «نه» با خشونت برخورد کند و گاهی هم با افسردگی او همراه می‌شود.

ما برای داشتن یک جامعه سالم و عاری از هر گونه خشونت، ابتدا باید با خشونت در محیط‌های کوچک‌تر مانند خانواده مبارزه کنیم و همانطور که شاهد هستیم کودک‌آزاری در خانواده‌ها بسیار متداول می‌باشد.

کودکان بی‌پناه‌ترین انسان‌ها هستند که بدون اینکه بدانند چرا؟ مورد خشونت خانواده قرار می‌گیرند، ولی خوشبختانه در کشور ما این پدیده نسبت به کشورهای دیکر کمتر می‌باشد، و این کودکان به علت «ترس» از خانواده و یا دسترسی نداشتن به قانون و اینکه نمی‌دانند چگونه این معضل خانواده را حل کنند همچنان قربانی می‌شوند. برای رفع خشونت در خانواده بایستی تمامی افراد جامعه، قانون و کارشناسان مجاب شوند که این معضل اجتماعی را با روش‌های کارشناسان درمان و در اختیار عموم قرار دهند.

تحقیقات زیادی در رفتارشناسی خانواده‌ها انجام شده و خشونت و آزار به کودک در بعضی از خانواده‌‌ها و جوامع توسط فرهنگ حاکم بر آنها تایید شده و این رویه را یک رفتار طبیعی می‌دانند.

منشا این خشونت نشات گرفت از درون پدران و مادرانی است که احساس می‌کنند سلطه خود را از دست داده‌اند و می‌خواهند با اعمال خشونت به خواسته خودشان برسند. بی‌شک کودکی خود را در محیطی خشن قرار داشته‌اند و از بزرگترها و اطرافیان خود احترام ندیده‌اند و خود الگوی می‌شوند تا به دیگران این نوع رفتار خشونت‌آمیز را اعمال کند و به اشخاص ضعیف‌تر از خود همچون کودکان با خشونت و زورگویی رفتار نماید. این رفتار ناشی از یک عقده سرکوب شده در دوران کودکی می‌باشد و فرد هر گاه فرصت پیدا کند این رفتار خشونت‌آمیز را که از کودکی آموخته نمایان ‌کند. این افراد هنگامی که در محیطی قرار می‌گیرند که بر آن محیط کنترل ندارند و یا احساس می‌کنند کسی آنها را دوست ندارد و مورد احترام نیستند، از این مسئله احساس شرم می‌کنند و باعث می‌شود که آنها با رفتار‌های غیرعادی این شرم را بخواهند تخلیه کنند مثلا با کتک زدن و مسخره کردن افرادی که باعث ایجاد این شرم در آنها شده‌اند جبران می‌کند.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-علل کودک‌آزاری و خشونت



:: برچسب‌ها: خشونت , روانشناسی خشم , کنترل خشم , کودک‌آزاری ,
:: بازدید از این مطلب : 607
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

بزرگترها همیشه دوست دارند برای مدتی به دوران شیرین کودکی خود برگردند و آن لذتی را که در آن دوران تجربه کرده‌اند باز هم تجربه نمایند. شاید خود را قیاس با فرزند خود بگذارید و بگویید چرا من در آن روزگار شاد بودم و با محیط خود بیشتر تامل داشته‌ام ولی کودک من اینگونه نیست.

هنگامی که به کودک خود دقیق می‌نگرید او را حساس و افسرده می‌بینید و با خود فکر می‌کنید که او تمام امکانات رفاهی دارد چرا افسرده می‌باشد؟ شکی نیست که دوران کودکی یکی از شیرین‌ترین و پرخاطره‌ترین دوران زندگی هر فردی است. والدین باید بدانند که کودکی خود آنها به سادگی گذشته به دور از امکاناتی الکترونیکی مانند تبلت، موبایل، کامپیوتر و… و آنها با فیلم‌های کارتونی که تلویزیون نمایش می‌داد و بازی‌های کودکانی که در بین بچه‌های آن موقع متداول بود شاد بودن.

والدین باید بدانند که امکانات برای فرزند آنها شادی نمی‌آورد، با وجود این که والدین امروزی باسوادتر هستند ولی حوصله سر و کله زدن با فرزند را ندارند و آنها آنقدر درگیر کارهای روزانه خود هستند و برای فرار از فرزند خود به او بیشترین امکانات را هدیه می‌دهند که فاصله آنها حفظ شود و مزاحم کارهای والدین خود نشوند و کودک لحظه‌های را باید با والدین خود باشد همواره با وسایل الکترونیک و بازی‌های کامپیوتری سرگرم می‌باشد، در نتیجه کودک از محبت والدین خود محروم می‌شود، در حالیکه در دوران کودکی ما اینگونه نبود والدین سعی می‌کردند که بهترین بازی‌ها و سرگرمی‌ها را برای فرزند خود تهیه و تدارک ببینند، شاید کوچکترین آن بردند فرزند خود به پارکهای محلی بود و کودک در یک فضای باز و مفرح شروع به بازی می‌کرد.

در عصر حاضر کودک بیشتر به سمت بازی‌های و وسایل الکترونیکی هدایت می‌شود در کودکی والدین این بازی و وسایل را در اختیار او قرار می‌دهند و کودک اغلب در دنیای مجازی به سر می‌برد تا در دنیای واقعی و این برای او یک عادت می‌شود و در بزرگسالی خودش به سمت و وسایل الکترونیکی می‌رود و کمتر با محیط طبیعی خو می‌یابد، زندگی کردن را فقط در دنیای الکترونیکی و مجازی می‌داند. او یاد می‌گیرد که برای شاد زیستن نیاز به این وسایل دارد و اگر این دنیای الکترونیک را از او بگیرند دیگر شاد نیست و روح و روان او بهم می‌ریزد چون نمی‌داند با محیط ساده و بدور از الکترونیک چگونه شاد باشد.

منبع:  مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-چگونه شادی را به بچه‌ها هدیه کنیم



:: برچسب‌ها: تربیت کودک , رفتار کودک , شادی ,
:: بازدید از این مطلب : 657
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

در هنگام متولد شدن کودک دیگر در خانواده متداول ترین نگرانی‌های والدین سازگاری بچه‌ها با به دنیا آمدن یک خواهر یا برادر و انس گرفتن آنها با یکدیگر می‌‌باشد. تولد فرزندی جدید‌‌، استرس مهمی برای کودک است و بروز برخی واکنش‌ها در خواهر و برادر نشان می‌‌دهد که در حال کنارآمدن با این استرس هستند. رابطه کودک خردسال با فرزند تازه متولد شده خود رابطه ضد و نقیضی است چون اکثر کودکان با تولد خواهر یا برادر واکنش‌های مثبت و منفی نشان می‌‌دهند.

واکنش‌های کودک در این حالت عبارتند از‌: بیشترشدن دفعات ایستادن مقابل والدین، عصبانیت و پرخاشگری‌او افزایش می‌‌یابد، اضطراب جدائی و رفتارهای پر استرس از قبیل ناخن جویدن‌، شب ادراری، بهانه‌جویی و … پناه بردن به شیشه شیر، پستانک و سایر رفتارهای نشانگر «‌واپس‌روی». والدین معتقدند که فرزند بزرگتر نسبت به فرزند نورسیده پرخاشگری می‌‌کند‌، ولی عکس این اعتقاد صادق می‌‌باشد زیرا رفتار پنهان یا آشکارفرزند بزرگتر بیشتر به والدین معطوف است تا به فرزند نورسیده‌.

محققین بیان می‌‌دارند که پس از تولد فرزند دوم‌، تغییرات قابل توجهی در رابطه والدین با فرزند اول رخ می‌‌دهد. این امر که مادرها به دنبال تولد فرزند دوم طبیعی است ‌و وقت کمتری برای فرزند اول بگذارند و این پدرها هستند وقت بیشتری صرف فرزند اول کنند. بنابر این رابطه مادر- کودک در این زمان دچار تغییر می‌‌شود و تعجبی هم ندارد که تقریبا ً تمام کودکان خردسال به تولد فرزند جدید در خانواده واکنش منفی نشان بدهند و این واکنش‌های منفی اغلب بچه‌ها‌، ظرف 4 ماه کاهش می‌‌یابد و ظرف یک سال برطرف می‌‌شود. اما این سوال بالینی مهم پیش می‌‌آید که چرا بعضی کودکان به نحو مناسب و کافی با تولد فرزند جدید در خانواده سازگار نمی‌شود.

شناختن متغیرهایی تاثیر ‌گذارد بر سازگاری کودک با تولد خواهر و برادر جدیدش سخت است و مهم‌ترین عوامل عبارتند از خلق و خوی کودک‌، سن کودک هنگام تولد خواهر یا برادر جدید، وضعیت روانی مادر، کیفیت رابطه پدر و مادر.

کودکان (به ویژه پسرها) بیشتر واکنش اضطرابی بروز می‌‌دهند، و در این هنگام مشکل خلق و خو دارند برای مثال عنق هستند یا واکنش هیجانی شدید نشان می‌‌دهند، گوشه‌گیر می‌‌شوند و واکنش آنها تداوم می‌‌یابد و سخت‌تر با شرایط سازگار می‌‌شوند. این وظیفه والدین است که نگاه پیشگیرانه داشته باشند، در مورد سازگار شدن کودک با تولد خواهر و برادر چون کودکانی یاد می‌گیرند در همان ماه‌های اول با این اتفاق سازگار ‌شوند در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادر مهارت اجتماعی و شناختی مهمی را می‌‌آموزند که بعدا با خواهر و برادر خود کمتر اختلاف خواهند داشت‌. والدین باید فرزند بزرگ خود را برای تولد فرزند جدید آماده کنند. البته اینکه آماده کردن کودک را از چه زمانی شروع کنند به کودک بستگی دارد.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-آمادگی کودک برای تولد خواهر یا برادر



:: برچسب‌ها: رفتار کودک , فرزند جدید , مشاوره کودک ,
:: بازدید از این مطلب : 661
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 آذر 1399 | نظرات ()