ببخش و سبک شو
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

ذهن ما انباشته از خاطراتی است که به مرور زمان و با بالاتر رفتن سن‌مان معمولا انبوه‌تر می‌شود، گاهی آن‌قدر فکر و خیال به سرمان می‌ریزد که بدیهی‌ترین چیزها حتی مثل نام فامیل یک همسایه یادمان می‌رود و در مواجهه با او فکر می‌کنیم دچار آلزایمر مزمن شده‌ایم. نه این آلزایمر نیست، این انبوه فکر است که امان یادآوری چیزهای ساده را هم از ما می‌گیرد. مثل اتاقی که آن‌قدر پر از لباس و به‌هم ریخته است که پیداکردن یک شال‌گردن میان این همه شلوغی کار شاق و غیرممکنی می‌شود. به قول یک دوستی خاطرات کلا آزاردهنده است. خوبش از بدش هم بدتر است، او که مبالغه و مزاح می‌کرد، ما هم که قادر به انتخاب کردن و گزینش خاطرات ذهنی‌مان و پاک‌کردن بعضی از آنها نیستیم، پس همین می‌شود که در مواجهه با همسایه‌ای که هر روز می‌بینیم یک‌دفعه ۱۰ بار او را آقای عزیز می‌نامیم تا لو نرویم که چقدر گیجیم که نامش را فراموش کرده‌ایم. جدا از مصداق ذهن من گمان می‌کنم بخشی از این عدم تمرکز به شلوغی و درهم‌برهمی محیط اطراف ما هم برمی‌گردد؛ محیطی که در واقع خودمان در به وجود آمدنش نقش فعال داشتیم. خب همین اتاق خودمان را هم که در نظر بگیریم با هر میزان امکانات مالی می‌بینیم باز هم چیزهای زیادی داریم مثلا سه تا برس مو که فقط یکی‌اش را استفاده می‌کنیم، چندین لباس که دیگر اندازه‌مان نیست یا از اول هدیه‌ای بوده خارج از سلیقه پوشیدنی ما، یا مقدار زیادی دفتر و کلاسور و کاغذ و مداد و لوازم‌تحریر که تا سال‌ها هم اضافه می‌آیند یا حتی کتاب‌هایی که گاهی اتفاقی دو یا سه عدد از آنها را در منزل داریم و… این میزان بارهای اضافی برای هر کس متفاوت و متنوع است، اما تا الان اگر دقت نکرده باشیم، خاصیت عجیبی دارند، دیده نمی‌شوند، اما قطعا اشغال فضا و شلوغی که ایجاد کرده‌اند به شلوغی فضای ذهن ما دامن می‌زند. خیلی از این چیزها شاید حتی نو باشند و این که واقعا برای دور ریختن حیفند، اما نکته اینجاست که اگر خوب دقت کنید، به کار شما نمی‌آیند. خب پس مشقمان را شروع می‌کنیم که خود من بیشتر از همه نیازمند انجامش هستم. وسایل اضافی را نه با خساست بلکه با گشاده‌دستی جمع می‌کنیم. هر وسیله‌ای را که بالای یک سال است کارش نینداخته‌اید چشم‌بسته کنار بگذارید، بعد بنشینید ببینید موسسات خیریه دوستان نزدیک اقوام و خیلی‌ها به کدامشان نیاز دارند، آنها را به دست کسانی که از داشتنشان خوشحال می‌شوند یا نیازش را دارند، برسانید. شک نکنید سبکی فضای اطرافتان مغزتان را هم سرحال می‌آورد. این در اصول فنگ‌شویی هم نوعی نو کردن به حساب می‌آید که فواید فراوانی دارد. بی‌شک شما دیگر چیز ساده‌ای مثل نام همسایه‌تان از خاطرتان نخواهد رفت، بلکه سایر وسایلتان را هم راحت‌تر پیدا می‌کنید و بهتر می‌بینید. مطمئن هم باشید به کسی بر نخواهد خورد. اصلا می‌توانید نیت‌تان را از سبک‌کردن محیط اطراف برای نزدیکانتان شرح دهید شاید به درد آنها هم بخورد.

***

من همیشه روزهای تولد رو خیلی دوست داشتم. غافلگیرشدن و خندیدن و کادوگرفتن و کیک‌خوردن و…. شاید به خاطر این بوده که همیشه روز تولدم حسرت تبریک از طرف اونهایی که دوستشون داشتم، رو دلم می‌مونده. به قول مامانم ما زیاد تولدی نیستیم (یعنی زیاد روزهای تولد رو جدی نمی‌گیریم). واسه همین همیشه دوست داشتم که روز تولد بقیه رو بهشون تبریک بگم و ذوق‌زده‌شون کنم که به یادشون بودم. خنده‌شون واسم خیلی ارزش داره و دلیلی می‌شه که منم از ته دلم خوشحال بشم… این شد که یک کتاب خریدم که واسه هر روز سال، یه پیغام داشت. بعد پارسال عید تاریخ تولد تک‌تک فامیل‌ها و دوستهام رو توش نوشتم. بعدتر کامل‌ترش کردم و سالگرد ازدواج و روزهای عزیز آدم‌های دور و برم رو هم بهش اضافه کردم. اول هر ماه تمام تاریخ‌ها رو توی موبایلم ثبت می‌کنم که ساعت ۹ صبح اون روز بهم یادآوری کنه و بهشون زنگ می‌زنم. خیلی باحاله. تازه این کار باعث شده چیزهای جالبی رو کشف کنم. مثل این‌که مثلا پسرعمه‌ام با دختر خاله‌ام همزادن یعنی توی یه روز متولد شدن یا دوستم و داییم و پسرداییم همه توی یه روز متولدشدن.شما هم می‌تونین امتحان کنید.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-ببخش و سبک شو





:: برچسب‌ها: ببخش , بخشیدن , آرامش زندگی ,
:: بازدید از این مطلب : 631
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1399 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: